توقیف ۴۰۰ هزار کتاب «غیرقانونی» در ۵ انبار در تهران
بسیاری از این کتابها محتوای ضد مذهبی دارند. برخی عنوانهای پرفروش و کتابهایی که وزارت ارشاد به آنها مجوز نشر نداده نیز در انبارها یافت شدهاند.
شمارگان کتابهایی که با مجوز وزارت ارشاد اسلامی زیر سقف سانسور در ایران منتشر میشود به ۲۰۰ نسخه و گاهی کمتر از آن کاهش پیدا کرده. اما کاهش تیراژ کتاب سانسور شده به معنی بیعلاقگی خواننده ایرانی به کتابخوانی نیست. پلیس امنیت با همکاری کارگروه صیانت اتحادیه ناشران در مبارزه با قاچاق کتاب پنج انبار از کتابهای غیر قانونی به ارزش بیش از ۲۰ میلیارد تومان را کشف کرده است. شبکهای از دستفروشان این کتابهای پرخواننده را که بدون نظارت وزارت ارشاد به طور غیرقانونی، با چاپهای مرغوب منتشر شدهاند را همچنان عرضه میکند.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران اعلام کرده که تعداد کتابهای توقیفشده حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار جلد (نزدیک به بار ۱۰ تا ۲۰ کامیون) است. محمود آموزگار گفته است:
«پارکینگ اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در حال حاضر پر از کتابهای قاچاقی شده که در هفتههای گذشته کشف و ضبط شدهاند و ما در ساختمان اتحادیه، دیگر جایی برای کتابهای قاچاق جدیدی که کشف شدهاند، نداریم و بهدنبال پیدا کردن انباری تازه برای آنها میگردیم.»
به گفته آموزگار قرار است در روزهای آینده خبرنگاران از مکانهایی که این کتابها در آنها انبار شده بود دیدن کنند و دستاورد پلیس امنیت در مبارزه با کتابهای سانسور شده را در رسانههای داخلی بازتاب دهند.
ماجرا با بازداشت دو برادر به اتهام انتشار غیر مجاز کتاب «انسان خردمند» نوشته یووال نوح هراری که چندین ترجمه از آن در ایران وجود دارد آغاز شد. این دو برادر که نام آنها اعلام نشده با پرداخت وثیقه ۸۰ میلیون تومانی آزاد شدند. اما پلیس امنیت رد آنها را گرفت و موفق شد پنج انبار بزرگ کتابهای پرفروش و غیر مجاز را که به آنها تعلق داشت کشف کند.
این انبارها در محله اتابک، در خیابان جمالزاده، میدان امام حسین و پاساژ نادر قرار داشتند.
یکی از حاضران که در عملیات توقیف انبارها حضور داشته به رسانههای داخلی گفته است تعداد زیادی از این کتابها، نسخههای قاچاقِ چندعنوانِ پرفروش ناشران بزرگ کشور هستند. گروه دیگری از کتابهای توقیفشده «عنوانهای ضدانقلاب» و شامل «کتابهای توهینآمیز» به خمینی و به طور کل، آموزههای انقلاب اسلامی و کتابهایی علیه مذهباند. گروه سوم هم شامل کتابهایی میشوند که وزارت ارشاد اسلامی اجازه چاپ آنها را نداده است.
رسانههای داخلی گزارش دادهاند که این کتابها در چاپخانهها با کیفیت مرغوب بازنشر میشدند و در شبکهای از ۸۵۰ دستفروش در اختیار علاقمندگان به کتاب بیسانسور قرار میگرفتند.
پلیس امنیت موفق نشده شبکه دستفروشان را متلاشی کند.
بیشتر بخوانید:
نظرها
فریده
هرگاه که سخن از کتابخوانی به میان میآید ناخودآگاه سرانه رقت انگیز مطالعه در ایران در ذهن تداعی میشود.البته عوامل زیادی در این موضوع دخالت دارد و از آن جمله اینکه دسترسی به کتابهای مفید و آگاهی دهنده آسان نیست. این موضوع که ۴۰۰هزار کتاب توقیف شده،است نشان از این دارد که مردم به کتابهای خوب علاقه مندند و به دلیل این استقبال است که این همه کتاب چاپ شده است در غیر این صورت هیچ انتشاراتی چنین ریسکی را نمی پذیرفت.این خبر میتواند غیر مستقیم ما را به این نتیجه برساند که مردم در پی آگاه شدن از طریق منابع صحیح و قابل اعتمادتر هستند و زنگ هشداری برای جمهوری اسلامی که این مردم بیدار شده اند.
کارو
وقتی یارانۀ کاغذ حذف شد و قیمت کاغذ به یکباره چند برابر شد و طبیعتاً قیمت کتاب هم چندین برابر شد، هیچ صدای اعتراضی از این اتحادیۀ زرد «کتابفروشان و ناشران» بلند نشد، اما وقتی به عنوان نتیجۀ منطقی حذف یارانه ها، تجارت کتاب «آزاد» شد و عده ای در چاپخانه ها شروع به چاپ و فروش کتاب با قیمت ارزان تر کردند، و یا اینکه عده ای باز هم به عنواننتیجۀ منطقی حذف یارانۀ کاغذ شروع به تبدیل کتاب ها به PDF کردند، این اتحادیۀ زرد ضدفرهنگی دادش به آسمان رفت! اینجاست که نباید هیچ یک از ادعاهای نئولیبرال های ایرانی را باور کنیم. این ها تا وقتی یارانه می گرفتند صدایشان درنمی آمد، اکنون در همدستی کامل با سیاست سانسور رژیم جمهوری اسلامی خواهان برخورد با سایت های PDF و چاپ های زیرزمینی هستند. برای حفظ انحصار خودشان دولت را فرامی خوانند که در بازار مداخله کند. آن ها سعی نمی کنند خودشان به رقابت با این ناشران زیرزمینی بپردازند، بلکه دولت را به سرکوب فرامی خوانند و با گرا دادن به دولت سانسورچی مبنی بر اینکه این کتاب ها مخالف ایدئولوژی حکومت هستند، می کوشند همزمان بازار افست کتاب و کتاب ای ارزان را هم نابود کنند. اینان به دنبال انحصار هستند و نه انتشار کتاب. عین همین رفتار در دیگر بخش های صنعت و تجارت در ایران هم حاکم است و آنچه از آن قابل فهم است این است که حذف یارانه ها و خصوصی سازی خودش یک سیاست دولتی است و نمی تواند به ادعاهای نئولیبرال ها تحقق ببخشد.
bijan
آقای محترم آیا به این دلیل که سانسور وجود دارد دزدی و کلاهبرداری مجاز است؟ چگونه میتوان از انتشار کپی کتاب دفاع کرد؟ میدانید که الان کار بجایی رسیده که کتابی که مجوز رسمی دارد و در بازار هم موجود است افست شده و بفروش میرساند؟ ملتی که با نان از سفره فقیرانه نویسنده و مترجم می دزدد و خود را پشت عدم مجوز پنهان میکند لایق همین حکومت است