روحانی: مذاکره با آمریکا به واسطه نیاز ندارد
رئیس جمهوری اسلامی همزمان با اعمال دور تازه‌ای از تحریم نفت ایران از جناح‌های سیاسی خواست اختلافات را کنار بگذارند. روحانی گفت بدعهدی آمریکا تنها مانع مذاکره است.
حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی (عکس: آرشیو)
ایالات متحده آمریکا رسماً از صبح دوشنبه ۱۴ آبان/۵ نوامبر تحریم‌هایی را که در سال ۲۰۱۵ و در پی توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی به تعلیق درآمده بود، مجدداً علیه ایران اعمال کرد. حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی گفت برای مذاکره به واسطه نیازی نیست، مشروط بر اینکه طرف مقابل برای قول و عهد خود ارزش قائل باشد.
دور تازه تحریم‌های آمریکا علیه ایران به طور ویژه صادرات نفت جمهوری اسلامی و تبادلات بانکی را شامل می‌شود. قرار است ساعت ۸:۳۰ دقیقه بامداد به وقت واشنگتن مایک پمپئو، و استیو منوچین، وزیران خارجه و خزانه‌داری آمریکا در یک نشست خبری جزئیات تحریم‌ها را اعلام کنند. حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی، دوشنبه ۱۴ آبان در دیدار خود با مدیران اقتصادی ایران درباره احتمال مذاکره با ایالات متحده آمریکا گفت:
«در مجمع عمومی سازمان ملل رهبران چهار کشور بزرگ آمدند واسطه شدند که با رئیس جمهوری آمریکا ملاقات کنم. این موضوع واسطه نمی‌خواهد. ما برای حرف زدن مشکلی نداریم به شرطی که طرف ما برای حرف، قول و عهد خودش ارزش قائل باشد. شما به تعهدات خود عمل کنید آنگاه صحبت خواهیم کرد، ما برای حرف زدن مشکل نداریم، طرف ما اگر طرفی باشد که برای حرف و قول و عهد و پیمان خود ارزش قائل باشد حرف زدن که مشکل ندارد.»
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا شنبه گذشته پیش‌بینی کرده بود که سران جمهوری اسلامی ممکن است زمانی بر سر میز مذاکره با آمریکا برمی‌گردند. ترامپ گفته بود:
«زمانی می‌رسد که مقام‌های جمهوری اسلامی باهوش می‌شوند و بازمی‌گردند که مذاکره کنند. برای توافقی واقعی و منصفانه و توافقی که به شکوفایی‌شان منجر شود. ما خواهان شکوفایی آنها هستیم.»
ایالات متحده آمریکا اعلام کرده که در توافق هسته‌ای با ایران تحدید نفوذ جمهوری اسلامی در خاورمیانه و برنامه موشکی سپاه پیش‌بینی نشده، بنابراین توافق ناقصی است.
روحانی در بخش دیگری از سخنانش در جمع مدیران اقتصادی به طور سربسته با اشاره به اختلافات داخلی گفت:
«از تخلفات آمریکا نمی‌گذریم و در برابر آنها می‌ایستیم اما در عین حال حواسمان جمع است که باید چگونه از این فضای به وجود آمده بهره‌برداری کنیم. چرا باید از بهره‌برداری درست از فضایی که ملت ایجاد کرده ناراحت شویم؟ نباید چنین باشد و همه باید نسبت به منافع ملی متحد باشیم و راهی را که انتخاب کردیم به خوبی ادامه دهیم.»
بخشی از این اختلافات به وزیران اقتصادی دولت برمی‌گردد. روحانی یک بار دیگر اعلام کرد که دولت او یک دولت فراجناحی خواهد بود که می‌بایست از نظر رئیس جمهوری اسلامی تمکین کند:
«افرادی که در دولت دوازدهم عهده‌دار مسئولیت می‌شوند باید خواسته و نظر اکثریت مردم که در انتخابات رای دادند را به طور کامل باور و قبول داشته باشند و اگر کسی اینطور نیست نمی‌تواند مسئولیت سنگین را برعهده بگیرد.»
روحانی از فرصتی که تحریم ایران پیش آورده استفاده کرد و از مجلس شورای اسلامی خواست به وزیران پیشنهادی او برای تصدی وزارت‌خانه‌های اقتصادی رأی اعتماد دهد:
«معرفی کابینه به مجلس و در نهایت رأی نمایندگان محترم و تشکیل دولت، باید مایه امید، آرامش و وحدت بیشتر برای مردم ما باشد و نباید به یک اختلاف و فاصله تبدیل شود و همه باید تسلیم افکارمان باشیم. به عنوان رییس جمهور، وزرا را انتخاب و در نهایت به مجلس معرفی می‌کنم و این حق نمایندگان مجلس است که به وزرا رای بدهند و یا رای ندهند.»
همزمان با آغاز دور تازه‌ای از تحریم نفتی ایران، رزمایش مشترک پدافند هوایی در شمال مرکز و غرب ایران نیز آغاز شده است.
بیشتر بخوانید:
نظرها
عجبا از این اپوزیسیون بیمار
اینرا از درون می نویسم. بزودی، ناگهان بانگی برآمد خواجه مرد، خواهد شد. و این به معنی این است که بخشی از سپاه برای خامنه ای خواب دیده. قرار است خامنه ای را متسکه کنند. یعنی ایشون سکته کند. قرار است به ناگهانی ایشون تشریف ببرند به بیمارستان و حالشان بد تر شود و اگر بشود یکشان و شاید روحانی را رهبر کنند و گرنه شورای رهبری موقت تشکیل دهند .برای همین جناب روحانی دارد سیگنال فرو میکند در زمینه سیاست تا بروید و بار بدهد. رهبری اینک در مرز هشتاد سالگی ست یعنی درست در ماه فروردین ۹۸ و هر کاری با زندگیش بکنند موجه می نماید. برای همین بخشی از بدنه نظام میداند که عمر این نظام پایان یافته و باید آنرا با همین رهبری به خاک سپرد. آنها به خوبی دریافته اند که وقت زیادی ندارند و باید خیلی سریع این کار را انجام دهند. و صددرصد انجام خواهند داد. پس منتظر خبرهایی باشید. و عجبا از این اپوزیسیون بیمار. اصلا معلوم نیست شما خارج نشینان چکاره اید! اینهمه حزب و گروه منم منم زن و بیکاره و فلک زده. آخر جنبشی کنید. همتان منتظرید تا دیگران بیایند نزد شما و سربسپارند. ایکاش این جناب رضا پهلوی کس دیگری می بود. این بابا اصلا جنم ندارد! اگر داشت با صراحت می گفت که دست کم کیست و چیست! می گفت حتا سلطنت طلب است. در صورتی که اگر امروز بگوید که جمهوریخواه است و با یک ائتلاف بزرگ همراه بشود سنگی بر این گور خواهد گذاشت. آقای رضا پهلوی سلطنت برای همیشه در ایران مرده است. اینرا باور کن. به عقیده پدربزرگت پناه ببر، آنرا بارور کن. خامنه ای بزودی دست به سر خواهد شد! اینرا به خاطر بسپارید. و بالزهم عجب اپوزیسیون خارج نشین و داخل نشینی داریم
سندروم تشیع از تهران
عجبا درست نوشته اما انگاری یادش می رود که این نفرات اپپوزیسیون از همین جامعه بی ریشه و مرد رند و نان به نرخ روز خور و محافظه کار سرچشمه و آبشخور دارند. همه مردمان ایران عزت نفسشان را از دست داده اند. آن شرف و وجدانیاتنشان را از دست داد ه اند. در هر جامعه ای دیگر اگر این گرگان خون آشام اسلامی دین نخبه گانش را این چنین می دریدند می ریختند توی خیابان. اما چنانکه همسر من می گوید و چند جا نوشته بای گفت خاک بر سر ملتی که نه بر ای تاریه و تمدن و فرهنگش و نه برای اخلاقیاتش بلکه برای نان قیام کند! اینرا حیوانات هم می کنند. رضا پهلوی هم از همین ملت است. مادرش آنقدر اسلامی ست که سکینه بگم در کنج یک یلقوزآباد. رضا پهلوی هنوز در مسافرتهایش از زیر قرآنی که منادرش در دست دارد رد می شود. الانه هر کافر و بیخدایی که رفتیم در بهشت زهر به خاک بسپاریم تلقین در گوشش خوانده اند. تمامی ثروتمندانی که در شما تهران برای هلووین بلیط خریدیند با ارباب و حشم رفتند لندن هم از این وضع مستثناء نیستند. همشان تا مغز استخوانشان محافظه کار و بیماری اسلام ناب دارند. و بیماری اسلام ناب یعنی پناه بردن به میرغضب. این یک سندروم است که باید سندروم تشیع نام نهاد.
فرشته از قزوین
خانم جان سندروم تشیع نام نهان این بیماری به غایت درست است. یعنی این مردم بیمار برای کسانیکه امدند طبق تاریخ درختان مقدسشان را قطع کردند، مردانشان را کشتند به زنانشان و دخترانشان تجاوز کردندو اینهمه امامزاده و امام و عمامه سیاه و عمامه سفید و سید خاصل آن است و اتشکده هایشان را سوزاندند، کتابخانه هایش را یا به آتش کشیدند و یا محتویاتش را در نهرها و رودخانه ها ریختند که تاریخ و همان مورخین عرب می نوییسند که رودخانه از کتابهای نفاشی در آب رنگین شده بود و...و هیچ تخریبی هائل تر از تخریب اسلام بر ایران نبوده و نیست که همچنان هم ادامه دارد. اما این مردم هزار و سیصد سال است که برای امیران غضب خود برای آنکسانی که فرماندهان این تجاوزات و تخریب و حریق بوده، برای نظریه پردازان اصلی این ایدئولوژی جنایت تقریبا تمامی مدت این سیزده قرن و بیشتر را توی سر خود زده و عزا دار مرگ و قتلشان هستند. برای همین سندروم تشیع بسیار واژه بند مختصر و مفید است بر این بیماری پناه بردن به میر غضب خود! ای ایرالن ای ایرانی بیدار شو. ای آنکسی که این نظر را میخوانی اگر موافقی آنرا برای خانواده ات آشنایت برای دوستانت بفرست. ای ایران بیدار شود! فقط یک لحظه فکر کن که تو مسلمان نبودی!
دخترم گفت میان میبرنت جنوب تهران
جناب قزوینی ایران در همان سنده روم گیر کرده و باد کرده و پیکرش داری متلاشی می شود. خانم محترم ایرانی و غیرت! اگر غیرت داشت که از خودش می پرسید چطور این بیشرف معتقد مصمم مطمئن مومن بر هشتاد ملیون آدم شکاک بی عمل که حتا قادر نیست خودش را در آینه برانداز کند حکومت می کند بی آنکه یک نفر صدای بلندل ازش درآید و دیگران در پشتش او را یاری دهند. در تونس یک نفر خودسوزی کرد سراسر تونس ریختند توی خیابان. تازه ایرانی ها خودشان را از همه بهترون میدانند! در ایران هر روزی دهها نفر خودکشی و خودسوزی می کنند روزی نیست که این حکومت جنایتکار کسی را نکشد، تصادفش ندهد، سکته اش ندهد، مسمومش نکند، زیر شکنجه اش نکشد ازاله بکارتش نکند و... اما کو آن همیت جمعی که این مردم بیایند و خواهان آزادی تمام و کمال باشند. این اسلام ریشه شرف و انسانیت و ایرانیتشان را زده است. از آن چه دلگیرم این چپهای ایرانند که هنوز هم از موضع ضد امپریالیستی این حکومت ضد انسان و ضد ایران پشتیبانی میکنند. من از آنها می پرسم وقتی ایران نباشد دیگر ضد امپریاللیست باشی یا نباشی چه فرقی دارد؟؟؟!!! دختر ن۸ ساله منپریشب از من پرسید : بابا، ای ایران ای مرز پر گهر، رو برام معنی کن! براش تعریف کردم: گفت بابا گوهر هاش کجاست!!! بهش چی می گفتم خوب بود؟ گفتم گوهرهاش را قالیباف و خاوری خامنه ای و پسرهاش و هاشمی رفسنجانی و آخوندها و پاسداران و بساز بفروش ها و بازاریها فرستاند انگلستان! به من گفت بابا چرا تو جلوشونو نگرفتی!!!؟؟؟ زدم زیر گریه! بهم گفت: بابا من تو مدرسه اینو به کسی نمی گم! گفتم چرا نمی گی عزیزم؟ گفت: میان میبرنت!