حمایت ۴۰ سازمان مدنی از قطعنامه پیشنهادی کانادا درباره وضعیت حقوق بشر در ایران
سازمانهای امضاکننده بیانیه حمایت از تصویب قطعنامه سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر از سوی جمهوری اسلامی، درباره ادامه صدور و اجرای گسترده احکام اعدام در ایران ابراز نگرانی کردند.
۴۰ سازمان حقوق بشری در بیانیهای مشترک خطاب به اعضای دائم مجمع عمومی سازمان ملل، خواستار تصویب قطعنامه پیشنهادی کانادا در مورد وضعیت حقوق بشر ایران شدند.
سازمانهای امضاکننده بیانیه حمایت از تصویب قطعنامه سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر در ایران، با ابراز نگرانی درباره ادامه صدور و اجرای گسترده احکام اعدام در قوه قضاییه جمهوری اسلامی، از در نظر گرفته شدن این مجازات برای اتهامهای مبهمی همچون «محاربه»، «فساد فیالارض» و .... و همچنین برای رفتار جنسی همجنسگرایانه (مبتنی بر رضایت طرفین) و خارج از ازدواج که حتی نباید به عنوان جرم شناخته شوند، انتقاد کردند.
ادامه صدور حکم اعدام برای افرادی که در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال دارند از دیگر مواردیست که در این بیانیه به آن پرداخته شده است.
به گزارش سازمان عدالت برای ایران که یکی از امضاکنندگان این بیانیه است، در بخشی از این بیانیه با اشاره به افزایش سرکوب معترضان، روزنامهنگاران و کاربران رسانههای اجتماعی پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ آمده است:
«مقامات ایرانی سرکوب آزادی بیان و آزادی تجمعات مسالمتآمیز را تشدید و صدها نفر را با اتهامهای مبهم و گسترده امنیتی زندانی کردهاند. از جمله افرادی که هدف این سرکوبها قرار گرفتهاند میتوان به خبرنگاران، دانشجویان، نویسندگان، فعالان حقوق زنان، فعالان حقوق اقلیتها، فعالان محیط زیست، اتحادیههای کارگری، کنشگران ضد اعدام، وکلا و کسانی که در جستوجوی حقیقت، عدالت و جبران خسارت در مورد اعدامهای گسترده و ناپدیدشدگان قهری دهه ۶۰ هستند، اشاره کرد.»
در این بیانیه با تاکید بر الزام همراهی مداوم سازمان ملل برای فشار بر جمهوری اسلامی به منظور بهبود وضعیت حقوق بشر، موارد گوناگونی از تبعیض علیه افراد به دلیل جنسیت، مذهب، قومیت، عقاید سیاسی، گرایش جنسی و هویت جنسیتی، ذکر شده است.
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است:
«زنان و دختران، تبعیض فراگیری را چه در قانون و چه در زندگی روزمره خود تجربه میکنند و هیچ پشتیبانی در مواجه با موارد تحقیرآمیز و ظالمانهای چون خشونت خانگی، ازدواج اجباری در سنین پایین و حجاب اجباری ندارند.»
نقض جدی حقوق فعالان اقلیتهای قومی عرب، بلوچ، کرد و ترکهای آذربایجانی، تبعیض نظاممند علیه بهاییان و دیگر اقلیتهای مذهبی شامل نوکیشان مسیحی، پیروان یارسان و مسلمانان سنی مذهب و سرکوب درویشان گنابادی از دیگر مواردی هستند که در این بیانیه به آنها اشاره شده است.
این سازمانهای حقوق بشری با تاکید بر اینکه ایران به توصیههای مهم نهادهای حقوق بشری سازمان ملل برای بهبود وضعیت حقوق بشر عمل نکرده است، ادامه اعمال شکنجه، رفتار غیرانسانی با بازداشت شدگان و صدور مجازاتهای ظالمانه، غیر انسانی و تحقیرآمیز مانند شلاق و قطع عضو توسط مقامات قضایی را یادآوری کردهاند.
در پایان این بیانیه، با تاکید بر ضرورت توجه مداوم جامعه جهانی برای حصول اطمینان از اینکه ایران به تعهدات حقوق بشری خود عمل میکند، آمده است:
«با حمایت از این قطعنامه حقوق بشری، مجمع عمومی سازمان ملل این پیام محکم را به مقامات ایران میرساند که بهبود وضعیت حقوق بشر و احترام به موازین آن یک اولویت است.»
در این بیانیه که به امضای سازمانهایی همچون عفو بینالملل، دیدهبان حقوق بشر، بنیاد عبدالرحمن برومند، کمپین حقوق بشر در ایران و ... رسیده، از اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواسته شده است از قطعنامه اخیر کمیته سوم حقوق بشر درباره وضعیت حقوق بشر در ایران حمایت کنند.
این قطعنامه در هفتاد و سومین نشست این کمیته و درباره ترویج و حمایت از تلاشهای حقوق بشری در ایران تصویب شده است.
- در همین زمینه
نظرها
امیرحسین دلسوز مردم
حقوق بشر در ایران باید بومی شود.مردم هیچ گاه از حقوق هم جنس بازان و همجنس گرایان حمایت نخواهند کرد.ما اول گام اول حقوق بشر که ازادی بیان و حفظ ازادی است.گام برداریم.با سازمان های قدرتمند حقوق بشر بومی مردم نهاد در ایران زندانیان سیاسی ازاد خواهندشدو زندانیان دیگر حقوقشان حفظ خواهد شد..حقوق بشر را زمینه دخالت در کشور ها نکنید.
عبدالرحمن
آقای "دلسوز" شما چگونه به خود اجازه میدهید از سوی ۸۰ میلیون ایرانی صحبت کنید که "چنین است و چنان است"! شما یا امثالهم از دگرباشان و همجنس گرایان خوشتان نمی آید, این محدودیت و حق شماست. اما شما و هیچ کس دیگر حق ندارد که بر فرض و اساس ذهنیات شخصی خود, بیزاری خود از یک گروه و اقلیت را به کل جامعهء ایران تعمیم دهد. حقوق بشر پدیده و اصلی جهانشمول و یونیورسال است. مقوله ای ترانسندانس که شامل همگان می شود. قربونش برم ۴۰ سال جمهوری جهنمی اسلامی و ۳۵ سال ستمشاهی ماقبل آن چنان ذهنیت برخی از مردم ایران را متعصب و بی تحمل کرده است که مثل اینکه شوخی شوخی ۴۰, ۵۰ سال دیگه طول میکشه تا کُل ملت بفهمند که هیچ کس حق دخالت در امور و زندگی خصوصی افراد را ندارد. والسلام نامه تمام!
علی محمدی
عبدالرحمن جان، امیر حسین نگفت که "من مخالف حقوق فلان و فلان هستم" خود من هم غلط می کنم که آن را بگویم. ایشون پیش بینیِ پراگماتیک خودشون رو داشتند می گفتند (که ممکنه غلط باشه یا درست) و این رو هم می گفتند که نگذاریم دست دولت ها در این بحث باز بشه ( که ممکنه پیشنهاد درست یا نادرستی باشه) پس بهتره که طبق معمول رسم " بدفهمیِ ناشی از تامل نکردنِ کافی در کلام مخاطب" که رسمِ جاریِ گفت و گو (چه شفاهی و چه مجازی) در میون ما ایرانی هاست ، رفتار نکنیم و بر سر "هیچ"، یک مشاجرهی بی معنا و تازه راه نیندازیم. بلکه به سخن او درست گوش بدهیم و درست همان چیزی را نشانه برویم که او قصد انتقال اش را داشته. پس دوستان دیگر هم بهتر است وارد ماجرا نشوند و این آتش بی فایده را فوت نکنند. درست گوش بدهیم و پس از فهمیدن کلام، به اصلِ سخن گوینده بپردازیم.
دلرحم مردم
منم دل رحم مردمم.مردم گناه دارن اذیتشون نکنین.زبون بسته ها رو چی کار دارین!؟
عبدالرحمن
علی جان, در ظاهر امر شما شاید صحیح بفرمایید, اما حق با من است. یعنی چی؟ به این معنا که اتفاقا این خود شما, عزیز ما, هستید که در قرائت نبشتهء آن جناب "دلسوز" دقت به خرج نداده و به اشتباه عرض می فرماید که: "امیر حسین نگفت که “من مخالف حقوق فلان و فلان هستم.” کاری که ایشان می کند خیلی بدتر از یک اظهار نظر منفی شخصی است. ایشان به خود اجازهء نمایندگی از سوی ۸۰ میلیون ایرانی می دهد, و بدون ذره ای مدرک و داده (Data) حکم صادر میکند که اینچنین است و آنچنان است. اضافه بر اینکه ایشان هم در "قطعنامه" چهار خطی خود هیچ گاه نمیگوید موافق دگرباشی و همجنس گرایان است. اما به احتمال ۹۹% از آنجایی که خجالت می کشد بگوید مخالف دگرباشان و همجنس گرایان است, این مخالفت شخصی خود را بدون هیچ پایه و اساسی تعمیم می دهد به کل ملت. حالا شما میایید و مثلا یک "توجیه شرعی" مانند برایش می بافید که: تحریف ایشان و سخن به غایت نادرست و غیر دمکراتیک او بر اساس "پراگماتیسم" است. که باز هم تمامی این عبارت بازیها بسیار بیربط, نامتناجس و گنگ است. این "پراگماتیسمِ" کیست که با یک جمله اقلیتی قابل توجه از مردم ایران را از حقوق خود بی حقوق می کند؟ این مسلما پراگماتیزم دگر باشان و همجنس گرایان نیست. این پراگماتیسمی است که خیلی شبیه به "پراگماتیسم" حاکمان جمهوری جهنمی اسلامی می باشد: بر مبنای سرکوب و نفی حقوق اقلیتها و مردم در ایران. در حالی که شما اگر کوچکترین آشنایی با مسلک فلسفی پراگماتیزم داشتید, میدانستید که در قرن ۲۱ ام پراگماتیک جهانشمول (Universal pragmatics) به روایت هابرماسی (که سفری هم به ایران داشت) پدیده ای یونیورسال, جهانشمول و بدون استثنا و تخفیف است.
عبدالرحمن
آخرش هم متاسفانه میایید و علاوه بر بدفهمی ذهنی, و تخفیف دادن به متعصبین بی مدرک, خودتان حکم صادر می کنید که گفت و گو و محاورهء مجازی, بی گفتگو و محاورهء مجازی و "تموم شد". نخد, نخد, هر که رود خانه خود. که در این بین شباهتی است غریب و بسیار منفی و پلشت, میان آن به اسم "مردم" حقوق مردم را ناقض کردن و این اصرار کودکانهء "مکتبی" شما در خاموش کردن ابراز عقیدهء قاطبهء مردم. که در عرض ۴۰ سال اخیر چنین برخوردهای ناشایسته ای عمدتا از سوی خواهران و برادران همیشه حاضر در صحنه انجام گرفته است. انشاالله گربه است! اتفاقا من اینجا از تک تک دوستانی و عزیزانی که بدین قضیه علاقه مند هستند, یا کنجکاوی دارند, دعوت می کنم که قدم رنجه فرمایند, و حداقل یکی دو خطی نظرشان را در این مورد با همگان در میان بگذارند.
امیرحسین دلسوز مردم
عبد الرحمن شما بگید چرا از جنبش های لیبرال متعادل هم حمایت نمی شود ومردم حمایت نمی کنند...من نمایندگی نکردم.بلکه تحلیل کردم.من این قدر بی سواد نیستم.که ندانم حقوق بشر جهانی وجهان شمول ست.ولی می تواند از فرهنگ ها تاثیر بگیرد..تبصره های فرهنگی بگیرد.و کمی با فرهنگ ها مدارا کند.ولی اصلش زیر سوال نرود.