ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

تفاوت‌ واکنش‌های جهانی به قتل خاشقجی و قتل‌های زنجیره‌ای در ایران

اکبر گنجی − چرا جامعه جهانی به قتل‌های زنجیره‌ای ایران واکنش درخوری - به اندازه قتل جمال خاشقجی - نشان نداد؟ آیا این مدعا درست است، یا گذشت زمان موجب فراموشی واکنش‌ها شده‌اند؟

بیستمین سالگرد قتل‌های پاییز ۱۳۷۷ (قتل پروانه و داریوش فروهر، محمدجعفر پوینده، محمد مختاری) است. این سالگرد، با قتل جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول همزمان شده است. دو رویداد دارای ویژگی‌های مشترک و متفاوت‌اند. گذشت ۲۰ سال از جنایت اول، موجب فراموشی در برخی زمینه‌ها شده است. افراد و گروه‌ها می‌بینند که رسانه‌ها، نهادهای حقوق بشری و دولت‌ها به قتل جمال خاشقچی واکنش‌های بسیاری نشان داده‌اند. از خود می‌پرسند چرا جامعه جهانی به قتل‌های زنجیره‌ای ایران واکنش درخوری - یا به اندازه قتل جمال خاشقچی - نشان نداد؟ آیا این مدعا درست است؟ یا گذشت زمان موجب فراموشی واکنش‌ها شده اند؟ اگر این مدعا درست است، علل و دلایل تفاوت واکنش جامعه جهانی چیست؟ در این نوشتار کوشش خواهد شد تا در حد مقدور پیرامون پرسش‌ها روشنگری صورت گیرد.

بالا − چهارتن از قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در ایران: مجمدجعفر پوینده، محمد مختاری، پروانه اسکندری، داریوش فروهر. پایین: جمال خاشقجی
بالا − چهارتن از قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در ایران: مجمدجعفر پوینده، محمد مختاری، پروانه اسکندری، داریوش فروهر. پایین: جمال خاشقجی

یکم- دولت‌ها، نهادهای حقوق بشری نبوده و نیستند. آنان در سطح روابط بین الملل به دنبال "منافع" خویش‌اند. به تعبیر دیگر، تأمین منافع اساس حرکت و روابط با دیگران است، نه حقوق بشر. نقض حقوق بشر وقتی مهم است که از سوی دشمنان و غیر متحدان صورت گیرد، نقض حقوق بشر توسط دوستان و متحدان توجیه می‌شود. انتظارات از دولت‌ها را باید با این کارکرد سازگار کرد، نه کارکردهای اخلاقی و عدالت خواهانه. منافع هم منافع دولت هاست، نه لزوما منافع ملی یا منافع ملت‌ها یا مردم.

دوم- تا پیش از انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷؛ عربستان سعودی و ایران متحدان آمریکا بودند. با انقلاب و اشغال سفارت آمریکا در تهران، ایران و آمریکا به دشمنان هم تبدیل شدند. به همان شکل که ایران آمریکا را به "شیطان بزرگ" تبدیل کرد، آمریکا هم ایران را به مرکز همه بدی‌های جهان- ناقض حقوق بشر، مرکز و حامی تروریسم، نابودکننده اسراییل، سازنده سلاح‌های هسته ای، و...- تبدیل کرد.

عربستان سعودی در این دوران متحدی برای دولت‌های غربی بود که در ساختن گروه‌های اصلی تروریستی اسلام گرا (القاعده، طالبان، داعش، جبهه نصرت، و...) نقش مستقیم داشت (رجوع شود به سخنان هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه وقت آمریکا در سنای آمریکا و این مصاحبه او. همچنین سخنان بسیار مهم جو بایدن معاون وقت رئیس جمهور آمریکا در دانشگاه هاروارد). در فاجعه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نیز نه تنها ۱۵ تروریست از ۱۹ تروریست سعودی بودند، بلکه مطابق گزارش سری سازمان "سی آی ای" که سال گذشته بخش‌های زیادی از آن منتشر شد، دولت عربستان در این فاجعه هم نقش داشت.

سعودی و امارات برای شکست بهار عرب، پول بسیاری خرج کردند و نه تنها در حمله نظامی به لیبی مشارکت مستقیم داشتند، بلکه در سوریه هم گروه‌های اسلام گرا را مسلح کرده و برای سرنگونی رژیم بشار اسد دست به هرکاری زدند.

در جهان تراژیک کنونی، جمهوری اسلامی کاملا تحت نظر و فشار قرار دارد. هراندازه که حکومت‌های غیر دموکراتیک تحت نظارت حقوق بشری قرار داشته باشند، بازهم کم است.

آنها به شدت مخالف حکومت منتخب مردم مصر پسا حسنی مبارک بودند. کودتای ژنرال السیسی علیه حکومت منتخب، برای امارات و سعودی‌ها بسیار مهم و با ارزش بود. عربستان سعودی و امارات متحده ۴۳.۵ میلیارد دلار به حکومت کودتاگر ژنرال السیسی کمک مالی کردند.  ۵ میلیارد دلار درست پس از کودتا. ۴ میلیارد دلار توسط سعودی در سال ۲۰۱۴. ۱۲,۵ میلیارد دلار در مارس ۲۰۱۵. ۸ میلیارد دلار توسط سعودی در دسامبر ۲۰۱۵. ۴ میلیارد دلار توسط امارات در آوریل ۲۰۱۶. ۱۰ میلیارد دلار توسط سعودی در مارس ۲۰۱۸.

سوم- با مرگ ملک عبدالله، ملک سلمان در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ پادشاه عربستان سعودی شد. او به سرعت و با هماهنگی با دولت دونالد ترامپ، در ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ فرزند جوانش محمد بن سلمان (متولد ۳۱ اوت ۱۹۸۵) را به عنوان ولیعهد جدید این کشور معرفی کرد. محمد بن سلمان از آغاز پادشاهی ملک سلمان به عنوان وزیر دفاع انتخاب شد و پست‌های دولتی مهم دیگری نیز به او واگذار شد. به سه اقدام خطرناک او حوزه سیاست خارجی در این مدت بنگرید:

الف- در ۲۵ مارس ۲۰۱۵ (۶ فروردین ۱۳۹۴) جنگ با یمن را با حملهٔ هوایی ائتلافی از کشورها به رهبری عربستان سعودی با نام عملیات طوفان قاطعیت آغاز کرد. محمد بن سلمان حملات علیه یمن را فرماندهی می‌کرد. سازمان ملل، نهادهای حقوق بشری و بسیاری از دولت‌ها از این جنگ به عنوان بزرگترین فاجعه انسانی این قرن یاد کرده که در آن بیش از ۱۰ هزار نفر کشته شده و بیش از ۱۰ میلیون مردم غیر نظامی با قحطی و مرگ دست به گریبانند. «صندوق نجات کودکان» در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۸ اعلام کرد که ۸۵ هزار کودک زیر پنج سال یمن بر اثر گرسنگی در یمن جان خود را از دست داده‌اند. در این گزارش گفته شده: "کودکانی که به این شکل جان خود را از دست می‌دهند، تا قبل از مرگ، در حالی‌که اعضای بدن آن‌ها به مرور قابلیت و عملکرد خود را از دست می‌دهند و بالاخره از کار می‌افتند، دچار دردی جانکاه می‌شوند".

هیچ دولتی مجاز نیست به جای رهبران رژیم دیکتاتوری که حقوق بشر را به نحو سیستماتیک نقض کرده اند- یا هر بهانه دیگری- مردم آن کشور را مجازات کنند و به کام مرگ بکشانند. مردمی که قربانی بوده و هستند، نیازمند مجازات خارجی نیستند. تحریم‌های فلج کننده اقتصادی، نقض سیستماتیک حقوق بشر و مجازات همه مردم ستم دیده ایران است. مردم تشنه عدالت به منزله عدم تمامی اشکال تبعیض‌های قومی و مذهبی و جنسی و طبقاتی بوده و هستند.

ب- محمد بن سلمان در اثر بیماری پدرش، تقریبا قدرت کامل پادشاهی سعودی را در چنگ گرفت. او به همراه امارات، مصر و بحرین در ۵ ژوئن ۲۰۱۷ با قطع کامل روابط دیپلماتیک با قطر، محاصره این کشور را آغاز کرد، که هنوز هم ادامه دارد. با این همه، قطر با کمک‌های ترکیه و ایران توانست محاصره را بشکند و به سیاست‌های خود- مستقل از تحمیل‌های عربستان سعودی- ادامه دهد.

پ- محمدبن سلمان سعد حریری (متولد ۱۸ آوریل ۱۹۷۰ در ریاض) - را که از ۳ نوامبر ۲۰۱۶ دوباره نخست‌وزیر لبنان شده بود، به عربستان سعودی فراخواند و او را مجبور کرد در ۴ نوامبر ۲۰۱۷، پس از یکسال نخست‌وزیری، با انتقاد از ایران و حزب‌الله لبنان استعفا کند. میشل عون، رئیس‌جمهور لبنان، گفت که عربستان حریری را به گروگان گرفته‌است. در نهایت با فشار دولت‌های غربی و سفر رییس جمهوری فرانسه- امانوئل مکرون- به آن کشور او را آزاد ساخت و حریری در ۲۱ نوامبر، ۱۸ روز پس از اعلام استعفا، در حالی که دو فرزندش همچنان در عربستان بودند، به لبنان بازگشت.

چهارم- در تمام این مدت، دولت‌های غربی به رهبری دولت آمریکا حامی او بودند و در جنگ یمن کمک‌های بسیاری به ارتش‌های متجاوز ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی کردند. عربستان سعودی "دوست بسیار خوب" و ایران "دشمن بسیار بد" بود و هست.

پنجم- به طور همزمان، چهره سازی از محمدبن سلمان توسط دولت‌های غربی و رسانه‌های غربی آغاز شد. او را یک رفرمیست، مدرنیست و اعتدال گرا قلمداد می‌کردند. او را به دیدار بزرگترین دولتمردان غربی و روسای بزرگ کمپانی‌های غربی و شبکه‌های مجازی (گوگل، فیس بوک، توییتر، و...) بردند. مقاله بلند توماس فریدمن در نیویورک تایمز۲۳ نوامبر ۲۰۱۷ یک نمونه از این شخصیت سازی بود.

ششم- ایران همه ساله، در عمر ۴۰ ساله جمهوری اسلامی- به جز یکی دو سال- از سوی مجمع عمومی سازمان ملل برای نقض حقوق بشر محکوم شده است. شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز همیشه ایران را محکوم کرده است. سازمان ملل، از سال ۱۹۸۴ برای ایران گزارشگر ویژه حقوق بشر تعیین کرده است. گزارشگران ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای ایران به ترتیب عبارت بودند از:

آندرس آگوئیلار (۱۹۸۴–۱۹۸۶)،

رینالدو گالیندو پل (۱۹۸۶–۱۹۹۵)،

موریس دنبی کاپیتورن (۲۰۰۲–۱۹۹۵)،

احمد شهید (۲۰۱۶–۲۰۱۱)،

عاصمه جهانگیر (۲۰۱۸–۲۰۱۶) و

جاوید رحمان (۲۰۱۸–).

حال به عربستان سعودی فاقد هرگونه انتخابات، تک صدایی، با حکومت یکپارچه و یکدست و یک صدای منحصر به خاندان آل سعود بنگرید. ارتباط اقتصادی و سیاسی قوی با دولت‌های غربی این حکومت را کاملاً از محکومیت به دلیل نقض سیستماتیک حقوق بشر در امان داشته است. سهل است، عربستان سعودی را از سال ۲۰۱۶ به عضویت شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد انتخاب کردند که این امر واکنش نهادهای حقوق بشری (دیده بان حقوق بشر، عفوبین الملل، و...) را در پی داشت. سیاست یک بام و دو هوایی غرب در این مورد کاملا مشهود بود و هست.

هفتم- واکنش یکپارچه اتحادیه اروپا به ایران: پروژه قتل‌های زنجیره‌ای در خارج و داخل کشور، وقتی در شهریور ۱۳۷۱ به رستوران میکونوس کشید و ۴ نفر کشته ‌شدند، کاظم دارابی و ۴ لبنانی بازداشت و از آبان ۱۳۷۲ محاکمه آنها در آلمان آغاز شد. حکم دادگاه در ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ صادر شد. کاظم دارابی و عباس راحیل به حبس ابد، یوسف امین و محمداتریس به ۱۱ و ۵ سال زندان محکوم شدند. عطاالله ایاد تبرئه شد. دادگاه علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت، علی فلاحیان وزیر اطلاعات وقت و علی‌اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت را به زمینه‌سازی ترور میکونوس متهم کرد. چند ماه بعد، رونالد جورج، دادستان کل آلمان، رهبر، رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و وزیر اطلاعات وقت ایران را هم به دخالت در این ترورها متهم کرد. به دنبال آن، آلمان و ایران سفرای خود را فرا خواندند و آلمان ۴ دیپلمات ایرانی را اخراج کرد. تمامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز سفرای خود را از ایران فراخواندند. ایران نیز در پاسخ اتحادیه اروپا سفیران خود را از کشورهای عضو این اتحادیه فراخواند.

آیت الله خامنه‌ای در ۲۷ فروردین ۱۳۷۶ دادگاه را "خیمه شب بازی" آمریکا و اسراییل خواند که آلمان و اتحادیه اروپا را مجبور به اقدام ناخواسته کردند. او گفت که هدف آمریکا و اسراییل دور کردن اروپا از ایران بود و آنها هم قربانی توطئه اینها شدند. "ذهن عليل" تحليلگران بيچاره آمریکا و اسراییل گمان می‌کند که با جدا کردن اروپا از ما، ایران تسلیم خواهد شد. سفرای خود را بردند، اما "هيچ گونه عجله ای" برای بازگشت آنها نباید صورت گیرد. "من به وزارت خارجه دستور داده ام که رفتارهای اين دولتها را با دقّت ثبت کنند".

هشتم- بن سلمان "رفرمیست"، "مدرنیست" و "اعتدال گرا"ی آمریکا و اروپا، با رقبا و منتقدان داخلی هم به گونه‌ای برخورد کرد که با این تصویرسازی آنان سازگاری نداشت.

الف- تجار بزرگ را بازداشت کرد تا ۱۰۰ میلیارد دلار از آنها بستاند.

ب- رقبای داخلی را حذف و خانه نشین کردند. منتقدان و فعالان مدنی و زنان را برای درخواست‌های مدنی زندانی کردند. سازمان عفو‌بین‌الملل و دیده‌بان حقوق‌بشر در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۸ طی بیانیه‌هایی اعلام کردند که سعودی‌ها فعالان حقوق‌بشر و به ویژه زنان را در زندانها شکنجه و مورد آزار جنسی قرار می‌دهند. عفو بین‌الملل اعلام کرد که که فعالان پس از قرار گرفتن در معرض شوک الکتریکی و شلاق قادر به راه رفتن یا ایستادن نبودند. زنان فعالان حقوق‌بشر در مرکز توجه سازمان عفو بین‌الملل هستند و به وضعیت دو نفر اشاره شده و گفته می‌شود که یکی از آنان از سقف آویزان شده و دیگری هم به وسیله ماموری که صورت خود را پوشانده بود مورد آزار قرار گرفته است. لین مالوف مدیر تحقیقات عفو بین‌الملل گفت: «فقط چند هفته پس از قتل ظالمانه جمال خاشقچی، چنین گزارش‌های شوکه‌کننده‌ای از شکنجه، آزار جنسی و دیگر شیوه‌های سوء رفتار که ناقض حقوق‌بشر هستند درباره مقامات سعودی منتشر می‌شود.» وی خواستار آزادی هر چه سریعتر فعالان حقوق‌بشری شد و از جامعه جهانی خواست تا به این موضوع توجه داشته باشد و سعودی‌ها را تحت فشار بگذارد.

دیده‌بان حقوق‌بشر هم گزارش داده است که دست‌کم سه نفر از فعالان حقوق زنان که در ماه می‌در عربستان سعودی بازداشت شدند، تحت شوک الکتریکی، ضربات شلاق و نیز آزارهای جنسی قرار گرفته‌اند.

پ- جمال خاشقچی را با برنانه ریزی قبلی به کنسولگری سعودی در استانبول کشاندند و پس از کشتن و قطعه قطعه کردن بدنش، جنازه اش را نابود کردند.

نهم- قتل خاشقچی از جهات گوناگون با دیگر قتل‌ها تفاوت داشت.

الف- این جنایت در کنسولگری سعودی در استانبول ترکیه صورت گرفت.

ب- ترکیه نه تنها از رفت و آمد کلیه قاتلتن و خاشقچی فیلم داشت، بلکه با شنودهایی که داخل کنسولگری کار گذاشته بود، صدای اجرای همه مراحل را نیز در دست داشت.

پ- خاشقچی دارای اقامت آمریکا (گرین کارت) بود و با روزنامه واشنگتن پست کار می‌کرد. در آمریکا با بسیاری از نویسندگان و رسانه‌های علاقمند به مسائل عربستان در رابطه بود. این گونه بود که رسانه‌های اصلی آمریکا (واشنگتن پست، نیویورک تایمز، سی ان ان، فارن پالیسی، و...) یکپارچه به میدان آمدند.

ت- اردوغان در رقابت بر سر رهبری جهان اسلام با محمدبن سلمان، اسناد این جنایت را به صورت قطره‌ای در اختیار رسانه‌های ترکیه، قطر (الجزیره) و آمریکا گذاشت. بدین ترتیب، دروغ‌های حکومت عربستان سعودی برملا شد. اردوغان این نوارها را در اختیار دولت آمریکا و دولت‌های اروپایی هم قرار داد و دیگر جای هیچ انکاری باقی نگذاشت.

دهم- سازمان "سی آی ای" آمریکا رسما تأیید کرد که خاشقچی به دستور بن سلمان به قتل رسیده است. دونالد ترامپ در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۸ بیانیه‌ای در این مورد صادر کرد. این بیانیه اگرچه به طور ضمنی نقش بن سلمان را تأیید می‌کرد، در عین حال گزارش سازمان "سی آی ای" را نادید می‌گرفت. ترامپ پس از بیانیه، در مصاحبه‌ای گفت که "سازمان سیا به نتیجه قطعی نرسیده است. ممکن است بن سلمان این کار را کرده باشد، ممکن است نکرده باشد". قطعیت ۱۰۰ در ۱۰۰ در کجا می‌توان یافت که ترامپ خواهان آن است؟ بیانیه ترامپ دارای دو بخش است. بخش اول محکوم کردن تمام عیار ایران است تا فضا برای توجیه عدم مجازات سعودی‌ها فراهم شود. می‌نویسد:

"اول آمریکا. جهان جای خطرناکی است. به عنوان مثال، کشور ایران مسئول جنگ خونین نیابتی بر ضد عربستان در یمن است؛ کوشش می‌کند تلاش شکننده عراق برای [برپا سازی] دموکراسی را بی‌ ثبات کند، گروه تروریستی حزب الله در لبنان را حمایت می‌کند؛ از بشار اسد دیکتاتور حمایت می‌کند (که میلیون‌ها نفر از شهروندان خود را کشته است)، و بسیاری کار‌های دیگر. ایرانی‌ها بسیاری از امریکایی‌ها و مردمان بیگناه دیگر در خاورمیانه را هم کشته‌اند. ایران به طور روشن فریاد می‌زند "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسرائیل." ایران مهمترین حامی‌ تروریسم در جهان است...در سوی دیگر اما، عربستان است که اگر ایرانی‌ها رضایت بدهند و از یمن بیرون بیایند، عربستان هم با رضایت از یمن عقب‌نشینی می‌کند. آنها بلافاصله کمک‌های انسانی‌ [به مردم یمن] خواهند داد. عربستان میلیارد‌ها دلار صرف مبارزه با تروریست‌های رادیکال اسلامی کرده است. پس از سفر سال گذشته من به عربستان سعودی، این شاه‌نشین با سرمایه‌گذاری ۴۵۰ میلیارد دلاری در ایالات متحده موافقت کرد. این یک رکورد است و هزاران شغل در آمریکا ایجاد می‌کند".

در بخش دوم می‌نویسد: "جنایتی که در حق جمال خاشقچی روی داد، وحشتناک بود و ما این ماجرا را لاپوشانی نخواهیم کرد. ما در عمل، اقدامی بزرگ علیه کسانی که در این قتل دست داشته‌اند، انجام داده‌ایم. نمایندگان عربستان سعودی می‌گویند جمال خاشقچی دشمن کشورش و از اعضای اخوان المسلمین بوده ولی تصمیم من در خصوص این مسئله، اصلا بر مبنای چنین قضاوت‌هایی نیست. این یک جنایت دهشتناک و غیرقابل‌قبول است. ملک سلمان و ولیعهد محمد بن سلمان قویاً هر گونه اطلاع از برنامه‌ریزی یا اجرای برنامه قتل آقای خاشقچی را رد می‌کنند. سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا به بررسی همه اطلاعات ادامه می‌دهند، اما این احتمال کاملا وجود دارد که ولیعهد عربستان سعودی از این واقعه غم انگیز اطلاع داشته- شاید داشته و شاید هم نداشته است! ما شاید هرگز به همه واقعیت‌های مرتبط با قتل آقای جمال خاشقجی دست پیدا نکنیم. در هر صورت، رابطه ما با پادشاهی عربستان سعودی است. آنها در مبارزه مهم ما با ایران یک متحد عالی بوده‌اند. می‌فهمم که برخی اعضای کنگره که به دلائل سیاسی یا دلائلی دیگر، می‌خواهند مسیری متفاوت را طی کنند و البته آنها آزادند که چنین کنند...ایالات متحده قصد دارد که یک شریک ثابت قدم عربستان سعودی باقی بماند تا از تامین منافع کشورمان، اسرائیل و سایر شرکای ما در منطقه اطمینان حاصل کنیم".

این بیانیه واکنش بسیار تند سیاستمداران آمریکایی و رسانه‌ها را به دنبال داشت. به عنوان نمونه به نظر سه سناتور جمهوری خواه - هم حزبی ترامپ- و یک سناتور دموکرات بنگرید:

سناتور جمهوری خواه رند پال در ۴ توییت نوشت: "رئیس جمهور تاکید دارد که میان دو شرارت، عربستان در مقایسه با ایران نقش کمتری دارد از همین رو آمریکا ریاض را بواسطه قتل فجیع و سلاخی جمال خاشقجی تنبیه نمی‌کند. من مخالفم. دست کم ما نباید با ارسال سلاح‌های پیشرفته به عربستان جایزه بدهیم و آنها از این بمب‌ها علیه شهروندان استفاده کنند.من کاملا مطمئنم که سخنرانی ترامپ سخنرانی «اول عربستان» بود نه اول آمریکا. همچنین کاملا مطمئنم که جان بولتون این سخنرانی را نوشته است. من به تلاش‌های خود برای تصویب قانونی جهت توقف ارسال سلاح به عربستان و پایان جنگ در یمن ادامه می‌دهم".

لیندزی گراهام سناتور ارشد جمهوری‌خواه در ۵ توییت نوشت: «به سود منافع امنیت ملی ما نیست که از قتل فجیع آقای جمال خاشقچی چشم‌پوشی کنیم. قویا معتقدم که حمایت دو حزبی گسترده‌ای برای تحریم سعودی‌ها وجود دارد. به احتمال زیاد برخی از اعضای خاندان سلطنتی آل‌سعود نیز جز افرادی باشند که تحریم خواهند شد، این اقدام وحشیانه تمام معیارهای مدنی را نقض کرده است. با اینکه عربستان سعودی یک متحد استراتژیک (برای واشنگتن) است اما رفتار ولی‌عهد سعودی (محمد بن سلمان) در موضوعات مختلف، نشان داده که او احترامی به این رابطه نمی‌گذارد و از نظر من او را به عاملی بسیار مضر تبدیل کرده است. از لزوم مدارا با بازیگران بد در عرصه سیاسی و شرایط نامطلوب بین‌المللی آگاه ام، اما وقتی که ما ندای اخلاق‌مدارانه خود را از دست بدهیم، قوی‌ترین دارایی خود را از دست داده‌ایم».

باب کورکر سناتور جمهوری خواه، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، نوشت:"من هیچ وقت فکر نکردم روزی با این بیانیه کاخ سفید را به عنوان یک شرکت روابط عمومی برای شاهزاده عربستان سعودی ببینم. به همراه باب منندز معاون دمکرات این کمیته نامه‌ای به رئیس ستاد موسوم به «قانون مگنیتسکی» که مسئول شناسایی و تحریم مقام‌های خارجی ناقض حقوق بشر است نوشته و خواستار شناسایی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به عنوان مسئول قتل خاشقچی شده ایم".

سناتور جک رید، عضو کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا، در مصاحبه با سی‌ان‌ان در ۲۳ نوامبر ۲۰۱۸ گفت دونالد ترامپ در مورد گزارش سازمان "سی آی ای" در خصوص "آمریت محمد بن سلمان در قتل خاشقچی" دروغ می‌گوید. او گفت: "سیا به این جمع‌بندی رسیده است که ولیعهد سعودی به‌طور مستقیم در قتل خاشقجی دست داشته است. آنها همان طور که به رسانه‌ها گزارش داده‌اند به این نتیجه‌گیری رسیده‌اند، با اطمینان بالا و در بالاترین سطح دقت. گزارش سازمان سیا بر اساس واقعیت‌ها و حقایق بوده است. این اظهار نظر که سازمان سیا به نتیجه‌گیری نهایی دست پیدا نکرده است، کاملاً بی‌اساس است. سازمان سیا به‌طور شفاف نتیجه‌گیری خود را اعلام کرده است".

توماس فریدمن در نیویورک تایمز۲۱ نوامبر ۲۰۱۸ نوشت:"ترامپ؛ چوب حراج به تمام اصول و ارزشهای اخلاقی آمریکا زده است. ای کاش فقط همین بود. او همه این‌ها را می‌فروشد و در ازایش هیچ چیز با ارزشی نمی‌گیرد...فقط کافی است بروید جلو و بگویید که دارید با ایران و اخوان المسلمین مبارزه می‌کنید و یا اینکه دوست شلدون آدلسون هستید. آنوقت جنس مفت بدست خواهید آورد...ترامپ درعربستان هم؛ کریسمس را برای محمد بن سلمان جلو انداخت و کارت عبور آزاد برایش صادر کرد.بن سلمان دیگر متهم به قتل جمال خاشقچی نیست...یقینا؛ دستور قتل خاشقچی را بالاترین مقام کشور صادر کرده است. اما خوب مسئله این است که مدرک جرم کافی علیه بن سلمان وجود ندارد. ترامپ هم تصمیم گرفته است نمره قبولی از این امتحان سخت را به ولیعهد بدهد...شکی نیست. همه کسانی که هم موافق ترامپ هستند و تلویحا هم موافق اسرائیل، به سعودی‌ها کارت عبور آزاد می‌دهند. این معادله، کاملا صحت دارد".

نیویورک تایمز در سرمقاله اش همان روز نوشت : "ترامپ در این بیانیه، فقط بر یک اصل صراحت دارد اینکه؛ او مقابل رژیم سعودی نخواهد ایستاد. هرگز این خزانه تامین پول، نفت و دست یاری در خاورمیانه را به خطر نخواهد انداخت. محمد بن سلمان را پاسخگوی این قتل نخواهد کرد...جالب است. ترامپ بیانیه اش را با این عبارت آغاز می‌کند که؛ "دنیا؛ جای بسیار خطرناکی است". اما، ترامپ خودش شخصا با تبرئه یک جنایتکار، جهان را خطرناکتر هم می‌کند...موضوع این است که ترامپ، مسبب الاسباب همه وقایع شوم درخاورمیانه را فقط جمهوری اسلامی می‌شناسد و کاری به عربستان سعودی ندارد. او مقصر اصلی جنگ یمن را، جمهوری اسلامی می‌داند و می‌گوید که اگر ایران از یمن بیرون برود؛ عربستان هم با 'مسرت خاطر' آنجا را ترک خواهد کرد و خودش کمکهای بشر دوستانه را به یمن ارسال خواهد کرد. تمام فریبندگی سعودی‌ها برای ترامپ، قراردادهای دهها میلیارد دلاری فروش سلاح است و سرمایه گذاریهایی است که ترامپ مدعی است آن را به زور از سعودی‌ها اخذ کرده است".

نیویورک تایمز، واشنگتن پست، بلومبرگ، و ده‌ها رسانه و کارشناس گفته‌اند که رقم ۱۱۰ میلیارد دلار و ۴۵۰ میلیارد دلاری ترامپ نادرست است. دونالد ترامپ، اعلام کرده که نیم میلیون شغل در ایالات متحده به قرارداد تسلیحاتی با عربستان سعودی وابسته است. بر اساس تحقیق اندیشکده آمریکایی Center For International Policy معامله تسلیحاتی ترامپ با سعودی‌ها فقط ۲۰ تا ۴۰ هزار شغل در آمریکا ایجاد کرده است. بر اساس این تحقیق ترامپ در حجم معامله تسلیحاتی با عربستان سعودی نیز راست نمی‌گوید. دونالد ترامپ حجم این معاملات را ۱۱۰ میلیارد دلار اعلام کرده، در حالی که بر اساس تحقیقات این اندیشکده قراردادهایی به ارزش فقط ۱۵ میلیارد دلار با عربستان سعودی منعقد شده است.

یازدهم- جبهه اسراییلی/آمریکایی/سعودی برای مقابله با ایران: عربستان سعودی و امارات ده‌ها میلیارد دلار در جنگ تجاوزگرایانه عراق به ایران به صدام حسین کمک کردند. پادشاه عربستان سعودی از دولت جرج بوش درخواست کرد که با حمله نظامی به ایران "سر مار افعی ایران را قطع کنید". جان کری- وزیرامور خارجه دولت اوباما- هم چندین بار تاکنون گفته است که اسراییل و عربستان سعودی از دولت اوباما بارها درخواست حمله نظامی به ایران را کردند. جان کری در۳۰ نوامبر ۲۰۱۷ گفت :" اسرائیل، عربستان و مصر از آمریکا خواستند که به ایران حمله کنیم ". کری در ۶ اکتبر ۲۰۱۸ گفت: "ملک عبد الله و حسنی مبارک از ما خواسته بودند که به ایران حمله کنیم. بنیامین نتانیاهو هم از پرزیدنت اوباما خواست که به اسرائیل برای حمله به ایران چراغ سبز دهد".

محمدبن سلمان در ۲ می‌۲۰۱۷ گفت که "جنگ را به داخل ایران می‌کشانیم". سعودی‌ها به اقلیت‌های قومی و مذهبی ایران کمک مالی و نظامی کرده و آنها را جهت اقدام نظامی علیه ایران فعال می‌سازند. پس از این ها، دو عملیات توسط داعشی‌های کرد و عرب در ایران صورت گرفت.

مارک مازتی، رونن برگمن و دیوید کرکپتریک در گزارشی در نیویورک تایمز ۱۱ نوامبر ۲۰۱۸ از طرح ۲ میلیارد دلاری محمدبن سلمان برای خرابکاری در اقتصاد ایران و ترور رهبران ایران- از جمله قاسم سلیمانی- خبر دادند.

عربستان سعودی رسانه‌های بسیاری علیه ایران راه اندازی کرده است. در یک مورد ۲۶۰ میلیون دلار فقط برای یک رسانه اختصاص داده‌اند. قرار است روزنامه ایندیپندنت بریتانیا نیز توسط سعودی‌ها خریداری شده و بخش فارسی آن هم راه اندازی شود.

تقریبا اکثرا تحلیل گران، دولتمردان آمریکایی و اسراییلی از تشکیل جبهه متحد آمریکا و اسراییل و عربستان سعودی علیه ایران سخن گفته و می‌گویند. ترامپ و مایک پمپئو اساسا تبرئه بن سلمان از قتل خاشقجی را بارها و بارها با نیاز به جبهه تقابل با ایران - متشکل از ترامپ/نتانیاهو/ بن سلمان- توجیه کرده‌اند و می‌کنند. ترامپ تا آنجا پیش رفت که مسئولیت قتل را به گردن دنیا انداخت. ترامپ در مصاحبه ۲۲ نوامبر ۲۰۱۸ گفت: "من از این جنایت [کشتن جمال خاشقجی] و پنهان کاری درباره آن متنفرم. و من به شما می‌گویم که ولیعهد [عربستان، محمد بن سلمان] بیشتر از من از این [جنایت] متنفر است...همان طور که گفتم ممکن است که او [بن سلمان] از ماجرا خبر داشته، و ممکن هم هست که نداشته...دنیا مسئول این کار است. دنیا دنیای تبهکاری است".

جکسون دیل در واشنگتن پست ۱۱ نوامبر ۲۰۱۸ در مقاله‌ای نوشت: "گزارش شده است که نتانیاهو اگر نه هر روز، اما دست کم یک روز در میان به کاخ سفید زنگ می‌زند و برای محمد بن سلمان لابی می‌کند. نتانیاهو در این مکالمات تلفنی گفته است:"شکی نیست آنچه که در کنسولگری عربستان در استانبول اتفاق افتاده، وحشتناک است و باید به حسابش رسیدگی شود. اما، نکته بسیار مهم این است که؛ ثبات جهان؛ در گرو ثبات عربستان است"...چرا نتانیاهو دارد برای نجات بن سلمان از غرق شدن، طناب نجات برایش می‌فرستد؟ پاسخ روشن است. نتانیاهو با زحمت و تلاش فراوان و البته با دقت فراوان کوشیده است یک استراتژی منطقه‌ای را با محوریت شاهزاده و حاکم بالفعل جوان ۳۳ ساله عربستان بسازد و بپردازد و رئیس جمهور ترامپ هم در آن مشارکت دارد. هدف؛ ساختن یک ائتلاف بالفعل میان اسرائیل و نسل جدیدی از دیکتاتورهای خاورمیانه است علیه یک دشمن مشترک به نام جمهوری اسلامی. آمریکا هم در این ائتلاف حضور دارد و نیروی لازم را تامین می‌کند. این ائتلاف یک مزیت جانبی هم دارد. محمد از طرح صلح خاورمیانه ترامپ استقبال خواهد کرد. این طرح اگرچه هنوز رونمایی نشده است، اما ظاهرا منطبق با شروط اسرائیل است و فلسطینیان را مجاب می‌کند به آن رضایت بدهند".

نقش حیاتی جبهه سازی مشترک آمریکا- اسراییل - عربستان سعودی علیه ایران را سناتور جمهوری خواه رند پال، در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۸ در سنای آمریکا بیان کرد و گفت : "دیروز یک سناتور موقع ناهار بلند شد و گفت ما می‌دانیم که او (محمد بن سلمان) فردی دموکرات نیست و اعتقادی به حکومت مبتنی بر نمایندگی ندارد و اینکه او آدم‌کش است و آنها در عربستان سعودی افراد را دار می‌زنند اما ما به عربستان سعودی در تقابل با ایران نیاز داریم، اگر ایران کل دنیا را بگیرد چه اتفاقی خواهد افتاد و ما باید در تک تک نبردها در خاورمیانه با ایران بجنگیم. اما می‌دانید که موضوع چیست باید سوال کرد که چه کسی شیطانی‌تر است؟ ایران یا پادشاهی عربستان سعودی؟ اگر شما به صورت واقعی به این موضوع نگاه کنید، این عربستان سعودی بوده که ۱۰۰ میلیارد دلار صرف آموزش نفرت از مسیحیان، هندوها و یهودیان در سراسر جهان کرده است و آنها ده‌ها هزار مدرسه (برای تعلیم آموزه‌هایشان) تاسیس کرده‌اند، شبکه حقانی که سربازان ما را در افغانستان کشته است با پول‌هایی که سعودی‌ها در اختیارشان قرار داده‌اند تامین مالی شده‌ است، طالبان از سعودی‌ها پول گرفته‌اند، گزارشی منتشر شده مبنی بر اینکه که یک سعودی عضو خانواده سلطنتی ۲۶۷ میلیون دلار چک به طالبان داده بود...در عربستان سعودی در حال حاضر سه هزار نفر زندانی هستند که حتی محاکمه هم نشده‌اند و تقریبا هزار نفر هستند که حدود سه سال بدون محاکمه شدن در زندان به سر می‌برند، هزار نفر سه سال بدون محاکمه در زندان هستند و ما همچنان می‌گوییم که آنها مخالف ایران هستند. چه کسی بدتر است، ایران یا عربستان سعودی؟ شاید هیچ کدام از آنها خوب نیستند...افرادی می‌گویند که ما باید آنها را داشته باشیم وگرنه ایران بر کل دنیا مسلط خواهد شد اما این عربستان سعودی و شرکای ائتلافش هشت برابر ایران صرف هزینه‌های نظامی می‌کنند...خطاب من به آنهایی که می‌گویند باید با ایران مقابله کنیم، آن است که هرچند عربستان سعودی در حال مقابله با ایران بوده اما این ایران نبوده که با گذر از اقیانوس‌ها به ما ضربه زده، حدس بزنید که چه کسی چنین کاری کرده است. ۱۱ سپتامبر (۲۰۰۱) یادتان می‌آید؟ خاطرتان هست که ربایندگان (هواپیماها) چه کسانی بودند؟ ۱۵ تن از ۱۹ رباینده (تبعه) عربستان سعودی بودند. ۲۸ صفحه گزارش حمله ۱۱ سپتامبر یادتان می‌آید که برای بیش از یک دهه به مردم آمریکا اجازه خواندن آن را نمی‌دادند، شما اکنون می‌توانید این صفحات را بخوانید، برآمد این گزارش آن است که عربستان سعودی در حملات ۱۱ سپتامبر دست داشت، شاید در حوزه تامین مالی یا طراحی و برنامه ریزی برای این حملات دست داشته، ما در کنگره رای دادیم که وابستگان به افرادی که در این حملات کشته شدند بتوانند از عربستان سعودی به دادگاه به خاطر این موضوع شکایت کنند".

ریچارد هاس، رییس شورای روابط خارجی آمریکا، در ۲۰ نوامبر ۲۰۱۸ در وبسایت این اندیشکده در مقاله‌ای نوشت حقیقت تلخ درباره عربستان این است که خاشقچی به دستور بن سلمان کشته شد. اما بن سلمان دشمن ایران و دوست اسراییل است. ترامپ و نتانیاهو مخالف مجازات او برای جنایت و کشتار یمن هستند. او با اساس خطر این گونه به مقاله اش پایان داد: "لازم است از اقدامات تحریک آمیز ضد ایرانی دولت ترامپ برای تحریک رویارویی مسلحانه که دیگران را وادار به حمایت از عربستان می‌کند، اجتناب شود. جنگ با ایران خطرناک وهزینه بر است...ولیعهد عربستان وضعیت بدی را ایجاد کرده است. ایجاد محدودیت‌های کافی برای جلوگیری از وخیم تر شدن آن باید هدف قرار گیرد".

دونالد ترامپ نگرشی کاملا منفی به ایرانی‌ها دارد. به همین دلیل ورود ایرانی‌ها به آمریکا را ممنوع کرد. ترامپ در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۷ گفت ایرانی‌ها "ملت تروریست"‌اند. در آن زمان بسیاری از ناقدان به او گفتند تو می‌توانستی بگویی "حکومت تروریست"، چرا گفتی "ملت تروریست

ترامپ در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۸ هم گفت: "به ایران نگاه کنید. به کارهایی که دارند انجام می‌دهند. آنها در حال حاضر یک ملت تروریست هستند".

“If you look at Iran — just take a look at Iran — and you look at what they’re doing. They are a terrorist nation right now”.

الف- اگر نیشن به معنای ملت به کار رود، می‌شود "ملت تروریست".

ب- اگر نیشن به معنای کشور به کار رود، می‌شود "ایران تروریست".

پ- در هر دو صورت، او ایران و ایرانی‌ها را "تروریست" قلمداد کرده و می‌کند. چرا او از اصطلاحاتی چون "دولت تروریست" یا "حکومت تروریست" (Terrorist government) یا "جمهوری اسلامی تروریست" استفاد نمی‌کند؟

ت- ترامپ در پاسخ به انتقادات در مورد زبانی که به کار می‌گیرد، گفت: اگر از این شیوه و زبان استفاده نمی‌کردم، الان رییس جمهور نبودم و در کاخ سفید ننشسته بودم. این زبان را طرفدارانم دوست دارند. معلوم است که او آگاهانه از این واژه استفاد می‌کند.

دوازدهم- این روایت نشان می‌دهد که نه تنها موضوع نقض سیستماتیک حقوق بشر در جمهوری اسلامی به خوبی در سطح جهانی دیده و برجسته و دنبال شده است، بلکه بزرگترین ناقضان حقوق بشر نیز با آمریکا و اسراییل علیه ایران جبهه واحدی تشکیل داده‌اند. قتل‌های زنجیره‌ای ایران دیده شد، اما منافع تجاری و تقابل با ایران، آمریکا و اروپا را وادار کرده که نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط عربستان سعودی را نادیده بگیرند و به این پادشاهی برای کشتار مردم دیگر کشورها کمک کنند. توجیه آن‌ها این است که فروش میلیاردها دلار سلاح به اقتصاد ما رونق داده و ایجاد شغل می‌کند.

سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۸ در واکنش به بیانیه دادستانی عربستان درخصوص قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار منتقد هیات حاکمه گفت:" بن سلمان یک نیروی مخرب در خاورمیانه است که خودسرانه اقدام به محاصره قطر کرد، جنگ ویرانگری علیه یمن به راه انداخت و نخست وزیر لبنان را در حبس خانگی نگه داشت. باور این امر غیر ممکن است که تیمی با هواپیما به ترکیه بروند، منتقد ولیعهد سعودی را در داخل سفارت خانه این کشور در ترکیه مثله کنند و این کار بدون اطلاع و موافقت بن سلمان صورت گرفته باشد. عربستان تا زمانی که ولیعهد کنونی این کشور بر مسند قدرت تکیه زده باشد، با مشکلات زیادی در محافل بین المللی و جامعه جهانی روبرو خواهد بود. درست است که عربستان متحد مهمی برای آمریکاست، اما زمانی که موضوع ولیعهد آن کشور در میان باشد، این اقدام عربستان غیر منطقی است و خسارت زیادی به روابط این کشور با واشنگتن می‌زند".

لیندسی گراهام که مدافع سرسخت ترامپ و اسراییل است و به شدت دشمن جمهوری اسلامی است، در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸ نیز در فاکس‌نیوز گفت: «در عربستان هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد مگر اینکه بن‌سلمان از آن مطلع باشد...من همیشه در صحن اصلی کنگره، بزرگ‌ترین مدافع عربستان سعودی بودم ولی حالا احساس می‌کنم که از من سوء استفاده شده است. این شخص برای من یک سَم است. او هیچ‌گاه نمی‌تواند یک رهبر جهانی شود. اقدام رئیس‌جمهور (ترامپ) در قبال این ماجرا به خودش مربوط است اما من می‌خواهم عربستان را به سختی تحریم کنم. افراد خوب بسیاری در کشور شما هستند اما این شخص، نام خودش و کشورتان را لکه‌دار کرده است. محمد بن سلمان باید برود». «این کار قاتلان خودسر نیست. این (کار) یک ولیعهد خودسر است.»

قتل خاشقچی به ایران و ایرانیان بسیار مربوط است. اولاً: از نظر انسانی و حقوق بشر. ثانیاً: این جنایت فجیع نشان داد که کشورهایی چون عربستان سعودی، امارات متحده، بحرین، و...؛ هر جنایت بزرگی هم که انجام دهند؛ جبهه آمریکا- اسراییل- کشورهای عربی حوزه خلیج فارس علیه ایران همچنان به اقدامات عملی واحدشان ادامه خواهند داد.

اکبر گنجی

قتل‌های زنجیره‌ای یک نمونه از نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی بود. اقدامات جمهوری اسلامی در مورد بهاییان در ۴۰ سال گذشته، نمونه دیگری از نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط این رژیم است. قتل عام زندانیان سیاسی و عقیدتی در تابستان ۱۳۶۷ نیز یک نمونه دیگر است. در مورد اقلیت بهایی، کل این اقلیت تحت ستمگری غیر قابل مقایسه با دیگر اقلیت‌ها قرار دارند. میلیون‌ها انسان تحت فقر و فلاکت هم مصداق دیگری از فقدان عدالت و نقض سیستماتیک حقوق بشر هستند.

در جهان تراژیک کنونی، جمهوری اسلامی کاملا تحت نظر و فشار قرار دارد. هراندازه که حکومت‌های غیر دموکراتیک تحت نظارت حقوق بشری قرار داشته باشند، بازهم کم است. کلیه افرادی که دخالت مستقیم در جنایت و نقض حقوق بشر داشته‌اند (ابراهیم رئیسی، مصطفی پورمحمدی، علی فلاحیان، دری نجف آبادی، محسنی اژه ای، مصباح یزدی، صادق لاریجانی، و...)، باید توسط جامعه جهانی مجازات شوند. اما هیچ دولتی مجاز نیست به جای رهبران رژیم دیکتاتوری که حقوق بشر را به نحو سیستماتیک نقض کرده اند- یا هر بهانه دیگری- مردم آن کشور را مجازات کنند و به کام مرگ بکشانند. مردمی که قربانی بوده و هستند، نیازمند مجازات خارجی نیستند. تحریم‌های فلج کننده اقتصادی، نقض سیستماتیک حقوق بشر و مجازات همه مردم ستم دیده ایران است. مردم تشنه عدالت به منزله عدم تمامی اشکال تبعیض‌های قومی و مذهبی و جنسی و طبقاتی بوده و هستند.

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • داود بهرنگ

    (1) با سلام گنجی عزیز در نوشتۀ کنونی خود حجمی از فاکت ها و گفتارهای سیاسی را که هر یک دارای بار ویژه اند گرد آوری کرده است. در این رابطه می پرسند: «افراد و گروه‌ها می‌بینند که رسانه‌ها، نهادهای حقوق بشری و دولت‌ها به قتل جمال خاشقچی واکنش‌های بسیاری نشان داده‌اند. از خود می‌پرسند چرا جامعه جهانی به قتل‌های زنجیره‌ای ایران واکنش درخوری – یا به اندازه قتل جمال خاشقچی – نشان نداد؟» من در پاسخ به عزیزم گنجی می گویم که این "افراد و گروه ها" شعار می دهند و باری بر دوششان نیست. در ادامه عزیزم گنجی را می گویم که نگاهش به رویدادها از جنبۀ ژورنالیستی و تحلیل گرانه "امریکایی" است. در این رابطه او را به نکات زیر توجه می دهم: - ما در جهان "نگاه" از نوع کانادایی، استرالیایی، چینی، روسی، ژاپنی، هندی، پاکستانی، افغانی، عراقی، دست کم دو نوع نگاه اروپایی، نگاه انگلیسی، امریکایی و دیگر نگاه ها را داریم. هر یک از این نگاه ها دامنۀ اثر خود را دارند. - در میان انواع نگاه ها که مؤثر نیز هستند نگاه چینی و روسی طرف توجه افکار عمومی جهان قرار نمی گیرند و نیز افکار عمومی جهان را طرف توجه خود قرار نمی دهند. - افغانی و عراقی نگاهش را با دیگر نگاه های منطقه ای و بین المللی بسامان می کند و بیشتر ـ به حکم عقل ـ مراقب ثبات سیاسی خودش است. این "نگاه" نقش و دامنۀ اثر بسیار قوی در ایجاد خیر یا خطر برای من و شمای ایرانی دارد. [و ما نیز بالعکس] ادامه در 2

  • داود بهرنگ

    (2) - هندی و پاکستانی نیز طرف توجه افکار عمومی جهان قرار نمی گیرد و افکار عمومی جهان را نیز طرف توجه خود قرار نمی دهد و اما در ایجاد خیر و خطر برای من و شمای ایرانی نقش مؤثر دارد. [ما این جا کمی نقش معکوس بی میانجی داریم.] - دولت امریکا و در رأس آن مقام ریاست جمهوری امریکا نمایندۀ رسمی "نگاه امریکایی" است. اکنون ترامپ آن را نمایندگی می کند. درک او از مدیریت کمتر سیاسی و خیلی بیشتر اقتصادی [بسان هتل داری] است. و باید توجه داشت که امریکا کشور قانون است و اما کشور دمکراسی نیست. مردم در سیاست امریکا نقش بسیار محدودی دارند. در امریکا ـ اصل بر این است که ـ اول مرتکب می شوند و بعد در بارۀ اقدامی که رخ داده داوری می کنند. - نگاه اروپایی اما در ابعاد گسترده ـ و در شکل پارلمانتاریستی ـ مردمی است. [این جا به بد و خوبش کار نداریم.] و در اروپا ـ اصل بر این است که ـ اول در حد مقدور داوری [پیشگیرانه] می کنند و بعد مرتکب اقدام می شوند. - نگاه کانادایی و استرالیایی هر آن نزدیک به نگاه اروپایی است. با این مقدمات من در پاسخ به پرسش محوری نوشتۀ گنجی عزیز می گویم که: در اروپا رسانه‌ها، نهادهای حقوق بشری و دولت‌ها به قتل جمال خاشقچی چنان واکنش‌ دادند که بتوانند از تکرار "قتل‌های زنجیره‌ای در ایران" در حد ممکن و از اقدامات تروریستی ایران در اروپا جلوگیری کنند. اکنون در اروپا هزاران تن در احزاب گوناگون و همه سازمان های امنیتی با چنین مسئله ای درگیر می شوند. کنش اروپایی را نبایست هم ردیف کنش امریکایی [ترامپ] تلقی کرد. ادامه در 3

  • داود بهرنگ

    (3) من این جا فرصت را مغتنم می شمارم و توجه عزیزم گنجی را به دو نکته جلب می کنم: 1- عربستان "پول" و "جذبه" دارد اما حرکت سیاسی بیرون از حد کنترل ندارد و نمی تواند داشته باشد. حکومت ایران اما دیوانه بازار است و اکنون عالم می داند که سیاست آخوند در ایران سیاست زنگی مست است. 2- دشمنی آخوند ایرانی با مسیحی و یهودی و سنی و زرتشتی و با حقوق زن و حقوق بشر ماهوی است و مواضع سیاسی حکومت برساختۀ امام خمینی ـ روحی له الفدا ـ ربط چندانی به رویدادهای چهار دهۀ اخیر ندارد. امام خمینی ـ روحی له الفدا ـ در سال 1323 شمسی در بخش آغازین کتاب "کشف الاسرار" خود در رابطه با عربستان ـ و در پاسخ به کسی که پرسیده آیا مقبره پرستی ربط به اسلام دارد؟ می نویسند: «ریشۀ این حرف ها وهابیت است. [این یارو] عبدالوهاب رفت محمد بن سعود را که بر قبائل عتوب و عتزه امارت داشت به مسلک خود درآورد و او آنگاه به ترویج این مسلک پرداخت... 15 هزار وهابی یکبار به کربلا ریختند و به قتل و غارت پرداختند و حرم سید الشهدا را غارت کردند ... فتحعلی شاه صد هزار لشکر فرستاد و سلیمان پاشا هم لشکر جرّار برانگیخت ... حالا برخی کسان که ادعای روشنفکری دارند در ایران اقدام به ترویج افکار ابن تیمیه کرده اند و با این کارشان از فرمان قرآن و اسلام سرپیچیده اند. غافل از این که ما می دانیم این ها از وحشی های نجد و شتر چران های ریاض پیروی می کنند. (4) این وهابی ها گروهی شتر چران عاری از دانش و تمدن اند . جز مشتی صحرا نشین سیاه بی خرد [کسی] نیستند. (5) ادامه در 4

  • داود بهرنگ

    (4) امام خمینی در ادامه می نویسند: «این اشکالات را باری در سال 1228 عبدالعزیز بن سعود در رساله ای جمع آوری کرد که شیخ جعفر همان وقت در رسالۀ منهج الرشاد همۀ آن ها را جواب داد. (5) این روشنفکران عقب مانده که کارشان تقلید از اروپای وحشی است متوجه نیستند که قرآن کریم اروپائیان مسیحی را که عیسی مسیح را پسر خدا می خوانند رسوا کرده است. (6) مطلعین به ما گفته اند که بزرگان فعلی انگلیس و امریکا هر روز صبح به وقت صبحگاه به مراسم دعای دینی قیام می کنند و این روشنفکرهای عقب مانده رفتارشان به عکس این است. (6) این ها از ما می خواهند از دربار سعودی مستشار بیاوریم و خرافات دینی را به کمک آنان شناسایی کنیم و کنار بگذاریم. (6) این ها نادانند. نمی دانند که پیشرفت اسلام در نیم قرن اول پیدایش آن به سبب آن بود که حدود الهی اجرا می شد. دست دزد را می بریدند. آشوب طلبان را گردن می زدند. از کفار و اجانب دوری می جستند. حتی در خوراک و مرکوب از آن ها تقلید نمی کردند. شباهت به آنان را حرام می دانستند. یک خلخال که از پای یک زن یهودی که تحت الحمایۀ آنان بود دزدیده می شد می گفتند اگر مسلمانی از این غم بمیرد رواست. (7) دین و ایمان مسلمانان اولیه چندان قوی بود که یکی از سرداران یک مشت زهر کشنده خورد و هیچ اثر نکرد. (7) 60 نفر مسلمان توانستند شصت هزار لشکر ایران را شکست دهند. چند هزار مسلمان هم هفتصد هزار لشکر روم را از پای در آوردند. (7) سعادت در کشتن و کشته شدن است. شهدا در آن دنیا در ناز و نعمت ابدی به سر می برند. (7) شما که می گویید قانون هزار سال پیش به درد امروز نمی خورد آیا دین دارید؟ (8) شما چه می دانید دین چیست؟ (8) شما می خواهید عالم دینی و ملا را تضعیف کنید و با جان و ناموس و مال یک مشت بیچارۀ ستمدیده بازی کنید.» (8) با احترام داود بهرنگ

  • majid

    مقاله خوب و کاملی بود. فقط چند اشکال در رویکرد ایشان که منحصرا در پایان نوشته مذبور آورده بودند به شرح زیر است. 1- یکی از دلایل اصلی عدم بهبود کامل وضعیت حقوق بشر همین نگاه به خارج از مرزها برای بهبود می باشد. وقتی خود شما اعتراف می کنید که محکومیتهای ضد حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی توسط خارج از مرزها ، سیاسی و بر طبق منافعشان می باشد چرا اصرار دارید که چشم به خارج داشته باشیم. 2- علل اصلی عدم بهبود شرایط ، دخالتها و دوستی های مغرضانه همین کشورهای و نهادهای مستقر در آمریکا و اروپا می باشد. 3- بدبختی امثال آقای گنجی و مخالفان جمهوری اسلامی این است که خواهان محاکمه و مجازات افراد نامبرده توسط خارجی ها می باشند. تعادل در بین نخبگان موافق و مخالف جمهوری اسلامی وجود ندارد عده ای دچار ملی گرایی افراطی مایل به نژاد پرستی و عده ای دچار خودباختگی فرهنگی و ملی به شکل مشمئز کننده ای هستند.

  • Mehdi

    بیش از 25 سال است که تحلیلها و نوشته های اقای گنجی را پیگیری میکنم .اما در دو سال اخیر شاهد چرخش در استدلال های ایشان شدم .تیتر وار در این مقاله اشاره میکنم به بعضى موارد. اقای گنجی استانداردهای دوگانها در حوضه تحلیل وصعییت حقوق بشر را به چالش میکشد اما در این مقاله خود دچار این. دوگانگی شده است. اقای گنجی حتی قبل از قتل فجیح قاشقچی از منتقدان بشدت هجومی حکومت عربستان بوده اند. اقای گنجی ظاهرا جنگهای نیابتی در منطقه را فراموش کرده اند ودر نقد طرف دوم در این جنگها کم لطفی میکنند. در جنگ سوریه ابعاد جنایتهای صورت گرفته بعد از دوران فاشیسم بی سابقه بوده است .صحبت از نیم ملیون کشته و ملیونها زخمی معلول و اواره هست.با هر منطقی میتوان گفت که جمهوری اسلامی در این جنایت سهم ویژه ای دارد زیرا که با تمام توان در یکطرف این جنگ نیابتی قرار گرفته و مشارکت در این فاجعه تاریخی اگر بیشتر از عربستان نباشد کمتر هم نیست. امیدوارم زمان یاری کند تا بتوانیم تعداد کلمات بکار رفته در مقالات اقای گنجی در باب خاشقچی و جنگ سوریه را مقایسه کنیم تا گرفتار شدن اقای گنجی در استانداردهای دوگانه را بهتر درک کنیم. ساده انگاری است از اینکه ماجرای وحشتناک خاشقجی را بدون ایفای نقش برجسته سازمان امنیت ترکیه را نادیده بگیرید و انتطار از اقای گنجی میرود در تحلیلهای خود ان را نادیده نگیرد.تا در گرداب سازمانهای امنیتی بعنوان یک روزنامه نگار برجسته قرار نگیرد. قتل قاشخچی با هر معیاری وحشتناک و فاجعه هست و مردم ایران بهتر از هر جایی در دنیا اینرا در دوران چهل ساله اخیر مشاهده کردهاند. در دو سال اخیر اقای ترامپ و بن سلمان قسمت بزرگی از انرژی اقای گنجی را در نقد انها هدر داده و ایرانیان از اقای گنجی انتظار دارند تمرکز بیشتری به نقض حقوق بشر در ایران داشته باشند و از مقالات تکراری که در لابلای داستان ترامپ و بن سلمان میاورند پرهیز کنند. با تمام ارادتی که به اقای گنجی دارم این انتقاد را از ایشان ضروری میدانم

  • صدیق

    شاید یکی از دلایلی که قتل خاشقجی را مهم‌تر از ترور هزاران ایرانی بدستان خمینی جلاد (روحی له الفدا) و شاگردانش کرده این باشد که مردم و پاسپورت سعودی در تمام جهان صاحب جایگاه و ارزش‌اند. این مسئله کاملاً قابل قبول است که حقوق بشر در عربستان رعایت نمی‌شود، اما آیا شما هرگز با یک عربستانی هم صحبت شده‌اید؟ آنها مردمانی بسیار متکبر و متمول هستند، و فرهنگ آنها آن چیزی است که حاکمان آنها از 1400 سال قبل تا به امروز در آن کشور حفظ کرده‌اند (آن چیزی که شما از آن انتقاد دارید برای مردم عربستان بخشی از فرهنگ کهن آنهاست که در پوست و گوشت آنها جایگزین شده و آن را دوست دارند.). اما ما مردم ایران مردمی سرکوب شده، تحقیر شده، فقیر و مورد تجاوز قرار گرفته‌ هستیم، که تمامی این بلاها را همان "روحی له الفداء" سر ما آورده است. ملتی سرگرم شده و مسخ شده با تاریخ اعراب بادیه نشین، و انگار نه انگار که ما برای خود تاریخی مجزا از آنها داشتیم که در این چهل سال اخیر به فراموشی سپرده شدند. ملتی که اینچنین در خانه خود تحقیر شود، انتظار ارج و قُرب نزد دیگران انتظاری عبث است. در تمام دنیا دولت روحانی اولین دولتی بوده که برای رفع مشکل کسری بودجه خود جیب شهروندانش را غارت کرده، اینها همگی به جهان خارج منعکس می‌شود، و برای ملتی که چنین حاکمان جنایتکار و دزد دارند ارزشی قائل نمی‌شوند. نکته آخر؛ هر چند صحبت کردن در خصوص عربستان برای ما که خود هزاران مشکل داریم نوعی ژاژ خاییدن است، اما فراموش نکنید که جنگ قدرت میان عموزادگان پر نفوذ سعودی در سراسر جهان که امروز از قدرت کنار گذارده شده‌اند با ولیعهد جدید، بی تأثیر در بازتاب گسترده قتل خاشقجی نیست. کم نیستند کشورهایی (و بخشی از هسته قدرت آمریکا) که منافعشان در نبود ولیعهد جدید عربستان تأمین می‌شود.

  • Araki

    آقایی، در کامنتی بلند بالا نوشته که "مواضع سیاسی حکومت برساختۀ امام خمینی ـ روحی له الفدا ـ ربط چندانی به رویدادهای چهار دهۀ اخیر ندارد."!!! ظاهراً ایشان فراموش کرده‌اند که بیشترین ترور و کشتار جمهوری اسلامی در همان دهه ابتدای رهبری خمینی و بدستور شخص خمینی اتفاق افتاد، و بنیان قتل و جنایت و خیانت در همان دهه اول انقلاب گذارده شد!

  • اف .جی

    سلام. اقای کنجی ای کاش در مورد اره و خاشقچی بیشتر توضیح می دادید.

  • مخلوق

    بالاخره پاسخ سوال داده نشد که چرا واکنش جامعه جهانی به قتل های زنجیره ای نسبت به قتل خاشقچی ضعیف تر بود؟