کشتار ۶۷ و مسئله دادخواهی − گفتوگو با جعفر بهکیش
گفتوگو با جعفر بهکیش، بازمانده خشونتهای حکومتی دهه ۶۰ و تابستان ۶۷
منتقدان به گزارش عفو بینالملل اصطلاحات «ناپدیدشده قهری» و «اعدام فراقضایی» را به قتلعام تابستان ۶۷ مربوط نمیدانند. جعفر بهکیش، یکی از بازماندگان در گفتوگو با زمانه نظری جز این دارد، به نقدها پاسخ میدهد و از دادخواهی «بیپایان» برای دهه ۶۰ سخن میگوید.
سازمان عفو بینالملل چهارم دسامبر گزارش «اسرار به خون آغشته: چرا کشتار ۶۷ جنایت ادامهدار علیه بشریت است؟» را منتشر کرد و در آن از سازمان ملل متحد خواست که تحقیقاتی مستقل و جامع درباره قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ انجام دهد. در ادامه، برخی بازماندگان و جانبهدربردگان آن فاجعه انتقادهایی به این گزارش وارد کردند و بحث درباره شیوه دادخواهی بالا گرفت. اما جعفر بهکیش، یکی از بازماندگان جنایتهای حکومتی دهه ۶۰ و آن تابستان در گفتوگو با «زمانه» میگوید گزارش عفو بینالملل یکی از بهترین گزارشها دراینباره است.
سازمان عفو بین الملل در گزارشاش درباره قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ جمهوری اسلامی را به «جنایت ادامهدار علیه بشریت» متهم و تأکید کرده است که فعالان سیاسی کشتهشده در تابستان آن سال به صورت قهری ناپدید شده و در رویهای فراقضایی در زندانها اعدام شدهاند.
این نهاد مدافع حقوق بشر با انتقاد از فریبکاری و پنهانکاری حکومت ایران در اطلاعرسانی نسبت به سرنوشت زندانیان اعدامشده خواسته که امکان آزمایش دی ان ای بر پیکرهای باقیمانده از قربانیان آن تابستان فراهم شود.
این گزارش اما با انتقادهایی از سوی برخی جانبهدربردگان و بازماندگان مواجه شد. مهدی اصلانی، زندانی سیاسی از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷، که در تابستان ۶۷ در گوهردشت کرج زندانی بود، از جمله جانبهدربردگان منتقدی است که استفاده از اصطلاحات «اعدام فراقضایی» و «ناپدیدشده قهری» درباره کشتار زندانیان در ۳۰ سال پیش را درست نمیداند. سخنان او و دیگر انتقادهایش را اینجا بشنوید.
جعفر بهکیش اما در گفتوگو با زمانه از گزارش عفو بینالملل دفاع میکند و با توضیح اصطلاحات «اعدام فراقضایی» و «ناپدیدشده قهری»، استفاده از آنها را در اشاره به تابستان ۶۷ درست میداند.
بهکیش در ادامه به انتقاد از اختلافهایی دست میزند که به باور او بین فعالان حقوق بشر ایجاد شده. این بازمانده و مبارز دهه شصت ــ که بیش از سه دهه برای دادخواهی قربانیان خشونت حکومتی تلاش کرده ــ میگوید در ایران بر خلاف دیگر نمونههایی چون آرژانتین، جنبش دادخواهی و جنبش حقوق بشر با یکدیگر پیش نرفتهاند، بلکه در آغاز دادخواهی خانوادهها تنها بودند و فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی از نزدیکی به آنها پرهیز داشتند. به گفته او، چنین تاریخی باعث شده که بازماندگان و جانبهدربردگان به حق نسبت به فعالیتهای حقوق بشر با دیده تردید بنگرند.
جعفر بهکیش دادخواهی را «تلاشی برای جلوگیری از تکرار خشونتهای سیاسی» میداند. به همین دلیل، به باور او دادخواهی از دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ محدود به پیگیری حقوقی نیست و همبسته فرآیندی بیپایان از آموزش و تربیت و فرهنگسازی است تا به گفته او مردم ایران درک کنند جنایتی اینچنینی بدون سکوت آنها ممکن نبود؛ که آنها وظیفه داشتند در برابر آن اعتراض کنند.
گفتوگو با جعفر بهکیش را در ادامه میشنویم:
نظرها
نظری وجود ندارد.