سایه مرگ بر سر زینب الغزوی، روزنامهنگار منتقد اسلام
زینب الغزوی، روزنامهنگار سابق شارلی ابدو ، دائماً در معرض تهدیدهای جانی قرار دارد، با این حال، او از اظهار مخالفت تند و تیز با اسلام افراطی دست بر نمیدارد.
زینب الغزوی، روزنامهنگار سابق نشریه شارلی ابدو از زمان حمله به دفتر نشریه در سال ۲۰۱۵ و کشته شدن همکارانش در آن حمله تروریستی تحت حفاظت پلیس زندگی میکند. از آن زمان تا امروز، نه تهدیدهای جانی علیه او متوقف شدهاند و نه او ابایی از اظهار مخالفت تند و تیز با اسلام افراطی دارد.
زنی از جنس بهار عربی
زینب الغزوی با مدرک تحصیلی دانشگاهی در حوزه جامعهشناسی دین و تجربه تدریس در دانشگاه قاهره، پیش از پیوستن به نشریه شارلی ابدو، به عنوان روزنامهنگار برای تهیه گزارش از جنگ ۲۰۰۸-۲۰۰۹ به غزه رفت و در سال ۲۰۱۱ از حامیان و فعالان بهار عربی بود.
او که به عنوان فعال حقوق بشر فعالیت میکند، پس از حمله ۲۰۱۵ در گفتگو با رسانههای عربی در نفی اسلام افراطی سخن گفت و سخنانش موجی از تهدیدات جدی جانی را در پی داشت، از جمله یک ویدئو از طرف گروهی ناشناس در یوتیوب انتشار یافت که او را به مرگی قریبالوقوع، جدا کردن سرش از تن و واصل کردنش به درک تهدید میکرد. در توئیتر دو هشتگ عربی با عنوانهای «وجوب قتل زینب الغزوی برای گرفتن انتقام پیامبر» و «شناسایی محل زندگی زینب الغزوی برای کشتن او» چندین هزار بار منتشر شد.
تقریباً یک ماه پس از حمله به دفتر شارلی ابدو و چند روز پس از حمله مرگبار به کنفرانس عمومی «هنر، توهین به مقدسات و آزادی بیان» در کپنهاگ دانمارک، عکس و نشانی محل زندگی و کار زینب الغزوی و همسرش در شبکههای اجتماعی به شکلی گسترده پخش شده بود.
در پی این تهدیدات، سندیکای ملی روزنامهنگاران فرانسه، سندیکای ملی مطبوعات مراکش و فدراسیون روزنامهنگاران اروپا در مورد خطر جانی برای او هشدار دادند. و دولت فرانسه تدابیر امنیتی شدیدتری را برای محاففظت از جان او اتخاذ کرد.
زینب الغزوی در سال ۲۰۱۶ از شارلی ابدو استعفا داد و از آن زمان تا کنون، به تألیف کتابها و مقالاتی همچون «تخریب فاشیسم اسلامی» و «نامه سرگشادهای به نامزد جهاد» پرداخته است.
آیا اسلام «دین صلح و عشق» است؟
از چندین روز پیش او دوباره قربانی آزار و اذیت در شبکههای اجتماعی شده و آماج تهدید به تجاوز و مرگ قرار گرفته است. این بار به خاطر حرفهایی که در برنامهای درباره «مبارزه با تروریسم» در کانال تلویزیونی «سهنیوز» روز جمعه چهاردهم دسامبر بر زبان آورد.
این روزنامهنگار فرانسوی-مراکشی با اشاره به گفتار «اسلام، دین صلح و عشق» انجمنهای بنیادگراییزدایی فرانسه و نفی نقد و بدگویی از پیامبر اسلام در این انجمنها و عدم تأثیر آن، بیان داشت: «چطور میتوانیم افراطیها را بنیادگراییزدایی کنیم؟ مگر نباید از لحاظ ایددئولوژیک با این افراد مقابله کرد؟... اسلام باید در برابر نقد تسلیم شود، باید در برابر طنز تسلیم شود، باید در برابر قوانین جمهوری تسلیم شود، باید در برابر قانون اساسی فرانسه تسلیم شود. نمیتوانیم با گفتن اینکه اسلام دین صلح و عشق است و فقط تروریسم بد است، بر این ایدئولوژی غلبه کنیم.»
زینب پس از حضور در این برنامه تلویزیونی، صدها توئیت تهدید به مرگ، خشونت و تجاوز و هزاران پیغام توهینآمیز حاوی فحاشی رکیک دریافت کرد.
روزنامه فیگارو اندکی بعدتر از قول وکیل زینب الغزوی فاش کرد که او علیه تهدیدکنندگان شکایتی تنظیم و به دادگاه ارائه کرده است. وکیل او افزود پیامهای تهدیدآمیز را به تیمهای کارآگاهی و تحقیقاتی سپردهاند تا از طریق فیسبوک و توئیتر فرستندگان آنها شناسایی شوند و مورد پیگرد قضایی قرار گیرند. به گفته وکیل او، پلیس و دادستان به خوبی اضطرار مسئله را درک کردهاند. زینب الغزوی به فیگارو گفته، «فرستندگان این پیامها باید مسئولیت عمل خود را به عهده بگیرند. و مصونیت قضایی در این مورد باید شکسته شود.»
نوزدهم دسامبر او در همان برنامه حضور یافت و بار دیگر به تأیید اظهاراتش پرداخت و گفت اولین بار نیست که کمپینی از نفرت و تهدید علیه او تشکیل شده و فتوای جدا کردن سر از بدنش صادر شده است، آن هم برای اظهاراتی که با نیت خوب بیان شدهاند. او تکرار کرد، «اسلام مانند هر دین دیگری بایست در معرض قوانین جمهوری فرانسه، طنز، خرد و نقد قرار گیرد و تسلیم شود».
«به کشور خودت برگرد!»
زینب الغزوی چند روز پیش در برنامه تلویزیونی دیگری به نام «سه اَ وو» شرکت و به سوالات گردانندگان برنامه درباره موج تهدید به مرگ و شکایت خود صحبت کرد. او با دفاع از مواضع و صحبتهایش گفت نه تنها اسلام، که هر ایدئولوژی و فرقهای بایست در بوته نقد قرار گیرد.
زینب تصریح کرد که «حفاظت پلیس را به عنوان یک شهروند حق خود میدانم و از این شانس برخوردار بودهام که دولت در چارچوب خدمات عمومیاش از فردای حمله به شارلی ابدو از من محافظت کرده، شانسی که متأسفانه برای همفکران من در کشورهای دیگر در برابر خطر بنیادگرایان وجود ندارد... من برای اسلام احترام قائل نیستم، اما برای مسلمانان به عنوان ابنای بشر که تک تک واجد ارزشاند، احترام قائلام. پرسش من این است که آیا این ایدئولوژی به حقوق بشر احترام میگذارد؟ آیا به من به عنوان یک زن و به عنوان یک آتئیست احترام میگذارد؟»
به عنوان کسی که بخش زیادی از زندگی خود را در مراکش، کشوری با دین رسمی و دولتی اسلام گذرانده، زینب الغزوی از کودکی با اسلام و قوانین آن آشنا بوده است. او تأکید میکند که در کشورهای اسلامی چون مراکش، افراد حق آزادی اندیشه و بیان و حق تغییر دین ندارند، و طبق قانون اساسی توهین به مقدسات و تغییر دین مجازات سنگینی را در پی دارد.
در این برنامه تلویزیونی، او همچنین اضافه کرد: «تأسفبار است که چهار سال پس از حمله به شارلی ابدو که در نهایت به خاطر کشته شدن مجرمان قبل از برگزاری هر دادگاهی، هیچ عدالتی در پی نداشت، هنوز با این وضعیت درگیریم که به خاطر اعتقاد به نقد اسلام باید تحت محافظت مردان مسلح قرار داشته باشم».
این اولین باری نیست که این فعال حقوق بشر لائیک به خاطر مواضعش علیه اسلام سیاسی و اسلام افراطی، آماج حملات بنیادگرایان قرار گرفته است.
در سه ماه گذشته، این دومین موج تهدید جانی جدی علیه اوست. زینب الغزوی، که در هفتم ژانویه ۲۰۱۵ به مراکش سفر کرده و در جلسه هیئت تحریریه شارلی ابدو غایب بود از آن حمله مرگبار جان به در برد.
اواخر سپتامبر این روزنامهنگار در برنامه پانچلاین اعلام کرده بود که زنان محجبه بازنمای ایدئولوژی اسلام افراطیاند. و غایت این ایدئولوژی تروریسم است؛ گفتههایی که بار دیگر او را در معرض تهدیدهای جانی قرار داد.
گروهی به نام «تشکل علیه نژادپرستی و اسلامهراسی» (CRI) که فعالیتی مشابه «تشکل علیه اسلامهراسی در فرانسه» (CCIF) دارد به خاطر این اظهارات از زینب الغزوی شکایت کرده است. این در حالی است که زینب الغزوی مدعی است به عنوان زن فرانسوی-مراکشی که نامی عربی دارد و با لهجه صحبت میکند، از جانب تهدیدکنندگان توهینهای نژادی بیسابقهای دریافت کرده که ملایمترین آنها این بوده است: «به کشور خودت برگرد!»
نظرها
م از تهران
این زن یک تنه به اندازه ی همه شما مردان شجاعت ددارد. اسلام دین فتنه و نیرنگ است دین اشدا علی الکفار است دین و قاتلوهم لاتکون الفتنه است دین با الله اکبر سر بریدن است و این ها همه در هر فرد مسلمان در حال بیدار باش است. شما ببینید که حتا یک روحانی مسلمان که به خودش حق میدهد در همان فرانسه آزادان به منبر برود و به هر دین و هر ایمان ناسزا بگوید از این زن پشتیبانی نکرده و نخواهد کرد. باید با این دین بلرخوردی ریشه و فیزیکی کرد تا از درونش چیزی قابل زندگی بیرون آید. اروپا و فرنگی ها بسیار ساده لوحند. حتما بایدو باید حیاتی ست تا فیلم حسین باستانی را در یوتیوب زیر عنوان بهتان برای حفظ نظام را برای انگلیسی ها و فرانسویها زیر نویس کرد تا آنها بدانند با چه دینی طرفند.
زن آتئیست
عالی بود...
ضد دین و معلم مفلوک از ایران
باید به زن یادآور شد که تمامی فتنه این چهل ساله از حکومت ملایان ایران و فتوای قتل سلمان رشدی می آید. ایشون باید این مسئله را در هرکجا مطرح کند. چرا که با فتواهای قتل خمینی و رفسنجانی و شاهرودی و اردبیلی و موسوی تبریزی و رازینی و رییسی و جلادان دیگر،بر علیه دیگر باشان و کافران و کمونیستها و خصوصا فتوای قتل سلمان رشدی و فتاوی قتل های داخلی و خارجی سنی ها و سلفی ها و حنبلی ها هم که اهل فتوای قتل دست کم در این چند صد سال اخیر نبودند در یک چشم و همچشمی و رقابت وارد بازی قتال شدند. البته که این دین دین شمشیر و قتل است و دین سر بریدن است. دینی ست که بدبختانه چپی های جهان و خصوصا چپی های وطنی میخواهند آنر رحمانی و صلح دوست بنمایانند. اما اسلام خودش با صد ای بلند فریاد الله اکبر سر می دهد. شیعه و سنی علوی و حنبلی و سلفی در آدمکشی با هم هیچ مشکلی ندارند. شما اصلا به آرم حکومت اسلامی اشغالگر ایران توجه کنید. می گوید: ما مسلح به الله اکبریم بر صف دشمنان حمله میبریم ما همه پیرو خط رهبریم بر صف مشرکان حمله میبریم لا اله لا اله لا اله الا الله وحده وحده وحده وحده انجز انجز انجز وعده نصر نصر نصر عبده لا شریک لا شریک لا شریک له انجز وعده و نصر عبده انجز وعده و نصر عبده الله اکبر خمینی رهبر. این معنیش این است که در این دست کم ۱۵۰ سال گذشته و با قتل علی محمد بابا و بابیان تا کسروی و بیایید تا همین قتلهای اخیر فتوا دهنده گانش روحانیون و آیت الله های قم و نجف و مشهد بوده و هستند.
بازگشت تارتنین برفی
منم دوستت دارم دخترم .
خ دال از اسفهان
سرانجام یک کس مردانه پا در میدان گذاشت و آب را به لانه خوکان انداخت و آن یک زن بود و نامش زینب و شلاق اسلام خورده...! آری اسلام اگر میخواهد وارد قرن بیست و یکم شود باید خودش را تسلیم انتقاد و طنز و حتا توهین بکند. چرزا که همین غرب و همین فرانسه که این مسلمانان با فراقت خاطر یا عبا و عمامه جیلابه و و نقابهای وحشتناک که همه ای آلودگی دیدی ست عیسا مسیح و تمامی مقدسات مسیحیت مورد طنز و انتقاد و حتا توهین و کفرگویی قرار می گیرد و هیچ کس دم نمی زند حتا مومنین. اما این دین صلح دروغین و عشق دروغین که هزار و چجهارصد سال است که خون می طلبد و می آشامد و سیری نمی پذیرد هنوز نتوانسته خود را با زمان و زمانه ی خودش تطبیق دهد. اما من به غرب و شرق به انسان امروز پیشنهاد می کنم تا به ایران ما کمک کنند تا طرحی نو از دموکراسی و لاییسیته و سکولاریسم کمک کنند. استقراری اینچنین در ایران می تواند به گسترش و سرایت این ایده در جهان پرخشم و کینه و انتقام و جباریت و قهاریت و ارعاب و ارهاب اللهِ اسلام در کشورهای به زور اسلامیزه شده و دچار سندروم استکهلم که به دامان خونین امیران غصب پناه بردن است خواهد شد. من به عنوان مادر و مادر بزرگ امیدوارم در کشور ما نیز زنانی این چنین مطلع از محتوای انبان اسلام ناب به میدان آیند.
mehran
اگر به زن توهین می کنند و او را در اسلام ضعیف می خواند ،منطقیست زیرا این زنان هستند که می تواند ریشه ی خرافات انان و خونآشامی ان ها را به پایان برسانند این زنان هستند که می تواند چشم و ذهن بسته را اگاه کنند این زنان هستند که برای حکومتداری و پرورش فرهنگ و زندگی سراسر از رفاه و ارامش را تامین کنند من یک مرد هستم و شیر زنان وطنم و همه ی انانی که مورد ستم قرار می گیرند و برای رهایی خودشان از جانشان مایه می کنند می ستایم