ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

یک‌سال پس از دی ۹۶

گفت‌‌و‌گو با مهرداد درویش‌پور:‌ «دی ۹۶ فروپاشی ترس بود»

مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس و فعال جمهوری‌خواه، دو نیروی مدعی اپوزیسیون خارج را جمهوری‌خواهان و سلطنت‌طلبان با محوریت پهلوی می‌داند. اما درباره گرایش سلطنت‌طلبان نسبت به اقتدارگرایی سنتی، ادبیات ناسیونالیستی، تکیه بر قدرت‌های خارجی‌ و توسل به ابزارهای غیردموکراتیک همچون ترور شخصیت در میان آنها هشدار می‌دهد.

یک‌سال از دی ۱۳۹۶ می‌گذرد اما هنوز مسئولان ارشد جمهوری اسلامی و گروه‌های ناهمگون مخالف این نظام از اعتراض‌های خیابانی آن ماه حرف می‌زنند. اکثر مخالفان خیزش دی را نقطه عطفی در حیات سیاسی چهار دهه اخیر ایران می‌دانند، هرچند اقلیت اندکی نیز اعتراض‌های آن ماه را «واپس‌گرایانه» یا «ارتجاعی» توصیف می‌کنند. مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس و فعال سیاسی جمهوری‌خواه در گفت‌و‌گو با «زمانه» تأکید می‌کند که آن اعتراض‌ها «بی‌مانند» و «ساختارشکن» بود و «قطعاً نقطه‌عطفی در چهاردهه عمر جمهوری اسلامی است».

🔘 مهرداد درویش‌پور در یک‌سالگی دی ۹۶ به زمانه می‌گوید: «جامعه ایران پس از دی ۹۶ دائماً در اعتراض و اعتصاب بود،‌ با آن اعتراضات،‌ ایران به مسیری بازگشت‌ناپذیر وارد شد... هرچه زمان بیشتر می‌گذرد،‌ شاهد پیوستن هرچه بیشتر اصلاح‌طلبان به تحول‌طلبان و جمهوری‌خواهان هستیم که خواهان تغییر نظام به شکلی کم‌هزینه، مسالمت‌آمیز و بدون اتکا به قدرت خارجی هستند.» گفت‌و‌گو با او را بشنوید:

هفتم دی ۹۶ تجمعی در مشهد علیه گرانی شکل گرفت. هرچند شعارهای معترضان در ابتدا علیه حسن روحانی، رئیس‌جمهوری سر داده شدند، به زودی نوبت به بالاترین مقام حکومت نیز رسید. اما هیچ‌کس تصور نمی‌کرد این تجمع جرقه آتش اعتراض‌هایی باشد که در ۱۰ روز،‌ ۱۰۰ شهر ایران را درنوردید، از حاشیه گسترش یافت و به مرکز رسید، و در آنها فرودستان ــ طبقه‌ای که جمهوری اسلامی سنتاً پایگاه مردمی‌اش معرفی می‌کند ــ خواستار تغییر نظام شدند.

در یک سالی که گذشت اما حوادث گوناگونی رخ دادند. تحریم‌های آمریکا علیه ایران بازگشت، بحران اقتصادی تشدید شد، و جنبش کارگران و معلمان و کامیون‌داران به شکل حرکتی شورایی ــ سندیکایی و اغلب با ابزار اعتصاب و تجمع قوت گرفت. اعتراض‌ها به مشکلات زیست‌محیطی از جمله بی‌آبی، تبعیض جنسیتی و حجاب اجباری، تبعیض مذهبی، بی‌پاسخ‌ماندن مطالبات از موسسات مالی ورشکسته، بازداشت فعالان،‌ وضعیت دانشگاه‌ها،‌ ... همچنان ادامه یافت. گروه‌های اپوزیسیون در خارج ایران بار دیگر نیرو گرفتند و ائتلاف‌های مختلفی تشکیل شد. طرفداران نظام پادشاهی و حامیان فرزند شاه پیشین نیز به صحنه رسانه‌های جریان غالب پا گذاشتند؛ با دعوی بازنمایی جنبش دی ماه.

درویش‌پور،‌ استاد جامعه‌شناسی در ملاردالن (سوئد) در گفت‌و‌گوی بالا در سالگرد این اعتراض‌ها به زمانه می‌گوید که «اعتراضات دی‌ماه نه فقط چالش کل نظام بلکه فروپاشی ترس بود» و حاصل فروپاشی ترس نیز ورود به دوره‌ای مستمر از اعتراض‌ها. در هر صورت، این جامعه‌شناس جمهوری‌خواه تأکید دارد که باید تفاوت‌ بین دی گذشته و اعتراض‌های پس از آن را نیز به رسمیت شناخت و نباید تصور کرد همین حالا به دوران انقلابی وارد شده‌ایم.

او توضیح می‌دهد که در میان ایرانی‌ها نباید تنها دو جریان سرنگونی‌طلب و خواهان حفظ نظام را در نظر گرفت. به گفته این فعال جمهوری‌خواه، عده بسیاری از روشنفکران و فعالان به جریان‌های تحول‌خواه و جمهوری‌خواه متکی هستند.

او دو نیروی مدعی اصلی اپوزیسیون خارجی را جمهوری‌خواهان و سلطنت‌طلبان با محوریت رضا پهلوی، فرزند شاه مخلوع ایران می‌داند. اما درباره گرایش حامیان نظام سلطنتی یا طرفداران پهلوی، نسبت به بازگشت اقتدار سنتی، ادبیات ناسیونالیستی، نداشتن نگاه انتقادی به دوران استبداد سلطنتی پیش از انقلاب ۵۷ و تکیه بر قدرت‌های خارجی‌ هشدار می‌دهد:

«این گرایش بر نوعی نوستالژی‌گرایی و [بازیابی] گذشته ازدست‌رفته استوار است که می‌تواند در شرایط استیصال از جذابیت زیادی هم در جامعه برخوردار باشد،‌ به ویژه اینکه رضا پهلوی و گروه‌های سلطنت‌طلب هیچ ابایی ندارند که از قدرت‌های بیگانه ــ چه آمریکا، چه عربستان، چه اسرائیل ــ کمک بگیرند. همچنین آنها وقتی جمهوری اسلامی را "رژیم اشغال‌گر" می‌خوانند، تو گویی این حکومت از دل همین جامعه برنیامده و حکومت بیگانه است؛ درحالی که درست است این حکومت با منافع ملی ایران دشمن است، اما از دل انقلاب ۵۷ درآمده.»

درویش‌پور با انتقاد از رفتارهای سرکوب‌گرانه برخی حامیان جریان‌ سلطنت‌طلب اپوزیسیون در شبکه‌های اجتماعی و توسل‌جستن آنها به روش‌های غیردموکراتیک همچون ترور شخصیت هشدار می‌دهد که «نباید به دنبال دامن‌زدن به خصومت بود،‌ هرچند به خاطر رقابت‌های سیاسی هرگز نباید توهم یکپارچه‌شدن اپوزیسیون را داشت».

به گفته او، دعوای گرایش‌های اپوزیسیون تنها بر سر شکل حکومت (جمهوری یا سلطنت) نیست، بلکه بر سر شیوه گذار است.

توصیه درویش‌پور در نهایت به اپوزیسیون تلاش برای ائتلاف فراگیر بر سر «چه نباید کردها» است: عدم اتکا به قدرت خارجی، انتخابات برای مجلس موسسان و تغییر قانون اساسی، حفظ یکپارچگی ایران، رفع استبداد دینی و رفع تبعیض‌ها.

مطالب تازه به مناسبت سالگرد اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶

در همین زمینه در سال گذشته:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • سبزعلی

    می بینم که بعضی ها از ترس سرنگونی نظام مقدس بدجوری به وحشت افتادن و برای برقراری نظام و در واقع از روی اصل نه از حب علی بلکه از بغض معاویه برای عدم برقرای مجدد پادشاهی در ایران به ریسمان پوسیده نظام چنگ زده اند. خوب مبارکشون باشه بد نیست از تجزیه طلب ها هم بیشتر استفاده کنید شاهزاده های قاجار هم بازیچه های خوبی هستند تا دوران زرین دموکراسی احمد شاهی رو مثل سال های طلایی امام راحل موسوی به تصویر بکشن

  • شیر علی

    جناب سبز علی به نظر رسد که عالیجناب از یاد برده اید که چگونه خودِ سلطنت باختگانِ وطن فروش بزرگترین و اساسی ترین تجزیه طلبان در تاریخ ایران مدرن هستند: از فروختن بحرین توسط شاه و دریافت پول زیر میزی از اربابانش بابت این خوش خدماتی (رجوع کنید به نبشتارهای محمد قائد در این مورد), تا کمک های اشرف پهلوی و ژنرال اویسی در حملهء صدام به ایران, تا دریافت مبالغ هنگفت کمکهای مالی رسانه های سلطنت باختگان از عربستان سعودی و امثال شلدون آدلسون. این آخرین نمونه (دریافت کمک های ملی از شلدون آدلسون) کار را به جایی کشند که نصف بیشتر خود سلطنت باختگان شاهزاده دلقکشان را هنوز به قدرت نرسیده خلع ید کردند! که البته این هم نه از عِرق ملی, بلکه بیش از هر چیز برخاسته از حساسیت های ضد یهودی و فاشیستی سلطنت باختگان وطن فروش بود. اما این حقایق تاریخی به هیچ وجه مانع استفادهء خودداری سلطنت باختگان وطن فروش از "ادبیات" ساواکی/ چاله میدانی نمی شود, و همواره برای فرار به جلو انگ "تجزیه طلب" را از آموزش های دوران ساواک به مخالفان خود می زنند. تازه یکی نیست به اینان بگوید, کجا نشسته اید که ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری جهنمی اسلامی هم تجزیه شده و هم بدتر از سوریه مردمش دارن هر روز درب و داغون می شوند. حکومت خود مختار خراسان تحت رهبری رئیسی هم نیروی مسلح خود را دارد, هم نیروی سایبری مستقل خود و هم پشتیبانی مالی امپراتوری قدس رضوی. این ترکیب بلایایی کاهش قدرت خرید, تورم, بیکاری و قحطی (که تازه اولش کارش است) چیزی است که حتا خود اصلاح طلبانی که مردم را از "سوریه ای" شدن کشور میترساندند, به خواب هم نمی دیدند. اما خب, سلطنت باختگان وطن فروش ما همیشه ول معطل و حداقل یک فاز از تحولات و جریانات کشور عقب هستند, که آلان هم وضعیت شان همین است. اما هیچ وقت آن "استعداد" خاص بهره وری از "ادبیات" ساواکی/چاله میدانی را از دست نمی دهند.