#من_هم_شکنجه_شدم
«شلاق میزدند که نماز بخوانیم»
گفتوگو با عفت ماهباز
عفت ماهباز درباره زندان دهه ۶۰ میگوید: «شکنجه میکردند تا انسان را از انسانیتاش بهدر آورند، میخواستند بشوی "میمون لاجوردی"... میخواستند انسان نباشی.»
اسماعیل بخشی، کارگر نیشکر هفتتپه پس از آزادی درباره شکنجههایی که بر او رفت، افشاگری کرد. در پی آن دیگر قربانیان شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی در کارزار آنلاین «#من_هم_شکنجه_شدم» به شرح روایتهای خودشان پرداختند. در همین راستا عفت ماهباز، زندانی سیاسی در دهه ۱۳۶۰ در گفتوگو با «زمانه» شکستن سکوت درباره شکنجه را یک «وظیفه» در مسیر دادخواهی میداند و روایت میکند که چگونه شکنجهگران در ۱۳۶۷ برای واداشتن زنان زندانی چپگرا به نماز خواندن آنها را شلاق میزدند.
کارزار اینترنتی #من_هم_شکنجه_شدم واقعیت زندانهای جمهوری اسلامی را در فضای مجازی آشکار کرده است. حسن شریعتمداری، تحلیلگر سیاسی و فعال جمهوریخواه دوشنبه ۱۷ دی در یک پیام توئیتری پیشنهاد این کارزار آنلاین را طرح کرد.
عبدالکریم لاهیجی، رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر ایران و رئیس افتخاری فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر نیز سهشنبه ۱۸ دی در فراخوانی از «تمام قربانیان شکنجه در ایران» خواست تا «با استفاده از همهی امکانات رسانهای ـ از جمله وبسایتها و شبکههاى اجتماعى ـ به افشاى شکنجههایی که بر آنان رفته بپردازند.» به گفته او، قربانیان شکنجه در ایران مرجعی برای دادخواهی ندارند.
در گفتوگوی بالا عفت ماهباز، نویسنده و از بازماندگان و جانبهدربردگان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ میگوید تمام قربانیان شکنجه باید وظیفه خودشان بدانند که در برابر آنچه بر سرشان آمده، سکوت نکنند. او نخستین گامهای دادخواهی برای قربانیان شکنجه را چنین میداند: « به گوش همگان رساندن و همه را از اینها مطلع کردن، و گفتن اینکه شکنجهگران هنوز بر سر کارند.»
عفت ماهباز دوم فروردین ۱۳۶۳ همراه با همسرش، علیرضا (شاپور) اسکندری دستگیر شد. دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی پیشتر برادر ماهباز را ۱۳۶۰ اعدام کرده بود و بعدتر در تابستان ۱۳۶۷ همسر او را نیز به قتل رساند (نامه سرگشاده ماهباز به علی مطهری در مورد اعدامهای ۱۳۶۷).
«فراموشم مکن» نام کتاب خاطرات عفت ماهباز از سالهای زندان در دهه ۱۳۶۰ است.
نظرها
نظری وجود ندارد.