«جبهه ملی ششم در شرایط موجود با هیچ گروهی در مقام تضاد نیست»
گفتوگو با هرمیداس باوند، عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران
هرمیداس باوند در گفتوگو با زمانه به ضرورت تشکیل جبهه ملی ششم میپردازد اما میگوید با وجود تلاش چندباره، حکومت به آنها اجازه برگزاری نشست رسمی را نمیدهد.
۲۷ آبان ۱۳۹۷ جبهه ملی ایران با انتشار بیانیهای موجودیت «جبهه ملی ششم» را رسماً اعلام کرد. انتشار این بیانیه و بیانیه شماره ۲ جبهه ملی ششم با واکنشهایی در فضای سیاسی ایران روبرو شد. گروهی این اعلام موجودیت را به انشعاب در جبهه ملی تفسیر کردند. در مقابل امضاکنندگان بیاینه با اشاره به درگذشت و مهاجرت اکثر اعضا جبهه ملی پنجم، تشکیل و آغاز به کار جبهه ملی ششم را برگزیدن «راهی نو» خواندهاند. هرمیداس باوند، عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران، در گفتوگو با زمانه به لزوم تغییرات و چرایی تشکیل جبهه ملی ششم میپردازد و میگوید در دور تازه، جبهه ملی بنا به اقتضاء شرایط با «هیچ گروه دیگری» در تضاد نخواهد بود.
در بیانیه تأسیس جبهه ملی ششم آمده بود: «از زمان همایش رسمی فعالان (پلنوم) جبهه ملی ایران در ۱۳۸۲، که ۳۶ تن اعضای شورای مرکزی جبهه ملی پنجم برگزیده شدند تا کنون ۲۰ تن درگذشتهاند و ۸ تن مهاجرت یا کنارهگیری کردهاند.»
هرمیداس باوند در گفتوگوی بالا با زمانه بر همین نکته در بیانیه تأکید و موضوع انشعاب در جبهه ملی ایران را رد میکند و بحثهای به وجود آمده را ناشی از روند قانونی و نوع انتخاب اعضا جبهه ملی ششم میداند. به گفته آقای باوند با وجود تلاش چندباره، حکومت اجازه برگزاری نشست رسمی را به این گروه نمیدهد.
برخی دیگر از تحلیلگران تشکیل جبهه ششم را ناشی از شکاف بین فعالان آن درباره نحوه فعالیت سیاسی پس از اعتراضات دی گذشته و بحث درباره ائتلاف با دیگر گروههای اپوزیسیون، از جمله نزدیکان به فرزند شاه پیشین میدانند.
به گفته باوند جبهه ملی در دور تازه فعالیت خود «با هیچ گروهی در مقام تضاد نیست» و در شرایط موجود به هیچوجه صحیح نیست گروهها در قبال هم جبههگیری کنند. او ضرورت کنونی ایران را همبستگی گروهها و حفاظت از منافع ملی دانست.
جبهه ملی ایران را سیاستمدارانی همچون محمد مصدق، حسین فاطمی و کریم سنجابی در سال ۱۳۲۸ تأسیس کردند. حامیان دولت مصدق ازجمله حزب ایران، حزب ملت ایران، و حزب مردم ایران از هستههای اولیه این گروه در بدو تاسیس بودند.
نخستوزیری شاپور بختیار در ماههای منتهی به انقلاب ۵۷ و اعتراض جبهه ملی ایران به لایحه قصاص در سال ۱۳۶۰ باعث محدودیت و ممنوعیت قانونی جبهه ملی ایران در حکومت جمهوری اسلامی شد.
محمد مصدق، حسین فاطمی، کریم سنجابی، غلامحسین صدیقی، شاپور بختیار، کاظم حسیبی، مهدی آذر، علی اردلان، اسدالله مبشری، پرویز ورجاوند، عبدالعلی ادیب برومند،حسین شاهحسینی، هرمیداس باوند و کورش زعیم از جمله چهرههای شناخته شده جبهه ملی ایران محسوب میشوند.
نظرها
mnb
موضوع تمامیت ارزی کشور برگرفته از متن. اما ارضی درست است نه ارزی --------------- با تشکر اصلاح شد .زمانه
ایراندوست
با اینکه " جبهه ملی " شامل تکنوکراتها، اکثر افراد خوشنام و گذشته ایی پاک است و همزمان از حمایت دولتهای غربی بطور سربسته برخوردار بوده ولی بدلیل مدیریت پراشتباه در سازماندهی و تشکیلات حزبی ،تبلیغات کم در بسط نظرات ملی- سوسیال دموکراتیک در جامعه و عدم شرکت مستمر در مباحث چالشی روزمره در وقایع جاری سیاسی در ایران ، متاسفانه عرصه را از یکه تازان خشک مغز مذهبی سفسطه گر و چپ طلبکار آسمان ریسمان باف، از مدتها پیش، باخته است. امید است که به فسیلهای سیاسی چون نهضت آزادی و.....دچار نشود و نام و یاد " مصدق " را به حق و با افتخار پرچمدار باشد !
هوشنگ
خانم/آقای ایراندوست, متاسفانه تصویری که شما در اینجا از جبههء ملی و دکتر مصدق ترسیم می کنید بسیار رومانتیک, نوستالژیک و نه چندان دقیق می باشد. از روز اول هم ج.م. یک ملغمهء عجیب غریب از انواع و اقسام گرایشات سیاسی بود که معلوم بود چندان استحکام سیاسی نخواهدداشت, ترکیبی متشکل از مظفر بقایی و " جامعه مجاهدین اسلام" تا حسین فاطمی و غیره. نقش جنایتکارانه و مخرب بقایی در کودتای ۲۸ مرداد نیازی به توضیح بیشتر ندارد. سوای پایه های سست و نااستوار سیاسی ج.م. برخی از عملکردهای رهبران خود ج.م. نیز بسیار غیر اصولی و نادرست بودند. برای مثال برخورد خود مصدق به اعتصاب کارگران نفت در فروردین ۱۳۳۰ بسیار ابزارگرایانه و غیر اصولی بود. یا از آن بدتر حمایت صریح دکتر فاطمی در نشریهء "باختر امروز" از ترور احمد کسروی. قبل از کودتای ۲۸ مرداد نیز کودتای ۲۵ مرداد اتفاق افتاده بود و همگان می دانستند که کودتای دیگری در کار است, اما متاسفانه مصدق کوچکترین آمادگی برای مقابله با ضربهء نهایی را نداشت. خواندن خاطرات دکتر صدیقی (وزیر کشور کابینه) توصیفی از موقعیت تراژیک-کمدی دولت مصدق در برابر کودتا است. پس از کودتا نیز رژیم شاه با راه انداختن اصلاحات ارضی و صنعتی کردن کشور خیلی فراتر از برنامهء ج.م. حرکت کرد و عملا زیر پای ج.م. را در این زمینه خالی کرد.
هوشنگ
در حین انفجار ۱۳۵۷ دیدار سنجابی با خمینی یکی از بزرگترین اشتباهات ج.م. بود و آغاز اساسی روند "ملی-مذهبی" که تا امروز نیز بسیاری از عناصر خرده -بورژوازیِ حول و حوش آخوندها از همان خاستگاه برمی خیزند. در این میان عملکرد زنده یاد شاهپور بختیار بسیار درست و شجاعانه بود, که متاسفانه دیگر مقداری زیادی دیر شده بود. از آن بدتر دریافت کمکهای مالی بختیار از صدام بسیار به وجههء او صدمه زد. تا میرسیم به امروز؛ متاسفانه اگر میانگین سنی اعضا و هوادارن ج.م. ششم را در نظر بگیریم, مسلما بالای پنجاه سال (و شاید هم کمی مسن تر از آن) باشد. که این خود بیشتر حکایت دوران سپری شدهء یک سنت سیاسی در ایران است. آیندهء سیاست در ایران بیشتر معطوف به مقولاتی مانند فمینیزم, اکولوژیزم, تشکیلات افقی و امثالهم خواهد بود. که همه اینها با جریاناتی مانند جبههء ملی, حزب توده و حتا بسیاری از گرایشات "مارکسیست-لنینیستی" بیگانه اند. قرن بیست و یکم تفکر و عملکرد قرن بیست و یکمی می طلبد, و این مطلبی است که می باید بدان بسیار دقت کرد. روز شما دوست گرامی خوش و موفق باشید.
ایراندوست
سرکار خانم/آقای هوشنگ ، واقفم که عصر رمانتیسم سیاسی گذشته است .شادروان مصدق هم به دلیل جو سیاسی آنزمان که از طرف دربار،حزب توده،جیره خواران انگلیس و....اعمال میشد،اشتباهاتی داشته است. مرحوم مصدق بدون حمایت " ترومن "، موفق به پافشاری در طرح ایده نهضت ملی کردن نفت نمی توانست باشد،چنانکه دیدیم با انتخاب آیزنهاور در امریکا، کودتای سرسپرده گان شاه هم به ثمر رسید همانطور که بدون فشار جان.اف.کندی به شاه هم اصلاحات ارضی نمیشد یا بدون تز حقوق بشر کارتر هم انقلاب بهمن ۵۷ بوقوع نمی پیوست، این سرنوشت کشورهای جهان سومی مثل ایران بوده است. یادآوری میکنم که " اکثر افراد خوشنام " را اشاره کردهام، امثال بقایی و کاشانی که مهره محافل آنچنانی بوده و جای دفاع ندارند. شادروان مصدق هنوز سمبل استقلال و آزادی اقوام ایرانی در تاریخ معاصر ایران است ! فعلاً کسی بعد از او نیامده است !
هومان نقی زاده
درودها چگونه می توان به جبهه ششم پیوست. با سپاس