#من_هم_شکنجه_شدم
«باید تماشای خودویرانی انسان را از سکه انداخت»
گفتوگو با مهدی اصلانی
مهدی اصلانی از مواجههاش با قاضی مقیسه در زندان دهه ۶۰ میگوید: «میگفت به این دلیل از شما مصاحبه تلویزیونی میگیریم که وقتی بیرون رفتی، آدم بشوی و رویت را کم کنی!»
اسماعیل بخشی، کارگر مجتمع صنعتی نیشکر هفتتپه و سپیده قلیان، فعال مدنی به خاطر افشاگری درباره شکنجه در دوران بازداشت بار دیگر به زندان افتادهاند. اما پیش از آن، کارزاری آنلاین با هشتگ «#من_هم_شکنجه_شدم» با الهام از افشاگری بخشی به وجود آمد و هنوز هم ادامه دارد. مهدی اصلانی، نویسنده و زندانی سیاسی دهه ۱۳۶۰ در گفتوگو با «زمانه» به زندانهای هولناک ابتدای جمهوری اسلامی میپردازد. او معتقد است که برای پایاندادن به دور باطل شکنجه و اعتراف اجباری «باید تماشای خودویرانیِ انسان را از سکه انداخت».
اسماعیل بخشی چهارم دی در صفحه اینستاگراماش نوشت که «تا سر حد مرگ» شکنجه شده است و وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی را به مناظره تلویزیونی دعوت کرد. کمی بعد سپیده قلیان، فعال مدنی چپگرا که به خاطر حمایت از اعتراضهای هفتتپه بازداشت شده بود، در توئیتهایی بر روایت بخشی صحه گذاشت و از شکنجه خود سخن گفت.
پاسخ دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی اما در نهایت پخش اعترافهای اجباری بخشی و قلیان در یک برنامه امنیتی بود. «طراحی سوخته» شنبه ۲۹ دی از تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی منتشر شد.
بخشی و قلیان پس از تکذیب مقامهای رسمی بار دیگر بر صحت سخنانشان پای فشردند. سپیده قلیان در یک فایل صوتی منتشرشده از مکالمهاش با مأمور وزارت اطلاعات بار دیگر بر وقوع شکنجه و تهدید و تلاشهای امنیتی برای اتهامزنی جنسی تأکید کرد. او چند ساعت پیش از انتشار این فایل بازداشت شد. خبر دستگیری بخشی هم یکروز بعد منتشر شد.
مهدی اصلانی، یکی از جانبهدربردگان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ در گفتوگوی بالا سالهای ۶۰ تا ۶۳ را بدترین دوران زندانهای جمهوری اسلامی میداند که از همه ابزارها برای «لهکردن کرامت انسانی» استفاده میشد.
اصلانی شکنجه را به شکنجه سیاسی و شکنجه غیرسیاسی تقسیم میکند. او میگوید شکنجههای غیرسیاسی نیز «مرگآفرین» هستند اما شکنجه سیاسی شکنجهای سیستماتیک برای حذف صدای مخالف است که از ابتدای عمر جمهوری اسلامی وجود داشته.
مهدی اصلانی، نویسنده و فعال حقوق بشر بین سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ را در زندانهای جمهوری اسلامی گذراند. او خاطرات خود از آن دوران را با نام «کلاغ و گل سرخ» در خارج از کشور منتشر کرده است.
مطالب مربوط به کارزار #من_هم_شکنجه_شدم:
- گفتوگو با ایرج مصداقی: «در اوین به کابل شکنجه میگفتند قانون اساسی»
- گفتوگو با عفت ماهباز: «شلاق میزدند که نماز بخوانیم»
- گفتوگو با منیره برادران: «در زندان فقط شلاق صحبت میکرد»
- گفتوگو با علیرضا روشن: «نخستین دستاورد شکنجه برای حاکم، نومیدی زندانی از زندگی است»
- شکنجه: مقامات انکار میکنند، فعالان حقوق بشر شکنجهشدگان را به دادن شهادت فرامیخوانند
- گفتوگو با نقی محمودی، وکیل دادگستری ــ شکنجهها، غیر انسانی و غیر قابل باور
- پرونده سازی کیهان برای اسماعیل بخشی
- اسماعیل بخشی را تنها نگذاریم
- «تنها نمان به درد»: کارزاری در حمایت از اسماعیل بخشی
نظرها
همه ایرانیان بزرگسال حداقل چند بار در اسناد و فرمها مجبور به اعتراف گیری شده اند که التزام به ولایت فقیه دارند. اما همین افراد در خیابان شعار بر ضد ولایت فقیه سر میدهند. اعترافگیری سیستماتیک حکومت برای مردم کاملا آشنا است و ارزشی ندارد.