۸ مارس: اعتراضات دختران انقلاب دچار آسیب شد اما پایدار است
آیا مبارزه با حجاب اجباری یک ضرورت است؟ آیا حجاب یک امر سیاسی است؟ آیا حرکت دختران انقلاب تمام شده؟ به مناسبت ۸ مارس زمانه چند پرسش را با گروههای مختلف فعالان حقوق زنان در میان گذاشته که بهصورت پیوسته منتشر خواهند شد.
به مناسبت ۸ مارس، روز جهانی زنان، زمانه چند پرسش را با گروههای مختلف فعالان حقوق زنان در میان گذاشته که به صورت پیوسته منتشر خواهند شد.
این مطلب نخستین بخش از این نظرسنجی است که آزاده دواچی، فعال حقوق زنان و نویسنده و اعطم بهرامی، فعال حقوق زنان و کارشناس محیط زیست در آن حضور دارند.
آزاده دواچی: شکل اعتراضات تغییر میکند، اما پایدار است
آیا مبارزه با حجاب اجباری را یک ضرورت در مبارزات برابریطلبانه زنان میدانید؟
بله قطعا به نظر من مساله حجاب اجباری یکی از ضرورتهای مبارزات فمینیستی زنان در ایران است. متاسفانه در خیلی از موارد، اتفاقی که در حوزه حجاب اجباری و رفع ضرورت آن افتاده است، خارج کردن این مساله از اولویتهای مبارزات زنان است. حجاب اجباری در سطح ممکن است تنها به پوشش مربوط شود، اما مساله حجاب اجباری به معنای عمیقتر یعنی کنترل بدن زنان. در طول ۴۰ سال حکومت جمهوری اسلامی، دولت و نهادهای سیاسی از طریق تحمیل حجاب اجباری، نه تنها تن زنان را کنترل کردهاند، بلکه حتی به بهانه حجاب اجباری، مساله حفظ اخلاقیات در جامعه را بر دوش زنان گذاشتهاند. حجاب اجباری به صورت یک سیاست همه جانبه در تمامی قوانین اجرایی ایران هم نفوذ کرده است تا هر چه بیشتر به تحمیل ایدئولوژی اسلامی به تن زنان و کنترل آنان چه در جامعه چه در محیط خصوصی بپردازد.
من گمان نمیکنم اگر از این زاویه به حجاب اجباری نگاه کنیم، نتوانیم آن را از اولویتهای مبارزات برابریطلبانه ندانیم.
آیا به باور شما حجاب موضوعی سیاسی است؟
از همان ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی و تظاهرات زنان در اعتراض به حجاب اجباری، این مساله به یک امر سیاسی تبدیل شد. اگر در طول دورههای مختلف به سیاستهای متفاوت جمهوری اسلامی در خصوص حجاب نگاه کنیم، میبینیم که این سیاستها فراز و فرودهای بسیاری داشته است. برای نمونه، میتوان به سختگیری نکردن در خصوص حجاب زنان در زمان انتخابات اشاره کرد، یا مثلا در راهپیماییهای دولتی که هیچ محدودیت حجاب وجود ندارد و حتی تصاویر زنانی که از لحاظ حجاب مورد پذیرش حکومت نیستند، پخش میشود. حاکمیت ایران، از سوی دیگر با تحمیل حجاب اجباری به افراد غیر ایرانی از جمله وزرای خارجه و سفرای زن کشورهای دیگر، ایدئولوژی اسلامی خود را به زنان تحمیل میکند. در این سیاست، هدف ارتقای شعارهای سیاسی و ایدئولوژیکی و ایستادگی در برابر غرب است. حکومت ایران همچنین برای ایستادگی در برابر غرب از ایدئولوژی زن مسلمان و تفاوت آن با زن غربی استفاده میکند. به این معنی که زن ایرانی- مسلمان با پذیرش حجاب اجباری، سیاستهای غرب ستیزی جمهوری اسلامی را هم ارتقا میدهد. بنابراین دولت ایران همیشه از حجاب اجباری، استفاده سیاسی وابزاری داشته است.
آیا شیوه مبارزه مدنی دختران خیابان انقلاب را رادیکال و تمام شده ارزیابی میکنید؟
مبارزات دختران انقلاب، بر آیند ۴۰ سال تحمیل حجاب اجباری و جهش نسل جوان تر در رد این تحمیل بوده است. پیشتر اعتراضات مدنی محدود به فعالان مدنی و سیاسی میشد، اما اکنون الگوهای مبارزه در کشور تغییر کرده است. هر شهروند به مدد فضاهای مجازی و رسانهای میتواند تبدیل به یک فعال شود. دختران انقلاب که نتیجه چند سال فعالیت رسانههای چون کمپین آزادی های یواشکی و چهارشنبههای سفید بود، یک حرکت خودجوش اعتراضی از طریق فضای مجازی در محیط واقعی جامعه بود. این حرکت به نظر من رادیکال نبود و تمام هم نشده است. بلکه شکل آن مدام در حال تغییر است. این مساله را می توان از ویدئوهای منتشر شده در صفحه مسیح علی نژاد دید که شکل اعتراضات تغییر میکند، اما پایدار است.
اعظم بهرامی: شيوه اعتراضى دختران خيابان انقلاب دچار آسيب شد
آیا مبارزه با حجاب اجباری را یک ضرورت در مبارزات برابریطلبانه زنان میدانید؟
نظرها
نظری وجود ندارد.