زنان سودان، خیابانها را تسخیر کردند
فرناز سیفی - هر انقلاب، هر قیام اجتماعی و سیاسی، هر جنگ و صلح، هر لحظه و تصمیم تاریخی، دستکم یک تصویر ماندگار و کلیدی دارد. تصویری که مو را بر تن سیخ میکند، سرنوشتساز میشود، سیر وقایع را به قبل و بعد از خود تقسیم میکند و در حافظهی جمعی باقی میماند.
هر انقلاب، هر قیام اجتماعی و سیاسی، هر جنگ و صلح، هر لحظه و تصمیم تاریخی، دستکم یک تصویر ماندگار و کلیدی دارد. تصویری که مو را بر تن سیخ میکند، سرنوشتساز میشود، سیر وقایع را به قبل و بعد از خود تقسیم میکند و در حافظهی جمعی باقی میماند. مثل تصویر فان ثی کیم فورک، دختربچه ویتنامی که برهنه و گریان با پوست تنی که از حملهی بمبهای ناپالم ارتش ویتنام جنوبی میسوخت، در حال فرار بود. یا لحظهی جان دادن ندا آقا سلطان در جریان اعتراضهای بعد از انتخابات ریاستجمهوری مناقشهبرانگیز سال ۱۳۸۸ ایران.
شاید تصویر ماندگار تظاهرات و اعتراضهای سراسری این روزهای سودان، عکسی از اعتراض آلاء صلاح النورانی باشد. زن جوان دانشجویی که ۲۲ سال سن دارد و در اعتراض خیابانی روز دوشنبه (۸ آوریل ۲۰۱۹) در شهر خارطوم، بالای سقف یک خودرو رفت و انگشت یکی از دستان خود را بالا برد. حرکات دهان او حاکی از آن است که در اعتراض، صدای خود را بلند کرده است. آن پایین، جمعیتی از زنان ایستادهاند و دهها گوشی تلفنِ همراه بالا رفته و تصویر باشکوه اعتراض آلاء را ثبت میکند. او یکی از هزاران زنی است که هفتههاست در خیابانهای سودان فریاد اعتراض سر دادهاند.
دسامبر گذشته، دولت سودان در نتیجهی سالها تحریمهای همهجانبهی ایالات متحدهی آمریکا، اقتصاد رانتی و ناتوانی از فروش نفت در بازارهای جهانی، اعلام ریاضت اقتصادی کرد. اول هم سراغ قطع یارانهی بنزین و نان رفت که قوت غالب مردم است. اعلام ریاضت اقتصادی در شرایطی که اکثر مردم سودان فقیرند و زندگی روزمرهی آنها فاصلهی فاحشی با استانداردهای جهانی دارد، بلافاصله موجی از خشم و اعتراض را به دنبال داشت.
در ابتدای اعتراضها، اولین خواستهی مردم کاهش قیمتها و بازگرداندن یارانهی بنزین و نان بود. اما خیلی زود، مردم خسته از سالها دیکتاتوری عمر البشیر، خواستههای خود را گستردهتر کردند و خواهان برکناری البشیر از قدرت شدند. بیش از ۴ ماه بعد از شروع اولین تظاهرات، خیابانهای شهرهای مختلف سودان کماکان مملو از معترضانی است که عقبنشینی نکرده و هر روز فریاد اعتراض خود را بلند میکنند.
در تصاویر و فیلمهایی که از اولین روزهای اعتراض منتشر شد حضور زنان اندک و کمرنگ به چشم میرسید. اما خیلی زود ورق برگشت. دیگر آنچه در فیلمها و تصاویر تجمعهای اعتراضی بهغایت چشمگیر بود، شمار زنان بود. تعداد زنان آنچنان فراوان شد که اگر اخبار سودان را دنبال نمیکردی، ممکن بود تصور کنی اینها تصاویر تجمعاتی به مناسبت روز جهانی زن است. کنشگران مدنی اهل سودان و کارشناسان سیاسی این کشور برآورد میکنند که گاه تا ۸۰ درصد از تظاهراتکنندگان را زنان تشکیل میدهند.
نکتهی دیگر این بود که از اواسط ماه ژانویهی سال جاری، دیگر مضمون شعارهای اعتراضها تنها به فساد اقتصادی و فقر محدود نمیشد. بسیاری از شعارها علیه جنسیتزدگی در جامعهی سودان، قوانین محدودکنندهای که زنان را هدف گرفته و نابرابری جنسیتی بود. چه اتفاقی افتاد و چطور شد که زنان، میداندار اعتراضهای سودان شدند؟ تظاهراتی که بارها به خشونت کشیده شد و بنا به گزارش «دیدهبان حقوق بشر» تاکنون دستکم ۷۰ کشته برجا گذاشته و صدها تن نیز بازداشت شدهاند.
تاریخ طولانی مبارزهی زنان سودان علیه نابرابری
بگذارید اول کمی به عقب برگردیم، به سالهای سلطه و استعمار بریتانیا در سودان. در سال ۱۹۴۶ میلادی، دکتر خالده زاهر، اولین زنی که در سودان در رشتهی پزشکی فارغالتحصیل شد و فعال حقوق زنان بود، توسط عوامل ارتش بریتانیا در سودان بازداشت شد. او یکی از اولین زنانی بود که به شکل رسمی به عضویت حزبی سیاسی درآمده و علیه استعمار بریتانیا و برای استقلال سودان مبارزه میکرد. خالده زاهر که در زندان استعماری بریتانیا کتک خورد و شکنجه شد، به نمادی از شجاعت و جسارت برای زنان تبدیل شد. او بعد از آزادی از زندان به همراه فاطمه طالب، یکی از اولین سازمانهای فمینیستی سودان را راهاندازی کرد: «جمعیت فرهنگی زنان جوان».
خالده زاهر در سال ۱۹۵۱ میلادی نیز یکی از زنانی بود که «اتحادیهی زنان سودان» را تأسیس کردند، سازمانی که برای حق رأی زنان، دستمزد برابر و رفع تبعیض جنسیتی فعالیت میکرد. سازمانی که در اعتراضهای سال ۱۹۶۴ علیه دیکتاتوری سودان نقشی کلیدی داشت. زاهر از اولین زنانی بود که در اعتراض، به خیابان آمد و فریاد خود را بلند کرد.
همین اتحادیهی فمینیستی بعدتر در اعتصابهای سراسری خارطوم در سال ۱۹۸۵ که منجر به برکناری جعفر نمیری از قدرت شد، حضور و نقش پررنگی داشت. مادران و مادربزرگهای بسیاری از زنان معترضِ امروز سودان، خود روزگاری علیه ظلم و تبعیض مبارزه کردند و ایستادگی علیه ظلم و زور، میراثیست که بسیاری از زنان سودان از مادران خود ارث بردهاند.
وقتی البشیر در سال ۱۹۸۹ به قدرت رسید، دوران تازهای از دیکتاتوری و خفقان شروع شد که اینبار بیش از گذشته زنان را هدف گرفته بود. اسلامگرایان دولت البشیر، قوانین شرع را اعمال کردند و زنجیرهای از محدودیتها برای زنان سودان کلید خورد: زنان حق پوشیدن شلوار ندارند، زنان باید در اماکن عمومی موهای سر را بپوشانند، زنان برای ازدواج باید اجازهی رسمی پدر یا سرپرست مرد را داشته باشند، مجازات اعدام و سنگسار برای رابطهی جنسی خارج از ازدواج زنان تصویب و حکم شلاق برای زنانی که «عفت عمومی» را جریحهدار کردند، رایج شد. هنوز هم اندام جنسی نزدیک به ۹۰ درصد زنان سودان، مثله شده و قوانین کارآمدی برای پیگیری و مجازات و جلوگیری از مثلهسازی اندام جنسی زنان در کار نیست.
نکتهی دردناک دیگر اینجاست که این قوانین سختگیرانه و متحجر، طبقاتی هم هست. مردم سودان میگویند اغلب این مجازاتها و محدودیتها اکثریت فقیر جامعه را هدف میگیرد و معدود افراد متمول کشور یا آنها که سری در قدرت دارند، به هر سبک و شیوهای که میخواهند لباس میپوشند و زندگی میکنند و هرگز مؤاخذه نمیشوند.
زنان سودان، خسته و خشمگین از سالها ظلم و تبعیض جنسیتی در کنار فقر، جامعهی به غایت طبقاتی و فساد اقتصادی، خیلی زود اعتراضات جاری را فرصت مناسبی دیدند تا صدای خود را نه فقط علیه ریاضت اقتصادی، بلکه علیه سالها مردسالاری و محدودیت علیه زنان بلند کنند.
وقتی کارکرد گروههای فیسبوکی تغییر کرد
چند سالیست که چند گروه بسته و پرطرفدار در فیسبوک است که فقط کاربران زن سودانی میتوانند عضو این صفحهها شوند. گروههایی که در آنجا زنان اغلب جوان سودان، دربارهی مردان گپ میزنند؛ مردانی که به آنها پیشنهاد دوستی یا ازدواج دادهاند، مردانی که چشمشان دنبال آنهاست یا دربارهی راه و روشهای رابطهی بهتر با مردها، همفکری میکنند و راهنمایی میخواهند.
اما خیلی زود بعد از شروع اعتراضها، کارکرد این صفحهها عوض شد و این فضای امن زنانه، جایی برای زنان شد تا باهم قرار اعتراض و تجمع بعدی را هماهنگ و دربارهی شعارها همفکری کنند. وقتی بازداشتها اوج گرفت و نیروهای امنیتی سراغ بازداشت و شکنجهی زنان معترض آمدند، زنان در این صفحههای بسته شروع به افشاگری کردند. اگر یکی از آنها مردی را میشناخت که یکی از نیروهای امنیتی است، مرد را معرفی و نام و نشانی او را افشا میکرد.
در سودان هم مثل بسیاری از کشورهای دیکتاتوری با نظام امنیتی سرکوبگر، کم نیستند نیروهای امنیتی که وانمود میکنند شغل آنها چیز دیگری است و واقعیت ماهیت شغلیشان را حتی از همسایه و اقوام پنهان میکنند. و باز مثل نظامهای سرکوبگر دیگر، شمار نیروهای موسوم به «لباس شخصی» هم کم نیست.
حالا اما گروههای بستهی زنان سودان که روزگاری اسباب تمسخر مردان بود، به کابوس آنها تبدیل شده است. هر روز چند نیروی لباس شخصی و امنیتی دیگر لو میروند و دیگر آرامش ندارند. در چند هفتهی گذشته، نیروهای سرکوبگر دیگر صورت خود را از ترس میپوشانند و بدون ماسک در انظار عمومی ظاهر نمیشوند.
دولت سودان دستور فیلترینگ شبکههای اجتماعی کشور را صادر کرده است. اما حالا هر زن معترض سودانی، یک فیلترشکن (ویپیان) هم روی گوشی تلفن همراه خود نصب کرده است.
هراس از این گروههای فیسبوکی تا آن جایی است که حتی عمر البشیر در یکی از موضعگیریهای خود اعلام کرد که معترضان با شبکههای اجتماعی و افشاگری در این شبکهها، نمیتوانند دولت را تغییر بدهند.
«نه کلفت هستیم و نه ملکه»
«انجمن متخصصان سودان» یکی از نهادهای اصلیست که از ابتدای تظاهرات سودان، در فراخوان و هماهنگی اعتراضها نقش مهمی داشته است. انجمنی آبرومند که بسیاری از کارمندان و اهالی حرفههای مختلف سودان – از معلمها و پرستاران گرفته تا پزشکان و مهندسان- عضو آن هستند. با اینحال از این انجمن، در اوایل ماه مارس، حرکتی سر زد که موج اعتراض زنان را بهدنبال داشت.
«انجمن متخصصان سودان» در فراخوانی از معترضان خواست که در روز ۹ مارس، به خیابانهای خارطوم آمده و به جای تظاهرات، خیابانها را تمیز کنند. اکثر خیابانهای خارطوم، آسفالت ندارد و گلی است و بهغایت کثیف. فراخوان اما تأکیدی جنسیتزده داشت. انجمن در متن دعوتش «بهویژه از زنان» خواست که بیایند و خیابانها را تمیز کنند.
بلافاصله موجی از خشم و اعتراض زنان بلند شد. زنانی که میگفتند مشکل اصلی آنها همین نگاه جنسیتزده است، نگاهی که از حکومت ظالم تا اپوزیسیون منتقد، در آن شریکاند و زنان را در نهایت «کلفت» و زیردست میبینند و غایت مبارزهی آنها را در همین میدانند که بیایند شهر را جارو و آبپاشی کرده و تروتمیز کنند.
یک روز بعد، «انجمن متخصصان سودان» بیانیهی دیگری منتشر و از زنان معترض عذرخواهی کرد.
اما در هفتههای گذشته اتفاق دیگری باز خشم زنان معترض را برانگیخته است. گروهی از مردان معترض در یادداشتها و بیانیههای خود، زنان را «الکنداکة» خطاب کردند. واژهای که در دوران باستانی پادشاهی «کوش» در منطقهای که سودان کنونی است، به معنی «ملکه» بود. واژهای که در فرهنگ امروز سودان، کلمهای جنسیتزده برای توصیف زن به شمار میرود و نوعی نگاه «زن به مثابه ابژه» را در دل خود دارد.
زنان معترض سودان خشمگین میگویند که آنها نه بالاتر از دیگران و «ملکهاند» و نه فرودست و کارشان تمیز کردن خیابان برای مردان معترض! آنها یکی هستند مثل سایر معترضان و برابر با آنها، با همان تهدیدهای امنیتی و جانی مواجهاند که مردان هم با آن روبرویند، در همان سلولهای تنگی زندانی میشوند که مردان زندانی را به آنجا میبرند، با همان مشت و لگد و فحاشی آزار میبینند که مردان را لتوپار میکند؛ و سالهاست که در همهی زیروبم زندگی روزمره، با صدها محدودیت، ممنوعیت، اجبار و کلیشه مواجهاند که مردان اغلب هیچ تصوری هم از این حجم سرکوب و تحقیر ندارند.
منبع: آسو
نظرها
نظری وجود ندارد.