«مردم باور دارند که با پیگیری صلحآمیز اعتراضات نیرومندترند»
گفتوگو با آدم عبدالرحمن بحر، فعال و مبارز سیاسی سودانی
آدم عبدالرحمن بحر یک فعال
آدم عبدالرحمن بحر یک فعال و مبارز سیاسی سودانی و از اعضای جنبش عدالت و برابری (LEM) است و پس از گریختن از سودان، در آلمان اقامت دارد. جنبش عدالت و برابری از مدتها پیش در دارفور به دلیل تبعیض حکومت البشیر علیه غیرعربها در حال مبارزه با دولت مرکزی است. آنچه در زیر میآید، گفتوگوی «زمانه» با او درباره انقلاب سودان است.
▪️معترضان پس از بازداشت عمر البشیر به دست ارتش در خیابان ماندند و خواستار گذار فوری به یک دولت غیرنظامی شدند. پس از ان بود که وزیر دفاع البشیر و رئیس حکومت نظامی موقت نیز استعفا داد. با این حال معترضان هنوز خیابان را ترک نکردهاند. ایا این احساس وجود دارد که ارتش در تلاش برای دزدیدن یا متوقفکردن انقلاب مردم است؟
آدم عبدالرحمن: بله، چنین احساسی وجود دارد. اما دلیل اصلی این است که مردم میخواهند ساختار قدیمی دیکتاتوری را به طور کلی از بین ببرند. دیکتاتوری برای سه دهه قدرت را در دست داشته و این یعنی همهجا رسوخ کرده است.
مردم مطالبات معینی دارند. مثلاً میخواهند حزب کنگره ملی که ۳۰ سال اخیر قدرت را در دست داشته و آدمهای زیادی را کشته است، از بین برود و دیگر در دموکراسی آینده سودان حضور نداشته باشد. آنها خواهان حکومت غیرنظامی هستند و خواهان کنار رفتن ارتش از حکومت هستند. اما این مطالبات هنوز برآورده نشده اند و به همان خاطر مردم به خیابان بازگشته اند.
از آغاز انقلاب سودان در دسامبر اپوزیسیون گرد هم آمدند. در یکم ژانویه ۲۰۱۹ انجمن شاغلان سودان و دیگر گروههای اپوزیسیون کنار یکدیگر گرد آمدند و یک بیانیه واحد را صادر کردند که «اعلامیه آزادی و تغییر» خوانده شد. همهی این مطالبات در آن اعلامیه آمده است.
معترضان خواهان تحقق این مطالبات هستند. یکی از آنها برقراری دورهای چهارساله از یک حکومت غیرنظامی موقت جدید است تا شرایط را برای برقراری دموکراسی آماده کنند. چرا که موقعیت در سودان پیچیده است، در دارفور و کوهستانها هنوز جنگ ادامه دارد، عده بسیاری در طی دیکتاتوری از کشور خارج شده اند، و الی آخر. اپوزیسیون میگوید برای مذاکره با افراد در حال جنگ در دارفور و بازگرداندن مردم به کشور نیاز به زمان دارد.
▪️آیا نشانهای از دخالت خارجی (منطقهای یا بینالمللی) در رویدادهای سودان دیدهاید؟
-: این پرسش را نمیتوان با «آری» یا «خیر» پاسخ داد. در جهان کنونی همهچیز با یکدیگر ارتباط دارد. در مورد سودان هم مثلاً عربستان سعودی منافع مشخصی با رژیم البشیر داشت. البشیر سرباز به یمن فرستاده بود تا در جبهه عربستان سعودی بجنگند. عربستان سعودی نیز همزمان سلاحهای جنگ یمن را از ایالات متحده و کشورهای اروپایی میخرد. به یاد داریم که ترامپ سال گذشته از فروش عظیم سلاح به عربستان دائماً حرف میزد. این سلاحها اکنون در دست سربازان سودانی هستند که در یمن میجنگند. پس موضوع پیچیده است و منافع درهمگرهخوردهای وجود دارد.
همچنین نباید فراموش کنیم که اروپا و کشورهای آفریقایی توافقی بر سر پناهجویان کردند تا جریان پناهجویان به سمت اروپا متوقف شود. سودان متهم شده که این توافق را بیاثر کرده و جلوی تحققاش را گرفته. اتفاقهای کنونی سودان بر آن نیز تأثیر میگذارد.
حکومت البشیر به خاطر حمایت کشورهای خارجی سر پا مانده بود. البشیر برای این کار دائماً بازی میکرد. زمانی با ایران متحد بود و بعد سراغ عربستان رفت. گهگاهی با پوتین همراهی میکرد و به قطر هم خودش را نزدیک کرد. البشیر با این بازیها بر سر قدرت باقی مانده بود.
به همین خاطر درگیری دیگر بازیگران بینالمللی در جریانهای سودان عجیب نیست. فردی که پس از وزیر دفاع به قدرت رسید، در عربستان و امارات مستقر بود تا بر اعزام نیروهای سودان به یمن نظارت داشته باشد.
انجمن شاغلان سودان شش تن را برای مذاکره با او معین کرده اند تا برای گرفتن قدرت از ارتش و تشکیل دولت غیرنظامی با او وارد مذاکره شوند. شاید او آمده تا به عنوان میانجی قدرت را از ارتش بگیرد و به غیرنظامیان بدهد و بر سر چگونگی این انتقال قدرت مذاکره کند.
▪️اگر ارتش به خواسته معترضان برای تشکیل دولت غیرنظامی تن نسپارد، آیا خطر جنگ داخلی کشور را تهدید میکند؟
-: فکر نمیکنم. مردم در سودان به حد کافی جنگ دیده اند. ۲۰ سال جنگ بین جنوب و شمال که نتیجهاش به وجود آمدن کشور مستقل سودان جنوبی بود. جنگ در دارفور که نتیجهاش بیخانمانشدن و آوارگی دو میلیون تن و کشته شدن بیش از ۳۰۰ هزار نفر بوده است. همین حالا جنگ در کوهها هم ادامه دارد.
اپوزیسیون و مردم معترض در این چهارماه تأکید کرده اند که برای فشار بر حکومت و واداشتن البشیر به کنارهگیری هرگز سلاح به دست نخواهیم گرفت و مبارزه را صلحآمیز ادامه میدهیم. تنها خشونتی که در فرآیند انقلاب رخ داد، از سوی دیکتاتوری بود. حالا میتوانیم بگوییم که رژیم البشیر بیش از صدتن را طی این چهارماه کشته است. اما مردم با تظاهرات صلحامیز هم او را وادار به کنارهگیری کردند و هم طرف دو روز، نفر بعدی را. مردم باور دارند که با پیگیری صلحآمیز اعتراضات نیرومندتر هستند.
به علاوه همه کسانی که اسلحه دارند، در این چهارماه از ورود به فرآیند انقلابی خودداری کردند. میدانیم که سه چهار گروه شبهنظامی مسلح مخالف هم هستند اما آنها گفتند ما میفهمیم مردم میخواهند به شکل صلحامیز تظاهرات کنند و به همین خاطر دخالتی نکردند.
▪️با بر سر کار آمدن رژیم جدید پس از البشیر، به نظرتان خواسته عمومی درباره جدایی سودان در ۲۰۱۱ چه خواهد بود؟
-: فکر نمیکنم تغییر زیادی بکند. این مسأله به قوانین بینالمللی هم ربط دارد. سودان جنوبی از ۲۰۱۰ به وجود آمده و به عنوان یک کشور جدید در جهان پذیرفته شده و اتحاد دوباره از این جهت ممکن نیست.
اما اگر دموکراسی واقعی در سودان به وجود آید ــ که به نظرم به وجود خواهد آمد ــ آنگاه رابطه با سودان جنوبی آسانتر و بهتر از پیش خواهد شد، هرچند حکومت سودان جنوبی نیز دیکتاتوری است. همین رابطه بهتر و آسانتر است که مردم به آن امیدوارند و نه چیزی بیشتر.
▪️وقتی از موضع اکنون به فرآیند انقلاب دوباره مینگرید، به نظرتان بازیگران اصلی چه کسانی بودند؟ نماد انقلاب سودان یک زن است. این واقعیت را در جامعهی سودان چگونه میفهمید و آن را بر اساس شرایط اجتماعی کنونی سودان چگونه تفسیر میکنید؟
-: نمادی که مردم در هفتههای آخر اعتراضات دیدند، از همان ابتدای انقلاب در دسامبر وجود داشت و زنان نماد و پیشگام انقلاب بودند. این مسأله به موقعیت زنان در سودان پس از به قدرت رسیدن حکومت البشیر بازمیگردد. این حکومت حقوق زنان را بسیار محدود کرد، مثلاً در مورد مسدله پوشش.
یک دلیل دیگر این است که تاریخ قدرتمندی زنان سودانی نیز طولانی است. نخستین اتحادیه زنان آفریقا در سودان در دهه ۱۹۴۰ میلادی شکل گرفت. پس این یک سنت طولانی است.
حکومت البشیر از وقتی به قدرت رسید، سعی کرد در برابر رشد زنان مانع ایجاد کند. اما زنان به مقابله و مبارزه برخاستند. بین ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰ زنان مبارزه بزرگی انجام دادند. حکومت البشیر قانونی دستوری برای نظم اجتماعی صادر کرده بود و در آن زنان از پوشیدن برخی لباسها ممنوع شدند. اما زنان خودشان را سازماندهی کردند و از مبارزه ننشستند تا این قانون عمومی بیاثر شد. پس یک دلیل دیگر پیشگامبودن زنان در انقلاب این است که از سالها پیش دست به خودسازماندهی زده بودند، در حال نبرد با دولت بودند، ساختارهای خودآیینشان را شکل داده بودند و آماده مبارزه بودند. به همین خاطر وقتی تظاهرات به مرحله خیابانی وارد شد، آنها رهبری را در دست گرفتند.
همچنین نباید از یاد برد که جوانان سودانی بخش مهمی از اعتراضها بودند. به لحاظ آماری، زنان از مردان بیشتر هستند و جمعیت اکثراً جوان است. زنان جوان سودانی نیز تحصیلکرده هستند. حتی اگر نظام آموزشی در سودان آنطور که باید نیست و باید به نظرمان اصلاح شود، اما نباید از یاد برد که شمار زنان سودانی دانشجو از شمار مردان بیشتر است.
همچنین جنگ را نباید از خاطر برد که سالها در سودان جریان داشته. جنگ باعث شده که مردان زیادی در نسبت به زنان کشته شوند.
از سوی دیگر، احترام به موقعیت زن در جامعه سودان افزایش زیادی یافته است، اما این موضوع در طول اعتراضها و مبارزات شکل گرفت. حتی در ابتدای اغاز تظاهرات، همین چهارماه پیش، خانوادهها نمیخواستند زنان و دختران جوان به اعتراضها بپیوندند؛ هم به خاطر نگاه سنتی و هم به خاطر هراسشان از نیروهای امنیتی.
سرویس اطلاعات مخفی سودان از روشها و کارهای سکسیستی برای جلوگیری از ورود زنان به اعتراضها استفاده میکرد. اما همه اینها باعث شد که بحث درباره مسأله زنان در جامعه سودان جدیت بیشتری یابد.
تحولات اجتماعی در این چهارماه در سودان خیرهکننده بوده است. زنان سودانی لباس سفید به تن میکردند و تصاویر و عکسهایشان را منتشر میکردند تا حمایتشان از انقلاب را نشان دهند. این لباس سفید به یک نماد انقلاب بدل شد. لباس سفید از یک سو نماد زنان تحصیلکرده است و از یک سو نماد زنان شاغل. زیرا زنانی که سر کار میروند، این لباس را میپوشند.
مردی از جامعه الجیبیتیکیو [دگرباشان جنسی] نیز همین لباس را بر تن کرد و تصویرش را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد. اما در چند روز اول حملات گستردهای به او رخ داد. با این حال، بعد از چند روز حمایت گسترده از او از بخشهای دیگر جامعه سودان آغاز شد. معترضان میگفتند پس از انقلاب و استقرار دموکراسی حق همگان باید به رسمیت شناخته شود و همه باید مورد احترام قرار بگیرند. برای سودان، پذیرش و حمایت از الجیبیتیکیو نشاندهنده یک تحول اجتماعی است.
نظرها
نظری وجود ندارد.