به یاد فرشید هکی در روز جهانی کارگر
فرشید هکی به گواهی دوستاناش بر مسائلی همچون کودکان کار، فقر و حق تشکلیابی کارگران متمرکز بود. در روز جهانی کارگر، چند پاره از نوشتههای او درباره حقوق کارگران را بازخوانی میکنیم.
فرشید هکی، پژوهشگر، اقتصاددان و فعال سیاسی چپگرا چهارم آبان گذشته در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. او چهارشنبه ۲۵ مهر گذشته به شکلی دلخراش به قتل رسیده بود. هنوز مقامهای رسمی درباره قتل او اطلاعرسانی نکردهاند. سکوت اجباری خانواده نیز به گمانهزنیها افزوده است. فرض خودکشی از سوی دوستان نزدیکش رد شده است.
فرشید هکی به گواهی دوستاناش بر مسائلی همچون کودکان کار، فقر و حق تشکلیابی کارگران متمرکز بود و حتی برای تشکیل یک سندیکای تاکسیرانی تلاش کرد که ناکام ماند.
در یکم مه، روز جهانی کارگر، چند پاره از نوشتههای او درباره حقوق کارگران را بازخوانی میکنیم.
گفتاوردهایی از فر شید هکی
▪️علیه ازخودبیگانگی
تولید ارزش اضافی توسط کارگر چرخهای است که از گردش باز نمیایستد و حاصلش جز آماس و انباشتِ سرمایه در کفِ معدودی سرمایهدار نیست.
اما در این میان تنها کارگر است که زندگی خود را باخته و نیروی خود را در برابر مزدی کم فروخته است. قدرت بدنی و نیروی او که در نوع خود از بهترین ابزار کار است، به قیمتی ارزان مورد بهرهبرداری کارفرما قرار گرفته است. و حق اوست که به ناروا به جیب کارفرما می رود.
بدین ترتیب او، عمر و حیات خود را در راه به دست آوردنِ محصول کار خود، جهت رفع نیاز زندگی روزمره، از دست میدهد. هر چه ساختههای کارگر بهتر و بیشتر میشود، فاصله ی "او" از "خودش" افزونی میگیرد و عمیقتر میگردد و لحظهای میرسد که او دیگر خودش نیست. "بیخود" از "خودِ خود" است... .
مارکس لحظهی این احساس را آغاز بزرگترین فاجعه میدانست.
لحظهی سقوط انسانی در وادی سرگردانی و حیرانی و دور شدن از اصل خویش چه مصیبتبار است. وقتی کارگر در دنیای حیرتزدهی خویش سرگردان شد، همچون ابزاری بیاراده، چون سایرِ آلات و وسایل تولید، در اختیار و تملکِ کارفرما قرار میگیرد.
بنا به نظر مارکس، کسی که طرفدار اصلاحات اساسی در جامعه است، باید ریشهی مسائل و مشکلات را دریابد. در اینجا ریشهی مسائلِ انسان، خودِ انسان است.
- از کتاب "حقوق اقتصادی-اجتماعی بشر در ایران"
▪️نقض حقوق بنیادین کار
روز جهانی کارگر نماد مبارزات عدالتخواهانه و حقطلبانه طبقهی کارگر و مزدبگیران و زحمتکشان جامعه در برابر فرادستان است . عدم وجود آزادیهای سندیکایی و تشکلهای کارگری، دستمزد ناعادلانه و ناکافی برای امرار معاش متناسب با کرامت انسانی، و نقض حقوق بنیادین کار در ساختار اقتصاد سیاسی فاسد و رانتی و غارتی جامعه ایران، خلاصه ای از توصیف وضعیت طبقهی کارگر و زحمتکشان جامعه ایران است. به امید تحقق عدالت و آزادی زحمتکشان از رنج، فقر، بهرهکشی و غارتگری .
- از یک بیانیه در بزرگداشت روز جهانی کارگر
▪️توسعه برای مردم، نه مردم برای توسعه
در بيان مفهوم جديد از امنيت به جای تأكيد بيش از حد بر امنيتِ ملی، بايد بر امنيت مردم تأكيد شود؛ در استراتژيهاي جديدِ توسعه ی پايدار انساني، دولتها بايد توسعه را براي مردم بخواهند، تا مبادا آن شود كه مردم صرفاً وسيلهای در خدمت توسعه تلقی گردند؛ در این میان باید الگوهایی جدید از اشکالِ مترقی مشارکت میان دولت و بازار که در آن کارآیی بازار و ملاحظات اجتماعی لحاظ شده باشد، برقرار گردد.
حاكميت ملی و جهانی بايد بر محور مردم استوار باشد؛ نه آن كه در حيطهی حاكميتهای ملی محدود گردد و همکاری بین المللی با تمرکز مستقیم بر نیازهای مردم به جای تمایلات دولتها جهتگیری شود.
در دوران حاضر، مشاركت مردم به صورتِ موضوعي محوري در آمده است. امروزه مردم نياز مبرمی را برای مشاركت در رويدادها و فرآيندهايی احساس میكنند كه زندگی و سرنوشت آنان را شكل میدهد. چنانچه اين نياز در چارچوبی ملی و جهانی پرورش يابد میتواند به نيروی حياتی و خلاقيت شگرفی برای ايجاد جوامع نوين و عادلانهتر مبدل شود؛ در غير اين صورت، میتواند منجر به ايجاد خطرهايی از جمله هرج و مرج، خشونتهای قومی و ازهمگسيختگی اجتماعی گردد.
اين خطر هنگامی بروز میكند كه نيازِ مقاومتناپذير به مشاركت با نظامهای نامنعطف برخورد پيدا كند. درست است كه در سه دهه گذشته دستاوردهای قابل ملاحظهای در زمينه توسعه حاصل شده است؛ ولي عدم مشاركت هنوز ادامه دارد. بيش از يك ميليارد نفر هنوز در فقر مطلق به سر میبرند، ۲۰ درصد جمعيت ثروتمندِ جهان، ۱۵۰ برابرِ ۲۰ درصد فقير جهان درآمد دارند. زنان هنوز نصف مردان درآمد دارند و با آن كه نيمی از آراء جامعه را در اختيار دارند حتی برای حفظ ۱۰ درصد ميزان نمايندگی فعلی خود در پارلمانها با اِشكال مواجهاند و فرصتِ روستاييان كشورهای در حال توسعه برای برخورداری از درآمد و خدمات اجتماعی هنوز كمتر از نصف فرصت شهرنشينان است.
بعد از بررسی الگوهای مشاركت و عدم مشاركت در جوامعِ اطراف جهان، در گزارش توسعهی انسانی سال ۱۹۹۳ چنین آمده است: «احتمالاً كمتر از ۱۰ درصد مردم جهان در زندگی سياسی، اقتصادي، اجتماعی و فرهنگیشان به طور كامل مشاركت میكنند».
در گزارش توسعه انسانی ۱۹۹۳، بر توجه خاص به گسترش آزادمنشی و اصل مشاركت مردم تأكيد شده است.
گزارش توسعه انساني ۱۹۹۲: ابعاد جهانی توسعه اين گزارش به بررسی ابعاد جهانی توسعه انسانی میپردازد و با بررسی نابرابریهای موجود بين كشورهای صنعتی و كشورهای روبه توسعه، اين دو گروه از كشورهاي جهان را مورد مقايسه قرار داده است. سهم ثروتمندترين مردم جهان (۲۰ درصد اول) در فعاليتهای اقتصادی جهانی در مقايسه با فقيرترين مردم جهان (۲۰ درصد آخر) در طی سه دهه گذشته گويای شكاف فاجعهآميز رو به تزايد در نابرابریهای اقتصادی جهانی است.
در همین راستا، ضريب جينی (شاخصی اقتصادی برای محاسبهی توزیع ثروت)، يكي از معيارهايي كه نابرابری را مشخص میكند، طي اين دوره تا سطح غير قابل قبولی بالا رفت كه بسيار بيش از ارقام مشابه براي تحليل نابرابری توزيع درآمد در يك كشور منفرد است (از ۰,۶۹به ۰,۸۷ رسیده است ؛در مقياسی كه صفر به معنای برابری مطلق و يك به معنای نابرابری مطلق است).
هدف واقعي توسعه عبارت است از افزايش فرصتهای توسعه براي مردم؛ درآمد، جنبهای از اين فرصتها است؛ اما تنها عامل بهبود موجوديت انسانی محسوب نمیشود، بلكه بهداشت، آموزش، محيط خوب فيزيكی، محيط زيست و آزادی و عوامل ديگر نيز میتوانند از عوامل مهم باشند.
نظرها
نظری وجود ندارد.