ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

مهاجران افغانستانی: قربانیان همیشگی

دولت ایران طی سال‌های قبل از مهاجران به عنوان یک اهرم فشار بر دولت افغانستان بهره برده و حال پس از جنگ سوریه، آنها را به ابزاری برای تهدید «طرف اروپایی» به کار می‌گیرد.

تحریم‌ها و کاهش درآمدهای نفتی دست دولت جمهوری اسلامی برای پیشبرد برخی سیاست‌ها را «باز»تر کرده است. مسئولان ارشد بدون لکنت زبان از ضرورت «بازنگری» و «اصلاح» سیاست‌های یارانه‌ای و نظام تامین اجتماعی سخن می‌گویند. در تازه‌ترین اظهارنظر اما عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران از یک سیاست جدید پرده برداشته؛ «اخراج مهاجران افغانستانی»، آن‌هم پس از پایان حضور نظامی مستقیم ایران در سوریه و افزایش انتقادها از رشد دوباره نرخ بیکاری. اظهاراتی با کارکرد دوگانه در داخل و خارج.

مراسم خاکسپاری علیرضا اکبری، از کشته‌شدگان لشگر فاطمیون در سوریه

عباس عراقچی در یک برنامه تلویزیونی به صراحت گفت که ایران اگر ناچار شود، از افغانستانی‌ها می‌خواهد که کشور را ترک کنند. مهمتر اما بخش دوم اظهارات او بود که گفت: انتخاب اینکه مهاجران با افغانستان باز خواهند گشت یا جای دیگری می‌روند با خودشان است.

معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران اگرچه گفت که «ایران نمی‌خواهد چنین کاری انجام دهد مگر اینکه مجبور شود»، اما در ادامه با لحنی تهدیدآمیز بحران افغانستان را نتیجه دخالت دیگر کشورها دانست که جمهوری اسلامی نباید هزینه آن را بپردازد تا به «طرف اروپایی» پیام بفرستند که در صورت ادامه این روند، ایران دیگر مرزهایش را به روی مهاجرانی که قصد آمدن به اروپا دارند، نمی‌بندد.

پیش از عراقچی، حسن روحانی رئیس دولت جمهوری اسلامی هم در یک برنامه زنده تلویزیونی با صراحت بیشتری در باره «سیل مهاجرانی» که می‌توانست به سمت اروپا روانه شود، اما ایران «نگذاشت» سخن گفته بود. او حتی کشورهای اروپایی را تهدید کرد که ایران می‌تواند مرزهایش را برای قاچاق مواد مخدر هم باز کند، تا از نقشه راه منطبق با آنچه که این سال‌ها رجب طیب اردوغان در ترکیه برای توافق با اروپا در پیش گرفته، رونمایی کند؛ تهدید اروپا به افزایش مهاجران و در نهایت هم دریافت ضمانت کمک مالی.

قربانیان «عمق استراتژیک»

متأخرین‌ترین استفاده ابزاری ایران از مهاجران افغانستانی، جنگ سوریه است. این جنگ  و مداخله نظامی مستقیم جمهوری اسلامی در حمایت از بشار اسد سبب شد تا ایران خلاف سیاست‌های سختگیرانه علیه «اتباع خارجی»،  به ظاهر باردیگر «مهربانی» و «برادری» با «شیعیان افغانستان» را در دستور کار قرار دهد. در این دوره مهاجران ناچار به انتخاب میان اعزام به سوریه و یا «رد مرز» و بازگشت به افغانستان شدند. دولت اردوگاه‌های اسکان مهاجران را گسترش داد و سخت‌گیری‌ها برای دانشجویان و مهاجران – پناهندگان- بیشتر شد. پناهندگان افغانستان ناچار بودند میان اقامت دانشجویی یا پناهندگی یکی را برگزینند.

آمار دقیقی از شمار افغانستانی‌هایی که ایران در قالب «فاطمیون» به سوریه اعزام کرد و در جریان دفاع از رژیم بشار اسد کشته شدند، منتشر نشده است. اما رسانه‌های ایران تا به حال بارها تصاویر خاکسپاری افغانستانی‌های کشته شده در سوریه را منتشر کرده‌اند. تلویزیون ایران هم در برنامه‌های متعدد از «برادران افغان مدافع حریم» «تقدیر» کرده است.

گزارش‌های منتشر شده از خانواده افغانستانی‌های کشته‌شده در جنگ سوریه هم نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی وعده‌هایش مبنی بر صدور کارت اقامت و یا پرداخت هزینه «مدافعان» حرم عملی نشده است. برخی از افغانستانی‌های اعزام شده به سوریه، ناچار به بازگشت به افغانستان شده‌اند اما در این کشور نیز با دیده «دشمن» یا «نفوذی» نگریسته می‌شوند. برخی از آنان حتی روایت کرده‌اند که با ترس از خانه خارج می‌شوند.

تحریف واقعیت

حکومت در حالی افغانستانی‌ها را در قالب «مدافعان حرم» به سوریه فرستاد که رسانه‌های حکومتی و به ظاهر مستقل و «کارشناسان» اقتصادی و «فعالان کارگری» وابسته به حکومت به بهانه افزایش نرخ بیکاری، موج تبلیغی علیه مهاجران افغانستانی راه انداختند.

سعید بیات مدیرکل اتباع خارجی استان تهران ۸ مرداد ۱۳۹۷ پیش از نمایان شدن آثار تحریم‌ها و هنگامی که مقامات ارشد دولتی اقدامات امریکا را «بی‌اثر» می‌خواندند، حضور «اتباع کشور افغانستان» را هزینه‌بر خواند و گفت: «این جمعیت هزینه گزافی را بر سیستم اقتصادی و مدیریتی کشور تحمیل می‌کند؛ زیرا این جمعیت از همه سرانه‌ها و خدمات مربوط به اتباع ایرانی مانند سرانه‌های خدمات بهداشتی، انرژی، سیستم حمل‌ و نقل، آموزش‌ و پرورش و... به ‌صورت رایگان و برابر با اتباع ایرانی استفاده می‌کنند. ضرورت دارد بعد از گذشت چهار دهه از حضور اتباع افغانی در ایران و تحمیل هزینه‌های سنگین اقتصادی، سیاست و تدابیر مدونی برای نحوه و شکل حضور و سکونت آنان اتخاذ گردد. مهمترین و ضروری ‌ترین اقدام ما با توجه به شرایط کشور، جلوگیری از اشغال فرصت‌های شغلی توسط اتباع به ‌صورت غیرقانونی و غیرمجاز است؛ لازم است بر اساس مواد مرتبط قانون کار، دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌های موجود با کارفرمایانی که به ‌صورت غیرقانونی اتباع را به کار می‌گیرند برخورد قانونی شود.».

علی اصلانی عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار، از تشکل‌های اقماری خانه کارگر، ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ گفت: « در کشورهای دیگر مهاجرین نمی‌توانند مادام العمر بمانند ولی قوانین ما به قدری سهل و آسان است که اتباع بیگانه به راحتی وارد کشور می‌شوند، ‌تشکیل خانواده می‌دهند و بعد فرصتهای شغلی جوانان ما را اشغال و پول خالص ایران را وارد کشورشان می‌کنند به همین دلیل برای جلوگیری از ازدیاد مهاجرین در کشور باید ساماندهی اتباع خارجی با جدیت و نظارت شدیدتر دنبال شود».

خانه کارگر البته که چهار سال قبل مراسم  دولتی روز جهانی کارگر را هم به صحنه‌ای برای بیان خواست اخراج کارگران افغانستانی تبدیل کرد. در این مراسم که هر ساله با سخنرانی اعضای حزب اسلامی کار و شوراهای اسلامی کار برگزار می‌شود، حاضران پلاکاردهایی در دست داشتند که بر آن نوشته شده بود؛ »کارفرما حیا کن/ افغانی را رها کن»

پیش از تمامی این اظهارنظرها  اما خبرگزاری دولتی دانشجویان ایران (ایسنا)، وابسته به جهاددانشگاهی، ۲۵ فروردین ۱۳۹۲ شمار فرصت‌های شغلی ایجاد شده توسط «اتباع خارجی» را بیش از دو میلیون شغل گزارش و به مسئولان دولتی و انتظامی توصیه کرد؛ راه بومی کردن نیروی کار و اشتغال را در پیش بگیرند. رویکردی که برای مدتی در بسیاری از خبرگزاری‌های رسمی دنبال شد و «کارشناسان» اقتصادی و اعضای خانه کاگر، تشکل وابسته به دولت، در اظهارنظرهای متعدد، مهاجران را عامل افزایش نرخ بیکاری «جوانان» دانستند.

 هراس از خروج کارگران ارزان

تبلیغ علیه اشتغال افغانستانی‌ها، و حتی نسل دوم و سوم آنان که در ایران متولد یا بزرگ شدند، در حالی صورت می‌گیرد که به روایت همین گروه مخالفان اشتغال، کارفرمایان به دلیل دستمزد پائین، فرار از پرداخت بیمه و قراردادهای رسمی کارگران افغانستانی را به کار می‌گیرند؛ آنهم در مشاغلی که کارگران ایرانی حاضر به پذیرش آن نیستند.

وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایران هم در سال‌های اخیر اشتغال افغانستانی‌ها را تنها به گروه مشاغل خاص و سخت محدود کرده است. شمار زیادی از آنان کارگران ساختمانی و یا چاه‌کن بدون بیمه هستند که در حوادث کار آسیب می‌بینند.

سعید لیلاز عضو حزب کارگزاران سازندگی که حامی سیاست‌های آزادسازی قیمت‌ها و لیبرالی دولت روحانی نیز هست، به تازگی به این نکته اذعان کرده که خروج افغانستانی‌ها هزینه تولید در ایران را افزایش خواهد داد.

روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران هم ۱۱ شهریور ۱۳۹۷ همزمان با افزایش نرخ دلار، به نقل از کارفرمایان، خروج کارگران افغانستانی را سبب بالا رفتن هزینه تولید دانست. به عنوان نمونه یکی از کارفرمایان به گزارشگر روزنامه ایران گفت؛ «هر دو کارگر افغان را که از دست بدهیم به جایش باید ۴ کارگر ایرانی استخدام کنیم».

یکی دیگر از کارفرمایان هم گفت: «ما قطعاً در آینده با بحران کارگر روبه‌رو می‌شویم، چون کارگران ایرانی به سختی به کار‌های سخت تن می‌دهند و بیشتر علاقه‌مند به مونتاژکاری و پشت میزنشینی هستند. آبکاری، یکی از کار‌های سخت است و ۷۰ تا ۸۰ درصد کارگاه‌های آبکاری با کارگران افغان می‌چرخد. کار سخت و ساعت کاری طولانی‌اش کمتر کارگران ایرانی را جذب می‌کند. کارگران ایرانی در این کار‌ها تعهد کاری‌شان به اندازه کارگران افغان نیست.»

افسانه تحصیل رایگان

معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران مدعی است که ایران سالانه میلیون‌ها دلار برای تحصیل رایگان مهاجران افغانستانی هزینه می‌کند. برای راست‌آزمایی اظهارات عراقچی کافی است به تابستان سال گذشته بازگردیم؛ هنگامی که سقوط ریال و افزایش نرخ ارز، پرداخت شهریه را برای دانشجویان افغانستانی ناممکن و آنها را به انصراف از تحصیل ناچار کرد. [نگاه کنید به اینجا]

بصیره اختر یک‌تنه به برگزاری نمایشگاه کتاب ایران در افغانستان اعتراض کرد. ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷

بهرام صلواتی، عضو هیات علمی موسسه مطالعات جمعیتی وزارت علوم ایران ۱۹ شهریور اعلام کرد؛ ۹۰ درصد دانشجویان افغانستانی در ایران به دلیل افزایش نرخ ارز از ادامه تحصیل انصراف داده‌اند. شمار دانشجویان افغانستانی در ایران ۱۲ هزار تا ۱۷ هزار تن گزارش شده است که حدود نیم درصد مجموع افغانستانی‌های ساکن در ایران را هم شامل نمی‌شود.

در باره دانش‌آموزان افغانستانی ساکن در ایران هم وضعیت تفاوت زیادی ندارد؛ شمار زیادی از آنها به دلیل نداشتن کارت اقامت و یا اوراق هویتی در مدارس ثبت‌نام نمی‌شوند. طی سال‌های گذشته در برخی از استان‌های ایران اعتراض‌های هدایت شده‌ای علیه ثبت‌نام دانش‌آموزان افغانستانی صورت گرفته است؛ از جمله در یزد. وزیر آموزش و پرورش ایران تابستان سال گذشته مدعی شد که ستاد ویژه‌ای برای ثبت‌نام کودکان افغانستانی تشکیل شده است. به‌رغم تبلیغ گسترده رسانه‌ها در این باره، در واقعیت اما بسیاری از کودکان به بهانه «نداشتن مدرک»، «قبول نداشتن کارنامه ان جی او» و یا الزام به پرداخت شهریه و کمک به مدرسه در مدارس پذیرفته نشدند. آموزش و پرورش صدور کارت حمایت تحصیلی را  مشروط به حضور در ایران، شرکت در سرشماری سال گذشته و تحصیل در سال گذشته کرد. بر این اساس هر کودک افغانستانی باید یک‌سال در ایران سکونت داشته باشد تا کارت حمایت تحصیلی را دریافت کند. در واقع در طرحی که تحت عنوان «ثبت‌نام فراگیر» در رسانه‌ها ایران تبلیغ شد، تنها اتباع «دارای برگ حمایت تحصیلی از سال گذشته» یا «دارای مدارک نامعتبر صادره از ایران» را شامل می‌شود. [نگاه کنید به اینجا   و اینجا]

تحریم و افتادن ماسک مهربانی

طرف سخن مسئولان جمهوری اسلامی به ظاهر «طرف اروپایی» است که پای تعهداتش برای برجام و «ساز و کار مالی ویژه» نبوده و نمی‌تواند مانع فشار ترامپ به ایران شود. واقعیت تحریم‌ها را نمی‌توان انکار کرد، حتی کوتاهی اروپا در تعهداتی که به ایران داده بود، اما رفتار جمهوری اسلامی با مهاجران افغانستان محدود به روزهای پس از تحریم نیست. ایران پیش از این هم در جریان اختلاف تهران و کابل بر سر رود هیرمند، مهاجران افغانستانی را به عنوان «اهرم فشار» به کار گرفت و حکومت افغانستان را به «اخراج میلیون‌ها مهاجر» تهدید کرد.

حال نیز تحریم‌ها بهانه‌ای تازه به دست جمهوری اسلامی داده تا فشار بر افغانستانی‌ها را افزایش دهد؛ فشاری که البته پیش از تحریم‌ها نیز جاری بود و به اخراج ۷۴۰ هزار افغانستانی – به روایت معاون سیاسی و امنیتی وزیر کشور- انجامیده است.

در جریان این تهدید آنچه که شاید تا به حال پنهان مانده بود؛ توافق ایران و اروپا برای کنترل مرزها و جلوگیری از «سیل مهاجران» به ترکیه و بعد از آن اروپا است. این سیاست اعلام نشده را می‌توان در اعتراضات مهاجران افغانستانی به سخنان عراقچی‌هم دید؛ آنگونه که شمار زیادی از افغانستانی‌ها، آنهایی که تجربه زیسته در ایران داشتند و یا هنوز در ایران هستند، در واکنش به اظهارات عراقچی در شبکه‌های مجازی از ایران خواستند؛ «مرزها را بازکند» تا به هرکجا که دلشان می‌خواهد بروند.

آنها از تجربه و رنج‌هایشان در مدارس زیرزمینی، شهریه سنگینی که برای مدارس و دانشگاه باید می‌پرداختند، هزینه تمدید کارت اقامت و محرومیت‌های اجباری و تحمیلی این سال‌ها نوشتند و برخی نیز از زیست در اردوگاه تا تصویر دقیقتری از ادعای معاون سیاسی وزیر امورخارجه که مدعی هزینه دولت برای مهاجران افغانستانی شد، ارائه دهند و همانطور سیمای یک زندان بزرگ از ایران که در آن گرفتار شده‌اند را به تصویر بکشند.

حال به بهانه تحریم‌ها دولت ایران به ماسک  را از صورت برداشته و تمام آنچه که در جریان جنگ سوریه و سال‌های گذشته در همبستگی و همراهی با «برادران و خواهران افغان» به نمایش گذاشته بود را کنار گذاشته و با لحنی تهدیدآمیز هم «طرف اروپایی» را به گسیل دادن «سیل مهاجران» تهدید می‌کند و هم مهاجران افغانستانی را به سخت‌گیری بیشتر و «رد مرز». موضعی که در افغانستان هم واکنش تند مسئولان دولتی را به دنبال داشت. همان مسئولانی که دو سال قبل پس از سختگیری ایران بر افغانستانی‌ها به تهران سفر کردند و از اردوگاه‌های اسکان اجباری دیدن کردند، بدون آنکه نتیجه‌ای برای سه میلیون مهاجر داشته باشد.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.