کمپین خط سرخ من در پیوند با صلح؛ امیدی در ناامیدی زنان
زنان افغانستان کمپین گستردهای را برای حفظ جایگاه سیاسی، اجتماعی و حقوقی شان به راه انداختهاند. کمپینی زیر نام «خط سرخ من». در این کارزار، ارزشهای مهم مربوط به زنان در کشور برجسته شده است.
صلح آرزوی دیرینه هر افغان است. پدیدهای که سالهاست راه گم شدهاش را برای ثبات در افغانستان باز نیافته است. اکنون صلح با طالبان، برای واشنگتن هم مهمتر شده است. آمریکا تنها در کمتر از یک سال، شش مرتبه گفتوگوهای رودرو اما پشت درهای بسته با طالبان داشته. گفتوگوهایی که هر بار پایانش با پیامهای گنگ، بر نگرانیها در میان مردمان کشور افزوده است.
نگرانیها اما در میان زنان بیشتر است. بیقراریها از این روست که دست آوردها و ارزشهای زنان در ۱۸ سال پسین، به فنا نروند. اکنون، زنان کمپین گستردهای را برای حفظ جایگاه سیاسی، اجتماعی و حقوقی شان به راه انداختهاند. کمپینی زیر نام «خط سرخ من». در این کارزار، ارزشهای مهم مربوط به زنان در کشور برجسته شده است. کارزاری با سهم گسترده زنان.
تا چند روز دیگر، گفتوگوها میان نمایندگان حکومت، سیاستگران مطرح افغانستان و نمایندگان طالبان، پیش از دور بعدی گفتوگوهای واشنگتن با هیئت طالبان از سرگرفته خواهد شد. زنان اما، میخواهند نقش برجستهای در این گفتوگوها داشته باشند تا درباره آینده و سرنوشتشان، مستقیم با طالبان به رایزنی بنشینند. عدم حضور زنان، گفتگوهای آمریکا را با طالبان، زیر پرسش میبرد.
یکی از این زنان، لیلا فروغ محمدی، فعال سیاسی و حقوق زنان است. کسی که بیش از یک دهه است برای تامین حقوق زنان و جایگاه سیاسی و اجتماعی آنان به میدان مبارزه رفته است. فروغ، در گفتوگویی با زمانه پذیرفته شدن قانون اساسی افغانستان را از سوی طالبان خط سرخ خودش میداند.
لیلا فروغ محمدی، فعال سیاسی افغان میگوید:
«قانون اساسی افغانستان، خط سرخ من است. در قانون اساسی کشور، همه چیز روشن شده است. حقوق بشر، آزادی بیان، دموکراسی، آزادی زنان، نقش زنان در اجمتاع و حقوق زنان، از مواردی هستند که از سوی طالبان باید پذیرفته شود اما، موضعگیری آنان در این موارد گنگ است.»
لیلا فروغ، در ایران زاده شده است و ۱۷ سال میشود که به افغانستان برگشته است. او درد مهاجرت و خشونتها را نیز به تلخی چشیده و در هر وضعیتی، آستین عدالت خواهی برزده است. این عدالت خواهیها قربانیهایی نیز از او گرفتهاند. او نزدیکترین همراهانش را در این راه از دست داده است. نزدیک به چهارسال پیش، در حمله داعش بر جنبش روشنایی در کابل، دهها همراهش کشته و زخمی شدند. سال گذشته هجری خورشیدی نیز، در یک حمله انتحاری دیگر در کابل بر اعتراضکنندگان نجات غزنی از سقوط به دست طالبان، چندین تن از همراهان نزدیکش کشته و زخمی شدند.
با این حساب، فروغ به خوبی ارزش طعم شیرین صلح و تلخی ادامه خشونتها را در کشور میداند. او نگران به معامله گرفته شدن قربانیها و ارزشهای مردمان افغانستان به ویژه زنان، در گفتوگوهای صلح آمریکا با گروه طالبان است. معاملههایی که نه تنها به تامین صلح پایدار در کشور کمک نخواهد کرد؛ بلکه پیامدهای ناگواری نیز به همراه خواهد داشت. لیلا فروغ، نگران آن روزگار سیاهی است که اگر طالبان دوباره سر قدرت شوند، با قوانین سختگیرانه خودشان حکمرانی کنند.
لیلا فروغ محمدی میگوید:
«طالبان از شریعت و دین اسلام، تفسیر درستی ندارند. تفسیری که قانون اساسی افغانستان نسبت به شرعیت و دین اسلام دارد با تفسیر طالبان، از زمین تا آسمان در تفاوت است. خط سرخ من، تفسیر واقعی از اسلام است نه اسلامی که طالبان، تندروانه و افراطی به میل خودشان تفسیرکردهاند.»
زنان در این کمپین، تنها نماندهاند. مردان زیادی نیز، از چهرههای تاثیرگذار سیاسی، اجتماعی، نویسندگان، شاعران و هنرمندان، وارد این کارزار شده اند. کارزاری برای حفظ ارزشها، دستآوردهای سالهای پسین و پایداری یک نظام مردم سالار و همه شمول، در کشور جنگ زده افغانستان. احمد ناصرسرمست، از چهرههای مطرح هنری افغانستان نیز، یکی از این مردان است. کسی که در دوره پسا طالبان، برای درخشش موسیقی افغانستان کارهای بسیاری کرده است.
احمد سرمست، از چهرههایی است که همواره فعالیتهایش با خشم طالبان روبهرو شده است. سرمست، طعم تلخ حملههای انتحاری طالبان را نیز چشیده است. تقریبآ چهار و نیم سال پیش، در یک حمله انتحاری طالبان بر مرکز فرهنگی فرانسه در کابل، در جریان یک نمایش به نام «تپش قلب؛ سکوت پس از انفجار» زخمی شد. حال، با گرم گرفتن گفتوگوهای صلح با طالبان، نگران آینده موسیقی افغانستان است.
خط سرخ احمد ناصرسرمست در گفتوگوهای صلح، پایداری و احترام به موسیقی افغانستان است.
«نمیخواهم که در پروسه صلح یا به نام صلح، یکبار دیگر سازهای موسیقی را در درختها به دار آویزان یبینم. برای من حقوق موسیقی مردم افغانستان، خط سرخ و خط اساسی است...»
در زمان رژیم طالبان در افغانستان، نه از موسیقی خبری بود و نه از هنرمندان. طالبان شنیدن موسیقی را جرم اعلام کرده بودند و عاملان آن را نیز، در محضر عام مجازات میکردند. آلات موسیقی و نوارهای موسیقی را میشکستند و چون اجساد آدمها، به دار آویزان میکردند.
طالبان، هنوز دست از کارهای اینچنین در برابر مردم برنداشتهاند. در اوضاعی که مردمان افغانستان از گروه طالبان خواستار رعایت شدن حقوق و آزادیهای مردم هستند؛ طالبان هنوز هم قوانین خودساخته و سختگیرانهاش را عملی میسازد. چیزی که بر ناامیدیهای شهروندان کشور افزوده است.
همین چند روز پیش، طالبان در نورستان، دو زن را در محضر عام در میان گروهی از مردان و کودکان تازیانه زدند. این دو زن، به علت این که در یک محفل عروسی شرکت کرده بودند و در آن جا رقصیده بودند؛ در یک دادگاه صحرایی، مجازات شدند. پیشتر از آن تفنگداران طالب، یک دختر و پسر را در شمال کشور، به اتهام داشتن روابط در محضر عام و در دادگاه صحرایی مجازات کردند. واقعهای که واکنشهای زیادی را در میان مردمان افغانستان به ویژه در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. چند روز پیش هم یک ویدیو در رسانههای اجتماعی دست به دست میشد که نشان میداد طالبان، یک زن را در یک دادگاه صحرایی در برابر چشمان همگان تیرباران میکنند. جایی که این رویداد رخ داده است، مشخص نشده است. به تازگی هم، طالبان یک مرد جوان را در بخشی از افغانستان سر بریدهاند. این رفتارها مردم به ویژه زنان را در افغانستان، ناامید از صلح با طالبان کرده است.
سهیلا سما، فعال جامعه مدنی در افغانستان، به زمانه میگوید نگران آن است که طالبان به مانند سالهای قبل و چون زمان حاکمیت این گروه در کشور، قوانین سختگیرانهشان را به دست یک طالب و با یک تازیانه در شهرها و خیابانهای کابل اجرایی بسازند. بانو سما، بر تضمین بر حفظ حقوق و آزادیهای مردمان افغانستان به ویژه زنان از سوی طالبان در گفتوگوهای صلح، تاکید میورزد.
سهیلا سما، فعال جامعه مدنی در افغانستان میگوید:
«خظ سرخ من، رعایت آزادی کامل و حقوق اساسی زنان است. در دوردستهای افغانستان و در بخشهایی که زیر حاکمیت طالبان است، زنان از هیچ حقوقی برخوردار نیستند. زنان، حتی نمیتوانند از نخستین حقشان که آموزش است، برخوردارشوند. من نگران این هستم که سرنوشتمان به آدمهایی سپرده شود که مردم را چون برده نگه بدارند.»
نظرها
نظری وجود ندارد.