ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

هند بسیار خطرناک‌تر از ۱۰ سال پیش است

ارونداتی روی، نویسنده و منتقد سیاسی هندی از دو هیولایی می‌گوید که به جان مردم هند افتاده‌: ‌ بنیادگرایی اقتصادیِ نئولیبرال و بنیادگرایی هیندوتوا یا همان ملی‌گرایی شووینیستی هندو.

رمان‌نویس‌ها از جمله بهترین شاهدان تغییر به وجود آمده در جامعه‌اند؛ به ویژه اگر همچون ارونداتی روی، منتقد و فعال سیاسی هم باشند.

در یک دهه گذشته چه اتفاقی در جامعه هند افتاده است؟ ارونداتی روی، نویسنده «خدای چیزهای کوچک» و «وزارت والاترین سعارت» در دهلی نو و در مصاحبه با دومینیک مولر به این پرسش پاسخ می‌دهد.

یک هوادار حزب حاکم حزب بهاراتیا جاناتا با ماسک و ژست رهبرش ناراندرا مودی

▪️ در رمان آخرتان، وزارت والاترین سعادت، نخست‌وزیران سابق هند را به سخره گرفته‌اید؛ مانموهان سینگ را این طور توصیف کرده‌اید: «خرگوشی با دستاری به سر»؛ و در مورد ناراندرا مودی از دور سینه ۱,۴۲ متری‌اش نوشته‌اید که او تقریباً در تمام سخنرانی‌هایش در طول کارزار انتخاباتی گذشته به آن به عنوان تجسم مردانگی و قدرت‌ ارجاع داد و اشاره کرد. آیا هنوز هم می‌توانید به رهبران سیاسی هند بخندید؟

سوزانا ارونداتی روی (Arundhati Roy)، متولد ۱۹۶۱، نویسنده و فعال سیاسی هندی، رمان معروف او: خدای چیزهای کوچک (۱۹۹۷)
ارونداتی روی (Arundhati Roy)، متولد ۱۹۶۱، نویسنده و فعال سیاسی هندی، رمان معروف او: خدای چیزهای کوچک (۱۹۹۷)

ارونداتی روی: شخصیت‌های یک رمان فقط شخصیت‌های یک رمان‌اند، و بنابراین بیشتر ساختگی و ترکیبی ‎‌اند. و البته باید توجه داشت، خنده در ادبیات و زندگی ربطی به خوشحالی و بی‌غمی آدم ندارد. در واقع، یکی از بهترین چیزهایی که در حال حاضر در هند دارد رخ می‌دهد این است که برخورد آدم‌ها با فاشیست‌ها، مودی و تمام رویدادهای اسفناک فعلی این کشور همراه با طنز و شوخ‌طبعی است. این به خوبی نشان می‌دهد که مردم نمی‌خواهند قدرت و اقتدار قدرتمندان را بپذیرند. چنین حس شوخ‌طبعی‌ای هیچ ربطی به جدی نگرفتن وضعیت ندارد. خنده می‌تواند بسیار سیاسی باشد.

▪️بسیاری از نویسندگان هندی ترجیح می‌دهند در آمریکا یا بریتانیا زندگی کنند، اما شما ده‌ها سال در دهلی زندگی کردید. با این وجود، رمان آخرتان را در نوعی تبعید موقتی در لندن به اتمام رساندید. چرا؟

روی: بله، درست است. دچار یک وحشت آنی و زودگذر شدم، اما ۱۰ روز بعد برگشتم، چون نمی‌توانستم کسی باشم که کشورش را ترک کرده‌ است. حملات گسترده‌ای نسبت به دانشجویان، استادان، دانشگاه‌ها و کل برنامه‌های تحصیلی صورت گرفته بود. در آن مقطع، دانشگاه‌ها یکی پس از دیگری مورد حمله قرار داشتند. به رهبران جنبش‌های دانشجویی حمله می‌شد و آنها را به زندان می‌انداختند. آنها در دادگاه‌ها حسابی کتک می‌خوردند. بعد، در یکی از شبکه‌های مزخرف تلویزیونی که در آن زمان محبوب بود، مجری برنامه گفت که می‌دانید، بسیار خوب، اینها دانشجو هستند و مسئول تمام این اتفاقات ناگوار، اما چه کسی الهام‌بخش آنها بوده است؟ چه کسی در مورد ماجرای سد‌ها نوشته است، چه کسی در مورد حمله به پارلمان نوشته است، چه کسی از آزمایش‌های هسته‌ای انتقاد کرده است، چه کسی در مورد کشمیر نوشته است؟ همه‌اش کار این زن است. چرا او پشت میله‌ها نیست؟ حس کردم دارند من را وجه‌المصالحه قرار می‌دهند. کمابیش ماجرا این بود. و البته قبلاً هم برایم اتفاق افتاده بود و از آن زمان به بعد هم چنین اتفاقاتی برایم رخ داده است، اما در آن مقطع عملاً چند هفته مانده بود که این رمانی را تمام کنم که ۱۰ سال روی آن کار کرده بودم، و در وضعیت بسیار آسیب‌پذیری به سر می‌بردم. نمی‌خواستم طوری بشود که تنوانم آن را تمام کنم. خوب، کنترل اعصابم را از دست دادم و کشور را ترک کردم. اما خیلی احساس فلاکت و تنهایی کردم و مجبور شدم برگردم.

▪️شما مدت‌هاست که بر هم‌جوشی و درآمیختگی سیاست‌های نئولیبرالی و سیاست‌های دست‌راستی افراطی در کشورتان تأکید می‌کنید. این پدیده منحصر به هند نیست. اما در آنجا بسیار شدید به نظر می‌رسد. چطور کار به اینجا رسید؟

روی: من تقریباً بیست سال است که در مورد این موضوع می‌نویسم. دولت کنگره طی دهه‌های ۸۰ و ۹۰ دو قفل را باز کرد: یکی قفل مسجد بابری، مسجدی در شهری آیودیا که برخی ادعا می‌کنند محل تولدِ خدای هندو، راما، است؛ و دیگری قفل اقتصاد بازار آزاد را. باز کردنِ این دو قفل، دو هیولا یا دو نوع تمامیت‌خواهی را رها کرد و به جان هندوستان انداخت: یکی بنیادگراییِ اقتصادیِ نئولیبرالِ مبتنی‌بر بازار آزاد و دیگری هیندوتوا یا همان ملی‌گرایی شووینیستی هندو. این دو قسم بینیادگرایی دوشادوش یکدیگر به رقص درآمده‌اند، و با آنکه گاهی به نظر می‌رسد متعارض باشند (یکی قرون وسطایی و دیگری مدرن) اما درواقع عاشق و دلباخته هم ‌اند.

▪️در جریان آخرین کشتار بزرگ در گجرات در سال ۲۰۰۲، نخست‌وزیر فعلی هند، ناراندرا مودی، سروزیر این ایالت بود. بیش از ۱۰۰۰ نفر که بیشتر آنها مسلمان بودند کشته شدند. هنوز بسیاری از فعالان حقوق بشر، وکلا و روزنامه‌نگاران مودی را متهم می‌دانند که اجازه این کار را داده و متعاقباً این حمام خون را توجیه کرده است. چطور است که شرکت‌های بزرگ هندی و بین‌الملی نظیر آمبانی، تاتا، میتال، آدانی و حتی گولدمن ساکس از کارزار انتخاباتی او حمایت می‌کنند؟

روی: این سیاست‌های اقتصادی جدید به مردی قدرتمند نیاز داشتند، آنها برای آواره و خانه‌به‌دوش کردنِ مردم، تصاحب زمین‌ها، تغییر قوانین کار و غیره به بی‌رحمی و شقاوت نیاز داشتند. وقتی مودی در سال ۲۰۱۴ کارزارش برای مقام نخست‌وزیری را آغاز کرد، ردای زعفرانی‌رنگش (نماد فرقه هیندوتوا) را از تن به در آورد و جامه تجارت بر تن کرد. و متأسفانه حتی بسیاری از روشنفکران لیبرال رسیدن او به مقام نخست‌وزیری را جشن گرفتند، به‌نحوی که به نظر من خجالت‌آور بود. سعی کردند کشتار گجرات را از حافظه‌ها پاک کرده و وانمود کنند که هیندوتوا، دستورکار دست‌راستی هندوئیت، چیزی متعلق به گذشته است.

▪️حزب بهاراتیا جاناتا بال سیاسی‌جریان بسیار بزرگ‌تری است. پس‌زمینه ایدئولوژیک این حزب چیست؟

روی: قدرت در هند در دست حزب بهاراتیا جاناتا نیست، بلکه از آن سازمان راشتریا سوایامسواک سنگ (آراس اس) است که در سال ۱۹۲۵ و در راستای خط مشی پیراهن سیاهان موسلینی تأسیس شد. آنها آشکارا در مورد رسمی کردنِ دین هندو در هند صحبت می‌کند و همواره گفته‌اند که قانون اساسی باید تغییر کند. مودی و تقریباً همه وزرا و نمایندگان حزب بی‌جی‌پی عضو این سازمان‌اند. این آر اس اس است که قدرت واقعی را در اختیار دارد و در تمامی نهادها، اعم از دادگاه‌ها، دانشگاه‌ها، ارتش یا سرویس‌های اطلاعاتی نفوذ کرده است.

▪️اسلام‌هراسی یکی از ارکان محوری ایدئولوژی هیندوتوا است. غیر از اعمال خشونت علیه اقلیت‌ها، این مسئله چه تأثیری بر زیست ۱۵۰ میلیون مسلمان ساکن هند دارد؟ آیا سازمان‌های وابسته به مسلمانان علناً نسبت به تبعیض و سیاست‌های حکومت با صدای بلند اعتراض می‌کنند؟

روی: آنها سازماندهی خوبی دارند. اما می‌ترسند. به‌محض اینکه علناً صدای انتقادشان را بلند کنند، حتی بیش از گذشته منزوی خواهند شد. چون مردم خواهد گفت که اوه، نگاه‌کنید، آنها سازماندهی دارند، خطرناک‌اند. فضایی که در آن حرکت می‌کنند محدود و مملو از ترس و وحشت است. واقعاً، اوضاع شبیه اوضاع آلمان پیش از قدرت‌گرفتنِ نازی‌هاست. غیرممکن بود که یهودی‌ها بتوانند در خیابان راهپیمایی کنند. و این کار هیچ کمکی هم به حالشان نمی‌کرد. این محدودیت‌ها در کارزار انتخاباتی کنونی نیز بازتاب یافته است: حزب کنگره در مورد مسلمانان صحبت نمی‌کند. چون می‌داند که فوراً آن را یک «حزب مسلمان» خواهند خواند. بنابراین حزب کنگره باید نشان دهد که به همان اندازه یک حزب «هندو» است.

▪️تقش جامعه جهانی را چطور توصیف می‌کنید؟

روی: آمریکا پس از کشتار گجرات ویزای مودی را رد کرد. اما از زمانی که نخست‌وزیر شده است، مودی چندین بار به آنجا سفر کرده و تمامی رئیس‌جمهورهای ایالت متحده را در آغوش کشیده است. غرب فرصت‌طلب است. هند بازار بسیار بزرگی است و بنابراین باید همچون یک فرصت سرمایه‌گذاریِ فوق‌العاده‌ معرفی شود. بنابراین جنایت‌های مودی به‌نحوی رفع‌ورجوع می‌شود. اخلاقیات مانند کتاب آشپزی است. همه چیز بستگی دارد به مواد و ترکیبات دردسترس و هواوهوس‌های بازار سهام.

▪️آخرین باری که ما با هم ملاقات کردیم در سال ۲۰۰۹ و اندکی پیش از انتخابات سراسری آن دوره بود. نظرتان در مورد نتیجه انتخابات اخیر مجلس عوام چیست؟

روی: ‌هند امروز جای متفاوتی است؛ ‌خیلی از ۱۰ سال پیش خطرناک‌تر شده است. و این به خاطر میزان تنفری است که روی هم انباشته شده، به خاطر دروغ‌ها، پیام‌های دروغین، و برنامه‌های متغیر. نمی‌توان به یک‌باره تمامی این‌ها را محو و ناپدید کرد. آنها، علیرغم آنچه در انتخابات روی می‌دهد، درجای خود باقی‌اند و در انتظار جرقه‌ای هستند تا منفجر شوند.

منبع: قنطره

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.