اصرار ایران و آمریکا بر سیاست تقابل: «چه کسی اول پلک میزند؟»
بازتاب تنش ایران و آمریکا در رسانههای جهان
تحلیلگران در رسانههای جهان درباره تنش ایران و آمریکا چه مینویسند؟ نگاهی به خلاصه برخی از آخرین تحلیلها.
تنشها میان ایران و آمریکا، بهویژه پس از آنکه از حمله برنامهریزیشدهای به ایران سخن رفت که در آخرین دقیقهها تعلیق شد، بازتاب زیادی در رسانههای بینالمللی داشته است. تحلیلگران در یادداشتهایی در روزنامهها و وبسایتهای خبری گوناگون به این موضوع پرداختهاند.
در زیر نگاهی میاندازیم به مهمترین بخشهای شماری از این یادداشتها.
▪️جان بولتون به برایتبارت: آمریکا شاید معافیتهای باقیمانده تحریمهای نفتی را لغو کند
جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در گفتوگو با وبسایت راست افراطی «برایتبارت» از احتمال لغو معافیتهای نفتی باقیمانده تحریمهای نفتی ایران خبر داد؛ واکنشی به کاهش تدریجی تعهدات برجامی از سوی تهران.
بولتون به برایتبارت گفته است که مقاله مایکل دوران، مدیر ارشد شورای امنیت ملی دوران بوش در والاستریت ژورنال که دوم ژوئیه منتشر شد، با تحلیل دولت ترامپ سازگار است. دوران در این مقاله گفته بود که هدف علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی از سرعتبخشیدن به برنامه هستهای فشار بر اروپا برای دریافت معافیت از تحریمهای نفتی است. به گفته این تحلیلگر امنیتی محافظهکار، آمریکا پس از خروج از برجام در پاسخ به لابی اروپا هفت معافیت نفتی صادر کرد. از این هفت معافیت، دو معافیت تا کنون لغو شده است. دوران استدلال کرده بود که این معافیتها جمهوری اسلامی را قادر ساخته است که برنامه هستهای و تأسیسات مربوط به آن را حفظ کند.
بولتون با تأیید این تحلیل به برایتبارت گفت: «در اصل هفت معافیت [از تحریمهای] هستهای وجود داشت. در آخرین دور تمدیدها، این معافیتها به پنج مورد کاهش یافت. با توجه به اقدامات ایران برای تخطی از محدودیتهای کلیدی در برجام، ما در حال بررسی بسیار جدی پنج معافیت باقیمانده هستیم.»
بولتون با اشاره به نامه اوباما به خامنهای (۲۰۱۴) که از به رسمیت شناختن حق ایران در غنیسازی صلحآمیز اورانیوم سخن گفته بود، سیاست دولت ترامپ را مخالفت با هر گونه غنیسازی خواند.
به باور مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ، پناهبردن ایران به «سیاست بازی با آتش» نشانه موفقیت کارزار «فشار حداکثری» واشنگتن علیه تهران است.
او به اروپا نیز هشدار داد که موضع آنها در قبال ایران در هفتههای آینده غیرقابل دفاع خواهد شد.
▪️زیر فشار تحریمها، ایران از صبر به تقابل روی میآورد ــ سون انگل راسموسن
سون انگل راسموسن، نویسنده «وال استریت ژورنال» مقالهاش را با اشاره به غافلگیرشدن رهبران جمهوری اسلامی آغاز میکند: «تحریمهای شدید ایالات متحده بیش از آنچه رهبران ایران انتظار داشتند، تنبیهگر بودند و تهران را واداشتند که به لحاظ نظامی واکنش نشان دهد و از محدودیتهایی که بر برنامه هستهاش پذیرفته بود، تخطی کند.»
او به نقل از مقامهای پیشین جمهوری اسلامی و تحلیلگران ایرانی مینویسد که رویکرد تقابلی تهران برای افزایش هزینههای «کارزار حداکثری» ایالات متحده است و واداشتن دولتهای غربی به ارائه مشوقها و کمکهای اقتصادی.
سیاست بازی با آتش ایران ــ ترکیبی که این روزها در اکثر نشریات غربی در اشاره به سیاست ایران به کار میرود ــ به باور راسموسن ترامپ را با «پرسشهای دشوار صلح و جنگ» در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال آبنده مواجه خواهد کرد.
او اشاره میکند که جمهوری اسلامی تخطی از محدودیتهای برجام را سازگار با این توافق میداند و به محض برآوردهشدن مطالباتش، به اجرای تعهدات اصلی باز میگردد.
یک مقام ایرانی پیشین در وزارت نفت به نویسنده گفته است که صادرات نفت ایران اکنون به تنها ۲۳۰ هزار بشکه در روز رسیده است؛ کاهشی قابل توجه از سطح صادرات ۲,۵ میلیون بشکه در مه ۲۰۱۸. پیش از این مقامهای ایرانی میگفتند که میتوانند سطح صادرات را حول و حوش ۸۰۰ هزار بشکه در روز نگه دارند؛ کاری که در اوج تحریمهای اوباما کرده بودند. به گفته رحیم زارع، یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی ایران نیز فرض دولت جمهوری اسلامی هنگام تنظیم بودجه در سال گذشته نیز ۱,۵ میلیون بشکه در روز صادرات نفتی بود. محدودیت تواناییهای ایران برای قاچاق نفت و فروش آن نیز در توقف نفتکش اخیر در جبلالطارق به نمایش گذاشته شد.
به باور تحلیلگران، محاسبه ایران به خاطر کمکاری شرکای اروپاییاش در برجام نیز تغییر کرده است. و تاکتیکهای مقابلهای جدید برای واداشتن آنها به اقدامات بیشتر است.
"چه کسی اول پلک میزند؟" ــ لیو جیانا
لیو جیانا در نشریه «چاینا دیلی» با سه استاد و پژوهشگر ارشد چینی درباره تنش ایران و آمریکا گفتوگو کرده است.
لی وایجیان، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات آسیای غربی و آفریقا در شانگهای میگوید:
«تنشهای فزاینده در خلیج فارس نتیجه جنگ روانی فزاینده بین ایران و ایالات متحده است... دو طرف در وضعیتی شبیه به بازی "چه کسی اول پلک میزند" گیر افتاده اند و راهحل فوری برای نزاعهای آنها ظاهراً در کار نیست. بنابراین در چنین زمانهای پرتنشی طرفین ثالث به ویژه کشورهای اروپایی باید کار بیشتری برای کمک به دو طرف اصلی بکنند تا از این مخمصه بیرون بیایند. آنها باید طرحی بریزند که هر دو طرف بپذیرند و صحنه را برای گفتگو جهت خاموش کردن شعلههای این موقعیت پرتنش آماده کنند. در هر حال، نتیجه تنها در صورتی حاصل خواهد شد که هر دو طرف کمی کوتاه بیایند و قدم به مذاکره بگذارند.»
هوانگ مینشینگ، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه نورثوست میگوید:
«ایران استراتژی مشابهی با "فشار حداکثری" ایالات متحده اتخاذ کرده است و امیدوار است که حمایت محسوسی از اتحادیه اروپا برای خنثیکردن تحریمهای اقتصادی کسب کند. غنیسازی اورانیوم فراتر از محدودههای مشخصشده در برجام بخشی از این استراتژی است. اما با توجه به تصویر کلیتر، اروپا کار چندانی نمیتواند انجام دهد. در کوتاهمدت، تقابل ایران و آمریکا باقی خواهد ماند و خطر تحریک و تلافی ــ شبیه به سرنگونکردن پهپاد آمریکایی ــ رو به افزایش خواهد رفت، اما احتمال درگیری جنگ ناچیز است زیرا به بخت دونالد ترامپ برای انتخاب دوباره آسیب میزند. در حال حاضر، واشنگتن و تهران در نوعی رقابت برای سنجیدن طرف مقابل هستند. آمریکا یک دوجین جنگنده سری F-۲۲ به قطر فرستاده و ایران نیز بنا به گزارشها آماده اعدام چندین «جاسوس آمریکایی» است.... بنابراین احتمال فسخ کامل برجام وحود دارد، به ویژه اینکه هیچ یک از دو طرف ظاهراً تمایلی به عقبنشینی ندارند. با این حال، بروز جنگ بعید است.»
ما شیائولین، استاد مطالعات بینالملل دانشگاه چجیانگ میگوید:
«اینکه علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بارها تأکید کرده است که تهران علاقهای به ساختن تسلیحات اتمی ندارد، از جمله اظهاراتش طی دیدار با شینزو آبه (مرسوم در ژاپن: آبه شینزو) نخستوزیر ژاپن که تسلیحات اتمی تحت قوانین اسلام حرام است، نوعی سیاست بازی با آتش است: تهران نمیخواهد سلاح اتمی بسازد، اما اگر لازم باشد میسازد. از سوی دیگر، حرف آخر ایالات متحده این است که ایران باید حتی از تلاش برای ساخت سلاح اتمی پرهیز کند، وگرنه ایالات متحده یا دستکم اسرائیل تمهیداتی علیه ایران اتخاذ میکنند. در درازمدت، موقعیت در خلیج فارس غیرقابل پیشبینی باقی خواهد ماند و احتمال تقابل نظامی، حتی یک جنگ محدود، رو به افزایش است.»
▪️ایران از کره شمالی چه میآموزد؟ ــ دیوید ای سنگر
دیوید ای سنگر مهمان یکی از پادکستهای نیویورکتایمز درباره تنش تهران و واشنگتن، به مقایسه بحران کره شمالی با بحران ایران میپردازد. باراک اوباما، رئیسجمهوری پیشین به جانشیناش در دوران انتقال دولت گفته بود که خطرناکترین مسأله پیش روی او بحران در شبهجزیره کره است؛ هشداری که به گفته سنگر با بالاگرفتن تنشها در همان ۲۰۱۷ تصدیق شد. ترامپ پس از آنکه کره شمالی را به «آتش و خشم» تهدید کرد، مذاکره با کیم جونگ اون را با ارائه مشوقهای اقتصادی آغاز کرد. رئیسجمهوری آمریکا بعداً گفت که او و رهبر کره شمالی شیفته یکدیگر شدهاند.
اما نهایتاً نشست دوم دو طرف بینتیجه به پایان رسید. کیم جونگ اون پیشنهاد داده بود که در ازای رفع مهمترین تحریمها، یک تأسیسات عمده هستهای را نابود کند. واشنگتن نپذیرفت. ترامپ ضمن شرکت در نشست جی ۲۰ در اوساکای ژاپن، با پیامی توئیتری کیم را به ملاقات در «منطقه حائل دو کره» دعوت کرد و این دیدار انجام شد. اما به باور سنگر، کارشناس نیویورکتایمز، دیپلماتهای کارکشته همواره با چنین دیدارهای ناگهانی و بدون آمادهسازی مخالفند.
به گفته سنگر، مقامهای دولت ترامپ به این نتیجه رسیده بودند که تنها راه برای ادامه مذاکرات، تعلیق برنامه هستهای کره شمالی است تا از تولید بیشتر مواد هستهای جلوگیری شود. او میگوید که کره شمالی با توجه به هند، پاکستان و اسرائیل ــ سه دولت با سلاح هستهای که واشنگتن کاری به آنها ندارد ــ در تلاش است که بدون خلع سلاح هستهای، آمریکا را به مدارا با این کشور وادارد.
دیوید سنگر سپس میگوید: «هیچ کس به اندازه ایران از نزدیک مذاکرات کره شمالی را دنبال نمیکند».
ایران با افزایش ذخایر اورانیوم غنیسازیشده میخواهد فشارها را افزایش دهد و اثبات کند که اگر بخواهد، میتواند به سمت برنامه نظامی هستهای پیش برود. هرچند سنگر تأکید میکند که تهران حتی لازم نیست برنامه نظامیاش را آغاز کند، بلکه تنها نشاندادن توان آغاز آن کافی است.
به گفته او، دولت ترامپ جمهوری اسلامی را در موقعیتی قرار داده که از الگوی کره شمالی برای تشدید تنشها استفاده کند، اگرچه به باور او سناریوهای متفاوتی وجود دارد. یکم اینکه فشار حداکثری جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره بکشاند که به باور او، کار نمیکند. دوم اینکه ایران به سمت برنامه هستهای نظامی حرکت کند و آنگاه دولت آمریکا ممکن است گزینه نظامی را پی بگیرد. سوم اینکه دولت ترامپ نه به دنبال توقف برنامه هستهای ایران، بلکه تغییر رژیم تهران است.
کارشناس نیویورکتایمز دست آخر نتیجه میگیرد که مسأله واشنگتن با تهران صرفاً برنامه هستهای نیست بلکه چشمانداز تغییر رژیم است و همین مسأله تفاوت استراتژی آمریکا در قبال پیونگیانگ و تهران را نشان میدهد. سنگر میگوید در کره شمالی، بر خلاف ایران، نه قیامی مردمی در جریان است، نه جبهه سیاسی مخالفی که بخواهد حکومت را بگیرد و به همین خاطر واشنگتن حاضر به معامله با این دیکتاتوری خشن است.
نظرها
نظری وجود ندارد.