برگزیت همچون یک داستان علمی-تخیلی آلمانی
بریتانیا پس از برگزیت چگونه جایی خواهد بود؟ داستاننویسهای علمی تخیلی آلمانی اینطور پاسخ میدهند: یک ویرانشهر که در آن خصوصیسازی، فقر و نظارت پلیسی بیشتر خواهد شد، مگر آنکه بریتانیا مالدیو را بخرد و در آنجا نخستین آسانسور فضایی دنیا را برپا کند.
بریتانیا پس از برگزیت چگونه جایی خواهد بود؟ داستاننویسهای علمی تخیلی آلمانی اینطور پاسخ میدهند: یک ویرانشهر که در آن خصوصیسازی، فقر و نظارت پلیسی بیشتر خواهد شد، مگر آنکه بریتانیا مالدیو را بخرد و در آنجا نخستین آسانسور فضایی دنیا را برپا کند.
صحنه وقوع ماجرا اروپاست، حدود چهل سال بعد. تغییرات آب و هوایی هلند را به یک باتلاق تبدیل کرده و پرتغال را، به لطف سرمایهگذران ثروتمند برزیلی، به یک نیروگاه اقتصادی مبتنی بر انرژی موج.
ترس از تروریستهای بنیادگرای مسیحی قاره را فرا گرفته؛ بنیادگرایانی که کلینیکهای سقط جنین را به آتش میکشند. یورو-پلیس با هولوگرامهای متحرک صحنههای جرم را بازسازی میکند و خیل هواپیماهای بدون سرنشین در بروکسل، پایتخت اداری اتحادیه اروپا، که اخیراً تعداد اعضایش به ۳۶ کشور رسیده، گشت میزنند.
بریتانیا، البته هنوز بخشی از بلوک ملل اروپاست. و تصوری که از مارگارت تاچر در اذهان مانده سیمای «یک انگلیسی جداییطلب قرن بیستمی» است. بله، خندهدار است: در رمان علمی-تخیلی «کشور پهپادها» تام هیلنبراند، برگزیت هنوز اتفاق نیفتاده است.
به قول نویسنده آلمانی رمان، یکی از قواعد اصلی رمانهای دیستوپیایی [متضاد یوتوپیایی یا آرمانشهری، مثل رمان ۱۹۸۴ جورج اورول] این است که آینده باید بدتر از «حال حاضر» باشد، «اما این رمان زیادی خوشبینانه از کار درآمده است.»
«در کتاب من، بریتانیا به این نتیجه میرسد که چگونه میخواهد خارج شود و در نتیجه، اتحادیه اروپا در حال تهیه یک نظام قانونی جدید است. واقعیت برگزیت بسیار دیستوپیاییتر است از آن چیزی که در رمان من آمده.»
از زمان انتشار رمان «کشور پهپادها» در سال ۲۰۱۴، یعنی دو سال قبل از برگزاری همهپرسی در مورد عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا، یک خرده ژانر در صنعت نشر آلمان سربرآورده است: رمانهای دیستوپیایی [دیستوپیا در برابر اتوپیا، ویرانشهر در برابر آرمانشهر] درباره خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا.
آوریل امسال کتاب «جی آر ام: برین فاک» (GRM: Brainfuc) منتشر شد، نوشته نمایشنامهنویس و نویسنده آلمانی-سوئیسی زیبل برگ، که رمانش با طنزی تلخ در روچدیل در سال ۲۰۱۰ آغاز میشود و در لندن دیستوپیایی در آینده نزدیک پایان مییابد.
در ماه مه، رمان «پناهگاه» نوشته رگین بات (با نام مستعار کریسن برین) بیرون آمد که در آن انگلیسی به تصویر کشیده شده که در تلاش است جلوی گسترش یک بیماری مقاوم به آنتیبیوتیک را بگیرد؛ چگونه؟ از طریق تقسیم بازماندگان درون یک نظام طبقاتی سهتایی با سه نوع دسترسی متفاوت به مراقبتهای درمانی.
هیلنبراند هم پس از رمان «کشور پهپادها»، سال گذشته اثر جدیدی منتشر کرد تحت عنوان «هولوگراماتیکا» که در آن سرانجام آرزوی طرفداران برگزیت برآورده شده است: در سال ۲۰۸۸، انگلیسی کاملاً از یورو-روس جدا میشود که اتحادیهای است تازهتأسیس، متشکل از کشورهای اروپا و روسیه.
نویسندگان رمانهای علمی-تخیلی عاشق سناریوهای آزمایشگاهی اند؛ سناریوهایی که به قول هیلنبراند در آنها بتوان «خروجیهای متفاوت از آینده» را به آزمون بگذارند.
« و قطعاً این احساس وجود دارد که بریتانیای پس از برگزیت، بریتانیای بسیار متفاوتی خواهد بود. هر چیزی ممکن است از آن بیرون بیاید؛ و این یک بوم خالی فوقالعاده برای هر هنرمندی است.»
دو رمان پسا-برگزیت هیلنبراند در مورد نتایج جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا کاملاً و یکسر بدبینانه نیست. در «کشور پهپادها» خطر بزرگتر از جانب نظام قانونی جدید اتحادیه اروپا و تمهیدات و قدمهای کمیسیون اروپا برای تضمین تصویب آن میآید.
در «هولوگراماتیکا» نیز، انگلیس پس از خرید مالدیو ثروت غیرمنتظرهای به هم زده است. نام جدیدی که انگلیسیها به مالدیو دادهاند «آلبیون نو» است و در آنجا اولین «آسانسور فضایی» دنیا را ساختهاند. [آلبیون نام دیگر جزیره بریتانیاست.]
سوی دیگر ماجرا فروپاشی دولت-ملتهای قدیمی است، همزمان و در شرایطی که مردم جهان برای یافتن فضاهای قایلزیست در سیارهای که بیش از همیشه گرم شده، توی سر و کله هم میزنند.
تصویری که رمانهای رگین بات و زیبل برگ به دست میدهند ناخوشایندتر است. هردو پیشبینی میکنند که در بریتانیای پسا-برگزیت، ناخوشیهای اجتماعی همچون خصوصیسازی و نظارت تودهای تشدید خواهد شد.
در «پناهگاه»، شهروندانی که هنوز آلوده نشدهاند، درون یک گنبد محافظ، همه تبلتهای مچی مینیاتوری به دست دارند که اطلاعات بیولوژیک آنها را مستقیماً و به طور زنده به مرکز ملی سلامت ارسال میکنند و البته خدمات این مرکز دیگر مجانی نیست؛ دارو در نقاطی به طور سلفسرویس توزیع میشود، اما فقط بخشی از هزینه آن را دولت پرداخت میکند. «بخش بیشتر آن توسط خود افراد مستقیماً از طریق مچبندهایشان پرداخت میشود.» این تصویر آینده بریتانیا به روایت بات است، کسی که انگلیس زمانی برایش «کشور رویا» بود و ادبیات آن را در دانشگاه خوانده است.
«جی آر ام» نوشته برگ، که در حال حاضر در جایگاه هفتم فهرست پرفروشهای اشپیگل است، وجه دیپلماتیک کمتری دارد. رمان، ادیسه گروهی از نوجوانان ناراضی است که آنها را از منچستر تا لندن دنبال میکند؛ در لندن این رمان، یک درآمد پایه همگانی برای کسانی درنظر گرفته شده که بپذیرند مثل حیوانات خانگی تراشهای زیر پوست آنها جاسازی شود. با وجود این، بدبختیها و محرومیتها در این رمان بیش از آنکه خیالی باشد، واقعگرایانه هستند.
برگ میگوید: «انگلیس در اینجا الگویی است برای تمام کشورهای غربی که در آنها نئولیبرالیسم و نظارت دیجیتال پیروز شده است. در همه کشورهای در حال سقوط غرب امروز میتوان فقر را دید، اما از دیده پنهان ساختن یک بخش کامل از مردم، به شکلی غیر احساسی و به این دلیل که آنها دیگر نقشی در زنجیره افزایش ارزش ندارند، پدیدهای منحصر به انگلستان است.»
برای شخصیتهای اصلی «جی آر ام»، تنها موسیقی مدرن بریتانیایی است که میتواند در این دنیای سرد و بیروح لحظهای راحتی و آرامش بههمراه بیاورد…
برگ میگوید، تصور بریتانیای مدرن همچون یک دیستوپیا نیازمند تخیل خاص و ویژهای نیست.
«همه تکنولوژیهایی که در رمان آمدند، همین امروز وجود دارند: ارزیابی اتوماتیک کار، متنهای تولید شده توسط هوش مصنوعی، خانهسازی به صورت میکرو، امتزاج بیمه با نظارت، و … همه همین حالا وجود دارند. فقط باید به آنها توجه کرد و نقاط را به هم وصل کرد.»
منبع: گاردین
نظرها
گُه گیجه تاریخی انگلستان
برگزیت همچون داستان افول, شکست و گُه گیجه تاریخی امپریالیسم انگلستان. امپراتوری بریتانیا که روزی در سراسر جهان بر مستعمراتش حکمرانی میکرد, اکنون حتا نمیتواند در کشور خود یک تصمیم ساده بگیرد. اسکاتلند و "ایرلند شمالی" نیز به زودی از "بریتانیای کبیر" جدا خواهند شد و فقط میمونه علی و حوضش؛ انگلستان و ولز.