چرا نخستین پیشنهاد استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان آمریکا رأی نیاورد؟
در چند روز سپریشده از توئیت نژادپرستانه ترامپ علیه چهار نماینده زن غیرسفید در کنگره، محبوبیت او بین جمهوریخواهان پنج درصد افزایش یافته. آیا حزب جمهوریخواه به حزبی نژادپرست بدل شده است؟
نخستین تلاش دموکراتها در مجلس نمایندگان کنگره ایالات متحده برای آغاز فرآیند استیضاح دونالد ترامپ، رئیسجمهوری چهارشنبه ۱۷ ژوئیه شکست خورد. ال گرین، نماینده دموکرات مجلس از تگزاس پیشنهاد آغاز فرآیند استیضاح را به دلیل توئیتهای نژادپرستانه ترامپ علیه چهار نماینده زن غیرسفید ارائه داده بود.
مجلس نمایندگان در کنترل دموکراتها است، پس چرا اکثریت دموکراتها به این طرح رأی مخالف دادند؟ آیا رئیسجمهوری ایالات متحده نژادپرست است یا مسأله نژادپرستی در آمریکا به فراسوی فرد ــ حتی فردِ ساکن کاخ سفید ــ میرود؟
هرچند ۹۵ دموکرات به پیشنهاد ال گرین رأی مثبت دادند، ۱۳۷ دموکرات دیگر در مخالفت با آغاز استیضاح ترامپ به جمهوریخواهان پیوستند تا با ۳۳۲ رأی مخالف فعلاً موقعیت رئیسجمهوری ایالات متحده در کاخ سفید به قوت پیش باقی بماند. ترامپ از این ۱۳۷ دموکرات تشکر کرد.
اما یک روز پیش از آن تمام دموکراتها همراه با چهار نماینده جمهوریخواه از مصوبهای حمایت کرده بودند که رئیسجمهوری ایالات متحده را به خاطر نژادپرستی آشکار در حملات لفظی اخیرش علیه آلکساندریا اوکازیو کورتز، ایلهان عمر، آیانا پرسلی و رشیده طلیب محکوم میکرد.
ماجرا از توئیتی شروع شد که رئیسجمهوری ایالات متحده یکشنبه ۱۴ ژوئیه نوشت و در حمله به چهار نماینده زن ــ که در واشنگتن به «جوخه» (squad) معروف شده اند ــ نوشت که آنها باید در صورت ناراضیبودن از شیوه اداره حکومت آمریکا، به «همان جای پر از جرم و جنایتی که از آن آمده اند» بازگردند. او تا امروز بارها از این توئیت دفاع کرده است.
نانسی پلوسی، رهبر دموکراتهای مجلس نمایندگان و رئیس این مجلس از چندین ماه پیش در مخالفت با بخش رادیکالتر حزب گفته است که هنوز از آغاز فرآیند استیضاح ترامپ حمایت نمیکند. دموکراتهای میانهرو همچون او استدلال میکنند که استیضاح ترامپ حمایت جمهوریخواهان از او را بالاتر خواهد برد و با آفریدن فضایی به شدت دو قطبی، به بخت دموکراتها برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ضربه خواهد زد.
پلوسی نیز پیش از این به چهار نماینده زن کنگره به خاطر انتقادهای آنها از جناح میانهرو حمله کرده بود و گفته بود: «آنها فقط چهار نفرند و به همین اندازه هم رأی دارند». این اظهارنظرها باعث شده بود که کورتز، نماینده محبوب از نیویورک پلوسی را به منزویکردن و به حاشیهراندن این چهار نماینده جدید و غیرسفید متهم کند. ترامپ پس از آن به دفاع از پلوسی برخاست و گفت که «پلوسی نژادپرست نیست».
منتقدان دموکرات پلوسی او را به محافظهکاری متهم میکنند و میگویند که برعکس استدلال او، رویکرد محافظهکارانه جریان غالب حزب دموکرات به بختهای آنها برای پیروزی در برابر نامزد غیرمتعارفی همچون ترامپ ضربه خواهد زد.
دیگر حامیان استیضاح رئیسجمهوری ایالات متحده به وظیفه کنگره بر اساس قانون اساسی اشاره میکنند و استیضاح ترامپ را یک وظیفه قانونی ــ اخلاقی، فراسوی سیاستبازی میدانند.
ال گرین پیشنهاد استیضاح را چهارشنبه به این دلیل ارائه داده بود که «رئیسجمهوری آمریکا یک نژادپرست است».
فارغ از استدلالهای سیاستبازانه چند ماه اخیر در موافقت یا مخالفت با استیضاح ترامپ، در ادامه خواهیم دید که مسأله سیاسی نژاد در آمریکا به ویژه با توجه به توئیتهای اخیر ترامپ، یک وضعیت بغرنج را فاش کرده است. از یک سو، توجیه پلوسی برای آغازنکردن استیضاح دیگر چندان اعتباری ندارد زیرا جمهوریخواهان نشان داده اند که همین حالا در حمایت از ترامپ یکپارچهاند؛ از سوی دیگر، هراس میانهروها از تشدید قطبیشدن فضای انتخابات در این چند روز تأیید شده، آن هم قطبیشدنای که از مسألهای فراسوی ترامپ تغذیه میکند: نژاد.
یک پایگاه اجتماعی نژادپرست؟
همزمان با رأیگیری برای آغاز استیضاح در مجلس نمایندگان، ترامپ در کارولینای شمالی گردهمآیی انتخاباتی برگزار کرده بود. او در سخنرانیاش بار دیگر به چهار نماینده مجلس تاخت و شدیدترین حملههایش را متوجه ایلهان عمر، نماینده سومالیاییتبار کرد. جمعیت در واکنش شعار میدادند: «او را پس بفرست!»
«به کشورتان بازگردید» یکی از روزمرهترین ناسزاهای نژادپرستانه است و مهاجران زیادی در خیابان تجربهاش میکنند. ترامپ پنجشنبه ۱۸ ژوئیه سعی کرد که از این شعار فاصله بگیرد و گفت: «ازش خوشحال نبودم». هرچند وقتی جمعیت این شعار را میداد، ترامپ هیچ واکنشی نشان نداد و سکوت کرد.
وقتی آلکساندریا اوکازیو کورتز، ایلهان عمر، آیانا پرسلی و رشیده طلیب در نشست مشترک مطبوعاتی به توئیتهای ترامپ واکنش نشان دادند، او را به تحریک احساسات ناسیونالیستیـنژادی متهم کردند. عمر آشکارا گفت که اظهارات ترامپ در راستای برنامه «ناسیونالیستهای سفیدپوست» است. ترامپ اما گفته است که «حتی یک استخوان نژادپرست هم در بدنم ندارم».
تحولی که ترامپ در آرایش نیروهای حزب جمهوریخواه انجام داد، پلی بود که بین دو جناح تندرو اما متضاد این حزب برقرار کرد: آلترایت و نئوکانهای مسیحی.
آلترایت یا راست آلترناتیو نام خوشآهنگتری برای راستهای افراطی و نئونازیها است و بارزترین رسانه آن هم «برایتبارت نیوز» که زمانی استیو بنن، نخستین استراتژیست ارشد ترامپ هدایتاش میکرد. کسانی همچون تاکر کارلسون و لورا اینگراهام، مجریان فاکسنیوز که بارها به نژادپرستی متهم شدهاند، نیز چهرههای محبوب آلترایت هستند.
نومحافظهکاری مسیحی نیز در سهگانه مایک پنس، مایک پومپئو و جان بولتون تجلی یافته و با نولیبرالیسم، ارتجاع فرهنگی، و جنگطلبی گره خورده است. نئوکانهای افراطی اما بخشی از جریان غالب حزب بودهاند و در دوره دوم ریاستجمهوری جرج دبلیو بوش و پس از رسواییهای مربوط به جنگ عراق از خانواده بوش، نماد بارز جریان نئوکان به تدریج فاصله گرفتند. پدیده ترامپ این شکاف را گستردهتر، و نئوکانهای تندروتر و سرمایههای مالی و نمادین آنها در سیاست آمریکا را جذب خود کرد.
هرچند آلترایت با رئیسجمهورشدن ترامپ قدرت بیشتری گرفت، یک جریان غالب سیاسی در حزب جمهوریخواه نبود. آلترایت در واقع یک جریان از پایین و غیررسمی بود که با ترامپ به صحنه عمومی آمد و نئوکانها را به خاطر «گلوبالیست»بودن و به راه انداختن «جنگهای بیپایان» در خاورمیانه سرزنش میکرد. تاکر کارلسون بود که در ساعتهای آخر ترامپ را از حمله به ایران بازداشت.
آلترایت و دیگر انواع جریانهای برتریطلبان سفیدپوست ــ که با جریان غالب سیاست در هر دو حزب مشکل داشتند ــ از ترامپ حمایت کردند. آنها همان پایگاه اجتماعی پرانرژی ترامپ هستند.
به همین دلیل است که بنا به آخر نظرسنجی رویترز/ایپسوس، در چند روز سپریشده از توئیت نژادپرستانه ترامپ، محبوبیت او بین جمهوریخواهان پنج درصد افزایش یافته و از ۶۸ به ۷۲ درصد رسیده است.
این حمایت فزاینده از ترامپ باعث شده است که جریان غالب حزب دموکرات نگران استیضاح او باشد و با آن مخالفت کند. جمهوریخواهان نیز دلیلی برای مخالفت با چنین موجی نمیبینند و بزرگترین بخت پیروزی در انتخابات آینده را پایگاه اجتماعی حامیان رئیسجمهوری میدانند. خود ترامپ نیز با آگاهی از این مسأله از توئیتهایش عقبنشینی نکرده است.
به همین خاطر علی الحساب چشماندازی برای استیضاح ترامپ وجود ندارد و بزرگترین عامل آن هم مسأله قدیمی و تنشآلود نژاد در آمریکا است.
حزب جمهوریخواه «ترسناک» میشود؟
دیگر تعجبی ندارد که رهبران جمهوریخواه در کنگره به حمایت از ترامپ برمیخیزند و در بهترین حالت از محکومکردن او طفره میروند. در تمام دیگر رسواییهای مالی و جنسی و قانونی، نمایندگان جمهوریخواه پشت رئیسجمهوریشان را خالی نکردهاند.
آنها میگویند ترامپ نژادپرست نیست و به «ضدآمریکایی»بودن چهار نماینده کنگره واکنش نشان داده: حتی جریان غالب حزب جمهوریخواه نیز دیگر از سرمایهگذاری آشکار بر ناسیونالیسم سفید هراسی ندارد.
پل کروگمن، اقتصاددان و ستوننویس نیویورکتایمز این واقعیت را چنین تفسیر میکند: جمهوریخواهان دیگر ضرورت دورویی و تظاهر را کنار گذاشته اند.
او سخنان لی آتواتر، یک فعال سیاسی جمهوریخواه مشهور آمریکایی را درباره سوءاستفاده این حزب از تنشهای نژادی و بهره بردن از اشارههای تلویحی نژادپرستانه جهت افزایش رأی گواه میآورد: «۱۹۵۴ کار را با گفتن "کاکاسیاه، کاکاسیاه، کاکاسیاه" شروع میکردی. اواخر دهه ۱۹۶۰، این کار به خودت آسیب میزد، نتیجه معکوس داشت. آنوقت باید از کلمههای دیگری مثل "اجبار به اتوبوسسواری"، "حقوق ایالتها"، و همه این چیزها استفاده میکردی و انتزاعیتر میشدی. حالا، از کاهش مالیات و اینها باید حرف زد. همه این چیزهایی که دربارهاش حرف میزنی، کاملاً اقتصادی است اما محصول فرعیاش این است که سیاهها از آنها آسیب بیشتری خواهند خورد تا سفیدها».
به قول کروگمن، دیگر دوران بازی با نشانهها تمام شده و حزب جمهوریخواه به همان اصلاش بازگشته ــ به گفتن مستقیم و بیهراس «کاکاسیاه، کاکاسیاه، کاکاسیاه». و باز به قول او، این که حزب جمهوریخواه ترامپیست دیگر ضرورت ظاهرسازی برای رعایت برابری نژادی را رها کرده، «عمیقاً ترسناک» است.
و اما پرسش آخر این است: آیا ترامپ، شومن و دلال مسکن سابق، واقعاً نژادپرست است یا در حال بهرهبرداری از نژادپرستی؟ پاسخ بسیاری از منتقدان او به هر دو سوال آری است. اینفوگرافی زیر نگاهی به سابقه مسألهزا رئیسجمهوری ایالات متحده با مسأله نژاد میاندازد. قضاوت درباره نژادپرستی ترامپ با شما:
نظرها
مرتضي
چرا داستان رو از توييت هاى ترامپ شروع كرديد؟ كمى عقب تر ميرفتيد و بلبل زبانى هاى ان چهار عزيزتان رو هم ذكر ميكرديد.
مصطفی
جناب مرتضی, آن چهار قلوی عزیز که در اینجا حضور ندارند, حالا شما که هستید چرا شما برای ما مقداری بلبل زبانی نمی کنید؟ یکی از این چهار قلوی عزیز, خانم الکساندر اُکازیو کورتز, پروژهء نیو گرین دیل (معاملهء سبز نوین) را در مجلس آمریکا طرح کرده است, طرحی که مایهء امید و آرامش برای آینده ء بشری است. مرتضی خان, بی زحمت وقتی شروع کردید به بلبل زبانی خودتان, به ما نیز یاد آوری کنید که این دلقک فاحشه باز, فاشیست, نژاد پرست آخرین باری که امید و آرامش ایجاد کرده کی بوده است. از برخی نظرها ترامپ بسیار شبیه شاه سابق ایران (عاری از مهر) می باشد, هر دو فاحشه باز, دزد, دلقک و کثافتهای بسیار لجنی می باشند. در مورد اوضاع کنونی آمریکا نیز شاید کتاب "روانشناسی توده ای فاشیسم" نبشتهء ویلهلم رایش بهترین راهنما باشد. اکثریت قریب به اتفاق پایه های ترامپ هنوز عُقدهء این را دارند که اوباما ۸ سال رئیس جمهور آمریکا بود.
مرتضي
مصطفى عزيز فحاش، ميدونم از حرف حق من اتيش به جان امثال تو مى افته. بلبل زبونى مخصوص فحاشان است. اونهايى كه رئيس جمهور امريكا رو حروم زاده خطاب كردند . راستى چه خوبه اين مادر ترزا ى مصلح جهانى، يا سه عزيز ديگر، كانديد رياست جمهورى بعدى امريكا بشن تا ببينيم وزنشان پيش مردم امريكا چقدره عزيزم. بحث من حتى دفاع از ترامپ هم نيست. بحث رعايت عدالت در باز تعريف وقايع است. ابنكه از شاه ايران يا ترامپ متنفر هستيد به خودتان مربوط است .
مصطفی
"وزن" ترامپ در آمریکا انقدر است که هیلاری کلینتون شش میلیون رای بیشتر از ترامپ داشت. کلینتون ۶۸,۸۵۳,۵۱۴ ترامپ ۶۲,۹۸۴,۸۲۸ و بسیار آشکار که هیلاری چندان محبوب نبود. یعنی وزن ترامپ از یک کاندیدای بی خاصیتِ, "کبریت بی خطر", مانند کلینتون نیز کمتر است. این چه "حرف حق" است که به دفاع از فاحشه بازان و دزدان می انجامد؟ بررسی تطبیقی بین ترامپ و "عاری از مهر", برای ما دو شخصیت جامعهستیزِ کامل و تمامعیار ترسیم می کند. این یک دید و نگاه عینی, علمی و روان شناختانه است. ربطی به سلیقهء شخصی ندارد. تاریخ ثبت شدهء ماست. و حافظهء گروهی و دسته جمعی مان. "عاری از مهر" نیز مانند ترامپ دلقکی فاحشه باز بیش نبود. هر چند که در جوانی برای مدت کوتاهی چند آدم حسابی دور و برش داشت, اما کثرت و بیشتر عمرش را در میان قوادان و لنگ در لنگ "گوشت سفید وارداتی" گذراند. خاطرات قوام (وزیر درباری که "وزارتخانه" اش به فاحشه خانهء شخصی شاه تبدیل شده بود) و شرح فاحشه بازی های شاه بخشی از تاریخ درخشان سلطنت باختگان است. اگر احتیاج به توضیح بیشتر دارید ذکر کنید تا منبع این تاریخ را؛ جلد به جلد, صفحه به صفحه, "مو به مو" با جزئیات تمامی قوادی های قوام برای شاه را برایتان بفرستم. بلبل زبانیِ سلطنت باختگان لندن لهجه ای بس تصنعی دارد, و بسیار تکراری و نخ نماست. نظر شما در بارهء "روانشانسی توده ای فاشیسم" چیست؟ حزب رستاخیز یادتان می آید؟ ساواک چطور؟ انجمن حجتیه؟
مهربان
متاسفم ازین اعتراف ولی واقعیت دارد. ما ملت بدبختی هستیم. بعد از گذشت۲۵۰۰ سال شاهنشاهی؟! و انقلاب مشروطیت رسیده ایم بشکست قادسیه و جمهوری اسلامی. مثل همان زمان همراه با شکنجه و مرگ و بدبختی و در بدری. حالا گذشته مان شده شاه *** و آینده مان ترامپ نژادپرستِ فاشیست. ایا امیدی هست؟