آخرالزمان زنان پاکستانی
پاکستان در ابتدای قرن ۲۲ چه شکی خواهد بود؟ رمان آخرالزمانی بینا شاه سفری است به آینده پاکستان: زنان فروکاسته شدهاند به ابزار بچهآوری - به بردههای تولید مثل.
پاکستان در ابتدای قرن ۲۲ چه شکی خواهد بود؟ «پیش از اینکه آن زن بخوابد»، رمان آخرالزمانی بینا شاه، نویسنده ساکن کراچی سفری است به آینده پاکستان، جایی که که زنان بار دیگر فروکاسته شدهاند به ابزار بچهآوری؛ به بردههای تولید مثل.
ابتدای قدرت بیست و دوم و جایی در حدود جغرافیایی پاکستان و ایران امروز. رمان بینا شاه در چنین فضا و زمانی میگذارد.
پنجاه سال قبل از آغاز ماجرا، جنگی هستهای در مرز هند و پاکستان درگرفته است؛ جنگی که خود پیامد تغییرات ویرانگر آب و هوایی بوده است. تنش امروز میان هند و پاکستان را تصور کنید به علاوه وضعیت آب و هوایی جهان در سی سال بعد.
میلیونها نفر جان خود را از دست دادهاند و نجاتیافتگان به مناطق امنی بیرون و مصون از تابش پرتوهای رادیواکتیو پناه بردهاند .
مرزهای قدیمی ملی محو شدهاند و قلمروهای جدیدی شکل گرفته اند. یکی از آنها منطقه آسیای جنوب غربی است که حالا پایتخت آنِ جایی است به نام «شهر سبز»: یک شهر دیستوپیایی [ویرانشهری] که نسخه مدرن شده کلانشهری بین کراچی و دوبی است، با خصایص اقیانوسیه جرج اورول.
تغییرات آب و هوایی، جنگ و یک جور ویروس HPV جهش یافته باعث شده نرخ جمعیت زنان نسبت به مردان تا حدی خطرناک کاسته شود. یک جور وضعیت اضطراری جنسیتی بهوجود آمده و بهای مشکل را طبق معمول باید خود زنان بپردازند: آنها به ماشین فرزندآوری تبدیل میشوند.
«زنان حالا یک گونه در انقراض اند... و محبور اند یک ملت را دوباره به زندگی بازگردانند.»
در شهر سبز، دختران و زنان تحت نظارت شبانهروزی قرار دارند. ازدواج اجباری است و زنان محبور اند هرکدام چندشوهر داشته باشند. آنها باید برای بچهدار شدن داروهای باروری مصرف کنند؛ و سقط جنین و تمام شیوههای جلوگیری از بارداری ممنوع است.
زمینه دراماتیک اصلی رمان، گریز بخشی از زنان از این نظام سلطه است. گریز، کنارهگیری، تبعید یا حتی مقاومت...
در حومه شهر سبز، پناهگاهی زیرزمینی و مخفی وجود دارد به نام «پناه»: جایی که گروهی از زنان، بعضی با اراده خویش و بعضی از سر تقدیر، بیرون از چرخدندهّای ماشین زیست-سیاسی حکومت آسیای جنوب غربی زندگی میکنند.
«پناه» بسط کنایی سنتی است که اگرچه در متن قانون نیامده سالهاست در پاکستان حکمفرماست: سنت «پرده» که بر جدایی جنسیتی و کنارهگیری زنان از عرصه عمومی و گوشهنشینی و انزوای آن درون خانه دلالت دارد.
زنان «پناه» از دید حکومت آسیای جنوب غربی غیرقانونیاند و وجود ندارند. آنها به شهر سبز قدم نمیگذارند، مگر شبها و برای عرضه کالایی که هیچ جا پیدا نمیشود: خلوت بدون سکس.
مشتری ثروتمندترین و قدرتمندترین مردان شهر اند. بالاترین مقالات از این راز خبر دارند و از آن حمایت میکند، تا وقتی البته که راز از پرده بیرون نیفتد. سی سال است که این مبادله در جریان است.
ماجرای رمان بینا شاه آنجا آغاز میشود که یکی از زنان پناه تصادفاً حامله میشود. و البته وقتی این را میفهمد که در خیابان از حال میرود.
قدرتمندرین مشتری پناه تلاش میکند این زن را نجات دهد و این آغاز زنجیره حوادثی هولناک است. مسیری پر از بیراهههای جذاب و خیابانهای فرعی.
«پیش از آنکه بخوابد» بینا شاه، در واقع نسخه جدیدی است از داستانی که مادر تمام دیستوپیاهای زنانه به حساب میآید: «سرگذشت ندیمه» نوشته مارگارت اتوود.
«سرگذشت ندیمه» را تصور کنید بهگونهای که در جهان اسلام میگذرد و به لحاظ تکنولوژیک پیشرفتهتر است.
گیلیاد، کشوری که ندیمه مارگارت اتوود در آن به گروگان گرفته شده، مطلقاً تحت سلطه یک نظام منحرف مذهبی مردسالانه است، نظام قدرت در شهر سبز «قبل از اینکه آن زن بخوابد» اما کمی پیچیدهتر است؛ و علاوه بر مردسالاری دینی بر شیدایی تکنولوژیک و وسواس امنیت استوار است.
سرکوب زنان نیز در آن شکل ظریفتری دارد؛ چراکه خود زنان نیز در کنار مردان درپی حفظ قوانین و قیود حاکم بر روابط جنسی اند. آنها با کلیشههای فمینیسم غربی از زنان مستقل طغیانگر مطابقت ندارد. و در بروز و تقسیم احساسات بهگونه متفاوتی عمل کردند.
اگر مهمترین مرجع ادبی بینا شاه، شاهکار مارگارت اتوود است؛ مرجع اجتماعی او همان جایی است که در آن زندگی میکند: کراچی.
پاکستان در سطر سطر رمان حاضر است، بیآنکه نویسنده اشاره مستقیمی به آن بکند. سی سال پیش، زنان با پیراهنهای بدون آستین و دامنهای کوتاه می توانستند در خیابانهای پاکستان قدم بزنند. حالا اما «شلوار قمیض»های رنگی جای خود را به چادرهای بیرنگ دادهاند. همین تغییرات انگیزه نوشتن رمان بوده است.
زنان ۵۲ درصد جمعیت پاکستان را تشکیل میدهند، اما به قول بیناشاه، امروز «شهروند درجه» به حساب میآیند.
بینا شاه، روزنامهنگار و نویسنده پاکستانی ساکن کراچی است که از او، پیش از رمان «پیش از اینکه آن زن بخوابد» (۲۰۱۸)، دو مجموعه داستان کوتاه به نامهای «طب حیوانی» (۱۹۹۹) و «برکت» (۲۰۰۷) و چهار رمان به نامهای «جایی که رویا به رنگ آبی است»(۲۰۰۱)، «سایبرکافه ۷۸۶» (۲۰۰۴) و «بچه زاغهنشین» (۲۰۰۹)، «فصلی برای شهادت» (۲۰۱۴) منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
نظرها
نظری وجود ندارد.