آیا امارات از آمریکا دورتر و به ایران نزدیکتر میشود؟
به گفته برخی تحلیلگران، امارات در حال هرچه دورتر شدن از اهداف آمریکا است: آیا این حلقه ضعیف در سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران است؟
نشست مشترک گارد ساحلی ایران و امارات متحده عربی در تهران در حالی انجام شد که تنشها بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده بالا گرفته است. هرچند بریتانیا و آمریکا نیروهای بیشتری به خلیج فارس اعزام کرده اند، لیز اسلای، روزنامهنگار «واشنگتنپست» به نقل از مقامهای اماراتی و دیپلماتهای حاضر در این کشور در گزارش زیر مینویسد که ابوظبی خواهان کاهش تنشها و در حال دورترشدن از سیاست واشنگتن، متحدی کلیدی است.
یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا در خاورمیانه و یکی از نیروهای محرکه در پس رویکرد سختگیرانه دونالد ترامپ ــ رئیسجمهوری ایالات متحده ــ در قبال ایران، حالا در حال دورشدن از واشنگتن است. امارات متحده عربی قابل اتکابودن خودش به عنوان یک متحد، در صورت بروز جنگ بین ایالات متحده و ایران را به پرسش کشیده است.
پس از آنکه ایالات متحده برای دفع «تهدید»های ایران در قبال کشتیرانی، نیروی دریایی تقویتی به خلیج فارس اعزام کرد، دولت امارات یک هیأت نمایندگی گارد ساحلیاش را به تهران فرستاد تا درباره امنیت حمل و نقل دریایی مذاکره کنند. اقدام امارات بر خلاف هدف آمریکا ــ منزویکردن ایران ــ بود. پس از انفجار مینهای دریایی روی بدنه نفتکشها در نزدیکی ساحل امارات در ژوئن، این کشور بر خلاف ایالات متحده و عربستان سعودی از مقصرشمردن ایران دوری کرد.
امارات همچنین از کاستن شمار سربازانش در یمن خبر داد؛ جایی که به همراه عربستان سعودی با شیعیان حوثی تحت حمایت ایران در حال نبرد است. این اقدام باعث شد که راه پیروزی شبهنظامیان جداییطلب تحت حمایت امارات بر نیروهای دولت تحت حمایت واشنگتن در عدن هموار شود. گامی دیگر در راستای دورشدن از سیاست ایالات متحده.
جیمز متیس، وزیر دفاع سابق ایالات متحده پیشتر امارات را به خاطر حمایت سرسختانهاش از اقدامات نظامی واشنگتن در گوشه و کنار جهان ــ از جمله در سومالی و افغانستان ــ «اسپارتای کوچک» نامگذاری کرده بود. شمار زیادی عملیات در جنگ اخیر علیه گروه «دولت اسلامی» (داعش) از پایگاه هوایی ایالات متحده در الظفره امارات ــ بخشی اساسی از ردپای امنیتی آمریکا در خاورمیانه ــ تدارک دیده میشد.
امارات حالا که رابطهاش با ایالات متحده آن را در خط مقدم جنگی بالقوه قرار داده است، مسیر دیگری برگزیده، خواهان تنشزدایی با ایران است و از ادبیات جنگجویانه دولت ترامپ فاصله گرفته است.
یک مقام اماراتی به شرط ناشناسماندن به «واشنگتنپست» گفت:
«امارات متحده عربی جنگ نمیخواهد. مهمترین چیز ثبات و امنیت و آوردن صلح به این بخش از جهان است.»
دیپلماتها و تحلیلگران در چنین شرایطی میگویند که دیگر نمیتوان مطمئن بود آیا واشنگتن در صورت بروز جنگ با ایران میتواند روی امارات حساب باز کند یا نه.
به گفته تئئودور کاراسیک، پژوهشگر «گلف استیتس آنالیتیکس»، امارات در حال هرچه دورتر شدن از اهداف آمریکا است: «آیا این حلقه ضعیف در سیاست فشار حداکثری ترامپ است؟»
اما این نخستینباری نیست که سیاستهای ابوظبی و واشنگتن از یکدیگر فاصله میگیرند. امارات، کشوری کوچک اما فوقالعاده ثروتمند، در یکدهه اخیر به شکل مداوم نفوذ خود را در سرتاسر خاورمیانه افزایش داده و هدفهایی را پی گرفته است که از دل مخالفت سرسختانه محمد بن زاید، ولیعهد قدرتمندش با تمام شکلهای اسلام سیاسی نشأت میگیرد.
امارات متحده عربی حامی کودتای نظامی ۲۰۱۳ در مصر بود که محمد مرسی، نخستین رئیسجمهوری منتخب در انتخاباتی دموکراتیک را سرنگون کرد. دولت نزدیک به اخوان المسلمین مصر تحت حمایت ایالات متحده بود.
امارات همچنین از خلیفه حفتر، جنگسالار لیبی در برابر دولت تحت حمایت سازمان ملل و آمریکا ــ که با اسلامگرایان متحد است ــ پشتیبانی کرده است. این کشور همراه با عربستان سعودی دست به محاصره قطر، از متحدان آمریکا زد که حامی جنبشهای اسلامگرایانه در منطقه بوده.
ابوظبی کارزار نفوذش را در واشنگتن نیز به راه انداخت و حالا صدایی نیرومند در کاخ سفید دارد و میتواند در شکلدادن به سیاست خاورمیانه در بالاترین سطوح موثر باشد. امارات از منتقدان سرسخت توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) بود و از تصمیم ترامپ برای خروج از آن استقبال کرد.
مقامهای اماراتی میگویند که ابوظبی هرگز نمیخواست که خروج ایالات متحده از برجام به تقابلی بینجامد که اخیراً در خلیج فارس دیدهایم. به گفته آنها، امارات هنوز امیدوار است که همراستا با سیاست علنی واشنگتن، تحریمهای شدید تهران را بر سر میز مذاکره بازگرداند.
ایران واکنش نشان داده و کارزاری از تهدید و آزاررساندن به کشتیها در خلیج فارس را آغاز کرده و آمریکا و بریتانیا به نوبه خود نیروهای کمکی بیشتری به منطقه فرستاده اند. به نظر میرسد همه این تحولات امارات را حیران کرده اند.
به گفته تحلیلگران، موقعیت، اقتصاد و حسن شهرت امارات به عنوان مأمن خارجیها باعث شده است که این کشور حتی با تقابلهای سطح پایین بیش از هر کشور دیگری در منطقه در معرض تهدید قرار بگیرد.
اگر جنگی در بگیرد، در تنگه هرمز خواهد بود. تنگه هرمز مناطق ساحلی امارات را در برمیگیرد و اقتصاد امارات به این آبراه وابسته است.
امارات برای ساختن آسمانخراشها و خدماترسانی به هتلهایی که توریستها و تاجرانی از سرتاسر جهان را به خود جلب کرده، افراد خارجی را از گوشه و کنار جهان استخدام کرده است. خارجیها بیش از ۹۰ درصد جمعیت امارات را تشکیل میدهند و از زیرساختهای حیاتیاش همچون بیمارستانها و نیروهای مسلح حفظ و نگهداری میکنند.
الیزابت دیکنسون، عضو ارشد گروه بینالمللی بحران میگوید که اگر خارجیها از ترس امارات را ترک کنند، روند کارها در سرتاسر این کشور متوقف خواهد شد:
«امارات چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد. حمله به خاک امارات یا آسیبرسیدن به زیرساخت حیاتی آنها تأثیری ویرانگر خواهد داشت و حسن شهرت یکی از پویاترین کشورهای منطقه به لحاظ اقتصادی را خدشهدار خواهد کرد.»
حسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان و نزدیکترین متحد منطقهای جمهوری اسلامی، ژوئیه سال جاری در گفتوگویی تأکید کرد که در صورت بروز جنگ، امارات یکی از هدفها خواهد بود:
«اگر جنگی در بگیرد، چه از برجهای شیشهای امارات متحده عربی باقی خواهد ماند؟ اگر امارات نابود بشود، آیا به نفع حاکمان و مردم آن است؟»
با این حال، رهبران اماراتی نمیپذیرند که مسیرشان را تغییر داده اند. آنها میگویند که قصد توقف فعالیتهایشان در منطقه را ندارند. و در مورد کاهش سربازان اماراتی مستقر در یمن هم استدلال میکنند که برای ماهها درباره این اقدام حرف زده اند و انجام آن در حال حاضر به خاطر در جریان بودن گفتوگوهای صلح تحت حمایت سازمان ملل است. به گفته رهبران امارات، هدف آنها از مداخله نظامی رسیدن به این مرحله بوده است.
به گفته مقامهای ارشد اماراتی، دیدار هیأت اعزامی آنها از تهران در بستر مذاکرات برای حق ماهیگیری در تنگه هرمز انجام شد و ربطی به بحران کنونی نداشت. آنها همچنین مدعیاند که موضعشان در قبال تهران تغییری نکرده است: توسعهطلبی ایران خطرناک است و باید برنامه توسعه موشکهای بالستیک این کشور را محدود کرد.
اما به گفته دیپلماتها و ساکنان این کشور ثروتمند عرب، اماراتیها زیر لب شکایت میکنند که محمد بن زاید، رهبر واقعی کشور، از هدف تعیینشده برای کشور و بدل کردن آن به پیشتاز رونق و ثبات بیش از حد دور شده است.
به باور یک تاجر دوبیای که از ترس مجازات به خاطر انتقاد از رهبران، به صورت ناشناس با واشنگتنپست سخن گفته است، «انگار آنها لقمه بزرگتر از دهانشان برداشتند و پیامدهایش را محاسبه نکردند. توسعهطلبی نظامیشان این ایده را که امارات یک پناهگاه امن است، نابود کرد. حالا آنها خطر همراهیکردن با آمریکاییها را حس کرده اند.»
حمایت امارات از خروج ترامپ از برجام آخرین نمونه از اقداماتی است که رهبران این کشور نتیجه دیگری برایش متصور بودند.
به گفته دیپلماتها، مقامهای اماراتی ظاهراً از این دلخور شده اند که ترامپ مدعی شد حمله به ایران را تنها ۱۰ دقیقه قبل اجرا متوقف کرده است اما متحدان اماراتیاش را از این حمله مطلع نکرده بود.
مقامهای اماراتی دراینباره اظهار نظر نکرده اند که آیا در صورت وقوع جنگ با ایران، اجازه حمله آمریکا از پایگاههایشان را خواهند داد یا نه. آنها هنوز از طرح مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا برای تشکیل یک ائتلاف جهانی جهت حفظ امنیت کشتیرانی پشتیبانی نکرده اند.
این موضوع باعث گمانهزنی درباره موضع امارات در تنشهای ایران و آمریکا شده است. کاراسیک، تحلیلگر گلف استیس آنالیتیکس مسأله را چنین صورتبندی میکند: «پرسش بزرگ این است: آیا امارات در حال جداشدن از ایالات متحده است؟ مشکلات اقتصادی و تفاوت نظر درباره شیوه برخورد با ایران در داخل امارات وجود دارد. اما دست آخر، امارات متحده عربی زیر چتر امنیتی آمریکا است و همین است که اهمیت دارد.»
- منبع: واشنگتنپست
نظرها
نظری وجود ندارد.