جنگ در خلیج فارس: خطری که هنوز محتمل است
بازتاب تنشهای خلیج فارس در رسانههای جهان
در رسانهها بحث بر سر احتمال بروز جنگ میان آمریکا و ایران همچنان گرم است و نگاهها همچنان متوجه تنگه هرمز است. نگاهی به خلاصه برخی از آخرین تحلیلها.
دور جدیدی از تشدید تنش در خلیج فارس پس از توقیف نفتکش ایرانی در جبل الطارق به دست بریتانیا و توقیف نفتکش بریتانیایی به دست ایران آغاز شده است. این تنشها همچون تنشهای میان ایران و آمریکا بازتاب زیادی در رسانههای بینالمللی داشته است. تحلیلگران در یادداشتهایی در روزنامهها و وبسایتهای خبری گوناگون به این موضوع پرداختهاند. در زیر نگاهی میاندازیم به مهمترین بخشهای شماری از این یادداشتها.
▪️ با بالاتر رفتن تنشها، آیا امکان جنگ با ایران وجود دارد؟ ــ جان سی هولسمن
سیتی ای ام بریتانیا در بخش دیدگاهها از دو متخصص میپرسد که آیا با افزایش تنشها در منطقه خلیج فارس، جنگ با ایران یک احتمال است؟
جان سی هولسمن، کارشناس سیاست خارجی و عضو اندیشکده شورای روابط خارجی میگوید: بله مطمئناً جنگ با ایران یک احتمال است. او توضیح میدهد که ایرانیها با بالابردن هزینهها و ریسکها فکر میکنند میتوانند اروپاییها را ناچار کنند که به آمریکا فشار بیشتری بیاورند:
«آخوندها فکر میکنند با دردسر درست کردن در دریاها و آرام آرام کنار کشیدن از معامله هسته، میتوانند اروپاییها را تکان بدهند که که اقدام قاطعی کنند و دولت ترامپ را تحت فشار قرار دهند که از سیاست فشار حداکثری کنار بکشد.»
واقعیت با این برنامه ایران فاصله بسیار دارد - این را هولسمن میگوید. او معتقد است که احتمال محاسبه غلط و و جنگ در این سناریو همچنان هست. چرا که به نظر او سیاست خارجی موضوع محاسبه دقیق نیست بلکه پر از خطاهای انسانی است که بنا به آنها مسیر تغییر میکند.
جان رائین، مشاور ارشد در انستیتو بینالمللی مطالعات استراتژیک میگوید: نه. او توضیح میدهد که «دفاع از کشتیها در خلیج فارس، هرچند که ممکن است پرتنش باشد، هنوز به جنگ منجر نشده است.»
او به تاریخ روابط ایران و غرب در ۴۰ سال گذشته اشاره میکند و میگوید هردو طرف تنشها را در زیر آستانه جنگ نگه داشتهاند و معمولا به صورت غیر مستقیم باهم درگیر میشوند. ایران با پراکسیها، نیروهای شبهنظامی و شرکای منطقهایاش به غرب فشار میآورد و آمریکا هم با برنامه «فشار حداکثری» - به ویژه از طریق تحریمها.
ایالات متحده آمریکا میداند که ایران میتواند از شبکه نیروهای شبهنظامی نزدیک به خود در منطقه برای حمله به نیروهای آمریکا و منافعش استفاده کند تا جنگ احتمالی را هم طولانی کند و هم پرهزینه. همچنین رهبران ایران میدانند که اگر جنگ شود میتوانند همه چیز را از دست بدهند.
به همین دلیل به نظر جان رائین درگیری فعلی در زیر "آستانه" جنگ ادامه خواهند یافت اما جنگ نمیشود.
▪️ ترامپ برای حل بحران ایران باید مسیرش را عوض کند ــ سید حسین موسویان
سیدحسین موسویان، عضو ارشد سابق هیأت مذاکرهکننده هستهای ایران و پژوهشگر فعلی دانشگاه پرینستون، در دیدگاهی برای نشریه آمریکایی «پولیتکو» نوشته که ترامپ اگر میخواهد از وضعیت پر تنش فعلی تغییر مسیر دهد و ایران را به پای میز مذاکره بکشاند، راهی ندارد مگر اینکه سیاست فشار حداکثری را کنار بگذارد.
حسینیان معتقد است که سیاست فشار حداکثری - شامل خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها- «ناکام» بودهاند.او میگوید رویکرد آمریکا در دولت ترامپ خصومت بین دو کشور ایران و آمریکا را افزایش داده است. توصیه او به آمریکا این است که سیاستهای «قلدری و تحریم» را کنار بگذارد و «کانالهای ارتباطی معتبر» را برای آغاز گفتوگوها تعیین کند.
موسویان همچنین معتقد است که یکی از بزرگترین چالشها برای آغاز هر مذاکره با ایران، یکدست نبودن آراء کابینه ترامپ با خود ترامپ در رابطه با ایران است. او به این اشاره میکند که نظرات چندین سیاستگذار کلیدی ایالات متحده از جمله جان بولتون - مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری - با دیدگاه رئیس جمهوری در رابطه با ایران مغایرت دارد. موسویان مینویسد که «بولتون به دنبال درگیری نظامی و تغییر رژیم در ایران است.» در حالی که به نظر این نویسنده ترامپ تنها میخواهد میراث بارک اوباما در منعقد کردن قرار داد هستهای ۲۰۱۵ با ایران را از بین ببرد و قراداد دیگری را با ایران امضاء کند.
از این رو موسویان به ترامپ پیشنهاد میکند که همراه با ایجاد راههای برای گفت و گو، تیم جدیدی را هم که آگاهی بیشتری در مورد واقعیتهای سیاسی ایران و منطقه خاورمیانه دارند برای پیشبرد سیاستها در رابطه با ایران انتخاب کند.
▪️ استدلالهای حامی جنگ نیویورکتایمز علیه جنگ با ایران ــ گرگوری شوپاک
گرگوری شوپاک، مدرس مطالعات رسانه در دانشگاه گیولفـهامبر تورنتو در وبسایت تحلیلیـانتقادی «کامندریمز» به انتقاد از سرمقالههای ضدجنگ نیویورکتایمز به خاطر استفاده آنها از ادبیات حامی جنگ میپردازد.
شوپاک مقاله را چنین آغاز میکند: «نیویورکتایمز از ابتدای ماه مه سال جاری پنج سرمقاله منتشر کرده است که به وجود آمدن امکان درگرفتن جنگ نظامی بین ایالات متحده و ایران را سرسختانه به نقد کشیدند. اما آنها در استدلالهای ضدجنگشان بسیار ضعیفاند، ایران را بدنام میکنند اما درباره آمریکا به این اندازه نکتهسنجی نمیکنند و رفتار تهاجمیاش نسبت به ایران را مخفی میکنند.»
به باور نویسنده، این سرمقالهها از همان ادبیات ضدایرانی بهره میبرند که صداهای حامی جنگ. او برای اثبات ادعایش به پارههایی از سرمقالهها اشاره میکند که در یکی از آنها برای نمونه، ایران به داشتن تأسیساتی برای پیگیری برنامه تسلیحاتی هستهای پیش از توافق هستهای (برجام) متهم میشود که آنها را پس از برجام تغییر کاربری داده است. تهران همواره پیگیری برنامه ساخت تسلیحات اتمی را تکذیب کرده است و آژانسهای اطلاعاتی آمریکا ۲۰۰۷ خبر از دست برداشتن ایران از برنامه نظامی هستهای دستکم از ۲۰۰۳ به بعد داده بودند.
در برخی دیگر از سرمقالهها ایران یک «رژیم مستبد خاورمیانهای» و «در حال کار بر سیستمهای موشکی» توصیف شده که «از سازمانهای تروریستی منطقهای پشتیبانی میکند». یا یک «بازیگر خرابکار» که سپاه پاسداراناش «ابزار خشونت و ماجراجویی نظامی» است.
به گفته نویسنده، هیچ نهاد آمریکایی یا هیچیک از اقدامات این کشور به شیوهای مشابه به نقد کشیده نشده اند: «حمله به عراق به شیوه ارتش آمریکا، و مرگ یک میلیون تن در نتیجه آن، رفتار یک "بازیگر خرابکار" یا "ابزار خشونت و ماجراجویی نظامی" توصیف نمیشود؛ نگهداری از کودکان در قفس یا داشتن بزرگترین جمعیت زندانیها مدارکی از وجود یک "رژیم مستبد" نیستند. تعریف نیویورکتایمز از "حمایت از سازمانهای تروریستی منطقهای" هر چه باشد، آشکارا حمایت از گروههای نژادپرست در لیبی، ویرانکردن شهرهای سوری، .... جزء آن نیست.»
شوپاک میافزاید که تمام این توصیفها درباره رژیم ایران در سرمقالههای ضدجنگ نیویورکتایمز باعث زدودن احساس عذاب وجدان خوانندگان میشود چون میتوان آنها را به خاطر نشتافتن به خیابان و سازماندهی نکردن یک جنبش ضدجنگ علیه جنگ با«یک بازیگر خرابکار» با «ماجراجوییهای نظامی» بخشید.
نویسنده دیگر ایراد وارد بر سرمقالههای نیویورکتایمز را چنین صورتبندی میکند: «انگار آنچه رخ میدهد، به طور برابری هم تقصیر آمریکا ست و هم تقصیر ایران... اما مسأله آنقدرها تهدید "خطای در محاسبه از سوی هر یک از طرفین" نیست، بلکه محاسبات عمدی ایالات متحده برای تحمیل فلاکت بر ایرانیها است.»
شوپاک به مقاله چنین پایان میدهد: «سرپوش گذاشتن بر اینکه کدام طرف مقصر یک جنگ یا امکان به وجود آمدن یک جنگ است، کار عامه مردم را برای تشخیص اینکه علیه چه کسی باید دست به سازماندهی زد، سخت میکند. این مشکل حادتر میشود وقتی تأثیرگذارترین روزنامه آمریکایی در حال مبهمسازی راههایی است که واشنگتن از طریق آنها به تنشها با ایران شدت بخشیده و دو کشور را به جنگی ویرانگر نزدیکتر کرده است.»
▪️ روی عرشه رزمناوهای آماده حمله به ایران ــ دبورا هینز
گزارشگر اسکاینیوز همراه با شماری دیگر از گزارشگران به عرشه ناو هواپیمابر یو اس اس آبراهم لینکلن در دریای عرب و دیگر رزمناوهای کوچکتر آمریکایی دسترسی پیدا کرد و در گزارشی به بازتاب نظر فرماندهان نظامی بر عرشه کشتی پرداخت.
بر اساس این گزارش، «افسرها میگویند که مأموریت آنها بازداری نیروهای ایرانی از حمله به هدفهای آمریکایی است. اما آنها همچنین آماده اند که حملههای تهاجمی انجام دهند، اگر چنین دستوری به آنها برسد.»
ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن هنوز از تنگه هرمز عبور نکرده است، علیرغم اینکه اعزام آن به خلیج فارس با تبلیغات فراوان ترامپ همراه بود.
مایکل بویل، فرمانده گروه رزمناو تهاجمی ۱۲، دراینباره گفته که میتواند ناو هواپیمابر را از تنگه عبور دهد اما ترجیح داده که در شمال دریای عرب بماند: «برای مأموریت ما اینجا که بازدارندگی است، در جایی هستیم که باید باشیم... ما در اینجا میتوانیم به آنها [ایرانیها] دسترسی داشته باشیم اما آنها توان این کار را ندارند.»
او درباره مأموریتش میگوید: «ما آماده دفاع از ایالات متحده و منافع ایالات متحدهایم، اگر از ما چنین بخواهند ... وظیفهام است که اینجا باشم و آماده باشم تا در صورت نیاز بازداری کنیم و دفاع کنیم.» مأموریت این ناو میتواند تمدید شود اما فرمانده میگوید: «در این لحظه، هنوز صحبتی از تمدید مأموریت نشده است».
گروه رزمناو تهاجمی ۱۲ آوریل سال جاری برای مأموریتی هفت ماهه به خلیج فارس اعزام شد.
بر اساس این گزارش، ۶۸ هواپیما بر عرشه ناو هواپیمابر آبراهام لینکن حضور دارند. خدمه و خلبانها در حالت آمادهباش به سر میبرند. انها اکنون در حال کمک به افزایش نظارت و بازرسی در و حول تنگه هرمز هستند و درباره حرکت و فعالیتهای نیروهای ایرانی اطلاعات جمع میکنند.
بیل رید، فرمانده شاخه هوایی میگوید: «اگر کسی در حال انجام دادن کاری باشد که بیثباتکننده است یا دست به اقدامی بزند که آزادی حمل و نقل دریایی را مختل کند، ما قطعاً آنجا خواهیم بود تا ویدئویش را برداریم.»
ایران اتهام آمریکا مبنی بر دست داشتن در حمله به نفتکشها در خلیج فارس را رد کرده است.
نظرها
جز قال
بعد از 40 سال، دیگر هیچ راهی جز تقابل نظامی طرفین (جهان سکولار بویژه غربی) با نظام ضدسکولار و ضدغیرشعیه نمانده است. اما طرف مقابل ج.ا. در همین چند ماه اخیر ضعف و زبونی خود را نشان داد (مخالفان لیستی بزرگی از اتهامات سنگین میزنند مشابه داعش به ج.ا. اما اندازه یک دهم هم جرات مقابله به مثل ندارند این یعنی ترس و بی عرضگی غربی ها در برابر ج.ا. ایران!!)، میزان تحقیر جهان غرب سولار در تاریخ بیسابقه است در مقایل یک حکومت مذهبی آخرالزمانی (با هدف ایجاد خکومت نئوکراتیک ولایت شیعی) ضدسکولار و ضد اسرائیلی!- وگرنه ج.ا. که بجز مقداری نیروی زمینی و موشکی جهان سومی توانی ندارد- چگونه این همه ضربه میزند و غرب سکولار بیچاره فقط ناله میکند. زندگی در تحریم اساسا روش ج.ا. است! مخالفان ج.ا. هیچ کاری نمیتواننند بکند جز قال و قیل رسانه ای که اکثر مردم اصلا حتی گوش نمیدهند. با این وضع نسلها ج.ا. ادامه حیات میابد و هر سال عمیق تر و قوی تر بر ایران و منطقه تسلط میابد. با این وضع باید روزشمار نابودی جهان سکولار غرب شاهد باشیم توسط ج.ا. و متحدانش!!!
که بایستی در تدارک انجام آن بود.
در این دوره از حیات ج.ا. دیگر هیچ راهی برایش باقی نمانده است جز سرکوب مطلق و همه جانبهء مردم ایران (در داخل کشور) و تشدید و بحران آفرینی هرچه بیشتر (در سپهر بین الملی). اگر در تمامی جهان مبحث "مدیریت بحران", "Crisis Managment" مطرح است, در ج.ا. از روز ازل "مدیریت توسط بحران" چاره گشا بوده است. از آتش سوزی سینما رکس, تا سفارت آمریکا,....تا امروز. ناف این کودک* را با بحران آفرینی بریده اند. شایان تذکر است که در این دوره از حیات جمهوری جهنمی اسلامی سرکوب صرفا مختصِ به حیطه های فرهنگی,سیاسی نیست بلکه اکنون شدید ترین سرکوب ها در ساحت اقتصادی, و سطح کشوری و میلیونی انجام می گیرد. نزول ارزی (حرکتی کاملا حساب شده و به پیش رانده شده توسط بانکهای سپاه), گسترش روزافزون بیکاری, گسترش نرخ تورم,.... امروزه ایران را در صف فقیرترین کشورهای جهان قرار داده است. در تحلیل نهایی باید دید که آیا این تودهء میلیونی مردم در ایران هستند که گردن به زندگی در خط فقر می دهند, یا این ماشین سرکوب ج.ا. است که سرنوشت دیگر ماشینهای سرکوب در ایران دچار خواهد شد؟ تاریخا هیچ دولتی در ایران از پس مردم گرسنه برنیامده است. نباید اجازه داد که رژیم با تجاوز آشکار به زندگی و معیشت توده های مردم تنگدست، بحران و مشکلات اقتصادی خود را و تاوان ماجراجوئی های نظامی و پیشبرد سیاستهای منطقه ایش را به قیمت تشدید استثمار کارگران و ربودن نان سفره اکثریت مردم این کشور از سر بگذراند. درهم شکستن این سیاست در گرو یک مبارزه یکپارچه، متحدانه و سراسری است. کاراترین و موثرترین تاکتیکی که می تواند ظرفیت و توان نیروهای سرکوبگر رژیم را بی اثر نماید و رژیم را از ادامه تعرض به زندگی مردم باز بدارد و تامین خواست ها و مطالبات کارگران و مردم تنگدست را تضمین نماید، زنجیره ای از اعتصابات عمومی در این منطقه و آن منطقه و در سطح سراسری است؛ امری که بایستی در تدارک انجام آن بود.
حقایق الاشاهد
نجربه مشان داده است ایران هیچگاه ملت واحده نبوده است. عموما تربتی ها انگاری با تمام دنیا فرق دارند. افانی و مشهدی و تهرانی ادم جساب نمیکنند. در عوض تهارنی صد بار بدتر تربتیها اینها همه فارس و ایرانی ادعا میکنند هستند. اما به خودشان رحم نمیکنند. با این حساب چه توقعی از کرد یا ترک دارند که خودشان جز ملت ایران بدانند.
حقایق الاشاهد
عوامل و رئوس نظام ج.ا. ایران بخوبی عمق این ضرب المثل درک و اجرا کرده اند: عرب بایست سیر نگه داشت و عجم گرسنه (بدبخت و گدا) / با این فرمول ج.ت. تا ابد ادامه میابد. نظام و سچاه نیازی حتی به صادرات نفت ندارد. اینقدر مالیات فررای هست و اینقدر جا هست از نوکیسه های زمان اصلاحاتچی چروار شده اند سرکیسه کنند که برای صد سال امورات بگذارند. بمب اتم و موشک قاره چیما تضمین میکند غرب بزدل کوچکترین کاری عیله شان نکندو دید با خفتی باج میگرند سپاه از غرب. گروگان میگرد بعنوان جاسوس و میلیاردی باج میدهندو نفکش توقیف میکنند و مقابل مثل میکند سپاه! غرب ترسو بی عرضه است. مردم ایران از نظر قدرت سیاسی اختگی کامل دارند. خامنه ای گفته اسرائل 20 سال دیگر مابود میشود. شواهد گویا است اسرائیل جرات حمله پیش دستی ندارد و حتی کمتر توسط هلال شیعی نابود میشود.
"...دیگه تمومه ماجرا!"
جناب"حقایق الاشاهد" شما نابودی اسرائیل پیشکشتان, اگر ج.ا. عرضه داره از خودش و متحدینش در سوریه و عراق دفاع کنه. تقریبا هر روز اخبار میاد که چطوری نیروهوایی اسرائیل پشت سر هم به متحدین ج.ا. حمله میکند و آخوندها هیچ غلطی نمیتونن بکنن. بقیهء اظهارات شما هم مثل مورد بالا هیچی نیست جز تبلیغات مفت برای رژیمی که هر روز دارد به پایانش نزدیک میشود. "...دیگه تمومه ماجرا!"
تموم نیست ماجرا
تموم نیست ماجرا/ چرا؟ برای اینکه 40 سالست جمهوری اسلامی توی ذهن خمنی خانه نوفل لوشاتو چند صدمتری رسیده به هشت میلیون کیلومتر مربع! چهار برابر ایران امروز وسعت تحت نفوذ امپراتوری ولایت شیعه است. به اعتراف مخالفان، ج.ا. توی اروپا مخالفان ترور مکیند. حماس و حزب الله و انصارالله دایما دارند مواضع اسرائیل و سعودی و امارت میزنندً پهپاد و کشتی امریکایی و غربی میزنند، اما غرب ترسو فقط تحریم میکند که دیگر بی اثر شده برای ج.ا. ایران.! طی 40 سال 1700 میلیارد دلار درامد داشت حتی بیست در درصد اینها مخفی کرده باشند تا یک نسل نیازی به درامد ارزی ندارند. دلیل از این واضح تر دلاری باید الان 18 هزار تومان باشد زیر 12 هزار تمان میفروشند. این ارزها از کجا میاد؟ فقط دوران احمدی نژاد میگوdند 200 میلیارد دلار گم شد من دفاع نمیکنم از ج.ا. و فقط حقیقتی می بینم میگویم. همه شواهد , و منطق میگوند (قبل از یانکه موشک قاره پیما و ببم اتمی ج.ا عملیاتی بشود) غرب و اسرhئیل و دول عربی و امریکا باید با حمله کار نظام یکسره کنند ولی میترسند یک گلوله شلیک کنند! این یعنی ج.ا. ابدی است و اپوزیسیون و بقیه باید توی همان خارج تا اخر بمانند و بمیرند. کشورهای غربی هم روز به روز شاهد قدرت بیشتر و در نهایت نابودی اسرائیل باشند.
بدجوری هم "...دیگه تمومه ماجرا!"
شهوت خون, ثروت و قدرت چندان خواهران و برادران سایبر بسیجی را نشه و کور کرده است که از یاد می برند شعار "اصلاح طلب, اصولگرا دیگه تمومه ماجرا!" از مشهد شروع شد و به همه جای دیگر رسید. جالب است که خودشان نیز اقرار می کنند که به جز دزدی از "بیت المال" کار دیگری ندارند. همه مردم هم از روز اول میدانستند که آخوندها یه مشت دزد مفتخور بچه باز بیشتر نیستند. توجه شما را جلب میکنم به سخنان سعید حجاریان در ذیل. حجاریان در مصاحبه با روزنامه اعتماد بی تاثیر شدن «چهار عمل اصلی» از سوی حاکمیت را یادآور شده است. او ضمن پیش بینی سقوط نظام در سه سال آینده گفته: ▫️سه سال آینده دستخوش اعتراضات پیدرپی خواهد بود، اعتراضاتی که مانند موج دریا عقب میروند و با شدت بیشتر بازمیگردند. گزارهی «عبور از روحانی» یعنی گذر از دولت و رسیدن به حاکمیت و اصل نظام و در آخر عبور از جمهوری اسلامی... ▫️جناح راست شاهد بود که در برخورد با این اعتراضات چهار عمل اصلی به کار گرفته شد؛ بعضی را جمع (بازداشت)، بعضی را ضرب (کتک)، بعضی را تفریق (تفرقه انداختن) و بعضی دیگر را تقسیم (تفکیک معترضان به معیشتیهای برحق و سیاسیهای ناحق) کردند، اما بنیاد اعتراضات همچنان باقیست. تلخیص از مصاحبه با اعتماد