سناریوهای پیشرو در افغانستان از دید یک روزنامه چاپ کابل
بازگشت به وضعیت پس از سقوط دولت نجیبالله در ۱۹۹۲ و ادامه جنگ داخلی یا دستیابی به راهحل سیاسی: مذاکرات صلح افغانستان چه سرنوشتی خواهند یافت؟
روزنامه ۸صبح چاپ کابل در مقالهای درباره آینده صلح افغانستان گمانهزنی کرده و پنج سناریو را مورد بررسی قرار داده است. این سناریوها عبارتند از: «سناریوی برگشت به سال ۱۹۹۲»، «سناریوی برگشت به سال ۱۹۸۹»، «سناریوی حل سیاسی»، «سناریوی طولانیسازی عمدی مذاکره و شکست آتشبس»، «سناریوی شکست توافق صلح». به عقیده خبرنگار ۸صبح، در وضعیتی که به نظر میرسد «واشنگتن دیگر پروندهی افغانستان را بسته است»، وقوع یکی از این سناریوها را میتوان پیشبینی کرد.
مذاکراتی که بین نماینده آمریکا و هیأت مذاکرهکننده طالبان از اواخر سال گذشته میلادی در دوحه آغاز شد، حصول یک توافق را میسر کرده است. هشتمین دور مذاکرات دوشنبه ۱۲ اوت/ ۲۱ مرداد در دوحه قطر به پایان رسید. بر اساس این توافق طالبان تضمین دادهاند که از خاک افغانستان عملیات تروریستی انجام نشود و در مقابل آمریکا هم بر اساس یک جدول زمانی نیروهایش را به تدریج از این کشور خارج میکند.
این در حالی است که هنوز نقش دولت افغانستان در آینده صلح این کشور مشخص نشده است. دولت افغانستان به درخواست طلبان از مذاکرات صلح بیرون گذاشته شد. قرار است پس از پایان مذاکرات صلح آمریکا و طالبان، مذاکرات بینافغان آغاز شود.
همه اینها در شرایطی رخ میدهند که انتخابات ریاستجمهوری افغانستان ۲۸ سپتامبر / ۶ مهر برگزار خواهد شد و طالبان هشدار داده که در برگزاری آن اخلال ایجاد خواهد کرد.
خبرنگار ۸صبح خروج ایالات متحده را نشان دهنده شکستناپذیری طالبان در برابر نیروهای این کشور میداند: «ایالات متحده به این نتیجه رسید که نمیتواند طالبان را در میدان نبرد شکست بدهد، به همین دلیل مذاکره کرد تا از جنگ خارج شود.» اما این خروج سوالات زیادی را در میان نیروهای سیاسی افغان رقم زده است: «با شروع خروج نیروهای ناتو و امریکایی، چه وضعیتی در انتظار افغانستان است؟»
۸صبح سناریوهای پیش رو را بررسی کرده است:
«سناریوی برگشت به سال ۱۹۹۲»
سناریوی اولی که روزنامه ۸صبح از آن نام میبرد، سناریویی تاریک و نومیدانه است. سال ۱۹۹۲ در افغانستان با سقوط جمهوری کمونیستی محمد نجیبالله همراه شد. این سال آغاز دوری جدید از جنگهای داخلی میان نیروهای حزب اسلامی قطبالدین حکمتیار و حزب جمعیت اسلامی احمد شاه مسعود است. روزنامه ۸صبح نوشت: «این سناریو زمانی تحقق خواهد یافت که روند خروج نیروهای امریکایی به سرعت آغاز شود و مذاکرات میانافغانی بینتیجه بماند.»
نویسنده این روزنامه پیشبینی میکند که در صورت خروج سریع دولت ایالات متحده و توقف کمکهای مالی به افغانستان، سایر دولتها نیز افغانستان را ترک خواهند کرد. نتیجه قابل پیشبینی آن است که «دولت فرو میپاشد و جنگ همه علیه همه شکل میگیرد.»
«سناریوی برگشت به سال ۱۹۸۹»
سناریوی دوم وضعیتی را متصور شده که نیروهای نظامی خارج شوند، مذاکرات بینافغان به نتیجه نرسد، اما کمکهای نظامی و مالی ایالات متحده به افغانستان ادامه پیدا کند. نویسنده ۸صبح پیشبینی میکند که در این صورت وضعیتی مشابه با سال ۱۹۸۹ رخ خواهد داد.
در سال ۱۹۸۹ نیروهای شوروی از افغانستان عقبنشینی کردند اما کمکهای نظامی و مالی آنها به دولت محمد نجیبالله ادامه یافت. روسها همچنین مهمات و تجهیزات نظامی سبک و سنگین فراوانی برای دولت نجیبالله بر جای گذاشتند. به این ترتیب، به گزارش ۸صبح، دولت نجیب توانست با استفاده از این کمکها «حملههای تهاجمی اسلامگرایان جهادیست را عقب بزند و رهبران آنان را به جان هم بیاندازد.»
۸صبح پیشبینی میکند که دولت مورد حمایت دولتهای خارجی به راحتی سرنگون نشود، حتی اگر قلمروی حاکمیت آن کشور کوچک باشد:
«تاریخ نشان داده است که نیروهای شورشی همیشه موفق شدهاند که زمین را زیر پای نظامیان خارجی در افغانستان داغ کنند و آنان را به عقبنشینی وادار سازند، اما به هیچ وجه نتوانستهاند که حکومت مورد حمایت قدرتهای خارجی را سرنگون کنند.»
دولت نجیب نیز تا سال ۱۹۹۲ دوام آورد و سقوط شوروی زمینهساز سقوط او شد.
«سناریوی راه حل سیاسی»
سناریوی سوم، که نویسنده از آن به عنوان مطلوبترین سناریو یاد میکند، زمانی ممکن خواهد بود که نه تنها مذاکرات بینافغان با موقیت انجام شود و به نتیجه برسد، بلکه همینطور «ضمانتی برای تطبیق آن وجود داشته باشد.»
۸صبح در این سناریو نیز یک قیاس تاریخی را مطرح میکند: «در دوران جنگهای تنظیمی در کابل [۱۹۹۲-۱۹۹۶] هم توافقاتی میان طرفهای درگیر امضا شد، ولی از آن جایی که آن توافقات تضمینی برای تطبیق نداشت و ضمانتکنندهگان جهانی و منطقهای پای آن امضا نکرده بودند، شکست خورد.»
۸صبح به نقل از عمر صدر پژوهشگر انستیتوی مطالعات استراتژیک افغانستان الگوهای مختلفی برای توافق بینافغان را نام میبرد. صدر در رسالهی «حل سیاسی جنگ، الگوهای مختلف»، از الگوهایی از جمله "تقسیم قدرت میان دولت مرکزی و حکومتهای محلی بر مبنای توافق حکومت با شورشیان"، "به اشتراکگذاری قدرت در حکومت مرکزی میان دولت و شورشیان"، "شرکت گروه شورشی در انتخاباتها" و یا "تشکیل ادارهی موقت و گذار به یک نظم نو سیاسی" نام برده است.
در مقابل نویسنده مقاله مینویسد که برای راهحل سیاسی، جدای از آنکه توافق چه الگویی را دنبال میکند، ضمانت قدرتهای بزرگ برای دسترسی به توافق ضرورت دارد. او همچنین میگوید که این سناریوی مطلوب دولت و همه نیروهای سیاسی افغان است.
«سناریوی طولانیسازی عمدی مذاکره و شکست آتشبس»
سناریوی چهارم به حسن نیت و تعهد طالبان و دولت افغانستان بستگی دارد. نویسنده ۸صبح این سناریو را در صورتی ممکن میداند که طالبان آتشبس را بپذیرد و در عین حال مذاکره را طولانی کند، یا آنکه آتشبس از سوی یکی از طرفین نقض شود. در این صورت نبردی نو آغاز میشود و در صورت ادامه حمایتهای مالی و نظامی ایالات متحده از دولت افغانستان، سناریوی اخیر مشابه با سناریوی بازگشت به ۱۹۸۲ رخ خواهد داد.
«سناریوی شکست توافق صلح»
سناریوی پنجم این است که توافق صلح بینافغانی امضا و تضمین میشود، اما نیروهای افغان در میانه کار توافق را برهم زده و نبردی نو را آغاز میکنند. در این صورت امکان تحقق سناریوی اول و «بازگشت به سال ۱۹۹۲» وجود دارد.
نویسنده ۸صبح تحقق سناریوهای اول و آخر را بعید میداند، اما در عین حال تصریح میکند که افغانستان کنونی را دچار تفرقه و پراکندگی آرا میبیند، و این در حالی است که برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نیز به تفرقههای سیاسی دامن زده است. او پیشبینی میکند که در صورت برگزاری یک انتخابات سالم و پذیرش نتیجه از سوی بازندگان انتخابات اتحاد سیاسی حاصل شود؛ در غیر این صورت اختلافات ادامه مییابد و «ضریب تخریبی مداخله خارجی» کاهش نخواهد داشت.
نظرها
نظری وجود ندارد.