«لازم است به خودمان تلنگر بزنیم»
«چگونه میتوان به شکلی موثر از زندانیان سیاسی حمایت کرد و شیوههای حمایت از آنها را ارتقا داد؟» پاسخ منیره برادران به پرسش «زمانه»
«چگونه میتوان به شکلی موثر از زندانیان سیاسی حمایت کرد و شیوههای حمایت از آنها را ارتقا داد؟» پاسخ منیره برادران، فعال و نویسنده چپگرا به پرسش «زمانه» را در ادامه بخوانید.
▪️ صادقانه بگویم پاسخی به این پرسش ندارم و از اینکه به سهم خودم نمی توانم در جهت پشتیبانی از زندانیان سیاسی کاری موثر انجام دهم، در عذاب هستم. به ویژه وقتی پای سلامتی و جان زندانیانی در میان است که دست به اعتصاب غذا زدهاند. دستگیریهای گسترده، حکمهای سنگین و شرایط اسفبار زندانها فاجعه ای است که دلمان را به درد میآورد. این فشارها نه تنها زخمهای درمانناپذیر بر تن و روان زندانیان هستند، بلکه در ارعاب جامعه بی اثر نیستند. اعتراض به این سرکوبها به همراه همبستگی با زندانیان سیاسی و خواسته هایشان وظیفه ما است.
زندانی سیاسی عضوی از پیکر ماست، مایی که برای کشورمان آزادی و دموکراسی و عدالت می خواهیم. وقتی عضوی از پیکر ما را دربند میکند، بر تمامیت وجود ما خدشه وارد میشود.
ولی چه کار از دست ما برمیآید؟ آیا شیوه های مرسوم چون امضای نامههای حمایتی و آکسیونهای مجازی تاثیرگذار است؟ یا فعالیتهای خبررسانی و آگاهیبخش کانالهای رسانههای مختلف و شبکههای اجتماعی و سازمانهای حقوق بشر؟ نقش اینها مهم است به ویژه وقتی وضعیت را با دهه ۶۰ مقایسه کنیم که در سکوت و بی خبری، چه جنایتهایی درون و بیرون زندانها رخ داد. از طرف دیگر اما، خبر داشتن از فجایع به خودی خود به حس همبستگی با قربانیان آن و مبارزان دربند نمیانجامد. امروز دنیای رسانههای الکترونیکی گرچه مرز سانسور را شکسته ولی به همان نسبت به حساسیت ما نسبت به بیعدالتی و جنایت نیفزوده. شدهایم معتاد به خبر، گیرنده منفعل، بی آنکه در این دنیای بیانتهای رسانهها فرصت اندیشیدن داشته باشیم. نتیجه این وضعیت کاستن از احساس همبستگی با زندانیان سیاسی و بی تفاوتی است.
برای برانگیختن فضایی که در آن احساس همبستگی احساس شود، شاید لازم باشد به خودمان تلنگر بزنیم. وجدان مان را فراخوانیم. آنکس که اکنون زندانی سیاسی است، عضوی از پیکر من است، اگر این "من" مخالف این رژیم جبار است، اگر این "من" به حقوق بشر و دموکراسی باور دارد.
ولی تردید جدی من نه نسبت به نامههای حمایتی از زندانیها، بلکه به بیانیه نویسیهای سیاسی و طومار امضاها است، تفاوت مبارزه در عرصه واقعی و دنیای مجازی را ندیدن. این نوع کارها عادتی شده برای ما، که با یک امضا دارای عنوان "فعال سیاسی" می شویم. به ویژه وقتی در خارج از ایران زندگی می کنیم و بدون نگرانی از عواقبش یک نوع آسودگی وجدان هم پیدا میکنیم که داریم کاری می کنیم.
در همین زمینه
«بسیج از پایین، نه جلب حمایت از بالا» ــ کمیته عمل سازمانده کارگری
«مدافعین زندانیان در هر شهری کمیتههای محلی ایجاد کنند» ــ کمپین حمایت از بازداشتشدگان هفتتپه و زندانیان ترقیخواه
نظرها
نظری وجود ندارد.