«در حمایت از زندانیان سیاسی به دنبال "پرونده جذاب" نباشیم»
«چگونه میتوان شیوههای حمایت از از زندانیان سیاسی را ارتقا داد؟» پاسخ کاوه کرمانشاهی، سخنگوی شبکه حقوق بشر کردستان به پرسش «زمانه».
«چگونه میتوان به شکلی موثر از زندانیان سیاسی حمایت کرد و شیوههای حمایت از آنها را ارتقا داد؟» پاسخ کاوه کرمانشاهی، سخنگوی شبکه حقوق بشر کردستان به پرسش «زمانه» را در ادامه بخوانید.
▪️شیوههای حمایتی از زندانیان سیاسی متعدد و متفاوت هستند. جغرافیای «داخل» و «خارج» میتواند از مهمترین عوامل تعیین کننده در نوع حمایتها باشد. حمایتهای حقوقی، رسانهای، معنوی و مادی از زندانی و خانوادهاش، روشهای معمولی هستند که کم و بیش بخشی در داخل و بخشی از خارج صورت گرفته و میگیرند. هر چند غالبا یک سازماندهی خاص برای هماهنگی در انجام این امور به شکل گروهی وجود ندارد و تمام زندانیان سیاسی در ایران نیز به یک اندازه از این حمایتها بهرمند نمیشوند.
در بسیاری از موارد همان عوامل تبعیضآمیزی که دلیل فعالیت کنشگران و زندانی شدن آنهاست، خودشان را در شکل و میزان حمایت از زندانیهای سیاسی هم نشان میدهند. به عنوان مثال ارجاع میدهم به گزارش اخیر جاوید رحمان که در آن صراحتا گفته است تقریبا نیمی از زندانیان سیاسی در ایران، کُرد هستند. اما این نیمی در کنار زندانیان سیاسی از دیگر اقلیتهای ملی مثل بلوچ و عرب چه میزان از حمایتهای حقوق بشری شامل حالشان میشود؟ چقدر در اخبار رسانههای فارسی زبان جا دارند؟
متاسفانه در فضای کنونی حمایت از زندانیان سیاسی، کسانی بیشتر مورد توجه قرار میگیرند که ویژگیهایی داشته باشند و برای رسانههای جریان اصلی و کمپینهای حقوق بشری «کیس جذاب» محسوب شوند. این اصطلاح «کیس جذاب» را یک بار از زبان آموزشگر سمیناری با موضوع حقوق بشر در بخش کمپینسازی برای حمایت از زندانیان شنیدم. در چنین سیستم حمایتی که خودش بازتولید کننده تبعیض است، غالب زندانیان سیاسی «کُرد» و «بلوچ» یا «اهل سنت» و «اهل حق» کیسهای جذاب محسوب نمیشوند.
تا زمانی که این نگاه تبعیضآمیز و تفکیکمدار در بطن حرکتهای حمایتی وجود دارد، تا وقتی که نگاهها تنها روی «اوین» و «رجایی شهر» متمرکز است، تا زمانی که نام تعدادی از زندانیان سیاسی سرشناس مرتبا تکرار میشود و باقی زندانیان به «عدد» تقلیل مییابند، تا وقتی که همین امکانات محدود موجود را به یک اندازه در بین زندانیان سیاسی تقسیم نکنیم، در عمل شاهد شکلگیری حرکتی جمعی و موثر در حمایت از تمام زندانیان سیاسی نخواهیم بود. حمایت از زندانیانمان باید به یک انگیزه و دلیل برای کار مشترک تبدیل شود.
اگر این ذهنیت در وهله اول بین «ما» شکل بگیرد، آن وقت حداقل در خارج از کشور که دستمان برای انجام برخی اقدامات بازتر است، میتوانیم با رعایت مصالح زندانیان و در راستای منفعت آنها، کمیتههای هماهنگی شهری، کشوری و منطقهایی تشکیل دهیم و در همفکری با هم شیوههای حمایتی را از چارچوب کار رسانهایی و بیانیه دادن یا تجمع مقابل سفارت (همه اینها بسیار خوبند ولی کافی به نظر نمیرسند) فراتر ببریم.
به عنوان مثال استفاده از تجربیات کنشگران کشورهای دیگر که کم و بیش شرایطی مثل ایران امروز را تجربه کرده یا میکنند و جلب حمایت زندانیان سیاسی سابق این کشورها به صورت فرستادن پیامهای همبستگی، حضور و سخنرانی در آکسیونهای سیاسی و برنامههای هنری مشترک ـ به عنوان مثال «شب همبستگی با زندانیان سیاسی در ایران و ترکیه» ـ که هم میتواند تبادل تجربیات باشد و هم شکلی از همبستگی بینالمللی.
نظرها
نظری وجود ندارد.