جنگ نتانیاهو و تنشها در خلیج فارس
بازتاب تنشهای خلیج فارس در رسانههای جهان
تنشها در خلیج فارس هنوز ادامه دارند اما دو تحول اوضاع را پیچیده کرده است: زمزمهها درباره مذاکره بین ترامپ و روحانی و حملههای اخیر اسرائیل. چکیدهای از تحلیلها در این باره.
تنشها در خلیح فارس ادامه دارند. ایالات متحده همراه با بریتانیا، بحرین و استرالیا از تشکیل یک ائتلاف دریایی در تنگه هرمز خبر دادهاند. ایران نفتکش بریتانیا را در توقیف دارد، به آزمایشهای موشکی ادامه میدهد و علیرغم ادامه تلاشهای دیپلماتیکاش، از آمادگی برای کاهش بیشتر تعهدات برجامی خبر داده است. هرچند پس از حضور محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در اجلاس هفت کشور صنعتی جهان، دورنمای تنشزدایی بین ایران و آمریکا تقویت شده است، حملههای اسرائیل به لبنان و سوریه و عراق جبهه دیگری در افزایش تنشها باز کرد.
این تنشها بازتاب زیادی در رسانههای بینالمللی داشته است. تحلیلگران در یادداشتهایی در روزنامهها و وبسایتهای خبری گوناگون به این موضوع پرداختهاند. در زیر نگاهی میاندازیم به مهمترین بخشهای شماری از مطالب اخیر رسانهها.
▪️ جار و جنجال بر سر گفتوگوهای احتمالی ایران ـ آمریکا چیز بسیار شومتری را پنهان میکند ــ سرمقاله واشنگتنپست
سرمقاله واشنگتنپست درباره تنش ایران و آمریکا و احتمال مذاکره به تحولی خطرناکتر در خاورمیانه میپردازد: حملههای هوایی اسرائیل به عراق و سوریه و لبنان.
واشنگتنپست که احتمال مذاکره را «شاید نه خیلی جدی» توصیف کرده است، مینویسد:
«جار و جنجال بر سر تحول دیپلماتیک ممکن، تحولی بسیار شومتر را پنهان کرده: تشدید دوباره تنشهای مربوط به ایران در سرتاسر خاورمیانه، این بار به دست اسرائیل».
روزنامه آمریکایی با اشاره به افزایش حملههای اسرائیل از ژوئیه سال جاری علیه تجهیزات ایرانی و شبهنظامیان متحدش مینویسد:
«اسرائیل آشکارا حق دارد که از خود در برابر حملههای ایران دفاع کند و نباید نسبت به اقدامهایش در سوریه اعتراضی باشد. سوریه کشوری بیقانون است که تهران و متحدانش در آن در مصونیت دست به عملیات میزنند. اما گسترش کارزار غالباً حسابشده و پنهانی اسرائیل به عراق ریسکهای فراوانی دارد، از جمله برای ایالات متحده. حدود پنج هزار سرباز آمریکایی هنوز در کشور هستند و میتوانند هدفهایی برای تلافیجویی ایران باشند. همزمان، دولت عراق که کماکان متحد واشنگتن است، به شدت در برابر فشار شبهنظامیان شیعه آسیبپذیر است.»
سرمقاله با اشاره به انتخابات آتی اسرائیل پایان مییابد:
«آقای نتانیاهو ماه آینده انتخابات سختی پیش رو دارد و همیشه مخالف سرسخت نزدیکی ایران و آمریکا بوده است. او شاید زمان کنونی را لحظه مناسبی برای افزایش تنشها با ایران بداند. او شاید باور داشته باشد که آقای ترامپ اعتراضی نخواهد کرد، حتی اگر نتیجه آن آسیب به منافع آمریکا در عراق و افزایش خطر جنگی تمام عیار باشد. بدبختانه در مورد این نکته آخری، احتمالاً حق با اوست.»
▪️ ترامپیدن ایران ــ سرمقاله جورازلم پست
روزنامه اسرائیلی «جورازلم پست» در سرمقاله خود با دفاع از حملههای اخیر اسرائیل به سوریه و عراق و لبنان، نسبت به دورنمای مذاکره بین تهران و واشنگتن ابراز نگرانی کرده است.
هیئت تحریریه جوروزالم پست خطاب به دولت و سیاستمداران اسرائیل نوشتهاند که اگر چنانچه آمریکا برای دستیابی به معاملهای بهتر از برجام با ایران پای میز مذاکره بشیند، لازم است که اسرائیل آماده باشد.
آنها میگویند: «ترامپ در صورت شروع این مذاکرات در معرض خطر است - به ویژه به خاطر انتخابات ۲۰۲۰. او میخواهد به مردم آمریکا نشان دهد که توانسته توافق بهتری را به دست آورد. اسرائیل اما نیاز دارد که چنین معاملهای واقعا بهتر باشد و نوسازیهای نمایشی و آرایشی کافی نخواهد بود.»
نویسندگان میگویند که اکنون زمان آن رسیده که دولت اسرائیل خط قرمزهایش را مشخص کند و اطمینان حاصل کند که دولت ترامپ نیازمندیهای امنیتی اسراییل را در هرگونه برنامه برای نزدیکی آینده با تهران گنجانده است.
آنها نیازمندیهای امنیتی اسرائیل را هم بر میشمرند و میگویند مهم ترین اولویت این است که ایران تهدید وجودی برای کشور اسرائیل نباشد. یعنی کشور اسرائیل را به رسمیت بشناسد.
در اولویتهای بعدی هیئت تحریریه جورازلم پست به دولت اسرائیل توصیه میکنند که در مذاکرات خود با دولت آمریکا این مطالبات را بیان کنند: تهران باید از غنیسازی اورانیوم برای پیشبرد اهداف هستهای دست بکشد؛ حملات تروریستی علیه آمریکا، اسرائیل و متحدان این دو کشور در سوریه، لبنان و غزه را متوقف کند؛ و موشکهای بالستیک با برد دور تولید نکند.
▪️ جنگ ایران و اسرائیل فرا رسیده است ــ جاناتان اسپایر
جاناتان اسپایر، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و پژوهشگر ارشد در مرکز پژوهشهای جهانی در امور بینالملل (گلوریا) در روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» مینویسد که «ایران و اسرائیل در جنگ به سر میبرند.»
او این جنگ را نزاعی قرن بیستویکمی توصیف میکند که «فعلاً تنها حلقههای کوچکی در جمعیت اسرائیل و ایران را درگیر کرده: بخشهایی از نیروی هوایی، سازمانهای اطلاعاتی و احتمالاً نیروهای ویژه اسرائیل از یک سو؛ و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سپاه قدس به عنوان شاخه برونمرزیاش و سازمانهای نیابتی سیاسیـنظامی در عراق و سوریه و لبنان به نفع ایران از سوی دیگر.»
اسپایر با اشاره به فروپاشی دولتها و حاکمیت ملی در سوریه، عراق و لبنان مینویسد:
«جنگ ایران و اسرائیل به لولایی در جغرافیای سیاسی خاورمیانه اشاره دارد. ۱۵ سال گذشته، منطقه عمدتاً درگیر نزاعهای داخلی بود: جنگ داخلی، شورش، و اعتراضهای تودهای. همه اینها غالباً تمام شده اند و چشماندازی درهمشکسته در مسیر شمالی از ایران به اسرائیل برجای نهاده اند.»
به باور نویسنده، هرچند ضدیت رژیم تهران با اسرائیل در چهار دهه گذشته وجود داشته، خطرناکشدن این ضدیت در ۱۵ سال گذشته رخ داد: «ایران اصلیترین برنده سقوط دولتهای عراق، سوریه و لبنان بود. این واقعیت ظرفیتاش برای آسیبزدن به اسرائیل را افزایش داده.» اسپایر با اشاره به گروههای شبه نظامی تحت حمایت ایران در سوریه و عراق و لبنان، توانایی سپاه پاسداران در «جنگ بیقاعده» را در خاورمیانه و فراتر از آن «بیهمتا» توصیف میکند.
اسپایر اما مواضع دو کشور را در این «جنگ» متفاوت ارزیابی میکند. به باور او، ایران برای مدت زیادی در عراق و سوریه و لبنان حضورش را تعمیق کرده و به دنبال بدل کردن این مناطق به منطقههای تحت کنترل خود است. اسرائیل اما با هدف عقب راندن سلطه ایران و تخریب انبارهای موشکیاش دست به عملیات میزند:
«این عدم تعادل نزاع را تعریف میکند. ایران سازمانهای سیاسی میآفریند، به ساختارهای دولتی نفوذ میکند، و میخواهد خود را به حضوری تغییرناپذیر در تمام سه کشور بدل کند. اسرائیل از زمان مداخله شکستخوردهاش در لبنان که به جنگ ۱۹۸۲ انجامید، نگران ورود به باتلاق سیاست فرقهای در کشورهای همسایه است. اسرائیل در عوض از توان اطلاعاتی برتر و تواناییهای نظامی متعارفاش برای خنثیکردن ثمرههای نظامی و شبهنظامی پروژه ایران، هر زمان که آنها به تهدیدی انضمامی بدل میشوند، بهره میبرد.»
ستوننویس والاستریت ژورنال اسرائیل را در این نبرد «عملاً تنها» توصیف میکند و چنین یادداشتاش را به پایان میرساند:
«یک واکنش پرتحرک و موفق از سوی ایران به حملههای هوایی اسرائیل میتواند به سرعت به افزایش تنشها شتاب بخشد. درگیری دولت با دولت به خاورمیانه بازگشته است.»
▪️ جنگهای نتانیاهو علیه هر دوی ایران و اسرائیل ــ یوزی بنزیمان
به باور تحلیلگر روزنامه اسرائیلی «هاآرتص»، حملههای اخیر اسرائیل به منافع سیاسی نخستوزیری این کشور باز میگردد:
«کافی بود به اظهارنظرهای اصلی یسرائیل کاتس، وزیر خارجه اسرائیل در رادیو پس از حمله اسرائیل به پهپادهای "قاتل" ایرانی گوش میدادی تا شک کنی که در پس این عملیات، منافع سیاسی نخستوزیری پنهان است. کاتس ایران را سر ماری خواند که اسرائیل در حال نابودکردنش است. کاتس این پیام را بارها تکرار کرد و جالب است که همهتلاشاش را به خرج داد تا نقش بنیامین نتانیاهو در تصمیمگیری برای حمله به پهپادها و کمکاش به امنیت کشور در ذهن شنوندگان حک و ثبت شود. حتی سه ساعت نگذشته بود که خود نتانیاهو در تمام رسانهها ظاهر شد تا اعتبار حملهها را به نام خودش بزند، به ایران و هر کشور دیگری که یاریرسان حملههای خصمانه علیه اسرائیل باشد، هشدار بدهد، و به مردم وعده بدهد که او دستور داده هر کاری برای تأمین امنیتشان ضروری است، انجام شود.»
بنزیمان اینکه نتانیاهو یکتنه فضای عمومی اسرائیل، دستور کار سیاسی دولت و حساسیت مردم نسبت به اقدامهای خصمانه را با یک حکم تغییر میدهد، «به شکلی روزمره، آزاردهنده» میخواند.
او مینویسد که نتانیاهو «همین حالا به این مظنون است که تمام ارزشهای حکومتداری را برای منافع شخصی زیر و رو کرده است.» نویسنده هاآرتص از نبود وزیر دفاع ــ نتانیاهو خود این سمت را بر عهده گرفته ــ و از عدم استقلال وزیران کابینه امنیتی انتقاد میکند و میگوید ترکیب کنونی نتانیاهو را واجد قدرتی بیش از حد و بدون نظارت کرده است.
یادداشت بنزیمان چنین به پایان میرسد:
«احتمال اینکه نتانیاهو برای تشدید تنشها با ایران و گروههای نیابتیاش در دور و نزدیک توجیه میتراشد، غیرواقعگرایانه نیست. و حتی اگر این سوء ظن درست نباشد، همین واقعیت که این تصور از بین نخواهد رفت، نشان میدهد که نخستوزیر در طی دوران خدمت کنونیاش مشروعیت وارد کردن کشور به درگیری نظامی عمده را ندارد. در این درگیری کسانی کشته خواهند شد و نتانیاهو آدمی نیست که بتواند خانوادههای عزادار را قانع کند که از مرگ عزیزان آنها نمیشد جلوگیری کرد.»
▪️ ترامپ و پومپئو بر سر ایران از هم دور میشوند ــ تام روگان
تام روگان، ستوننویس نشریه محافظهکار «واشنگتناگزمینر» معتقد است که سخنان دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده در راستای مذاکره با جمهوری اسلامی ایران نشانه اختلاف او با وزیر خارجهاش، مایک پومپئو است:
«پرزیدنت ترامپ دوشنبه [۲۶ اوت] تفاوتها بین استراتژی خودش در مذاکره هستهای با ایران و استراتژی وزیر خارجه را متبلور کرد. ترامپ سه خواسته کلیدی برای توافق جدید دارد اما پومپئو ۱۲ تا.»
ترامپ گفته بود که به دنبال تغییر رژیم تهران نیست و در صورت مهیاشدن شرایط با حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران دیدار خواهد کرد: «به دنبال اینام: نه سلاح هستهای، نه موشک بالستیک، و مدت زمانی طولانیتر. میتوانیم این کار را [دیدار را] در مدت کوتاهی انجام دهیم.»
به نوشته روگان، خواستههای ۱۲ گانه پومپئو از سوی دیگر نشان میدادند که خواسته وزیر خارجه آمریکا «تغییر ساختاری و دور شدن از پروژه الاهیاتی آیتالله روحالله خمینی است. به واقع، او میخواهد که جمهوری اسلامی ایران دیگر جمهوری اسلامی ایران نباشد».
ستوننویس محافظهکار واشنگتناگزمینر با حمایت از استراتژی ترامپ در اعمال فشار بر ایران و پیشنهاد یک توافق بر مبنای سه خواسته بالا، یادداشتاش را چنین پایان میدهد:
«رسیدن به توافق با ایران نیازمند خویشتنداری نظامی و اطلاعاتی امریکا است، اما دغدغه هستهای از همه مهمتر است. دیگر نمیتوان تفاوتهای مذاکراتی پومپئو و ترامپ را نادیده گرفت. آنها اکنون مثل روز روشناند».
مجموعه بازتاب تنشهای خلیج فارس در رسانههای جهان:
- نبرد نقابها و پرسش درباره جنگ با ایران
- فشار حداکثری و دولتی که «چیزی برای از دستدادن ندارد»
- سایه جنگ، و مردمی با اعصاب داغان
- تنش ایران و آمریکا: آیا ولی فقیه ضعیفتر و سپاه قویتر میشود؟
- بحث در میان محافظهکاران آمریکایی: تغییر رژیم ایران، آری یا خیر؟
- ادامه هشدارها به ترامپ: استراتژی طرح شده در مورد ایران کارساز نیست
- تنش ایران و آمریکا: تحریمها و سالگرد سرنگونی ایرباس ایرانایر
- تنش ایران و آمریکا: «سیاست بازی با آتش» تهران و قمار نخستوزیر عراق
- اصرار ایران و آمریکا بر سیاست متقابل: «چه کسی اول پلک میزند؟»
- گرداب هایل خلیج فارس − بازتاب بحران در رسانهها
- بوریس جانسون و ایران ــ زمانی برای عملگرایی؟
- آیا تنش با ایران رابطه لندن و واشنگتن را تضعیف کرده است؟
- جمهوری اسلامی و سیاست دفاع رو به جلو
- تعلل استراتژیک ایران و آمریکا: برای مذاکره یا برای جنگ؟
- لحظه ۱۹۱۴ خاورمیانه و پیشنهادها برای حل بحران
- آیا امارات از آمریکا دورتر و به ایران نزدیکتر میشود؟
- ایران، آمریکا و «کار انگلیسیها»
- تحریمهای آمریکا علیه ایران: سیاست یا پروپاگاندا؟
- جنگ در خلیج فارس: خطری که هنوز محتمل است
نظرها
حقیقتگو
وقتی خاک زمین های کشاورزی که برروی انها درختان میوه و سبزی همه گونه رشد ونمو می کنند وانسان را ازدیدنش مجذوب می کند بنابه دلیلی و علتی تمامی درخت ها بریده میشود و زمین های کشاورزی تغییرکاربری داده میشود و خاک زمین ها برگردان میشود آنوقت مشاهده کردن بسیاری ازجانورهان موذی که تابحال درزیرخاک ها بسرمی برند و حالا برسطح زمین ظاهرمیشوند هم چندش اور وهم تهدید آوراست ..شخم زدن وخاک برگردان کردن حکومتی وسیاسی ازکشورافغانستان و ایران و عراق و سوریه و یمن و تا سوریه که تمامآ" خواسته و پرداخته امپریالیست های غربی و ضمیمه انهم اسرائیل بود که بتصورشان خاک برگردان و بریدن درخت های کهن سال حکومتی و سیاست وارانه و کاشتن نهال های مذهبی منافعشان بیش ازپیش برآورده خواهد کرد ...برخلاف تصورهای خوش خیالانه شان قشون بس عطیم از گزنده های اسلامی وارتجاعی که پول های نفتی را طعمه کرده اند و علاوه برآن مورد حمایت روسیه وچین هستند برعلیه شان براه افتادند به تهدید هم پسنده نمی کنند بلکه بطورعملی اقدام به کشتار می کنند..نگاهی به لیبی بیندازید که تغییروتحول امپریالیست غرب خواهانه برسر کشورلیبی ومردمانش آورد ...هر فرد لیبی که دوران رفاه واقتصاد قذافی سازرا دیده باشد مسلم است که با دیدن فجایع فعلی درکشورش که ساخته وپرداخته امپریالیست امریکا واروپاست دیگر پذیرای مظلوم نمائی وتروریست شناسی امریکا واروپا نیست..امریکا واروپا بدانند هرانچه بوجود آمدن و رشد ونمو اسلامیون برعلیه شان می باشد خودشان کردند...آتشی که غربی ها با سیاست های آنچنانی شان درمنطقه خاورمیانه روشن کردند وحالا شعله های آتش منافع شان درخاورمیانه را دربرگرفته است وحتی بدرون کشورهای شان هم رسیده است..