انتقاد پسر احمد شاه مسعود از توافق آمریکا با طالبان
احمد مسعود، پسر احمد شاه مسعود میگوید «توافق پنهانی» آمریکا و طالبان در صورت گشودن درها به روی شورشیان، میتواند با مقاومت گسترده در افغانستان روبهرو شود.
احمد مسعود، پسر احمد شاه مسعود که بهتازگی وارد عرصه سیاست شده و از مخالفان سرسخت طالبان است، میگوید توافق آمریکا و طالبان «پشت درهای بسته» صورت گرفته و مدیریت آن «ناامید کننده» است. او میگوید اگر این توافق درها را به روی تندروهای طالبان بگشاید با مقاومت گسترده در افغانستان روبهرو خواهد شد.
احمد مسعود زمانی که پدرش چند روز قبل از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به نیویورک به قتل رسید ۱۲ سال سن بیشتر نداشت. او اکنون از منتقدان توافق آمریکا و طالبان است.
اگرچه ورود او به عرصه سیاست بهتازگی صورت گرفته اما سخنان او بهعنوان فرزند احمد شاه مسعود که وجه مثبتی در افغانستان دارد میتواند تأثیراتی بر افکار عمومی بگذارد.
احمد مسعود در گفتوگو با رویترز در مورد توافق اخیر آمریکا و طالبان گفت: «بسیار پنهانی انجام شد. این اتفاق در پشت درهای بسته رخ داده است. ما توافق صلح را فرصتی عالی میدانیم اما نحوه مدیریت آن متأسفانه ناامید کننده است. ما میخواهیم وضوح ببینیم و مردم سراسر کشور در آن شرکت کنند.»
زلمی خلیلزاد، فرستاده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان دوشنبه ۱۱ شهریور / ۲ سپتامبر پس از دیدارهای جداگانه با محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری و عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی دولت افغانستان در ارگ، پیشنویس توافق صلح آمریکا با طالبان را به رهبران دولت وحدت ملی ارائه داد. بر این اساس در مرحله اول حدود پنج هزار سرباز آمریکایی در ۱۳۵ روز از پنج پایگاه ایالات متحده خارج میشوند و در مقابل طالبان خشونتها را کاهش خواهند داد. بازگشت امارات اسلامی خط قرمز آمریکاست.
صدیق صدیقی، سخنگوی اشرف غنی این هفته گفت دولت درباره این توافق نگرانیهای جدی دارد و خواستار توضیح بیشتر از واشنگتن است.
احمد مسعود گفت: «برای ما خط قرمز جمهوری اسلامی افغانستان است. هرگونه تغییر در وضعیت این کشور تنها از طریق همهپرسی انجام میشود.»
مخالفت با این توافق با تشدید حملات اخیر طالبان بیشتر شده است و این نگرانی را افزایش میدهد که پس از خروج نیروهای آمریکایی دستیابی به یک توافق پایدار غیرممکن باشد.
بسیاری نگران اختلافهای قومی و منطقهای هستند، تاجیکهای فارسیزبان و هزارهها از شمال و غرب در برابر پشتونهای حاضر در جنوب و شرق.
احمد مسعود افزود: «ما نمیخواهیم شاهد جنگ دیگری باشیم. این صلح باید جنگ را یکباره پایان دهد.»
مسعود معتقد است که تنها یک توافق سیاسی مؤثر است و فقط نیروهای دولتی باید مسلح باشند.
او گفت: «پس از روند صلح ، هیچ گروه سیاسی نباید مسلح باشد اما دولت باید اسلحه داشته باشد.»
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا شامگاه پنجشنبه یک بار دیگر تأکید کرد که قصد دارد به جنگ افغانستان خاتمه دهد.
روز گذشته نشریه تایم اعلام کرد که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا قصد ندارد توافقنامه صلح ایالات متحده با نمایندگان طالبان را امضاء کند. دلیل این موضوع شکننده بودن هرگونه توافق با طالبان عنوان شده است.
با این حال مقامهای آمریکا و افغانستان درباره این خبر اظهار نظر نکردند.
پمپئو جمعه ۱۵ شهریور / ۶ سپتامبر در گفتوگو با دیلی سیگنال، رسانه محافظهکار، گفت نیروهای آمریکایی درگیر در طولانیترین جنگ (جنگ افغانستان) در انجام وظیفه اصلی خود «موفق بودند». او گفت: «اگر یک بار دیگر به روزهای بعد از ۱۱ سپتامبر نگاه کنید، اهداف تعیین شده کاملاً واضح بود: شکست دادن القاعده، گروهی که حمله به ایالات متحده را از افغانستان آغاز کرد؛ و امروز، القاعده ... حتی سایهای از آن در افغانستان نیست. ما مأموریتمان را به پایان رساندیم.»
شبکه طلوعنیوز افغانستان بهنقل از منابع آگاه گفته بود که اشرف غنی در روزهای آتی با یک هیئت ۱۳ نفری به واشنگتن سفر خواهد کرد اما این سفر به تعویق افتاد.
بیشتر بخوانید:
نظرها
حقیقتگو
امریکا اولین بارش نیست که کشوری را به استبدادگران و جنایتگران و ارتجاعیون می بخشد...امریکا عراق را هم به چنین سرنوشتی دچارکرد ...امریکا ایران را با همین مذاکرات پنهانی درپاریس به خمینی بخشید..امریکا و انگلیس وفرانسه خمینی را به پاریس کشاندند که بتوانند با مذاکرات وقراردادهای پنهانی درجهت حفظ منافعشان درآینده ایران با خمینی ببندندو دربست به وی تحویل دهند...ولی ازآنجائیکه خمینی بعدازوردش به ایران قرارداد با امریکا را یکجانبه لغو کرد و بنای امریکا ستیزی گذاشت تحریم های امریکا ظاهرشدند...قرادادهای فرانسه و انگلیس ودرحقیقت اتحادیه اروپا با حکومت اخوندی همچنان برجاست ..درحقیقت منافع مالی کلانی که ایجاد بلبشو و استبداد وخفقان درخاورمیانه و مردمان خاورمیانه را دردرون حصارهای اسلامی زندانی کردن و با فقروزجر دادن آنها که نتیجه آنهم چپاول منابع ومعادن این کشورهاست مستقیما" روانه گنجینه امپریالیست ها میشود ...کشورهای جهان اول با هزینه دادن همه شکل وفرمی ازمردمان جهان سومی جهان اول نما شده اند..
جمیعت انقلابی زنان افغانستان" (راوا)
مثل اینکه پسر احمد شاه مسعود از یادش رفته که چگونه پدرش و تمامی دیگر "مجاهدین" دلیل اصلی روی کار آمدن طالبان بودند. فقط به یاد بیاوریم که چگونه "مجاهدین" با درگیری های مسلحانه بین خودشان, تجاوزهای گروهی به زن و بچه های مردم و فساد و بی شرفی مطلق, زمینه را برای روی کار آمدن طالبان فراهم آوردند. از احمد شاه مسعود تا گلبدین تا دیگر کثافت های مانند آنها همگی جنایتکار و مجرم بودند و هستند. فقط مثل اینکه حافظهء تاریخی ما (باز هم) مقداری نم کشیده. برای اطلاعات بیشتر در مورد جنایتهای "مجاهدین" دوستان و رفقا میتوانند به سایت گروه "جمیعت انقلابی زنان افغانستان" (راوا) Revolutionary Association of the Women of Afghanistan مراجعه کنند.
اعظم
اتحادیه ی کمونیست های ایران، در سال های ۷۰ میلادی، در پی شوروی ستیز ی اشان که در رعایت آن دست کسینجر و برژنوسکی را از پشت بسته بودند، با انقلابی خواندن جنبش سرتاپا مسلح به پول وقران سعودی، مدرنترین موشکهای آمریکایی و پایگاه های ضیاالحق پاکستانی، با شور تمام، آنرا یک جنبش مائویستی وانمود می کردند. حالا با نثری تهرانی ولی به نام زنان انقلابی افقانستان، همان جنگجویان مردم آزار در توهم ایشان مارکسیست-لننینیست-مائویست(مجاهدین افقان) را به ناسزا می گیرند. خدا می داند بر سر حقیقت ادعا شده در نشریه های حقیقت سال های پس از انقلاب ۵۷ ایران چه آمده است.
اکرم
خدمت بانو اعظم به نظر میرسد که کینهء شما از بلاهت های مائویستهای وطنی چنان ریشه دوانده است که حقایق تراژدی افغانستان نیز از یادتان رفته است. آیا حقیقت ندارد که پس از خروج روسیه از افغانستان درگیری ها و منازعات مابین خود مجاهدین چندان بالا گرفت که مردم از شر مجاهدین به طالبان پناه بردند؟ آیا حقیقت ندارد که خود احمد شاه مسعود یکی از فرماندهانی بود که مسبب و مسئول بسیاری جنایات و تجاوزات به مردم بیگناه بود؟ آیا این حقیقت ندارد که دلیل اصلی اینکه آمریکا ۱۸ سال است که در افغانستان هیچ غلطی نتوانسته بکند, به خاطر دست به دامن شدن همان مجاهدین فاسد جنایتکار می باشد. مائویستهای ایرانی را میتوان به حق یکی از کودن ترین و ابله ترین نحله های سیاسی در ایران دانست. هنگامی که کشور در دوران شاه داشت صنعتی میشد, آنان هنوز مبلغ نظریهء "نیمه-مستعمره, نیمه-مسخره" بودند و در پی "محاصرهء شهرها از روستا", بعد از ۱۳۵۷ هم نصفشان دنبال رژیم رفتند و نیم دیگر سرگرم "سربدار" بازی در جنگهای شمال. هنوز هم که هنوز هیچکدامشان یک ارزیابی صادقانه از اشتباهاتشان عرضه نکرده اند. تمام این حماقت ها به جای خود, اما هیچکدام نه ربطی به جنایات مجاهدین افغانی دارد و نه دلیلی برای فراموشی تاریخ. افغانستان به حق در تاریخ جهان گورستان امپراتوری های جهانی حساب می شود. امپراتوری انگلیس در افغانستان بازی را باخت. امپراتوری شوروی در افغانستان شکست خورد. امپراتوری آمریکا هم پس از ۱۸ سال و درگیری در طولانی ترین جنگ در تاریخش سرنوشتی مانند انگلستان و روسیه خواهد داشت. مسلما همبستگی مردم آزادیخواه ایرانی ما با مردم افغانستان, خصوصا زنان آزادی خواه و برابری طلب افغانی و علیه مجاهدین جنایتکار فاسد می باشد. به امید اینکه شما نیز در فکر چنین همبستگی باشید. پ.ن. دین متوحش اسلام و پیروانش هر جا که فرصتی به دست آمده است نشان داده اند که اشتها و استعداد عجیبی برای خون و قدرت و ثروت دارند. از دوران صدر اسلام و حمله قشون اسلام به ایران باستان, تا "انقلاب اسلامی" تا افغانستان تا .....
اعظم
کینه به ابلهان، درست نیست. بر بلاهت ایشان افسوس باید خورد. کینه ورزی خود نیز گونه ای از بلاهت است. مجاهدین ابله، جاهل ،ستمگر، بازیچه ی وهابی و آمریکایی را در دهه ی ۷۰ میلادی با عنایت به نظریه ی سخیف “سه جهان” انقلابی وانمود کردند وسپس امروز، آنها را به خاطر اینکه پس از پیروزی جهاد شوم اشان به روی هم اسلحه کشیده و سبب پیدایش طالبان شدند به انتقاد بگیرند، این غایت پریشانی است. سال های سال است که مردم شریف افقانستان قربانی خونین ترین بازی های قدرت های جهانی ، مغرضان زشت خوی ی جنگ سالار و ابلهان خلاف کار بومی قرار گرفته است. دل و جان آدمی، سال های سال است نگران و خشم آلود، سوگوار روزگار خانمان سوز این مردم بوده است. درد مردم افقان، رنج زنان افقان، غم کودکان زیبا و بی گناه افقان، سال های سال است که درد و رنج و غم آدم بوده است. اشاره به پشتیبانی مائویستهای متوهم، نادان و خشونت جوی ایرانی از به اصطلاح انقلاب مجاهدین جنایتکاری که آنها، ایشان را در آن سال های شوم، انقلابی می خواندند، واکنش به کامنتی بود که پیش از کامنت من آمده بود. پوزش از این همه پر حرفی. اجبار و احساس بود. تکرار نخواهد شد.