«فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران: کارساز یا بیسرانجام؟
بازتاب تنشهای خلیج فارس در رسانههای جهان
کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه جمهوری اسلامی اقتصاد ایران را به بحران کشانده است. اما آیا این سیاست واشنگتن به هدف اصلیاش دست خواهد یافت؟ چکیدهای از تحلیلها دراینباره.
تنشها بین ایالات متحده و ایران هنوز ادامه دارند و حملههای اسرائیل به لبنان و عراق و سوریه بر آنها افزوده است. جمهوری اسلامی نیز علیرغم ادامهدادن به تلاشهای دیپلماتیکاش، به کاهش بیشتر تعهدات برجامی روی آورده. دورنمای تنشزدایی که پس از حضور محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در اجلاس هفت کشور صنعتی جهان تقویت شد، اکنون با تردیدهای جدی مواجه شده است.
این تنشها بازتاب زیادی در رسانههای بینالمللی داشته است. در زیر نگاهی میاندازیم به مهمترین بخشهای شماری از مطالب اخیر رسانهها.
یادداشتهای زیر البته پیش از سهشنبه ۱۹ شهریور/۱۰ اوت و انتشار خبر اخراج استعفاگونه جان بولتون، مشاور عالی کاخ سفید نوشته شده اند، اما پرسشی مهم را از زاویههای متفاوت طرح میکنند: کارزار فشار حداکثری واشنگتن به کجا خواهد انجامید؟ بولتون نماد سیاست فشار حداکثری آمریکا بود. جانشین موقت بولتون تا تعیین جانشین ثابت، چارلی کوپرمن است؛ معاون پیشین او نیز به شکل مشابهی از طرفداران سرسخت اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران و از هواخواهان اسرائیل است. دونالد ترامپ گفته است که «هفته آینده» مشاور امنیت ملی جدید معرفی خواهد شد.
▪️کارزار فشار حداکثری ترامپـبولتون علیه ایران شکستی رقتانگیز خورده است ــ بونی کریستیان
بونی کریستیان، روزنامهنگار و نویسنده در مقالهای در واشنگتن اگزمینر، سیاست «فشار حداکثری» ترامپ و بولتون در قبال ایران را شکستخورده توصیف کرد. به زعم این نویسنده، از یک طرف پیشرفت گفتگوهای رئیسان جمهوری ایران و فرانسه، و از طرف دیگر پسرفت روابط ایران و ایالات متحده، نشانه شکست سیاست آمریکا در قبال ایران است.
کریستیان نوشت که با وجود گذشت بیش از یک سال از خروج ایالات متحده از توافق هستهای، استراتژی «فشار حداکثری» بولتون تهران را به زانو در نیاورد، یا حتی احتمال مذاکرات را بالا نبرد. این سیاست نه موقعیت دیپلماتیک آمریکا را بهتر کرد و نه به خلع سلاح یا آزادسازی ایران منجر شد. و اینها در حالی است که توافق هستهای میتوانست امکانات زیادی پیش روی آمریکا قرار دهد.
به عقیده نویسنده، آمریکا میتوانست توافق برجام را به چارچوبی برای مذاکرات بیشتر و بهبود روابط دو کشور بدل کند، و همچنین میتوانست روابط تجاری با ایران را بهبود ببخشد، که به نوبه خود میتوانست به بهبود وضعیت امنیت آمریکا کمک کند.
در عوض تصمیم آمریکا باعث افزایش تنشها شد و احتمال وقوع جنگ را نیز تقویت کرد، و موجب شد که ایران که حدود یک سال از عوارض تحریمها رنج میبرد، از ژوئیه امسال به برخی تعهدات خود در برجام عمل نکند.
این نویسنده بهترین سناریوی ممکن در وضعیت فعلی را اینگونه میبیند: ایران با مذاکره موافقت کند، و ترامپ موفق شود که مشورتهای بیهوده بولتون را نادیده بگیرد. کریستیان معتقد است که این سناریو (که از قضا بهترین سناریوها است،) آمریکا را به سر جای اول باز میگرداند، زیرا خروج از توافق موجب از دست رفتن فرصتها و دستاوردهایی شد که توافق آنها را ممکن ساخته بود.
▪️فشار ترامپ کمر ایران را خم کرده است ــ جرالد ف. سایب
جرالد ف. سایب، سردبیر دفتر واشنگتن روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» در ستونی سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران را موثر ارزیابی کرده است.
سایب مقاله را با ترسیم تصویری تار از شرایط کنونی اقتصاد ایران آغاز میکند و مینویسد:
«اینکه کارزار تحریمهای اقتصادی دولت ترامپ به چه شکل موثری در حال از هم گسیختن توازن مالی حکومت ایران و آسیبزدن به اقتصاد پشتیبان آن است، هر چه آشکارتر و آشکارتر میشود. شاید با این استراتژی و موافق باشید یا مخالف، و البته معلوم نیست که حاصل آن چه خواهد بود، اما در تأثیرگذاریاش دیگر تردیدی نیست.»
نویسنده کاهش صادرات نفت ایران به حدود ۲۰۰ هزار بشکه در روز و حتی کمتر از آن را شاهد اثرگذاری کارزار تحریمها میداند. این میزان صادرات یعنی کاهشی ۲,۵ میلیون بشکهای نسبت به مه ۲۰۱۸ که ترامپ خروج از «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) را اعلام کرد.
همزمان قیمت جهانی نفت نیز کاهش یافته است. یکسال پیش هر بشکه ۶۹ دلار بود و حالا به ۵۶ دلار رسیده است:
«بنابراین ایران دارد میزان بسیار کمتری نفت را به قیمتی کمتر میفروشد. اگر در نظر بگیرید که حسن روحانی دسامبر گذشته بودجه را با فرض فروش بین یک تا یک و نیم میلیون بشکه نفت در روز تهیه کرد، درکی از فشار وارد بر ایران خواهید داشت.»
سایب به ارزیابی صندوق بینالمللی پول ارجاع میدهد که انقباض شش درصدی اقتصاد ایران در سال جاری و افزایش ۳۷,۲ درصدی قیمت تمامشده کالاهای مصرفی را پیشبینی کرده است.
بنابراین دولت ایران برای پرداخت یارانه جهت پایین نگهداشتن قیمت کالاهای مختلف دچار مشکل شده است و به علاوه، ۱۷ صندوق از بین ۱۸ صندوق بازنشستگی کشور در وضعیت قرمز قرار دارند.
همزمان دولت ترامپ به کارزار تحریمها ادامه میدهد و کماکان بر شمار آنها میافزاید.
اما سایب تأکید میکند که این شبکه تحریمها «یک سوراخ بالقوه» دارد: چین. به نوشته او، مقامهای آمریکایی میگویند که چین به خرید مخفیانه نفت از ایران ادامه میدهد، اما یک مقام ارشد به او خبر داده که برای توقف این روند، شاید تحریمهای بیشتری برای شرکتهای چینی در نظر گرفته شود. با این وجود، به نوشته سایب، تأثیر کلی تحریمها پا برجاست.
نویسنده وال استرتیت ژورنال اما نتیجه نهایی از این تحریمها را نامشخص ارزیابی کرده است: ایران اعلام کرده که مذاکره نمیکند، و به باور سایب ممکن است با تحمل کردن رنجها در داخل و نشان دادن واکنشهای رادیکالتر نسبت به خارج با کارزار تحریمها مقابله کند: «هر که از ایران در دوران جنگ هشتساله پرخشونتاش بازدید کرده باشد، توانایی ایرانیها ــ چه به شکل شخصی و چه به عنوان یک ملت ــ برای تاب آوردن درد طولانی را دیده است.»
او مقاله را با این نتیجهگیری به پایان میرساند: «خلاصه، سیاست آمریکا در راندن ایران به یک مخمصه چندشاخه در مسیرش موفق عمل کرده است. اما پیشبینی اینکه ایران چه شاخهای را پی بگیرد، دشوار است.»
▪️سیاست ترامپ در قبال ایران موثر است ــ نامزدهای دموکرات ۲۰۲۰ باید از آن حمایت کنند
جوزف ل. لیبرمن در دیدگاهی که برای روزنامه «یواسای تودی» نوشته، نامزدهای حزب دمکرات برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ را خطاب قرار داده و از سیاست آنها در دادن این وعده که اگر پیروز شوند آمریکا را مجدد به برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام بازخواهند گرداند انتقاد کرده است.
جوزف ل. لیبرمن سناتور پیشین ایالت کانکتیکات است. او سابق بر این دمکرات بوده و سپس از عضویت در این حزب خارج شده است. لیربمن اکنون رئیس سازمان «متحد علیه ایران هستهای» است. او میگوید وعدههای نامزدهای دمکرات موجب شده شود تا جمهوری اسلامی «امیدوار شود که میتواند با تحمل تحریمها تا ژانویه ۲۰۲۱ صبر کند» تا دولتی دیگر با آنها دست دوستی دهد.
استدلالهای لیبرمن در مورد برجام مشابه با بسیاری دیگر از سیاستمداران در کابینه ترامپ است. او میگوید که این توافق برای ایالات متحده آمریکا و متحدانش در منطقه بد است چرا که دستیابی ایران به سلاح هستهای را متوقت نمیکند بلکه تنها آن را به تاخیر میاندازد. خطاب به نامزدهای دمکرات برای انتخابات ۲۰۲۰ لیبرمن میگوید سیاست فشار حداکثری ترامپ برای آمریکا خوب است و بازگشت به برجام بد چرا که این سیاست:
۱- اقتصاد ایران را به بحران کشانده، تورم در ایران ۴۰ درصدی شده و در نتیجه «جاه طلبیهای برتریجویانه» رژیم ایران در کمک به رژیم بشار اسد، حزب الله لبنان، حماس در فلسطین و انصارالله یمن کاهش یافته است.
۲ - بندهای «بد» برجام را هدف قرار داده از جمله موضوع موشکهای بالستیک که به نظر لیبرمن قادر هستند کلاهک هستهای حمل کنند. و اینکه بنا به این قرارداد تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران از روز ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ منقضی خواهند شد.
او میگوید این وعدههای دمکراتها با «منافع امنیت ملی آمریکا» مغایرت دارد و نامزدهای دمکرات باید توضیح دهند که چرا در صورت انتخاب شدن ایالات متحده آمریکا را به سمت توافقی میبرند که دستیابی به سلاح هستهای را برای ایران آسان میکند و ایران را قادر میسازد که حتی تسلیحات بیشتری خریداری کند و به تروریستهای منطقهای بفروشد.
▪️سفیر سابق اسرائیل در آمریکا: چرا باید برای جنگ و صلح آماده شویم؟ ــ میشائیل اورن
میشائیل اورن، سفیر سابق اسرائیل در آمریکا در ستون دیدگاه شبکه خبری «سیانان» نوشت که اسرائیل پس از زدوخوردهای دو هفته گذشته در مرز با لبنان در حالت آمادهباش است، و در همین حال بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از ترامپ خواست با ایران مذاکره نکند. به عقیده سفیر سابق اسرائیل، شرایط برای دولت اسرائیل حاد است و گرچه میخواهد هم از جنگ و هم از دیپلماسی اجتناب کند، باید خود را برای هر دو مورد آماده نگه دارد.
اورن خروج ترامپ از توافق هستهای را عامل شروع بحران میداند. اما از طرف دیگر معتقد است که توافق هستهای به ایران این امکان را میداد که از ارتباطات بینالمللی سوء استفاده کند، همه خاورمیانه را به تسخیر خود درآورد، و همزمان نقشه ساختن بمب اتم را توسعه دهد و موشکهای بالستیکی را که قادر به حمل کلاهک هستهای هستند را بسازد. به عقیده او ایران میتوانست یک شبه به یک قدرت جهانی بدل شود. در این وضعیت فقط یک مانع جلوی ایران قرار دارد: اسرائیل. سفیر سابق اسرائیل معتقد است که ایران برای برداشتن این مانع نیز نقشههایی ریخته بود و با هزاران راکت و گروه نیابتی اسرائیل را احاطه میکرد.
به گفته اورن، تصمیم ترامپ برای پایان دادن به توافق هستهای دو راه پیش روی ایران قرار داد: مذاکره تحت شرایط سختگیرانه پمپئو را بپذیرد و یا کل خاورمیانه را به آشوب بکشد. ایران، احتمالا با این تصور که ترامپ مایل به جنگ نیست، یا در دور دوم انتخابات پیروز نمیشود، گزینه آشوب را انتخاب کرد. رفتارهای ایران در تنگه هرمز، و تهدید اسرائیل با هدف نشان دادن هزینه تحریمها صورت گرفت.
اورن اما معتقد است که استراتژی ایران شکست خورد، زیرا ترامپ احتمال دارد دور دوم نیز پیروز شود؛ امیدها به کمک اروپا برای دور زدن تحریمها کمرنگ شد؛ و اسرائیل مواضع ایران در سوریه و برخی تجهیزات موشکی حزبالله را بمباران کرد. به باور این مقام اسرائیلی، حال امکان وقوع جنگ بالا است. او نوشت که اگر جنگ رخ دهد، از جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ سختتر و خونبارتر خواهد بود. عواقب چنین جنگی موجب شده که در حال حاضر مکرون به دنبال ایجاد راه مذاکره میان آمریکا و ایران باشد.
اما احتمال توافق نیز اسرائیل را چندان خوشحال نکرد. به گفته اورن، درست است که توافق جدید ممکن است ایرانیهای را وادار به پذیرش شرایط سختگیرانهتر کنند، اما تمایل آمریکا به مذاکره موجب عقبنشینی پمپئو از شروط خود خواهد شد و نمیتواند به طور کامل جلوی برنامههای ایران را بگیرد.
بنابراین به عقیده این سفیر سابق اسرائیل، کشورش باید هم برای جنگ و هم برای صلح آماده باشد. بابت جنگ، باید خود را به شدت مسلح کند و خواستار کمک نامحدود و بیقید و شرط نظامی آمریکا در صورت وقوع چنین جنگی شود. و در صورت وقوع مذاکره، باید خواستههای خود را بیچون و چرا در مفاد توافق جدید بگنجاند.
نظرها
به اسم قشنگ صلح....
به اسم قشنگ صلح طلبی، اما سوخت جنگ آخرالزمانی چند سال دیگر فراهم کردند! با انتشار خبر برکناری، بولتون، چقدر الان خوشحال شدن کاسبکاران دنیای کثیف سیاست. آنهایی که نمیدانستند امثال بولتون – خواسته یا خواسته- داشتند خطر بزرگ جنگ آخرالزمانی از دنیا برمیدارند. وجود حکومتهای ایدئلوژیک اخرالزمانی مثل ج.ا. ایران، که آخر اهدافش ایجاد امپراتوری یکدست عقیدتی ولایت شیعی است! اینجا مسئله حمایت از شخصیت و اخلاقیات فردی مثل بولتون نیست. مسئله راهی است که امثال بولتون به سود بشریت میرفتند حتی خودشان نمیدانستند. زمانی جرئت مردان و زنانی لازم است که تروریستهای حکومتی و نیابتی نترسند. اما بولتون از معدود شخصی بود که تقریبا حقیقت ذاتی ضد بشری ج.ا. درک کرد و آشکار حقیقت را میگفت. متاسفانه نفوذیهای نفتی ج.ا. در قالب اپوزیسیون قلابی و برخی چپهای کینه توز ضد سرمایه داری به سبک ماکیاولیستی با آخرین قدرتهای توانمند نابودگر ج.ا. مخالفت کردن به اسم قشنگ صلح طلبی (اما سوخت جنگ آخرالزمانی چند سال دیگر فراهم کردند)! حقیقت اینکه هر نوع حکومتی در ایران از تاجدار تا عمامه دار و کلاهچپی باشد، بنا بر موزائیک نامتناجنس و متصادالمنافع چند اتنیکی-ملیتی ایران، چاره ای جز دیکتاتوری ندارد. یعنی هر حکومتی در ایران پهناور و منتوع ملل حکومت کند ناچارست مستبد باشد، و استبداد همراهش ظلم و فساد و تبعیض و نسل سوزی همراه دارد. حالا بدتر هم شده چرا که حکومت استبداد ایران از نوع تئوکراسی از شیعی ولایی است (فرعونی!)، نسخه حادتر و وحشتانکتر ساسانی اهورایی، ساسانیهای پارسی نیز به شدت نژادپرست بودند و خود نماینده خدا میدانستند و به اسم دین ملتهای دیگر استثمار کرده و جنایات زیادی کردند و سرکوب مزدکیان و مانویان و بوداییان و مسیحیان و…
به اسم قشنگ صلح....
ایران موجودیتی ضد جهانی دارد. حکومتی که رسما و علنا و عملا خواهان نابودی همه ادیان و مذاهب و فرهنگها و حتی زبانهای دیگر است. حکومتی که مبلغانش میگیوند بهشتی فقط به زبان عربی سخن میگویند و حتی زبان فازسی هم موقتا ابزار سرکوب اتنیکهای دیگر فرار دادند! حتی فارسها آخرش قربانی خواهند شد. فدرالیسم حداقل نیاز است تا مقدمات تقسیم کنفدرالیسم ملل مستقل زندانی در ایران با آسیب کمتر فراهم شود و این تنها با نظارت قوه قهریه خارجی ممکن است تا برای همیشه به سرطان دیکتاتوری-ستم پروری ایران پایان داده شود. چون به لطف رانت نفتی 2 هزار میلیارد دلاری 40 سال اخیر طبقه انگلی حامی ذی نفع دارد نظام، پس مردم عادی نمیتوانند این حکومت تا بن دندان مسلح و بیرحم سرنگون کنند، اگر امروز با حمله نظامی خارجی این حکومت ج.ا. از بین نرود، تراژدی آلمان نازی و شرکای جنایتکارش تکرار میشود و اولین قربانیش هم کشورهای سنی مذهب و اسرائیل و بعد همه جهان غیر شیعی و کشورهای سکولار خواهد بود حتی چین و روسیه و هند و ژاپن و کره..! (از تریبون زمانه)
میم شین نجف آبادی
به عقیده من نویسنده متن بالا یک آدم نا آشنا به ایران و ایرانی است و باید گفت که حالا صبر کن تا معلوم بشه که کی برنده این نبرد نا برابر هست و مردم ایران چجوری با این نامردمی ها مقابله میکنند و نکته دیگر اینکه کسانی که از ترامپ و تیمش دفاع میکنند افراد بی غیرت و بی اصافی هستند که فکر نمیکنند مردم ایران دارند این فشارها را تحمل میکنند نه حکومت ایران واین بی شرفها به خطر دشمنی با جمهوری اسلامی مردم ایران را زیر پا گذاشتند و به همین خاطر هم مردم اونقدر تحمل خواهند کرد تا ایران و ایرانی سربلند و پیروز شود و ایران به کوری چشم آنها ابرقدرت منطقه خواهد شد