فشار حداکثری به ایران بدون جان بولتون چگونه پیش خواهد رفت؟
بازتاب برکناری جان بولتون و آینده رابطه ایران و آمریکا در رسانههای جهان
رسانههای آمریکایی نوشتهاند اختلاف اصلی ترامپ و جان بولتون بر سر پیشنهاد رییسجمهوری آمریکا برای لغو برخی تحریمهای ایران بوده. آیا با رفتن بولتون از کاخ سفید سیاست فشار حداکثری تغییر خواهد کرد؟
جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ و یکی از مدافعان اصلی «کارزار فشار حداکثری» دیگر در کاخ سفید در قدرت نیست. اکنون بسیاری از رسانههای آمریکایی نوشتهاند که اختلاف اصلی ترامپ و بولتون بر سر همین کارزار و تحریمهای علیه ایران بوده است.
آیا با رفتن بولتون از کاخ سفید سیاست فشار حداکثری تغییر خواهد کرد؟ سیاستی که هدف آن محدود کردن نفوذ منطقهای ایران، کاهش درگیریهای ایران با متحدان آمریکا به ویژه عربستان و اسرائیل، محدود کردن برنامه موشکهای بالستیک و به دست آوردن معاملهای بهتر از برجام بود، میتواند بدون بولتون هم ادامه پیدا کند. چنانچه روز ۱۴ سپتامبر /۲۳ شهریور پس از حمله پهپادی شبهنظامیان جنبش انصارالله یمن به پالایشگاههای بقیق و خریص در عربستان، مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا بلافاصله حکومت ایران را مسئول اصلی این حملات دانست و در توئیتر نوشت:
«در حالی که روحانی و ظریف وانمود میکنند که میخواهند رابطه سیاسی بگیرند، تهران پشت نزدیک به ۱۰۰ حمله به عربستان سعودی است. در میان تمام درخواستها برای کاهش تشدید تنشها، ایران اکنون حمله بیسابقهای به منابع انرژی جهان انجام داده است. هیچ مدرکی در دست نیست که حملات از یمن صورت گرفته است.»
اظهارت پومپئو درست پس از گفتوگوی تلفنی ترامپ و محمد بن سلمان - ولیعهد عربستان سعودی در مورد این حملات بوده است.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی بارها جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید را به این متهم کرد به همراه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی اعضای تیمی هستند که ظریف آن را «تیم B» میخواند و معتقد بود آنها در افزایش تنشها در روابط آمریکا و ایران نقش کلیدی ایفا میکنند.
اکنون که دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا استعفای جان بولتون را پذیرفته است آیا نبودن بولتون برای کاهش تنشها بین ایران و ایالات متحده کافی خواهد بود؟ در زیر نگاهی میاندازیم به مهمترین بخشهای شماری از مطالب اخیر رسانهها که به این پرسش پاسخ دادهاند.
کارول لی و کورتنی کیوب برای انبیسی نوشتهاند که اختلاف اصلی دونالد ترامپ و جان بولتون بر سر پیشنهاد لغو تحریمهای ایران بوده است.
به گزارش برخی از منابع، عصر دوشنبه بولتون و ترامپ باهم مشاجره تندی میکنند. دونالد ترامپ در آن عصر دوشنبه به بولتون میگوید ممکن است برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره، برخی از تحریمهای ایالات متحده را بر علیه این کشور لغو کند. بولتون به شدت مخالفت میکند. جان بولتون فردای آن روز استعفا میدهد.
یک روز بعد در روز چهارشنبه ۱۱ سپتامبر/ خبرنگاران از دونالد ترامپ میپرسند آیا ممکن است که برخی از تحریمها علیه ایران لغو شوند و ترامپ پاسخ میدهد: «حالا ببینیم چه میشود.»
کاخ سفید به پرسش های کارول لی و کورتنی کوب در مورد اینکه آیا دعوای ترامپ و بولتون بر سر ایران بوده، پاسخ نداده است.
پاتریک وینتور، دبیر بخش سیاست خارجی روزنامه گاردین مینویسد که در تابستان امسال در میان درگیریهای آمریکا و ایران در منطقه خلیج فارس، پومپئو، بولتون و معاون رئیس جمهوری آمریکا - مایک پنس- همه حامی درگیری نظامی بودند. آنها به ترامپ توصیه کردند که پس سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین آمریکا توسط سپاه پاسداران باید واکنش نظامی نشان دهد. ترامپ نگران از عواقب درگیری نظامی، توصیه آنها را نپذیرفته است.
اینکه ترامپ مایل نیست درگیری نظامی را گزینهای آسان کند، او را به سیاست فشار حداکثری علیه ایران وابسته کرده است. متحدان اروپایی ایالات متحده آمریکا هم در برابر سیاستهای او در برابر ایران مقاومت کردهاند. در نگاه اروپاییها اگر آمریکا قصد حمله به ایران را ندارد، تنها گزینه جایگزین گفتوگو با تهران است.
پیشبینیهای بولتون هم که بر این باور بود که خیزش مخالفان حکومتی در داخل ایران منجر به تغییر رژیم خواهند شد به جایی نرسیده چرا که «اصلاح طلبان و تندروها را علیه یک ظالم خارجی متحد شدهاند.» اما به نظر وینتور از سرگیری مذاکرات کابینه ترامپ و ایران تنها در در صورتی اتفاق میافتد که آمریکا حاضر باشد که تحریمهای صادرات نفت ایران را لغو کند.
جیسون رضائیان، خبرنگار واشنگتنپست معتقد است که خروج مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید (چه استعفا باشد و چه اخراج) تاثیری عمیق بر سیاست خارجه آمریکا در قبال ایران خواهد داشت.
به نظر نویسنده واشنگتنپست، جان بولتون، مشاور سابق کاخ سفید، و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا هر دو به نوعی جنگطلبند، اما نفر اول یک جنگطلب آشکار است. وقتی دونالد ترامپ اعلام کرد که در لحظه آخر، حمله به ایران را به خاطر تلفات احتمالی متوقف کرده است، بولتون معتقد بود حمله باید طبق برنامه انجام میشد. دشمنی مشاور سابق کاخ سفید با رهبران ایران دیرینه است. او ابایی نداشت که در راستای دستیابی به اهداف استراتژیک آمریکا علیه این رهبران خون بیگناهان نیز ریخته شود.
همچنین به باور رضائیان خروج بولتون به این معناست که گروه مجاهدین خلق اکنون حامی مهم خود در کاخ سفید را از دست دادهاند. بولتون و چند ده سیاستمدار آمریکایی دیگر از مجاهدین پاداشهای قابل توجهی دریافت میکردند تا در حمایت از این گروه به عنوان یک جایگزین قابل اتکا برای جمهوری اسلامی سخنرانی کنند. به گفته رضائیان، همین حمایت بولتون از گروه مجاهدین بود که او را به شخصیتی منفور تبدیل کرد. برای ایرانیانی که میخواهند کشورشان از وضعیت تحریم نجات دهند، اکنون حمایت از مذاکره با دولت آمریکا آسانتر است. برای آنها که خواهان تغییر رژیم هستند نیز دست کم روشن است که گزینه جایگزین برای رژیم فعلی، گروه مجاهدین نخواهد بود.
نویسنده واشنگتن پست معتقد است که دستهای دولت ترامپ از طناب بولتون رها شده، و کاخ سفید اکنون میتواند به موضوع دیپلماسی به شکلی جدیتر بپردازد. ترامپ و پمپئو از زمان خروج از توافق هستهای در سال گذشته گفته بودند که مذاکره بی قید وشرط با ایران را میپذیرند. حالا وقتش رسیده که تصمیم بگیرند: پیگیری مصرانه مذاکره با ایران یا ادامه فشار حداکثری که نتیجهای جز فشار اقتصادی بر خانوارهای ایرانی ندارد.
اما با اخراج بولتون دو هفته قبل از اجلاس عمومی سازمان ملل در نیویورک، توپ حالا در زمین ایران است. اگر حسن روحانی و جواد ظریف گفتوگو با رهبران آمریکا را این بار نیز نپذیرند، تصویری غیرموجه از خود عرضه خواهند کرد.
خیرالله خیرالله برای عرب ویکلی مینویسد که رفتن بولتون پرسشهای بی پاسخ را مورد روابط ایران و آمریکا بیشتر کرده است. او میگوید مجموع تحلیلها در این مورد در واشنگتن را میتواند به دو فرضیه تقسیم کرد.
فرضیه اول میگوید که ترامپ یک تاجر است و اصول خاصی را در سیاست خارجه به جز منافع خود دنبال نمیکند و از این رو مذاکرات با ایران اجتناب ناپذیر است. چرا که با توجه به تمایل رئیس جمهوری آمریکا برای جلوگیری از یک درگیری نظامی، او به این مذاکرات برای انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ نیاز دارد. پس توافق جدیدی با ایران را پیش خواهد برد و تا جایی که بتواند ادعا کند که تغییرات اساسی در توافق هسته برجام ایجاد کرده و توانسته شکافها، اختلافها و مفاد غیرقابل قبول را حذف کند.
فرضیه دوم اما میگوید که بولتون همه کابینه ترامپ نیست و سیاست فشار و تحریم ادامه خواهد یافت. تغییر چشمگیری در سیاست تحریمها ایجاد نخواهد شد چون تحریمها کار میکنند و تا زمانی که وزیر خارجه کنونی مایک پومپئو در کابینه ترامپ هست او ضامن استمرار سیاستی خواهد بود که منافع ایالات متحده آمریکا و متحدانش در منطقه را در اولویت قرار خواهد داد.
تحلیل خیرالله خیرالله از این منظر اهمیت دارد که بولتون تنها کسی نبود که در کابینه ترامپ حامی فشارهای بیشتر به ایران بود. بولتون در ساختار قدرت در آمریکا هم تنها نبود. درست پس از حملات انصارالله یمن به پالایشگاه های عربستان سعودی، سناتور لیندزی گراهام در توئیتر ایران را مسئول حمله به عربستان دانست و نوشت که که ایالات متحده باید در پاسخ به پالایشگاههای نفتی ایران حمله کند.
گراهام که از منتقدان جدی جمهوری اسلامی در کنگره آمریکاست توئیت کرد:
«اکنون زمان آن رسیده که ایالات متحده در صورت ادامه تحریکات ایران یا افزایش غنیسازی هستهای، حمله به پالایشگاههای نفتی ایران را به عنوان یک گزینه بر روی میز قرار دهد.»
ایلای لیک، نویسنده بولمبرگ معتقد است که جان بولتون و دونالد ترامپ باهم بر سر بسیاری از مواضع سیاست خارجی این کابینه اختلاف نظر داشتند اما عمیقترین اختلاف آنها بر سر ایران بوده چرا که ترامپ در ماههای اخیر بیشتر از قبل با ایده راه حل سیاسی و بازکردن درهای دیپلماسی به روی ایران «لاس میزد» و جان بولتون در مقام کسی که امنیت ملی آمریکا را در نظر میگرفته این را نمیپذیرفته است.
بولتون همراه با وزیر امور خارجه مایک پمپئو «حامی ترک کامل توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بود» و توانسته بود که ترامپ را راضی نگه دارد که سیاست فشار حداکثری بر ایران را ادامه دهند. او تا اوایل سال جاری هم توانست ترامپ را مجاب کند که حضور نظامی آمریکا در سوریه را برای مقابله با سپاه پاسداران حفظ کند.
اما ترامپ از نگاه سیاسی بولتون به رابطه با ایران فاصله گرفت و اکنون به نظر لیک، ترامپ به دنبال همان نوع معامله هستهای است که کابینه اوباما به نتیجه رساند و برای همین هم جانشینی برای بولتون انتخاب خواهد کرد که با او در این مورد همدل باشد.
جورجیو کافیرو برای تیآرتی ورلد مینویسد که با توجه به اینکه چشمانداز دستیابی به یک موفقیت دیپلماتیک با ایران احتمالاً آخرین امید ترامپ برای دستیابی به موفقیت بزرگ قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ است، اخراج بولتون قابل درک است. اما او معتقد است که برای تصمیمگیری درباره سیاست خارجی ترامپ در برابر ایران هنوز زود است و باید دید جانشین بولتون چه کسی خواهد بود. اما هرکس که جانشین باشد این هم مشخص است که سیاست «فشار حداکثری» نتوانسته به اهداف کاخ سفید پاسخ بگوید.
مجموعه بازتابها در مورد برکناری بولتون و روابط ایران و آمریکا:
- ترامپ: پمپئو جانشین بولتون نمیشود
- منوچین: برنامهای برای دیدار ترامپ با روحانی وجود ندارد
- کاهش تحریم ایران به عنوان یک گزینه روی میز ترامپ
- نماینده عربستان در آژانس: بازرسی از پایگاههای نظامی ایران ضروری است
- پنج گزینه اصلی برای جانشینی بولتون
- شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در واکنش به اخراج جان بولتون: ملاک برای جمهوری اسلامی رفع تحریمهای اقتصادی است
- روحانی: آمریکا باید جنگطلبان را کنار بگذارد
- محمود واعظی، رئیس دفتر روحانی: دشمنی بولتون با ایران قابل مقایسه با هیچ کشوری نبود، دوران جنگطلبی به سر آمد
- علی ربیعی، سخنگوی دولت روحانی: با اخراج بولتون، دولت آمریکا واقعیتهای ایران را بهتر درک میکند
- مجید تخت روانچی، نماینده دائم ایران در سازمان ملل: هنوز زود است بگوییم برکناری بولتون به کاهش تنش میانجامد..
- ظریف در واکنش به اخراج بولتون: در امور داخلی آمریکا نظر نمیدهیم
نظرها
نظری وجود ندارد.