آیا حمله به تأسیسات نفتی عربستان بیجواب میماند؟
بازتاب تنشهای خلیج فارس در رسانههای جهان
شماری از تحلیلگران رسانههای بینالمللی معتقدند که حتی اگر حمله به تأسیسات نفتی عربستان کار ایران باشد، جنگ درنخواهد گرفت. برخی دیگر نسبت به تکرار دور باطل تحریم و تنش هشدار میدهند.
حمله به تأسیسات نفتی عربستان سعودی تنشها در غرب آسیا را به شکل خطرناکی افزایش داد. این حمله پس از برکناری جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید انجام شد. برکناری بولتون و تحولهای دیپلماتیک اخیر در آستانه برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک باعث شده بود که احتمال برگزاری مذاکرات بین تهران و واشنگتن و حتی دیدار رئیسان جمهوری ایران و آمریکا در حاشیه مجمع عمومی افزایش یابد.
احتمال چنین دیداری دیگر بعید به نظر میرسد، با وجود این، شماری از تحلیلگران معتقدند که حتی اگر حمله به تأسیسات نفتی عربستان کار ایران باشد، جنگی درنخواهد گرفت. برخی دیگر کارزار ایران را برای مقابله با کارزار «فشار حداکثری» ایالات متحده موفقیتآمیز ارزیابی کرده اند. عدهای دیگر نسبت به تکرار دور باطل تحریم و تنش هشدار میدهند. چکیده شماری از تحلیلها پیرامون این موضوع در رسانهها:
▪️ بیپروایی ایران در حال نتیجهدادن است و گزینههای کمی برای آمریکا باقی گذاشته ــ روا گویون
روا گویون، معاون اول بخش تحلیل جهانی «استراتفور» ــ یک موسسه تحقیقاتی مسائل بینالملل و تهدیدهای امنیتی ــ در ستونی برای وبسایت «مارکتواچ» استدلال میکند که واکنشهای تحریکآمیز جمهوری اسلامی باعث کاهش گزینههای پیش روی آمریکا برای برخورد با این بحران شده است.
نویسنده واکنشهای ایران را «رو کردن بلوف کاخ سفید» توصیف میکند و مینویسد: «تهران زخم خورده اما کمر خم نکرده و تحریمهای واشنگتن را تاب آورده است و به دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده نشان داده که پیش از تخفیف تحریمها، قصد برآوردن هیچ یک از مطالبات آمریکا را ندارد.»
گویون توضیح میدهد که اقتصاد ایران بحرانی است: ۵۰ درصد تورم، توقف سرمایهگذاری خارجی، و صادرات نفت به میزان تقریبی تنها ۲۰۰ هزار بشکه. اما تأکید میکند که بانک مرکزی جمهوری اسلامی در تثبیت ارز موفق بوده، قاچاقچیان نفتی به صادرات نفت کمک کرده اند و الی آخر. او به کاهش تدریجی تعهدات برجامی جمهوری اسلامی نیز اشاره میکند و هشدار میدهد که گام بعدی احتمالا پنجم نوامبر خواهد بود و شاید ایران سطح غنیسازی را به ۲۰ درصد برساند و به طراحی اصلی رآکتور آب سنگین اراک بازگردد.
گویون به گفته خودش «سیاست بازی با آتش» ایران را نیز موفق میداند:
«نخست، تهران نشان داد که تهدید نظامی واقعی برای تنگه هرمز است. دوم، عدم تمایل شدید ترامپ به درگیر کردن ایالات متحده در یک جنگ خاورمیانهای دیگر را نشان داد. سوم، تهدیدهای تهران علیه یکی از شلوغترین مسیرهای کشتیرانی جهان به جای اینکه قدرتهای اروپایی را به استراتژی تحریمهای ایالات متحده نزدیکتر کند، الیزه را به جنونی دیپلماتیک کشاند و راه را برای دیدار غافلگیرکننده محمدجواد ظریف از جی هفت در بیاتریز هموار کرد ...؛ چهارم، بیقراری متحدان ترامپ در خلیج فارس را عیان کرد که چیزهای زیادی برای از دست دادن دارند.»
گویون معتقد است که تحریمهای ایالات متحده برای ترامپ شبیه تعرفههایش علیه چین است: «ابزاری برای کشاندن و واداشتن رقیب به تسلیم». او پیشبینی میکند که ترامپ توانایی رها کردن این ابزار را ندارد، مگر پس از رسیدن به توافق.
به باور گویون، علیرغم علاقه ایران به پیشنهاد امانوئل مکرون درباره خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری جهت تسهیل صادرات نفت جمهوری اسلامی، نباید بروز دیپلماسی را پیشفرض گرفت. او همزمان استدلال میکند که اگر ایالات متحده بر کارزار فشار حداکثری بیفزاید، طرفین بار دیگر به بنبست دیگری کشیده میشوند و جمهوری اسلامی به امید یافتن راهحلی برای اقتصاد بحرانزدهاش، چرخه جدیدی از تنشها را در منطقه آغاز خواهد کرد.
▪️ ترامپ و سعودیها تخم آشوب را پاشیدند. ایران همان را برداشت کرده ــ دیوید هیرست
دیوید هیرست، سردبیر «میدل ایست آی» و گزارشگر امور بینالملل پیشین «گاردین» در ستونی درباره تنشهای خلیج فارس استدلال میکند که عربستان سعودی در برابر جمهوری اسلامی ایران از قدرت کمتری برخوردار است و ایالات متحده به دلیل اقدامهای خودش به مخصمه افتاده است.
هیرست مقالهاش را چنین آغاز میکند: «شوک و بهت. کلمههایی که پنتاگون زمان انحصار بر استفاده از زور و پیش از نازل کردن آن بر سر صدام به کار میبرد، همچون شبحی برای گرفتارکردن خودش بازگشتهاند. دونالد ترامپ و مایک پومپئو از دست ایران در شوک و بهت فرو رفته اند». اشاره او به حمله اخیر علیه تأسیسات نفتی عربستان است. به باور نویسنده، عربستان در برابر این حملهها بیدفاع بود.
هیرست درباره منشأ این حملهها چنین توضیح میدهد:
«شک اندکی وجود دارد که دستکم تعدادی از پهپادها و نیز موشکهای احتمالی استفادهشده در حمله از فراز کویت عبور کرده باشند که یعنی آنها از عراق به سمت جنوب در حرکت بوده اند. یک شکارچی پرنده در مرز مشترک سه کشور کویت و عراق و عربستان شاهد حمله بود و آن را ضبط کرد... این شکارچی در ویدئویی که در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد، به چهار یا پنج هواپیمای کوچک اشاره میکند که به دنبال آنچه به گفته او موشک بود، حرکت میکردند...
حتی آنچه از این گواه هم بهتر ــ برای ایران ــ بود، جدل لفظی بین نخستوزیر آزردهخاطر عراق و پومپئو پس از حملهها بود [هیرست بعدتر در مقاله اشاره میکند عادل المهدی بر خلاف اطلاعاتی که در جلسه تشریحی امنیتی گرفته بود، در بیانیهای گفت از خاک عراق برای حمله به عربستان استفاده نشده]. آمریکاییها ابتدا تصاویر ماهوارهای مخازن نفتیای را منتشر کردند که از شمال غربی هدف قرار گرفته بودند ــ گواه اینکه موشکها و پهپادها از عراق آمده اند و نه از سمت شرق، یعنی از ایران. با این حال، آنها خیلی سریع ... مدعی شدند حملهها مستقیماً از ایران نشأت گرفته.»
نویسنده در ادامه تمام حملههای اخیر به نفتکشها در خلیج فارس و حملههای دیگر حوثیها به فرودگاهها و تأسیسات نفتی عربستان را حملههای «ایران و شبکههای شبهنظامیانش در یمن و عراق» میخواند؛ شبهنظامیانی که بعدتر در مقاله آنها را «عمق استراتژیک ایران» توصیف میکند. هیرست اما حمله اخیر را حملهای بیسابقه توصیف میکند: «عربستان نه حتی در زمان جنگ ایران و عراق یا حمله صدام به کویت و جنگ اول خلیج فارس، و نه حتی در جنگ دوم عراق، مجبور نشده بود که تولید نفتش را به نصف برساند».
به باور هیرست، حمله ایران پیامی روشن برای ترامپ است: «آشوب میخواهی؟ میخواهی توافقی بینالمللی را که رئیسجمهوری پیش از تو بر سرش مذاکره کرد، پاره و ما را تحریم کنی؟ خیلی خوب، ما میتوانیم آشوبی را که میخواهی، تقدیمات کنیم.»
نویسنده در ادامه به اختلافهای سعودی با امارات متحده عربی، یک متحد پیشین و نیز به اتحاد ایران با روسیه و ترکیه و چین اشاره میکند و در نهایت یادداشت را چنین به پایان میرساند:
«شگفتآور نیست که سعودیها دیگر متحدی ندارند که از آنها محافظت کند. آنها نمیتوانند به تنهایی با ایران بجنگند. حماقت و بیتجربگی دو فانوس راه حاکم غیررسمیاش، ولیعهد محمد بن سلمان است. چه کس دیگری میتوانست وعده "کشاندن جنگ به قلب ایران" را بدهد و در نهایت مشغول خاموشکردن آتشها در قلب عربستان بشود؟
او کس دیگری ندارد به جز رئیسجمهوری پرتردید و غیرواقعگرای ایالات متحده که حالا کارتهای کمتری برای بازی دارد. رفتار ترامپ بازگشت سرمایه خوبی برای محمد بن سلمان در ازای صدها میلیون ریال خرید تسلیحات آمریکایی نیست... محمد بن سلمان ملاحظه را بر باد داده و اکنون او نیز کارتهای کمتری برای بازی دارد. یمن، عمان و اردن خصمانه اند. قطر و ترکیه آشکارا طرف ایران را گرفته اند. اماراتیها به دنبال برنامه خودشان هستند.
سعودیها برخلاف ایران به سختی عادت ندارند و ابداً توانایی به راه انداختن یک جنگ منطقهای را ــ که خودشان تبلیغش را کرده اند ــ ندارند. شاید به همین خاطر است که یک سکوت عمیق پس از شوک و بهت رخداده در شنبه فراخواهد رسید.»
▪️ چالش ترامپ: آیا میتوان به حرف او در مورد ایران اعتماد کرد؟ ــ دیوید سنگر
به نوشته دیوید سنگر، نویسنده ارشد نیویورک تایمز، برای رئیس جمهوری که رابطهای بد با امر واقع و رابطهای مسموم با متحدان آمریکا دارد، حمله اخیر به تاسیسات نفتی عربستان سعودی تبدیل به یک چالش شده است: اینکه چطور ادعای دولت را در رابطه با اینکه ایران پشت این حمله بوده، ثابت کند و جهان را برای پاسخ به این حمله بسیج کند.
پرزیدنت ترامپ اکنون با یکی ازحیاتیترین تصمیمهای دوره ریاست جمهوریاش در زمینه امنیت ملی روبرو است. طی چند روز یا چند هفته آینده نیز میشود گفت که قطعا با این حقیقت مواجه میشود که اغلب جهان – خشمگین از توییتهایش، نطقهایش و اتهاماتی که میزند- تمایلی به باور کردن استدلالهای مایک پمپئو، وزیر امورخارجه و دیگرانی که ایران را مسئول این حملات میدانند، نداشته باشند.
اگر ترامپ میخواهد که ائتلافی برای سخت کردن تحریمها و اعمال جریمههای دیپلماتیک برای فشار آوردن بر ایران شکل دهد و یا اینکه یک حمله نظامی و یا سایبری علیه ایران انجام دهد، درخواهد یافت که مانند جورج دبلیو بوش و زمانیکه ۱۶ سال پیش به عراق رفت عمدتا تنها است.
در ادامه مطلب دیوید سنگر به این مطلب اشاره میکند که شواهدی که تا کنون بدست آمده یا بسیار حساس است که قابل ارائه عمومی نیست و یا آن قدرها هم کافی، محکم و قطعی نیست.
پس از تجربه تلخ عراق دیگر برای هر رئیس جمهور آمریکایی متقاعد کردن کشور و متحدان برای قبول این مدعا که زمان شروع جنگ دیگری در خاورمیانه رسیده، بسیار دشوار است و برای ترامپ بویژه سختتر.
دیوید سنگر در بخش دیگری به گزینههای مد نظر از جمله اقدامات تلافی جویانه نظیر حمله سایبری اشاره میکند.
در این میان به نظر میرسد عربستان هم مشکل اعتبار را حس کرده است. هرچند که سعودیها هنوز به صورت علنی و رسمی حرفهای آقای پمپئو در مورد حمله اخیر را دنبال نکردهاند. در یک بیانیه که روز دوشنبه دولت سعودی منتشر کرد این کشور خواهان یک تحقیق بین المللی توسط سازمان ملل شد تا در مورد عامل این حمله تصمیمگیری کند.
این حرکت، برای کشوری که سازمان ملل را حقیر میشمارد اقدامی غیر معمول به حساب میآید.
نیویورک تایمز در ادامه مینویسد مشکل دیگری هم در این میان وجود دارد که مقامهای اروپایی و ایرانیها ترامپ را به خاطر ایجاد شرایطی که منجر به این حملات شده مقصر میدانند. به روایت آنها تصمیم آقای ترامپ کمی پس از اخراج تیلرسون برای خروج از توافق هستهای سلسله وقایعی را پیش آورد که اوج آن از کار انداختن دو میدان نفتی سعودی بود.
طی هجده ماه گذشته ترامپ تحریمها بر ایران را دوباره اعمال کرد. ابتدا ایرانیها به این اقدامات اعتنایی نکردند و در توافق چهار سالهای که در ازای برداشتن تحریمها تواناییهای هستهای ایران را محدود میکرد، باقی ماندند. اما همزمان با ادامه کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ- مقامهای ایرانی با این استدلال که ایران به توافقی که آقای ترامپ آن را ترک کرده دیگرمقید نیست- ایران شروع به کاهش سطح تعهدات و تصرف تانکرهای نفتی کرد.
استدلال اروپایی ها این است که آقای ترامپ بدون آنکه لزومی داشته باشد ایرانیها را تحریک کرد. برایان هوک رییس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا اما گفته است که اروپاییها اصولا درک پایهای از استراتژی ایران ندارند. به گفته او ایران حتی پس از امضای برجام به مسلح کردن گروههای تروریستی، حمایت از بشار اسد، ساخت موشکهای قوی و عملیات سایبری علیه آمریکا ادامه داده است.
دیوید سنگر نویسنده این مقاله گزارشگر امنیت ملی و نویسنده ارشد نیویورک تایمز است. طی ۳۶ سال کار برای نیویورک تایمز آقای سنگر با سه تیم کار کرده است که جایزه پولیتزر را برده اند.
▪️ حتی اگر ایران به میدان نفتی عربستان حمله کرده باشد، ترامپ مسئول عواقب آن است ــ برت بروئن
شبکه خبری آمریکایی «انبیسی» در مطلبی به قلم برت بروئن ــ مدیرسابق دفتر تعامل جهانی کاخ سفید در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما ــ به حمله اخیر به تاسیسات نفتی عربستان سعودی و مسئولیت دولت ترامپ در این زمینه میپردازد و مینویسد اوضاع خطرناک خاورمیانه از خروج آمریکا از توافق هستهای بدون داشتن یک استراتژی جایگزین نشات گرفته است.
بروئن مینویسد: تبریک، آقای رئیس جمهور. تلاش فوق العادهای لازم بود، اما شما در نهایت توانستید تا یک بحران جدی جهانی را برانگیزید. میدانم که شما دوست ندارید اعتبارها را شریک شوید، اما نگران نباشید. آشفتگی حاضر در خاورمیانه که حول ایران شکل گرفته کاملا به شما تعلق دارد.
در تاریخ از این قضیه به عنوان یک مثال درسی از جایگزینی یک پیمان صلح عمده با مشکلاتی عظیم یاد خواهد شد. درست است پیمانی که فعالیتهای هستهای ایران را محدود میکرد و در زمان اوباما بسته شد به هیچ وجه پیمان کامل و بینقصی نبود. تهران همچنان در سوریه، یمن و عراق حضور غیرمفید داشت. اما سازمان بینالمللی انرژی اتمی تایید کرده بود که ایران به مفاد توافق عمل کرده و برنامه هستهای اش را متوقف کرده است.
در ادامه این مطلب به داستان خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها علیه ایران اشاره شده و آمده است دولت ترامپ هر کشور یا شرکتی را که میخواست به معامله با ایران ادامه دهد را تهدید کرد. مشکل اینجاست که فشار تنها زمانی کار میکند که یک مفری وجود داشته باشد اما هرگز روشن نبوده است که واشنگتن دقیقا چه میخواهد، هرچند که دولت به طور مبهمی تنها به یک توافق سختتر اشاره کرده است.
ایران حاضر به تجدید مذاکرات نشده و در عوض مهار گیسخته و اخیرا هم به تاسیسات نفتی اصلی عربستان حمله موشکی کرده است. و این تنها هشدار بوده. این استاد مدیریت بحران دانشگاه جورج تاون با شرح وضعیت خطرناک حاضر در ادامه مینویسد یک حرکت اشتباه میتواند فاجعهای خانمانسوز را رقم زند که حتی رهبران زیرک و مدبر قادر به مهار آن نباشند. ترامپ ثابت کرده که هیچکدام از این دو نیست.
نظرها
حقیقتگو
درجنگ مصیبتی که برای هردو طرف درگیر وجود دارد زخمی ها هستند که مخارج وهزینه نجومی درمانی ونگه داری دارند واگرکشته شده بودند چنین مخارجی سبب نمی شدند...امریکا چرا باید حکومت آخوندی که سالهای سال بابت موجودیت همچنین رژیمی میلیاردها دلار اسلحه وجنگ افزار به کشورهای عربی فروخته است را نابود کند؟ کشورهای عربی حالا علاوه برپرداخت نجومی حمایت وارانه امریکا ازنفتکش ها و مقادیرنجومی دیگر برای جنگ افزارهای ضدموشکی امریکائی ونظامیون امریکا بپردازند و درحقیقت بیش ازنیمی ازفروش نفت کشورهای عربی به امریکا تعلق گرفته است...حکومت اخوندی انچه که درطول مدت چهل ساله برحمایت مالی و نفتی کشورهای صنعتی و بانک داران بین المللی و انبارکردن میلیاردها دلاردر بانک های خارجی انجام داده است هرگزباید یک حکومت مردمی درایران امکان پذیرنبوده است...فقط به آمارهای میلیونها و میلیاردهادلاری عناصراخوندی و آقازاده ها دربانک های خارجی توجه کنید..امریکا هیچگاه درصدد کشتن همچون گاو شیره برنوخواهد آمد حتی اگرشاخ و لگد بزند..و تنها می گوید همچنان که به روس ها و چینی ها واروپائی ها شاخ و لگد نمی زنی به امریکا هم شاخ ولگد نزن و بزار ماهم شیری بدوشیم ...امریکا فقط علاقمند به شیر دوشیدن و موجودیت گاوشیراست ..و اگراین گاو شیر که درتمام ایران چهل سال چرا می کند و مردمان ایران را باشاخ ولگد می کشد وشیری هم به آنها نمی دهد نه به روس ها و نه چینی ها و نه اروپائی ها ونه امریکا مربوط میشود