ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

بازداشت سحر تبر: مردم درخواست کنند بازداشت می‌کنیم

معین خزائلی- به نظر می‌رسد در ماجرای بازداشت فاطمه خ، معروف به «سحر تبر»، آنچه اصلا برای دستگاه قضایی ایران و مقامات صادر کننده دستور چنین بازداشتی مهم نیست، باور‌پذیری اتهام‌های انتسابی یا حتی قانونی بودن آنهاست.

- بازداشت ستاره اینستاگرامی ایرانی به دلیل کفرگویی ...

- دستگیری مدل زامبی آنجلینا جولی در ایران ...

- بازداشت عروس مرده ایرانی با شکایت مردم به اتهام کفرگویی ...

اینها واکنش دست‌کم سه رسانه خارجی گاردین، نیویورک پست و راشاتودی به ماجرای بازداشت «سحر تبر»، فعال اینستاگرامی ۲۲ ساله ایرانی از سوی دادسرای ارشاد تهران است.

فاطمه خ. مشهور به سحر تبر

فاطمه خ. مشهور به سحر تبر شنبه ۱۳ مهر ماه از سوی ماموران پلیس و با دستور این دادسرا بازداشت شده است. بازداشتی که بنا بر ادعای دادسرای ارشاد تهران با استناد به اتهاماتی از جمله «ترویج خشونت، تحصیل مال از طریق نامشروع، توهین به مقدسات، توهین به حجاب اسلامی، گسترش اباحه‌گری و تشویق جوانان به فساد» انجام شده است.

این اولین بار نیست که فعالان اینستاگرامی یا همان «اینفلوئنسرها» در ایران دستگیر می‌شوند. تیر ماه سال گذشته نیز بازداشت تعدادی از فعالان عمدتا نوجوان اینستاگرامی واکنش‌های فراوانی را در داخل و خارج از ایران برانگیخت. معروف‌ترین این فعالان مائده هژبری بود که به دلیل انتشار ویدئوهایی از رقص خود در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام بازداشت شد.

جدای از بازداشت این افراد، پخش اعترافات اجباری آنان به ویژه اعترافات مائده هژبری از صدا و سیمای جمهوری اسلامی، به انتقادات فراوان حتی از سوی مقامات دولتی ایران منجر شد.

    شدت این انتقادات به حدی بود که باعث شد قوه قضاییه نقش خود در پخش این اعتراف‌ها را تکذیب کند. پلیس فتای نیروی انتظامی نیز پس از افزایش انتقادها با صدور اطلاعیه‌ای احضار و بازجویی از مائده هژبری را بی‌ارتباط با این نیرو دانست؛ اگرچه مدتی پس از آن تورج کاظمی، فرمانده این نیرو در تهران از برخورد جدی پلیس فتا با «شاخ‌های اینستاگرامی» خبر داد. این انتقادات همچنین غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی وقت دستگاه قضایی را بر آن داشت تا به طور کلی بازداشت مائده هژبری را تکذیب کند. انکار و تکذیب نقش قوه قضاییه در این موضوع در حالی بود که پیش از آن محمدحسین رنجبران، مدیر کل روابط عمومی صدا و سیما از «درخواست مقام قضایی برای رسانه‌ای شدن این موضوع» خبر داده بود.

    اگرچه در نتیجه انتقادات فراوان از بازداشت و پخش اعترافات این فعالان نوجوان اینستاگرامی، هم مقامات قضایی و هم نیروی انتظامی سعی در انکار نقش خود در این ماجرا داشتند، اما فشار بر فعالان اینستاگرام پایان نیافت و پس از چندین ماه در اوایل بهمن ماه سال گذشته به طور ناگهانی تعداد قابل توجهی از دختران فعال در اینستاگرام با قرار دادن پرچم جمهوری اسلامی در کنار اسمشان در حساب اینستاگرامی خود و تاکید به «پایبندی به قوانین جمهوری اسلامی» به طور کامل تغییر ظاهر داده و باحجاب در ویدئوهای منتشره در شبکه‌های اجتماعی ظاهر شدند. اقدامی که گفته شد در نتیجه تذکر جدی پلیس فتا به این فعالان اینستاگرامی بوده و نشان از تغییر رویکرد احتمالی پلیس و دستگاه قضایی در برخورد با فعالان فضای مجازی، به ویژه دختران و زنان داشت: فشار و تهدید به ظاهر پنهانی به جای احضار و بازداشت علنی.

    در این میان بازداشت سحر تبر از سوی دادسرای ارشاد تهران آن هم با استناد به اتهاماتی بسیار متفاوت از بازداشت دیگر فعالان اینستاگرامی در گذشته، حکایت از رویکردی جدید در میان دست‌کم بخشی از مقامات قضایی ایران دارد: استفاده علنی از قوه قهریه کیفری آن هم به هر صورت ممکن با هدف برخورد با افرادی که به هر دلیل از روایت غالب حکومتی در ایران در مورد نقش زن در جامعه و رفتارهای مورد پذیرش آن پیروی نکرده و عملکردی متفاوت دارند.

    در این بین اما به نظر می‌رسد آنچه اصلا برای دستگاه قضایی ایران و مقامات صادر کننده دستور چنین بازداشت‌هایی مهم نیست، باور‌پذیری اتهام‌های انتسابی یا حتی قانونی بودن آنهاست!

    به درخواست مردم بازداشت کردیم

    دادسرای ارشاد تهران در توضیح علت بازداشت سحر تبر گفته است دستگیری وی «به درخواست مردم و پس از ارسال پیام‌های متعدد مردمی به سامانه ارشاد» صورت پذیرفته است. سامانه‌ای که پیشتر در اوایل تابستان سال جاری شماره آن از سوی محمدمهدی حاج محمدی، سرپرست این دادسرا با هدف آنچه که «تسریع در برخورد با هنجارشکنی‌ها با استفاده از ظرفیت مردم و شهروندان دغدغه‌مند» عنوان شده بود، اعلام شد.

    در این اعلامیه، دادسرای ارشاد تهران از «شهروندان دلسوز و اخلاق‌مدار تهرانی» خواسته بود هر گونه مشاهده اقدامات هنجارشکنانه از جمله «کشف حجاب یا سرو مشروبات یا برگزاری مراسم مختلط رقص، برگزاری پارتی‌های شبانه یا خانه‌های فساد و فحشا، انتشار مطالب خلاف عفت در اینستاگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی» را با استفاده از شماره تلفن اعلام شده و از طریق پیام‌رسان‌های ساخت داخل به این دادسرا گزارش کنند.

    دعوت و تشویق مردم به گزارش علیه یکدیگر همان زمان نیز با واکنش‌های منفی روبه‌رو شد و در نتیجه این انتقادات، مقامات قضایی اعلام کردند تنها با گزارش مردم برخوردی صورت نخواهد گرفت و مستندات فرستاده شده توسط گزارش‌کنندگان، از سوی مقام قضایی مورد بررسی قرار می‌گیرد. ادعایی که عملکرد اخیر دادسرای ارشاد تهران با آن در تعارض است.

    همچنین طرح ادعای بازداشت سحر تبر به درخواست مردم به همان اندازه که غیر‌واقعی است، غیرقانونی و خلاف رویه معمول در بازداشت افراد است چرا که اولا حتی در صورت شکایت رسمی مردم (شکایت به معنی حقوقی آن نه صرف درخواست از طریق سامانه)، در صورتی که هیچ مستندی مبنی بر ارتکاب جرم از سوی متشاکی وجود نداشته باشد، صدور قرار بازداشت از سوی دادسرا ممنوع است. ضمن اینکه حتی بر فرض ارتکاب جرایم انتسابی، هیچ‌یک از آنها از جمله جرایم مستوجب بازداشت مرتکب (بر مبنای ماده ۲۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۹۲) نیستند.

    از طرف دیگر متهم (سحر تبر) نیز شرایط بازداشت اشاره شده در ماده ۲۳۸ را ندارد.

    از این رو به نظر می‌رسد استناد مقامات قضایی دادسرای ارشاد تهران به درخواست مردم در بازداشت سحر تبر با آگاهی به غیرقانونی بودن بازداشت وی صورت گرفته و هدف از آن توجیه این اقدام در نزد افکار عمومی و مشروعیت بخشی به آن بوده است، حال آنکه اساسا مشروعیت یا عدم مشروعیت یک اقدام کیفری نه وابسته به نظر مردم یا درخواست آنان، بلکه به طور مستقیم بسته به مستندات قانونی جرم ارتکابی و رویکرد قانون نسبت به آن است.

    استناد به اتهام‌هایی که وجود خارجی ندارند

    دست‌کم سه فقره از اتهام‌های انتسابی علیه سحر تبر که از سوی دادسرای ارشاد تهران به عنوان دلیل قانونی بازداشت او اعلام شده، یا اساسا جرم نیستند یا قابلیت انتساب عملی به او را ندارند.

    یکی از این اتهام‌ها که حتی در هیچ یک از قوانین مدون موضوعه کیفری در ایران به آن اشاره هم نشده و اصلا وجود خارجی ندارد، اتهام «توهین به حجاب اسلامی» است. در این زمینه تنها قانونی که در آن واژه حجاب مورد استفاده قرار گرفته، تبصره ماده ۶۳۸ قانون تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده است که در آن حضور در اماکن عمومی بدون داشتن حجاب مورد جرم‌انگاری قرار گرفته است.

    از طرف دیگر از آنجا که حجاب از جمله مقدسات اسلام نیست، توهین به آن حتی مشمول جرم اهانت به مقدسات مذهبی نیز نمی‌شود. از این رو اساسا روشن نیست مقام قضایی صادر کننده دستور بازداشت سحر تبر با استناد به کدام قانون چنین اتهامی را که حتی وجود خارجی ندارد به عنوان جرم ارتکابی این فعال اینستاگرامی محسوب کرده است.

    در مورد اتهام «گسترش اباحه‌گری» نیز وضعیت مشابه بوده و چنین عنوان مجرمانه‌ای اصلا در قوانین کیفری ایران وجود ندارد.

    دادسرای ارشاد همچنین در حالی یکی از اتهام‌های انتسابی این دختر جوان را «تحصیل مال از طریق نامشروع» عنوان کرده که این جرم با توجه به تعریف آن در ماده دو قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری قابلیت انتساب به او را ندارد، زیرا اولا متهم به هیچ وجه در جایگاهی نبوده که بتواند از امتیاز خاصی برای تحصیل مال استفاده کند و دوم اینکه اعمال او در راستای گرفتن پول از افراد حقیقی یا حقوقی در ازای تبلیغ برای آنها غیرقانونی محسوب نمی‌شود.

    همچنین بر اساس اصل قانونی بودن جرم و مجازات، هیچ عملی جرم نیست مگر اینکه در قوانین مدون به روشنی جرم‌انگاری شده باشد؛ حال آنکه اخذ پول برای تبلیغ در شبکه‌های اجتماعی نه تنها جرم‌انگاری نشده، بلکه از اساس حتی قانونی نیز در مورد آن وجود ندارد. از این رو دست‌کم در سه اتهام اشاره شده، انتساب آنها به سحر تبر کاملا غیر‌منطقی و غیرقانونی (به معنی عدم وجود قانون) است.

    عدم مشروعیت و غیرقانونی بودن بازداشت سحر تبر به ویژه عدم وجود هیچ توجیه منطقی، قانونی یا امنیتی، به حدی است که رسانه‌های به اصطلاح ارزشی و اصولگرا در ایران نیز بر خلاف همیشه که سعی در توجیه بازداشت افراد مختلف توسط دستگاه قضایی یا نهادهای امنیتی با انواع و اقسام اتهامات می‌کنند، توجیه مناسبی برای بازداشت او پیدا نکرده و با نسبت دادن صفاتی از جمله «مشمئز کننده» یا «فردی که ۵۰ عمل جراحی داشته» سعی در توجیه این اقدام دادسرای ارشاد تهران نزد افکار عمومی داشته‌اند. توجیهی که با توجه به سوابق دستگاه قضایی ایران در برخورد با زنان، به ویژه آنهایی که سبک متفاوتی از زندگی را انتخاب کرده‌اند، نشان می‌دهد هدف در این برخوردها صرفا اِعمال فشار به زنان و به ویژه نسل جدید در پیروی از روایت غالب و رسمی حکومت از نقش زن، دست‌کم در ظاهر است.

      این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

      آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

      .در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

      توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

      نظر بدهید

      در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

      نظرها

      • کارو

        «به درخواست مردم بازداشت کردید»؟؟؟ اگر به درخواست مردم باشد که قبل از هرکس شخص ولی فقیه و رئیس جمهور و سران قوای قضائیه و مققنه (در تمام دوره ها) باید به عنوان مسئول این وضعیت و فقر و فلاکت و گرسنگی عمومی، بیش از چهار دهه ظلم و ستم و جنایت و سرکوب مردم بی دفاع، و هزاران اتهام و جرم محرز دیگر بازداشت شوند. مگر این همه سال مردم شعار «مرگ بر دیکتاتور» دادند به جز شلاق و باتوم و زندان و اعدام پاسخ دیگری بدان دادید؟؟ مشخص است که تعریف شما از «مردم» چیز دیگری است.