ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

آزادی شش زندانی حامی کارگر: اسماعیل بخشی، ندا ناجی و عسل محمدی آزاد نشدند

مرضیه امیری، عاطفه رنگریز، سپیده قلیان، ساناز الهیاری، امیرحسین محمدی‌فرد و امیر امیرقلی به قید وثیقه آزاد شدند.

عاطفه رنگریز و سپیده قلیان پس از آزادی

اسماعیل بخشی آزاد نشد

اسماعیل بخشی، کارگر نیشکر هفت‌تپه هم که دی سال گذشته دستگیر و در زندان شکنجه شده بود، با وجود وعده مسئولان سازمان زندان‌ها برای آزادیش، آزاد نشد.

کانال تلگرامی «کانال مستقل کارگران هفت تپه» مانع‌تراشی مسئولان را مانع آزادی اسماعیل بخشی عنوان کرد و  نوشت: «در روند آزادی اسماعیل بخشی و سایر عزیزان حامی ما، با تعیین وثیقه های سنگین و سنگ اندازی در انجام امور تودیع وثیقه و ... خانواده ها و زندانیان را آزار و اذیت می‌دهند! هر لحظه یک ایراد جدید می‌تراشند. قرار بود همه این عزیزان امروز شنبه آزاد شوند!».

ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران (هرانا) و بستگان عاطفه رنگریز، فعال کارگری و از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر از آزادی او خبر دادند. کانال تلگرامی «کمپین دفاع از بازداشت شدگان هفته‌تپه و زندانیان ترقی‌خواه» نیز از آزادی موقت سپیده قلیان، فعال مدنی، شهروند خبرنگار و از بازداشت شدگان مرتبط با پرونده اعتراضات نیشکر هقت‌تپه به قید وثیقه خبر داد.

عاطفه رنگریز

عاطفه رنگریز، فعال کارگری و جامعه‌شناس از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر شنبه جهارم آبان با تودیع قرار وثیقه و تا پایان مراحل دادرسی از زندان قرچک ورامین آزاد شد. او درتاریخ ۱۱ اردیبهشت به همراه ده‌ها تن دیگر بازداشت و در شهریور توسط دادگاه انقلاب تهران به ۱۱ سال و شش ماه حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود.

عاطفه رنگریز پس از آزادی از زندان قرچک

رنگریز از چهارشنبه ۲۴ مهر در اعتراض به روند ناعادلانه رسیدگی به پرونده‌اش در زندان قرچک ورامین دست به اعتصاب غذا زده بود.

سپیده قلیان

سپیده قلیان، فعال کارگری و از متهمان پرونده نیشکر هفت‌تپه نیز شنبه با قرار وثیقه  آزاد شد.

قلیان که در زندان قرچک ورامین زندانی بود، از ۲۸ مهر در اعتراض به فشارهای مستمر بر خانواده‌اش دست به اعتصاب غذای خشک زده بود. قلیان بعد از شش روز، جمعه سوم آبان به درخواست فعالان مدنی و مردم، و نیز بر اساس وعده‌های رئیس زندان به اعتصاب غذایش پایان داد.

سپیده قلیان پس از آزادی از زندان قرچک

قلیان در یک پیام صوتی که شاهد علوی، روزنامه‌نگار منتشر کرد،‌ درباره دلایل اعتصاب غذایش گفته بود:

«من از روز یکشنبه، دست از خوردن غذا و آب کشیده‌ام. دست از آزار من و خانواده‌ام برنمی‌دارند. خسته شده‌ام. مگر من چه قدر توان دارم؟ می‌خواهم هیاتی از قوه قضائیه برای بررسی وضعیت زندان قرچک بیایند».

در روزهای گذشته خبرهای تأیید نشده‌ای نیز درباره دستگیری سمانه قلیان، خواهر سپیده قلیان انتشار یافت که توسط خانواده او تکذیب شد. گفته می‌شود دستگاه‌های امنیتی برای پوشیده نگاه داشتن خبر اعتصاب غذای سپیده قلیان، اعمال فشار بر خانواده او را افزایش داده‌ بودند.

سپیده قلیان به دلیل حمایت از کارگران نیشکر هفت‌تپه خوزستان، در آبان ماه سال ۹۷ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در ۲۷ آذر ماه سال گذشته با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی موقتا آزاد شد. او پس از آزادی به همراه اسماعیل بخشی، نماینده کارگران نیشکر هفت‌تپه، در واکنش به پخش فیلم اعترافات اجباری از صدا و سیما که تحت عنوان «طراحی سوخته» پخش شد، اقدام به افشاگری درباره شکنجه‌ها و فشارهایی کرد که در طی دوران بازداشت برای اخذ اعترافات اجباری، از سوی نیروهای امنیتی به آنها وارد شده بود.

سپیده قلیان مجددا در ۳۰ دی سال گذشته بازداشت شد و در مرداد ۹۸ نیز در اعتراض به شرایط زندان دست به اعتصاب غذا زد.

مرضیه امیری

خانواده مرضیه امیری، روزنامه نگار و از دیگر بازداشتیان روز جهانی کارگز نیز از آزادی قریب‌الوقوع او خبر دادند.

مرضیه امیری پس از آزادی از زندان اوین

مرضیه امیری روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت‌ ماه ۹۸، همزمان با روز جهانی کارگر، همراه ده‌ها تن از شرکت‌کنندگان در تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان مجلس و به دنبال ورود نیروهای امنیتی و به خشونت کشیده شدن این تجمع بازداشت شد.

این روزنامه‌نگار روزنامه شرق و از بازداشت‌شدگان تجمع روز جهانی کارگر، در دادگاه انقلاب تهران به ۱۰ سال و شش ماه حبس تعزیری و ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شده است که بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، اشد مجازات یعنی حکم شش سال حبس برای او قابل اجرا خواهد بود.

ندا ناجی، دیگر فعال بازداشتی روز کارگر همچنان در زندان به سر می‌برد. مسئولان سازمان زندانها از پذیرش وثیقه برای آزادی او خوداری می‌کنند.

امیرحسین محمدی‌فرد، ساناز اللهیاری و امیر امیرقلی

امیرحسین محمدی‌فرد، ساناز اللهیاری و امیر امیرقلی از اعضای نشریه اینترنتی گام هم که سال گذشته در ارتباط با اعتراضات کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت‌تپه بازداشت و در دادگاه به هجده سال زندان محکوم شده بودند، عصر شنبه چهارم آبان آزاد شد.آنها هم با سپردن وثیقه تا زمان صدور رای دادگاه تجدیدنظر به صورت موقت از زندان اوین آزاد شدند.

امیرحسین محمدی‌فرد و امیر امیرقلی پس از آزادی از زندان اوین

ماموران امنیتی ایران تمامی اعضای تحریریه نشریه گام را که مسایل کارگران ایران و موضوع‌های مربوط به عدالت اجتماعی را پوشش می‌داند پس از شدت گرفتن تظاهرات‌های کارگری در ایران دستگیر کرده بودند.

امیرحسین محمدی فرد و همسرش ساناز الهیاری شامگاه ۱۹ دی‌ماه ۹۷ بازداشت شدند و عسل محمدی و امیر امیرقلی، از دیگر اعضای تحریریه این نشریه نیز به تتیب ۱۳ آذر و ۲۴ دی دستگیر شدند.

اعضای نشریه گام را شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی با اتهام‌های مربوط به جرایم امنیتی محاکمه کرد و هر یک از آنها را جداگانه به ۱۸ سال حبس تعزیری محکوم کرد. اعضای تحریریه نشریه گام را دستگاه قضایی به «ارتباط با گروه‌ها و احزاب معاند»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «تشکل گروه به قصد بر هم زدن امنیت ملی» محکوم کرده است. گروه‌های حقوق بشری به اینکه دستگاه قضایی فعالان کارگری، روزنامه نگارهای کارگری و خود کارگران در ایران را به اتهام جرایم امنیتی مربوط به امنیت ملی زندانی کرده است، معترض هستند.

عسل محمدی - از دیگر اعضای نشریه اینترنتی گام که ابتدا در ۱۵ دی ۹۷ با قرار وثیقه آزاد شده بود اما مجددا در روز یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، پس از حضور در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، بازداشت شد - همچنان در زندان است. محمدی هم با حکم بدوی ۱۸ سال حبس در انتظار دادگاه تجدید نظر است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • هموطن بیکار

    خیلی خوشحال شدم وازخوشحالی درخلوت خودم اشکم سرازیرشد. وقتی خنده روی لبانشان دیدم خندیدم ووقتی به دردورنجشان فکرکردم اشکم سرازیر شد. مخصوصاعکس خانم قلیان خیلی احساساتم راجریحه دارکرد. به امید پیروزی واحقاق حق ضایع شده این ملت درکناراین بزرگ بانوان وبرگزاری جشن وسرورهمگانی درآینده ای نه چندان دور...

  • ‏یادمان نرود ⁧ #اسماعیل_بخشی ⁩ هنوز کیلومترها دورتر از دخترش

    ‏یادمان نرود ⁧ #اسماعیل_بخشی ⁩ هنوز کیلومترها دورتر از دخترش که این روزها رفته کلاس اول، حبس می‌کشد‌. یادمان نرود ⁧ #محمد_خنیفر ⁩، دیگر نماینده کارگری هفت‌تپه از شرکت اخراج شده. یادمان نرود دهها کارگر دیگر این شرکت زیر حکم زندان و شلاق هستند. مظلومیت و بی‌پناهی آنها را نباید از یاد ببریم. محمد مساعد - کمپین دفاع از بازداشت‌شدگان هفت‌تپه و زندانیان ترقی‌خواه @Zendani7Tapeh - ارتباط با کمپین @Zendani7Tappeh

  • لعنت به این زندگی!

    "چهارتا کارگر رفتن خودشون رو آتش زدن، برای یک و دویست! لعنت به این زندگی!" اضافه، عرضی نیست :( #اسماعیل_بخشی

  • آن‌قدر کتک‌ زدند که بدنم «سِر» شده و اصلا نمی‌فهمم کجا هستم

    «رضا طالشیان جلودارزاده»، روزنامه‌‌نگار و جامعه‌‌شناس: «چند روزی در زندان اوین با #اسماعیل_بخشی، فعال کارگری #هفتتپه، هم‌بند بودم... شاهد بسیاری از کبودی‌های بدنش بودم. می‌گفت، آن‌قدر کتک‌ زدند که بدنم «سِر» شده و اصلا نمی‌فهمم کجا هستم... چند باری او را دیدم که دلتنگ می‌شود، گوشه‌ای کز می‌کند و در خود فرو می‌رود. یک‌بار حالش را پرسیدم... خیره شد و بی‌آن‌که نامی بر زبان بیاورد گفت، اولین سالی‌ است که پا به مدرسه گذاشته و من نیستم... اسماعیل ادامه داد: دخترم را می‌گویم. و سپس تکیه کلام معروف‌اش را گفت؛ "لعنت به این زندگی!" اسماعیل یک دختر دارد و من به این فکر می‌کنم که وقتی اسماعیل آزاد می‌شود، دخترش ۲۱ ساله است!»

  • زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان ها

    می خوانند و همدیگر را به مناسبت آزادی در آغوش می کشند... ▪️زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان ها. ▪️تو ای بانگ شور افکن، تا سحر بزن، شعله تا کران ها ..... ▪️به قول سمیرا امیری که این کلیپ را به اشتراک گذاشته: «گوش بدیم تا حالمون خوب شه» @ordoyekar

  • که در خون خستگان، دل شکستگان، آرمیده طوفان

    زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان ها تو ای بانگ شور افکن، تا سحر بزن، شعله تا کران ها که در خون خستگان، دل شکستگان، آرمیده طوفان به آیندگان نگر، در زمان نگر، بردمیده طوفان قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را که لبخند آزادی، خوشه شادی، تا سحر بروید سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید ستاره ستیزد و شب گریزد و صبح روشن آید زند بال و پر ز نو آن کبوتر و سوی میهن آید گرفته تمام شب، شاخه ای به لب، سرخ و گرده افشان پرد گرده گسترد دانه پرورد سر زند بهاران

  • سیاوش

    حکومت سراسر فاسد و جنایتکار به دختران کم سن و سال برای اعتراض و انتقادی ساده چه ستم ها میکند ! طرفداران و پشتیبانان این حکومت شرم نمی کنند !

  • هوشنگ

    خطاب به سیاوش مسلما منظور شما توهین به زنان کنشگر در ایران نبوده و نیست, اما لحن نبشتار شما بسیار توهین آمیز, مرد سالارانه و اشتباه است. تمامی رفقای زنی که در این گزارش ذکرشان شده است, شیر زنان عظیمی هستند که فرهنگ کودن و ابله مردسالارانهء ایرانی حالا حالا مانده تا بفهمد که با کی طرف است و چرا.

  • چند خطی در باره سپیده قلیان

    این تصویر لحظات آزادی زنی شجاع است که بار دیگر سربلندی را به اعماق قلب های پر از عشقمان به جنبش عدالت خواهانه کارگری، سرازیر کرده است. به جنبشی که علیرغم فراز و فرودهایش، بدون توقف در چهارگوشه سرزمینمان و در سرتاسر دنیا همچنان امیدوارانه و با افق یک زندگی در شان انسان، به پیش میرود، جنبشی که سیستم سرمایه داری ناتوان از تأمین مطالباتش است، و برایش پاسخی جز سرکوب ندارد. این تصویر زنی است که آرمان هایش امروز در خیابان های شیلی، لبنان، عراق، برزیل، اکوادور، هائیتی و بسیاری از کشورهای دیگر بر علیه فقر، بیکاری، نئولیبرالیسم، نابرابری، سیستم سرمایه داری، بردگی و بیخانمانی فریاد زده میشود. این تصویر زنی است که آزادی را یکبار دیگر با مقاومت گره زد، و تلاشهای مذبوحانه برای به عقب راندن آرمان هایش و به شکست کشاندن مقاومت را باردیگر به سخره گرفت. این تصویر زنی است که هم متعلق به جنبش کارگری است و هم متعلق به جنبش زنان. زنی که نماد پیوند این دو جنبش است. سپیده قلیان متعلق به جنبش طبقاتی ضد سرمایه داری در سرتاسر جهان است. تصویرش را بر سر در این جنبش حک کنیم.

  • حسن مرتضوی

    در ستایش سپیده قلیان ▪️باید ضربات کابل تا اعماق جانت رسوخ کرده باشد و مغزت تیر کشیده باشد و ستاره‌ای درون جمجمه‌ات سو سو زده باشد تا بفهمی کابل چیست و درد چیست و تا ته اعماق جان سوختن یعنی چی. باید ساعت‌ها از مچ دست آویزان باشی و روی دو شست پایت به زمین تکیه داده باشی و چپ و راست ضربات کابل بر کمرت، سرت، گردنت خورده باشی تا بفهمی بیهوشی از درد چیست، باید کف پایت سوراخ شده باشد و گوشتش با خون لزج‌شده بیرون زده باشد و نتوانی راه بروی و چهار دست و پا در حالی که با هر تکان جانت با یک آه بیرون می‌آید تا حس کنی معنای غریب درد جسمانی را در ناب‌ترین شکلش. همه‌ی این‌ها به کنار، آن ترس و رعب مضاعف که هرگاه کلیدی بر قفل در می‌چرخد و دستگیره‌ی در باز می‌شود و برای بازجویی محدد فرایت می‌خوانند کشیده باشی تا حس انتظار را برای له‌شدن با تمام وجودت دریابی. باید ساعتها در سلولت راه رفته باشی و ناگاه صدای نعره‌ای که نمی‌دانی چیست شنیده باشی و تمام تارهای وجودت از هم بگسلد تا معنای عبور نافذ درد را از نسجت حس کنی و ناتوانی‌ات را به زاری بنشینی. همه این‌ها به کنار، شهامت می‌خواهد، جسارت می‌خواهد و دلی چون شیر می‌خواهد که بتوانی چشم در چشم شکنجه‌گرت بدوزی و با صدایی رسا بگویی شکنجه‌ام دادی. چاک چاکم کردید. و نترسی. ▪️زنده باشی سیپده‌ی قلیان, زنده باشی سیپده‌ی قلیان

  • ناشناس

    جای کارگر زندان نیست. باید به مطالباتش رسیدگی شود. ولی متأسفانه در رژیم آخوندی جواب اعتراض رو با سرکوب و دستگیری میدن. ننگ بر آخوند.