انتقال آب خزر: پیشینه طرح و استدلالهای موافقان
دولت روحانی دستور اجرای طرح انتقال آب خزر را داده و قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پاسداران برای اجرای آن اعلام آمادگی کرده است. اما توجیه آنها برای انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران چیست؟
اعتراضها به انتقال آب دریاچه خزر به سمنان فروکش نکرده است. اکثریت کارشناسان محیط زیست کماکان نسبت به تأثیرات مخرب چنین پروژهای برای زیستبومهایی همچون جنگلهای شمال و خزر و تالاب میانکاله هشدار میدهند. اغلب کارشناسان اقتصادی به نوبه خود این طرح را نه توسعهای پایدار میدانند و نه به لحاظ اقتصادی توجیهپذیر. بسیاری میپرسند: با وجود همه این مخالفتها، پس چه کسی پشت طرح انتقال آب است؟
دولت حسن روحانی ــ رئیسجمهوری زاده سرخه سمنان ــ دستور اجرای طرح را داده. قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز برای این اجرا اعلام آمادگی کرده. اما توجیه آنها برای انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران چیست؟ در گزارش دو قسمتی پیشرو به پیشینه این طرح ــ که به سالها پیش باز میگردد ــ، توجیههای ارائهشده برای اجرای آن و استدلال مخالفان علیه آن خواهیم پرداخت.
«ایرانرود»، طرحی از سالهای دور
ایده انتقال آب دریاچه خزر (کاسپین) به کویر مرکزی ایران از سالها پیش و به عنوان بخشی از پروژه بسیار جاهطلبانهتر «ایرانرود» طرح شده است. وقتی محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری پیشین خبر آغاز اجرای طرح را در ۱۳۹۱ داد، وبسایت «خبرآنلاین» تیتر زد: «این اولین قدم برای ایران رود است؟»
هرچند تاریخ پرداختن حکومت ایران به این ایده به پیش از انقلاب ۱۳۵۷ بازمیگردد، ظاهراً نخستین طرح آن را مهندسان روسیه تزاری در پایان قرن نوزدهم ارائه کرده بودند تا با دسترسی به اقیانوس هند، رقابت امپریالیستی با بریتانیا را پیش ببرند.
طرح ایرانرود به صورت رسمی در دهه ۳۰ شمسی برای نخستین بار مطرح شده است. اما طرح مدون آن را مهندسی به نام «هومان فرزاد» ۱۳۴۵ تهیه کرده بود. بر اساس طرح او قرار بود آب دریای خزر به چاله جازموریان، بیابان لوت و دشت کویر پمپاژ شود و از آنجا به خلیج فارس منتقل گردد.
پس از انقلاب اما دولت اکبر هاشمی رفسنجانی این ایده را به عرصه سیاستگذاری توسعه در جمهوری اسلامی وارد کرد. بر اساس گزارشها، هاشمی در سفری به ایالات متحده در ۱۳۷۱ پیشنهاد این طرح را از «بدیع بدیعالزمانی» گرفت و سپس در ۱۳۷۴، طرح انتقال آب خزر به شکلی متفاوت از پیشنهاد بدیعالزمانی آماده شد.
بدیعالزمانی معتقد است که طرح اتصال خزر به خلیج فارس و انتقال آب خزر به فلات مرکزی از جمله دو میلیون شغل در ایران تولید میکند، درآمدزایی بالایی به همراه دارد، محرومترین مناطق جنوب شرقی ایران را آباد میکند، و بر اهمیت ژئوپولتیکی ایران میافزاید. او حتی طرح را به خاطر اینکه «تا حدودی آب و هوای کویر و شهرهای کرانه کویر بهتر میشود»، دارای فایده زیستمحیطی دانسته است.
این طرح از سوی دیگر با روایتهای ناسیونالیستی عجیب و غریبی هم گره خورده است: عدهای میگویند هخامنشیان هم قصد اتصال خزر به خلیج فارس را داشتند؛ عدهای دیگر مینویسند «اگر داریوش کبیر در ۲۵۰۰ سال پیش توانایی ساختن " آبراه سوئز " را داشت، بدون تردید ایرانیان توانایی ساختن " آبراه سراسری ایران " را خواهند داشت»؛ و برخی دیگر از احیای دریاچههای باستانی دم میزنند: « تاریخ نگاران یونانی و رومی و ایرانی بارها اشاره کردند که تا عصر هخامنشی و پارتیان در محل نمکزارهای دشت کویر و کویر لوت ایران دریاچههای عظیمی وجود داشتند که امروزه خشک شدند. دولت هم تنها میخواهد آن دریاچه های باستانی را دوباره زنده کند.» در این هذیان ناسیونالیستی، پای آلمان هم به میان آمده است: «آلمانی ها زمانی حاضر بودند این طرح را مجانی اجرا کنند، اما خاک حاصل را ببرند اروپا و ارتفاع هلند را سه متر از سطح دریا بالا بیاورند».
مخالفان این طرح که طیف وسیعی از کارشناسان ــ اقتصادی، زیستمحیطی، سیاسی، عمرانی ــ را شامل میشوند، استدلالهای بالا را نادرست میدانند، به ناپایداربودن چنین توسعهای در درازمدت اشاره میکنند، و هزینههای زیستمحیطی آن را گزاف توصیف میکنند.
همین استدلالها علیه «ایرانرود» در مخالفت با انتقال آب خزر هم ارائه شده است. در بخش دوم این گزارش به آنها بازمیگردیم.
طرح فعلی انتقال آب خزر
طرح انتقال آب خزر به کویر در ۱۳۸۴ به تصویب رسید و ۱۳۸۹ به وزارت نیرو ابلاغ شد و سپس ۱۳۹۱ شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران اجرای آن را برعهده گرفت.
۲۸ فروردین ۱۳۹۱ بود که محمود احمدینژاد ــ دیگر رئیسجمهوری زاده استان سمنان ــ به مازندران رفت و کلنگ اجرای این طرح را «با رمز یا مهدی» زد.
هدف طرح نمکزدایی و تصفیه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب دریاچه بزرگ خزر و انتقال آن به استانهای کویری برای مصارف شرب و صنعت بود.
محمدرضا عطارزاده، معاون وقت وزیر نیرو در مراسم افتتاح این طرح اعلام کرد که طرح کلی مورد نظر دولت گستردهتر است، انتقال آب خلیج فارس به استانهای کویری را نیز شامل میشود و سه مسیر دارد:
عطارزاده همان زمان گفت که اولویت نخست آبرسانی به سمنان است و قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پیمانکار آن است. او برآورد هزینه در مرحله نخست اجرای طرح شیرین سازی و انتقال آب دریای خزر به حوضه فلات مرکزی ایران را سه هزار میلیارد تومان اعلام کرد: «از این میزان حدود ۲۰ هزار میلیارد ریال توسط تهاتر با سهام صنایع پتروشیمی به پیمانکار واگذار شده است و مابقی آن از منابع دیگر تامین می شود.»
هر لیتر آب شیرینشده خزر، به گفته مقامهای وقت، حدود ۲۵۰۰ تومان تمام میشد. بنا به نرخ ارز در ۲۸ فروردین سال ۹۱ (هر دلار، هزار و ۷۸۰ تومان) ، یعنی هر لیتر اندکی کمتر از یک و نیم دلار.
این طرح «کلنگخورده» که قرار بود ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال از خزر و یک میلیون متر مکعب آب از دریای عمان و خلیج فارس به کویر برساند، نهایتاً آنقدرها پیش نرفت.
بحث درباره این طرح انتقال آب بار دیگر از ۱۳۹۵ بالا گرفت اما طرح فعلی از مسیرهای بالا، تنها انتقال آب به سمنان را در خود دارد. حسن روحانی آن زمان خبر از آغاز این طرح با کمک بخش خصوصی داد و کمی بعد قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پاسداران برای اجرای آن اعلام آمادگی کرد.
گفته شد که هدف انتقال سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب به سمنان است: ۵۰ میلیون متر مکعب آب آشامیدنی و ۱۵۰ میلیون متر مکعب سهم صنعت.
اما اعتراضهای فعالان محیط زیست، مردم و نمایندگان استانهای شمالی و مخالفت مسئولان محلی سازمان حفاظت محیط زیست این طرح را دوبار به تعویق انداخت: یکبار در ۱۳۹۵ و سپس در ۱۳۹۷.
موافقان چه میگویند؟
معاون وقت وزیر نیرو در ۱۳۹۱ دلیل اجرای طرح را چنین صورتبندی میکرد: «ما به این نتیجه رسیده ایم که به جای انتقال صنعت به نزدیک آب، آب را به صنعت برسانیم.»
در واقع آن زمان استدلالهای مقامهای مسئول و مدافعان طرح در برابر موج انتقادهای کارشناسی بیشتر از موضعی دفاعی بود.
مقامهای دولت احمدینژاد در برابر انتقادها از دغدغهشان برای مصرف بهینه آب سخن میگفتند و توضیح میدادند که این طرح تنها آب برای آشامیدن، صنعت و کشاورزی صنعتی فراهم میآورد و منبع آبی برای کشاورزی غیرصنعتی نخواهد بود.
مصطفی کواکبیان، نماینده وقت اصلاحطلب سمنان هم در مجلس از لحاظ هزینه اقتصادی از این طرح و پیمانکارش دفاع کرد: «انتقال آب خزر به کویر، از سوی بخش خصوصی است و قرار است قرارگاه خاتم الانبیا این کار را انجام دهد. اصلا قرار نیست از اعتبارت دولتی استفاده شود.»
اما در ماههای اخیر و با جدیترشدن اجرای طرح، دفاع از آن حالتی سازمانیافتهتر گرفت. دانشگاه سمنان کنفرانسی برگزار کرد و نام آن را «همایش علمی ــ تخصصی ضرورت انتقال اب از دریای خزر به استان سمنان» نهاد تا در برابر انتقادهای کارشناسان از تصمیم دولت «پاسخ کارشناسی» آماده کند. هرچند بخش مهمی از مهمانهای این همایش چهرههای سیاسی و مدیریتی بودند و نه «علمی ــ تخصصی».
آنچه از پی میآید، خلاصه استدلالها و ادعاهای مدافعان طرح در این همایش است که ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ برگزار شد. بخشی از دفاعیات عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز به این ادعاها افزوده شد.
▪️ به خزر آسیبی نمیرسد، پیامد زیستمحیطی ندارد
▪️ توسعه سمنان
▪️ رقابت با همسایگان خزر
▪️ امنیت ملی
در فهرست بالا از مدافعان طرح در سال ۱۳۹۸، چهره شناختهشدهای وجود دارد که نظرش نسبت به سالهای پیش تغییر کرده است: پرویز کردوانی که ۱۳۹۱ از مخالفان طرح بود و ۲۷ خرداد در مصاحبه با خبرآنلاین با اشاره به مشکلات چنین طرحی گفت که راههای بهتر و به صرفه تری برای مبارزه با کم آبی در شهرهای کویری ایران وجود دارد که سریعتر از انتقال آب نتیجه میدهد.
در قسمت دوم این گزارش به نطرات مخالفان خواهیم پرداخت.
نظرها
حقیقتگو
این پروژه انتقال آب دریای خزر برپایه ورودی آب رودخانه ولگا به دریای خزر و آنهم بدون مشورت با روسیه انجام میشود چه میشود اگرروس ها برروی رودخانه ولگا عمدا" سدی احداث کنند و تمامی پروزه انجام شده درایران با مخارج و هزینه های انچنانی به شکست بکشانند...ترکیه هم سدی بر رودخانه عبوری ازترکیه ساخت و مانع ازعبور ازآب رودخانه به مزراع کشاورزان عراقی شد...ایرانی ها طبق معمول فرضیات انچنانی و تخیلی قلدرمعابانه و بدون داشتن هیچگونه تجربیات عملی همچون چینی ها و ژاپنی ها و اروپائی و آنهم با نداشتن کارشناسان ذبده و ازاستفاده علوم مجازی کامپیوتری شبیه سازی چنین طرحی و عواقب آن اقدام به اجرای چنین طرحی می کنند..حامیان این چنین طرحی و مخالفانش که مجلسی ها و سپاه پاسداران و آقازاده ها و عده ای که متخصص نما های آنچنانی باشند که هرکدامشان درصدد ابرازموجودیت کردن هستند و چنین پروزه ای که آب آنجاست و خشکی اینجاست پس لوله کشی می کنیم و بهشتی برپا میشود بسیار ساده لوحانه است..فقط کیفیت آب دریای قابل ارزیابی است که علاوه برفضولات نفتی و فاضل آبی کشورهای اطراف دریای خزر به رسوبات اتمی چنوبیل همچنین آغشته است..
مسعود
جالب ترین نقطه در این مقاله تبدیل پروفسور کردوانی به پرویز کردوانی بود !فقط به خاطر این که موافق شما نیست؟ ---- زمانه - کاربر گرامی سپاس از پیام شما. در زمانه ما القاب دانشگاهی و تحصیلاتی افراد را کنار نامشان نمیآوریم. تنها القاب نظامی و رسمی سیاستمداران را کنار نامشان میآوریم.
مسعود
تشکر به خاطر پاسخگویی
مهربون
معمولا هدف اصلی از انجام پروژه های عمرانی بسیار بزرگ اما کم بازده, که توجیه اقتصادی هم ندارند؛ ایجاد بستری برای پولشویی است. گفته می شود که این طرح تاثیری روی آب خزر ندارد. بله البته که ندارد. خزر دریاچه بسیار بزرگی است و این طرح آسیبی به آن وارد نمی کند. اما موضوع چیز دیگری است. تخریب جنگل های هیرکانی ( و غارت چوب آن ها) به بهانه احداث مسیر انتقال, هدر دادن پول و زمان به خاطر کاری بی فایده, توسعه ناپایدار و البته فساد و رانت و پولشویی گسترده ای که قبلا در طرح های مشابه دیده بودیم. این پروژه اگر آغاز شود, انجام آن دو یا سه دهه طول می کشد. هر سال ردیف بودجه به آن تعلق می گیرد ولی چون خود طرح, فایده ای برای کسی ندارد پس کسی هم پیگیر نمیشود که پروژه در چه مرحله ای است و چگونه پیش میرود. به این صورت می توانند هر سال بودجه بیشتری به آن اختصاص دهند و مقدار بیشتری از آن بوجه اختلاس کنند!