انتقال آب خزر: مخالفان چه میگویند؟
مرکز پژوهشهای مجلس، شماری از مقامهای مسئول محیط زیست، نمایندگان استانهای شمالی و فعالان و کارشناسان محیط زیست با انتقال آب خزر به سمنان مخالفند. دلیل مخالفتها چیست؟
این متن قسمت دوم گزارشی درباره نظرات موافق و مخالف درباره انتقال آب خزر است. قسمت اول را در اینجا بخوانید.
انتشار نامه عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به رضا اردکانیان، وزیر نیرو در موافقت با انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران به سرعت با انتقادهای گسترده رویارو شد. گروهی از نمایندگان استانهای شمالی ۲۲ مهر در مجلس با تجمع در جایگاه هیأت رئیسه مخالفتشان را با اجرای این طرح اعلام کردند. کارشناسان و فعالان محیط زیست نیز در رسانهها و شبکههای اجتماعی به اجرای این طرح تاختند.
هرچند مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در مهر ۱۳۹۳ با انتشار گزارشی خواهان لغو طرح انتقال آب خزر به سمنان شد، مخالفتها با این طرح از ۱۳۹۵ و جدی شدن اجرای آن بالا گرفته است. اعتراضهای فعالان محیط زیست، مردم و نمایندگان استانهای شمالی و مخالفت مسئولان محلی سازمان حفاظت محیط زیست اجرای این طرح را ( در ۱۳۹۵ و سپس در ۱۳۹۷) به تعویق انداخت.
مخالفان دی ۱۳۹۷ در هراس از اجرای بیسروصدای طرح انتقال آب خزر، چندین هفته کارزاری آنلاین با نام «مخالفان انتقال آب کاسپین به کویر» به راه انداختند. این کارزار دولت را به فرمانبرداری از مافیای زمینخوار و مافیای چوب متهم میکرد. این کانال تلگرامی بار دیگر پس از انتشار خبر موافقت کلانتری فعال شده است.
پروژه انتقال آب خزر هنوز به لحاظ مهندسی چندان آسان به نظر نمیرسد. برای انتقال آب، مسیری در راستای خط انتقال نفت از نکا تا پالایشگاه ری برای کاهش تخریب جنگلها مورد تأیید قرار گرفته است که برای استفاده از آن، آب از ارتفاع ۲۷ متر تا خط الرأس ۲۳۰۰ متری پمپاژ میشود و پس از آن با فشارشکن به ارتفاع ۱۳۰۰ متری میرسد اما این منطقه در معرض خطر زلزله و سیل و لغزش زمین است و باید تأسیسات انتقال را به طور مداوم نگهداری کرد. به علاوه، مسأله برقرسانی به تأسیسات انتقال آب هنوز به طور کامل حل نشده است.
در برابر کنفرانسی که دانشگاه سمنان در دفاع از طرح انتقال آب برگزار کرد (ر.ک. قسمت اول)، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و نیز موسسه پژوهشی «خانه آب ایران» وابسته به وزارت نیرو هر دو نشستهایی تخصصی برای پرداختن به این طرح برگزار کردند. در قسمت نخست این گزارش به پیشینه طرح انتقال آب خزر به سمنان و استدلالهای حامیان آن پرداختیم. بنابراین، در قسمت دوم انتقادها و هشدارهای مطرحشده در نشست «هماندیشی چالشهای انتقال آب دریای خزر» (مهر ۹۸) در دانشگاه ساری و خانه آب ایران (اسفند ۹۷) را همراه با چند تحلیل و یادداشت دیگر را خلاصه میکنیم.
خسارتهای زیستمحیطی
آن طور که از گفتههای مسئولان بر میآید، دولت احمدینژاد زمانی دستور اجرای طرح انتقال آب خزر به کویر را ابلاغ کرد که هنوز ارزیابی زیستمحیطی آن به پایان نرسیده بود.
پس از بر سر کارآمدن دولت یازدهم بود که تورج همتی ــ مدیر کل وقت دفتر ارزیابی زیست محیطی سازمان حفاظت محیط زیست ــ از تشکیل کارگروهی برای بررسی پیامدهای زیستمحیطی طرح خبر داد: «مقرر شد ظرف یک ماه آینده پس از تکمیل و اصلاح مطالعات، موضوع جهت تصمیم گیری نهایی در کار گروه ارزیابی زیست محیطی مطرح شود.»
هنوز گزارش رسمی این ارزیابی یا تهیه نشده و یا جزئیات آن عمومی نشده است.
▪️ دریای خزر
یکی از مهمترین نگرانیها از طرح انتقال آب دریاچه خزر، پیامدهای آن برای بزرگترین دریاچه جهان است. هرچند موافقان طرح ۲۰۰ میلیون متر مکعب برداشت از خزر را خطرناک نمیدانند، مخالفان با توجه به بستهبودن این دریاچه نسبت به آینده آن با توجه به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی ناشی از آن هشدار میدهند. به گفته مخالفان، انتقال آب خزر به سمنان موجب خشکشدن خزر نخواهد شد اما سواحل آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
معصومه بنیهاشمی، مدیر مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر در اینباره در نشست خانه آب ایران به رفتار نوسانی بیلان آب خزر و روند کاهشی آن اشاره کرد:
«مهمترین عوامل موثر بر بیلان آبی دریای خزر، پدیده های اقلیمی و عوامل انسانی است و روند کاهشی فعلی تراز آب نیز ناشی از کاهش آبدهی رودخانه ولگا و افزایش دما و اثر آن بر افزایش تبخیر آب دریا است... میانگین ۵۰ ساله آبدهی ولگا ۲۴۴ میلیارد متر مکعب در سال و برآورد پتانسیل تبخیر سالانه از سطح دریا حدود یک متر و معادل ۳۸۰ میلیارد متر مکعب است.»
به گفته بنیهاشمی، بیلان پرنوسان آب خزر، برداشت آب برای انتقال و محل تأسیسات درنظرگرفتهشده برای شیرینسازی آن «با توجه به شیب کم ناحیه ساحلی و کمژرفای دریایی تأثیرگذار است».
عزیز عابسی، استاد دانشگاه نوشیروان بابل نیز در این باره در نشست سازمان آب ایران هشدار داد:
«گرمای جهانی در جهتی پیش می رود که دریای خزر در منطقه احساس خشکی و گرمای بیشتری خواهد داشت. این به این معنی است که تبخیر در آینده تشدید خواهد شد. و رطوبت خاک از بین خواهد رفت. استحصال آب شیرین از تمام منابع منتهی به دریای خزر هم تشدید خواهد شد. در این حالت بیلان منفی آب دریای خزر محتمل تر است.»
کارشناسان زیادی هشدار دادهاند که زیستبوم خزر همین حالا در وضعیت نامناسبی قرار دارد و استخراج و شیرینسازی آب آن برای انتقال به سمنان وضعیت آن را وخیمتر خواهد کرد .
خزر از یک سو با مشکل آلودگی دست و پنجه نرم میکند و از سوی دیگر، میزان تبخیر سطحی از آن رو به افزایش است. این مسأله حیات جانوری خزر را به خطر انداخته و استخراج آب و به دریا بازریختن پسماند حاصل از شیرینسازی آن این زیستبوم را نامساعدتر خواهد کرد.
پس از شیرینسازی هر پنج لیتر آب، دو لیتر آب شیرین و سه لیتر پساب و شورابه تولید میشود.
▪️ جنگلهای شمال
انجمن علمی جنگلبانی اعلام کرده است که با اجرای طرح انتقال آب خزر سه هزار و ۹۹۷ اصله درخت با قدمت ۵۰۰ ساله نابود خواهد شد. به گفته یکی از معاونین محیط زیست، ۴۰هکتار از جنگلهای هیرکانی، یک اثر ثبتشده در یونسکو، تخریب خواهند شد.
به نوشته محمد درویش، کارشناس محیط زیست، در «مسیری که این لوله عبور خواهد کرد منجر به تخریب هزاران درخت ارزشمند ایلخانی میشود و نرخ فرسایش را افزایش میدهد و منجر به گسست اکولوژیک در جنگلهای ارزشمند شمال خواهد شد. »
▪️ تالاب میانکاله
تالاب میانکاله در سالهای اخیر دستکم ۱۰ درصد از وسعتاش را از دست داده و هنوز برای جلوگیری از خشکشدن بیشتر آن تدبیری اندیشیده نشده است.
به گفته کارشناسان، طرح انتقال آب خزر میتواند روند نابودی میانکاله را تسریع کند.
▪️ تخریب زیستبوم گونههای جانوری
به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، «پساب حاصل از شیرین سازی با غلظت ۲۵گرم در لیتر با نمک و حرارت بیشتری نسبت به وضعیت فعلی آب دریای خزر به دریا تخلیه می شود که شوری و درجه حرارت آن در اثر اختلاط با آب به تدریج تعدیل شده اما میتواند در فاصله نزدیک به مجرای تخلیهکننده آثار منفی بر موجودات دریایی وارد کند.»
در راستای خط لوله انتقال آب نیز یک منطقه محافظتشده وجود دارد و تخریب جنگلها در این مسیر زیستبوم جانوران آن را به خطر خواهد انداخت. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است که «از جمله آثار شاخص [طرح انتقال آب خزر] میتوان به کاهش امنیت گونه های جانوری در حاشیه مسیر خط انتقال ویژه در فاز ساختمانی اشاره کرد که در محدوده مجاور با منطقه حفاظت شده، از اهمیت بیشتری برخوردار است.»
▪️ فرسایش خاک
به گفته محمد امینی، رئیس جامعه جنگلبانی ایران، آبگیری از دریا و ایجاد تاسیسات مکش، ایستگاههای پمپاژ، مخازن فشار شکن و نیروگاه و دیگر زیرساختها به جابجایی ۱۶ میلیون مترمکعب خاک میانجامد.
همچنین لولهگذاری در بستر دریا بتنریزی با حجم ۳۷۰ هزار متر مکعب را ضروری میکند که علاوه بر تخریب محیط زیست بستر دریا، به انتشار فراوان گازهای گلخانهای خواهد انجامید.
عدم شفافیت
غلامعلی جعفرزاده، نماینده رشت در مجلس پس از انتشار نامه عیسی کلانتری به وزیر نیرو درباره اجرای پروژه انتقال آب خزر، در گفتوگو با خبرگزاری علم و فناوری از رئیس سازمان حفاظت محیط زیست انتقاد کرد و گفت: «دولت برای اجرای این طرح نیاز به مجوز دارد و مجوزی هم قانون در اختیارش قرار نداده و نمیتوانند نسبت به انتقال آب دریایی خزر اقدام کنند.»
مشخص نیست این نماینده مجلس به کدام نوع مجوز اشاره دارد اما صرف «غیرقانونی»خواندن طرح انتقال آب خزر نشان از ابهامها و عدم شفافیت حول این طرح پس از موافقت سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو برای اجرای آن است.
محمد رهبری، مجری سابق طرح مطالعات نمکزدایی و طرح انتقال آب از خزر به فلات مرکزی مهر ۹۸ اعلام کرد که طرح مجوزهای روبرو را گرفته است: « مجوز تخصیص آب، تصویب سیمای طرح و مصوبه ماده ۲۱۵ در سال ۹۱ ، همچنین اخذ موافقت اولیه سازمان محیط زیست با کلیات طرح به صورت مشروط».
عیسی کلانتری در نامه خود به وزیر نیرو به جلسه معاونان سازمان محیط زیست و وزارت نیرو برای موافقت با طرح انتقال آب خزر اشاره کرده بود اما بعدتر مشخص شد که هیچ توافق مشخصی در این نشست (۱۷ مهر) به دست نیامده است.
محمد فاضلی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در کانال تلگرامیاش دراینباره نوشت:
« صورتجلسه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ نشان میدهد مدیران سازمان حفاظت محیط زیست و نماینده وزارت نیرو هیچ توافقی مبنی بر تمام شدن ارزیابی محیطزیستی ایده انتقال آب دریای خزر به سمنان نداشتهاند.»
در واقع بر اساس صورتجلسه منتشرشده، سازمان محیط زیست خواستار اطلاعات زیر برای موافقت یا عدم موافقت با پروژه شده است: نتایج مدلسازی تخلیه پساب دستگاههای آبشیرینکن، نتایج مدل اثرات تجمعی طرح بر آب دریا در نکا و امیرآباد، مرور ادبیات استانداردهای ملی و بینالمللی محل تخلیه پساب و تعیین محل برداشت آب، نقشه محل دپو نخالههای مازاد ناشی از لولهگذاری، ارائه گزارش روشهای فنی برای کاهش تخریب پوشش گیاهی به تفکیک نوع گونه، برآورد میزان تخریب شامل خاکبرداری و خاکریزی، و مسیر نهایی و موقعیت ایستگاههای پمپاژ و خطوط انتقال برق به همراه مشخصات فنی.
هرچند تمرکز بحثهای اخیر بیشتر بر سر انتقال آب خزر است، برخی دیگر انتقال آب از «سرشاخههای آب مازندران» در کوههای البرز را خطر اصلی این طرح میدانند. محمدعلی غلامی، استاد مهندسی آب دانشگاه ساری حتی تا آنجا پیش میرود که معتقد است طرح شیرینسازی آب خزر و انتقال آن هیچ گونه توجیه اقتصادی ندارد و صرفاً طرحی انحرافی برای راضیکردن مردم مازندران به انتقال آب سرچشمههای رودهای شمال در ارتفاعات البرز است: «مطرح شدن انتقال آب دریای خزر سرگرم کردن و انحراف افکار عمومی و بهانهای برای بهره برداری از سرشاخههای استان مازندران در ارتفاعات البرز است.»
به گفته غلامی، انتقال ۵۵ میلیون متر مکعب آب از سرشاخهها بخشی از طرح است اما برای آن بودجهای اختصاص نیافته است.
درحالیکه مصطفی کواکبیان، نماینده تهران در مجلس در ۱۳۹۱ ــ هنگامی که نماینده سمنان بود ــ تأکید میکرد که بخش خصوصی اجرای طرح را در دست دارد و بودجه عمومی صرف آن نخواهد شد، محمد رهبری مهر ۹۸ درباره هزینه تمامشده هر لیتر آب چنین توضیح داد:
«اگر این پروژه از محل بودجه عمومی اجرا گردد، هزینه ۳۸۰۰ برای آن پیش بینی شده است و اگر از محل اعتبارات کمتر مثل صندوق توسعه ملی و وام های خارجی که بهره پایین تر دارند، تامین گردد هزینه ۴۲۰۰ تومان در نظر گرفته می شود و از محل فر ابورس و بازار سرمایه عدد ۵۷۰۰ برای سال ۹۵ محاسبه شده است. »
از طرف دیگر، کارشناسان متعددی اعلام کرده اند که کسری آب استان سمنان ۹۰ میلیون متر مکعب است و مشخص نیست چرا باید ۲۰۰ میلیون متر مکعب از خزر به آنجا انتقال داده شود.
خسارتهای اقتصادی
کارشناسان طرح انتقال آب خزر به سمنان را به لحاظ اقتصادی توجیهپذیر نمیدانند، هرچند درباره هزینه نهایی این پروژه رقمهای متفاوتی ارائه شده اند.
به گفته محمدعلی غلامی، استاد مهندسی آب دانشگاه ساری، هزینه این طرح در ۱۳۹۲ چهار هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان و اکنون ۱۱ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. عزیز عابسی، استاد دانشگاه صنعتی نوشیروان بابل نیز هزینه طرح را ۹ هزار میلیارد تومان اعلام میکند.
محمد درویش، کارشناس محیط زیست در رشته توئیتی در این باره نوشت: «چیزی حدود هر متر مکعب ۶۰ هزار تومان برآورد شده است. چه محصولی قرار است تولید بشود که ۶۰ هزار تومان ارزش داشته باشد و این چه اقتصادی است که میتواند با آب ۶۰ هزار تومانی برای متر مکعب به حیات خودش ادامه بدهد؟ اصلاً منطقی نیست ما ۱۸ الی ۱۹ هزار میلیارد تومن هزینه کنیم، برای اینکه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب منتقل کنیم.»
اگر حیات آبزیانی همچون ماهی خاویار به دلیل آلودگی ناشی از شیرینسازی آب به خطر بیفتد، آنگاه صید صیادان حاشیه خزر کاهش مییابد. به طور کلی آلودگی خزر و همچنین تخریب و کاهش آب تالاب انزلی، اقتصاد محلی را در معرض آسیب قرار خواهد داد.
علاوه بر پیامدهای محلی، اجرای این طرح میتواند امنیت غذایی سرتاسر ایران را به خطر بیندازد. به گفته محمد امینی، رئیس جامعه جنگلبانی ایران در نشست دانشگاه ساری به همین نکته اشاره کرد:
« استان مازندران تامین کننده ۱۰ درصد منابع غذایی کشور است و براثر تخریب اراضی کشاورزی و باغی در مسیر اجرای طرح این کارکرد استان متزلزل می شود.»
نیروگاه برق نکا نیز بر اثر انتقال آب خزر با مشکلات جدیدی روبهرو میشود. به گفته معصومه بنیهاشمی، «از آنجاییکه از آب دریای خزر در خنک نمودن توربین های نیروگاه نکا استفاده میشود و هم اکنون نیز نیروگاه با توجه به توسعه صنعتی منطقه مجاور، به لحاظ رسوبگذاری در حوضچه های آبگیری و افزایش دمای آب دریا، دچار مشکلات جدی است، پیش بینی می شود با انجام پروژه انتقال آب خزر و دفع پساب ها با EC و دمای بالا به دریا و انتقال آن به محدوده آب های نیروگاه، مشکلات فعلی برای نیروگاه حادتر شود.»
عزیز عابسی - محقق، پژوهشگر و استاد دانشگاه - در رابطه با همین لولهگذاری به ایسنا میگوید: «انتقال آب شور به مقصد، به دلیل آن که از لحاظ فنی، نمکزدایی صد درصد آن به روشهای معمول اساساً امکان پذیر نبوده و هزینه پمپاژ آب به ارتفاع ۲۳۰۰متری بالاخص برای آب شور با چگالی بالا سرسامآور بوده، بسیار دور از منطق اقتصادی و مهندسی است».
به علاوه، او هشدار میدهد که خوردهشدن خطوط لوله و نشت محتمل در مسیر خط انتقال، ریسکهای اقتصادی آن را افزایش میدهد.
پیامدهای اجتماعی
به گفته بنیهاشمی، «در سواحل جنوبی دریای خزر سه استان ساحلی مازندران، گیلان و گلستان با طول کرانه ساحلی حدود ۸۶۵ کیلومتر قرار دارد و اقتصاد معیشتی بیش از ۱۰ هزار روستای واقع در استان های ساحلی شمال کشور بطور مستقیم و غیر مستقیم با دریای خزر ارتباط دارد.»
مسیر انتقال آب خزر از روستاها و مناطقی از استانهای شمالی گذر می کند که در حال حاضر با مشکل کم آبی رو به رو هستند. شماری از نمایندگان استانهای شمالی در انتقاد خود از این طرح به روستاهایی در همان حوالی اشاره کرده اند که هنوز با تانکر آب شرب آنها تأمین میشود.
عابسی این مسأله را چنین صورتبندی میکند:
«به نظر شما آیا روست اهای مازنی کاری که یزدی ها با خط انتقال آب کردند را نخواهند کرد؟ بحثی که در خط انتقال به مشهد مطرح شد، در مرکز آیا فکر می کنید زابلی ها و سیستانی ها اجازه می دهند که آب در لوله هایی به قطر ۱۴۰۰ میلی متر بدون اینکه نیاز حداقلی آنها را تامین کند از کنار آنها به خراسان شمالی انتقال یابد؟»
محمود شارعپور، استاد جامعهشناسی دانشگاه مازندران در نشست «هماندیشی چالشهای انتقال آب دریای خزر» هشدار داد که «در حالی که تبعات اجتماعی طرح های انتقال آب بیش از تبعات فنی و زیست محیطی آن است، متاسفانه در طرح انتقال آب دریای خزر هیچ گزارشی در باره تبعات اجتماعی و سیاسی دیده نشده است.»
به گفته شارعپور، تنشها بین مردم و مسئولان استان مازندران با استان سمنان، و نیز گسیختگیها و نارضایتیهای عمیق اجتماعی در صورت اجرای طرح از جمله این پیامدها هستند. او در شرح این پیامدهای اجتماعی گفت:
«انتقال آب در مناطق دریافت کننده منجر به آسیب های اجتماعی و امنیتی شدید می شود. انتقال آب به سمنان نه تنها منجر به افزایش جمعیت این استان می شود، بلکه ساختار کشاورزی و جمعیتی این استان را نیز به هم می ریزد و شاهد تزریق فساد به این استان خواهیم بود. طرح های انتقال آب باعث نابودی ساختار اقتصادی و فرهنگی محل تاسیس در منطقه اهدا خواهد شد و زندگی مردم محلی را به طور کل نابود می کند.»
آیا راه حل دیگری وجود دارد؟
بسیاری از کارشناسان، مدیریت بهینه آب در سمنان را اصلیترین راهحل برای جبران کسری آب آنجا معرفی کرده اند. به گفته آنها، میانگین سرانه مصرف آب در سمنان بیش از متوسط کشوری است و در واقع سمنان از این نظر در رتبه چهارم ایستاده. به همین دلیل، کارشناسان پیشنهاد میدهند که با هزینهای به مراتب کمتر از طرح انتقال آب خزر، میتوان ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب را از محل بازچرخانی و تصفیه تحصیل کرد.
آنطور که از گزارشهای منتشرشده برمیآید، در حال حاضر استان سمنان سالانه ۹۰۰ میلیون مترمکعب آب در بخش کشاورزی مصرف می کند. بین ۱۱۰ تا ۱۹۸ میلیون مترمکعب از این آب مصرفی در کاشت هندوانه و خربزه مصرف میشود، در حالی که کسری آب سمنان حدود ۹۰ میلیون متر مکعب است. از این رو، مدیریت منابع آب و تغییر شیوه کشت و افزایش بهرهوری آن میتواند این معضل را حل کند.
نظرها
ولی الله اسلامیه گرگان
درود بر ملت ایران . ما استان گرگان وقتی گندم می کاریم یا کلزا می کاریم وقت درو پس از بر داشت اگر آب داشته باشیم می توانیم جایش کشتهای دیگر مثل پنبه یا خربزه یا سویا یا سبزی جات بکاریم ولی چون آب نداریم زمین را شخم می زنیم افتاده تا زمان کشت گندم یا کل زا در روستا که من زنگی می کنم مثال می زنم که حدود 800 هکتار کشت داریم آنها که چاه آب دارند نیمه عمیق بتنی به تعداد انگشتان دست یعنی ده تا نمی رسد هر چاه دو یا سه اینچ بیشتر آب نداره یعنی خودشان را آب کافی نیست مثلا شاید 50 هکتار این ده نفر زمین داشته باشند آب بدهند که ندارند تا 800 هکتار ببین 750 هکتار در شارایط من هستند حالا شما حساب در گرگان و دشت چند روستا داریم همه در شرایط ما هستند ترکمن صحرا بدتر از ما باز ما نزدیک جنگلیم از برکت باران می توانیم گندم دیم بکاریم اگر آب کافی ما منطقه گرگان و دشت باشیم تمام زمینها را زیر کشت می بریم اگر خدای نکرده باران نیاد ترکمن صحرا هزران هزار زمینها گندم دیم نمی توانیم داشته باشیم شما اگر اداره کشاورزی گرگان یا فرا خوان بزارید دهیاران روستاها خواهند گفت که چقدر در مورد آب در م تنگنا هستند یکیش خود بنده از همسایه یک روز آب خواستم نداد البته حق دارد چاه نیمه عمیق گفاف زمینش را نمی کند از کم آبی درخت هلو زده تا آب بس کنه من تعجب می کنم ما که بیخ گوش دریا هستیم برای ما استان کلستان کاری بکنید دریا تو حیاط منزل ماست برای ما شیرین کنید بدید ما کشت کنیم قدیم اربابها بزرگ مالکین قنات می زدند آب فراهم می کردند قناتها آب را تامین می کرد ده حدود ده قنات داشت من اپتدایی درس می خواندم از آن آب می خوردیم ولی حالا یک دانه هم نیست من از مدیران ارشد نظام می خواهم برای ما مردم استان گلستان چنین کنند بجای اینکه ما را ممنوع کنند که شالی نکارید بعد کشت گندم و یا کلزا می تانیم شالی بکاریم می تانیم لوبیا روغنی بکاریم در کل استان گلستان اگر این زحمت را بکشید در آمد زمین چند برابر می شود فقط گندم دیم کاشتن به امید باران کفاف زندگی نمی کند من دوهکتار زمین دارم اگر بارن به موقع بیاد من همین امسال 7 میلیون دستم را گرفت از دو هکتار اگر آب بود شالی می کاشتم 8 تن شال می گرفتم 8تن شلتوک اگر 6 تن برنج میداد 6000 کیلو برنج ضربدر میگیم 20000 تو مان می شود 120 میلیون تو مان 7 میلیون تو مان هم از گندم گرفتم جمع میشد 127 میلیون تو مان در دو هکتار زمین من یک هکتار می شود 63 میلیون تو مان پس در یک هکتار من سه ونیم میلیون تو مان از گندم می گیرم 60 میلیون از برنج گیرم میاد آیا برای من دهاتی بجای سه و نیم میلیون تو مان 63 و نیم میلیون تو مان بگیرم زندگی شوفا میشه من پس با شرحی که من دادم مدیران ارشد متوجه شدند که در هکتار 60 میلیون در آمدم بیشتر میشه پس بجای سمنان به داد ما برسید که دریا بیخ گوشمان است ***