محروم کردن از تحصیل، ابزاری فراقانونی برای سرکوب فعالان دانشجویی
گفتوگو با مهدیه گلرو و مجید دری
به گفته مهدیه گلرو، چالشی که امروز پیش روی فعالان دانشجویی قرار دارد بیش از آنکه مربوط به دستگاههای نظارتی درون دانشگاه باشد، مربوط به نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه است و این مساله ثابت میکند که استقلال وزارت علوم بیش از گذشته خدشهدار شده است.
اصطلاح دانشجوی ستارهدار که از زمان شروع به کار دولت محمود احمدینژاد در رسانهها باب شد در حقیقت به معنی ممانعت از تحصیل فعالان دانشجویی است.
این اصطلاح از زمانی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد، عدهای از فعالان دانشجویی که در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شده بودند، هنگام ثبتنام با ستارههایی در کنار نامشان مواجه شدند. پس از پیگیری این دانشجویان مشخص شد این ستارهها در حقیقت نشانگر اعمال نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر ممانعت از تحصیل فعالان دانشجویی در مقاطع بالاتر بوده است.
آمار دقیقی از تعداد دانشجویانی که به دلیل فعالیتهای صنفی دانشجویی از ادامه تحصیل محروم شده یا به اصطلاح ستارهدار شدهاند در دست نیست اما بررسیها نشان میدهد تنها در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد بیش از ۷۶۰ دانشجو در دانشگاههای دولتی سراسر ایران از سوی نهادهای انضباطی و نظارتی مستقر در دانشگاهها، احکام محرومیت از تحصیل دریافت کرده یا به اصطلاح ستارهدار شده اند.
با وجود وعدهها و شعارهای انتخاباتی حسن روحانی مبنی بر بازگشت به تحصیل دانشجویان ستارهدار، روند ستارهدار شدن همچنان ادامه دارد.
منصور غلامی، وزیر علوم در تاریخ ۱۶ شهریور ۹۷ درباره ستارهدار شدن شماری از داوطلبان تحصیلات تکمیلی گفت:
«داستان ستارهدار شدن داوطلبان تحصیلات تکمیلی مربوط به زمانی بود که در حین تحصیل به دانشجویان ایراد گرفته میشد. (...) در سطح تحصیلات تکمیلی طبق قانونی که وجود دارد، افراد داوطلب مورد بررسی سوابق قرار میگیرند لذا بحث اینکه مجدداً عنوان ستارهدار را ادامه بدهیم، نه درست است و نه به صلاح.»
ضیا نبوی یکی از دانشجویان ستارهدار، پیش از این اظهارات وزیر در توئیتر خود نوشته بود مطابق نظر وزارت اطلاعات صلاحیتش برای ادامه تحصیل رد شده است.
به گفته غلامی اما وزارتخانه او این مسئله را تعیین نمیکند و «متولی تکمیل در حوزه سازمان سنجش است.»
او آذر ماه سال ۹۶ اما در باره دانشجویان ستارهدار گفته بود که دانشجوی ستارهدار سیاسی به معنایی که در افکار عمومی جا افتاده، وجود ندارد و مشکل اکثر این دانشجویان نقص پرونده است.
غلامی ادعا کرده بود که در میان دانشجویان ستارهدار، اشخاصی با مشکل سیاسی یا گرایش و اقدامات سیاسی وجود ندارد چرا که مسائل سیاسی در گزینش دانشجو مطرح نمیشود:
«تعداد معدودی از این دست افراد باقی ماندهاند که کار آنها نیز در حال انجام است و به زودی اعلام خواهیم کرد که هیچ پروندهای از داوطلبان ورود به دورههای بالاتر تحصیلات تکمیلی، معطل نمانده است.»
در تازهترین خبرها در باره منع دانشجویان از تحصیل اما سها مرتضایی، فعال دانشجویی دانشگاه تهران که پس از اعتراضات سراسری دی ماه ۹۶ از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و توسط دادگاه انقلاب تهران به شش سال زندان محکوم شده است، با وجود کسب رتبه ۱۰ در آزمون دکترای علوم سیاسی، اجازه حضور در کلاسهای درس را نیافته و به عبارتی ستارهدار شده است.
سها مرتضایی هم اکنون بیش از ۱۰ روز است در اعتراض به ممانعت از تحصیل خود جلوی ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران دست به تحصن زده است.
مهدیه گلرو، از فعالان دانشجویی سابق در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد که در سال ۱۳۸۶ از سوی نهادهای نظارتی در دانشگاه علامه طباطبایی بابت فعالیتهای دانشجویی در چند نوبت حکم محرومیت از تحصیل دریافت کرد و حتی با وجود پذیرفته شدن در دانشگاه الزهرا در مقطع کارشناسی ارشد با مخالفتهای نهادهای امنیتی «سپاه و وزارت اطلاعات» تا مدتها ستارهدار باقی مانده بود، با اشاره به تداوم روند ستارهدار شدن فعالان دانشجویی در سالهای اخیر و همینطور با یادآوری مشکلات پیش آمده برای سها مرتضایی، به زمانه میگوید:
«در دولت احمدینژاد بیشتر احکام محرومیت از تحصیل از طریق نهادهای مربوط به وزارت علوم که در درون دانشگاهها مستقر بودند صادر میشد و تنها در مواردی که فعالیت دانشجویان به بیرون از دانشگاه کشیده میشد، نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه وارد عمل میشدند، اما اکنون نهادهای نظارتی درون دانشگاه هر گونه فعالیت دانشجویی را به ارگانهای امنیتی بیرون از دانشگاه اطلاع میدهند و مسئولان دانشگاه بدین طریق خوراک امنیتی برای این ارگانها تهیه میکنند.»
مهدیه گلرو برای تایید این ادعای خود به پرونده قضایی سها مرتضایی اشاره میکند و میگوید:
«ما امروز شاهد این هستیم که سها مرتضایی علاوه بر ستارهدار بودن و محرومیت از تحصیل، همزمان با اتهامات امنیتی و شش سال حکم حبس مواجه است.»
به گفته گلرو، چالشی که امروز پیش روی فعالان دانشجویی قرار دارد بیش از آنکه مربوط به دستگاههای نظارتی درون دانشگاه باشد، مربوط به نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه است و این مساله ثابت میکند که استقلال وزارت علوم بیش از گذشته خدشهدار شده است.
فشارهای امنیتی برای ساکت کردن دانشجویان
مجید دری، از فعالان سابق دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل که در دهه ۸۰ به دلیل فعالیتهای صنفی دانشجویی با برخورد نهادهای امنیتی و در نهایت حکم محرومیت از تحصیل مواجه شد در همین راستا و با تایید گفتههای مهدیه گلرو در باره سها مرتضایی، به زمانه میگوید:
«بسیاری از فعالان دانشجویی که از سوی وزارت علوم ستارهدار میشوند به دلیل فشارهای امنیتی وادار به سکوت میشوند اما سها مرتضایی از آن دسته دانشجویان است که جسارت دارد اقدام به تحصن کند و خواستار احقاق حقوق پایمال شده خود شود.»
به گفته دری، اقدام به تحصن سها مرتضایی حامل این پیام است که او حاضر نشده تعهدهای بیدلیل نهادهای امنیتی مبنی بر عدم پیگیری مطالبات دانشجویان را امضاء کند.
این فعال دانشجویی سابق تاکید دارد ممانعت از تحصیل سها مرتضایی از منظری دیگر اثبات میکند سیستم آموزشی وزارت علوم فشل و ناقص است و هر نهادی بسته به میل خود میتواند در راستای سرکوب فعالان دانشجویی، هر کاری که میخواهد انجام دهد.
دری در ادامه با یادآوری وعدههای چند وزیر علوم و دیگر مسئولان ذیربط در دولت روحانی مبنی بر جلوگیری از روند ستارهدار کردن فعالان دانشجویی میگوید:
«پس از تحصن خودم و خانم گلرو در جلوی ساختمان وزارت علوم در سال ۹۶، مسئولان و وزیر علوم به ما گفتند لوایحی در دست بررسی دارند که پس از تصویب آنها هیچ دانشجویی محروم از تحصیل نخواهد شد.»
مهدیه گلرو هم در همین راستا و با اشاره به روزهایی که همراه مجید دری جلوی ساختمان وزارت علوم اقدام به تحصن کرده، به زمانه میگوید:
«روزهای اول تحصن از سوی نهادهای امنیتی با ما تماس میگرفتند و تهدید میکردند که در صورت ادامهدار بودن تحصن، بازداشت خواهیم شد، اما پس از چند روز که به تحصن ادامه دادیم، مسئولان وزارت علوم مجبور به پاسخگویی شده و ما را به داخل ساختمان وزارت علوم فراخواندند.»
گلرو در ادامه میگوید که پس از ورودشان به داخل ساختمان وزارت علوم، مسئولان وزارتخانه به آنها گفتهاند که کارهای نیستند و دستور ممانعت از تحصیل آنان از سوی وزارت اطلاعات صادر شده است.
مهدیه گلرو با تاکید بر عملکرد فراقانونی نهادهای امنیتی در جلوگیری از ادامه تحصیل خود میگوید:
«چند روز پس از تحصن مقابل وزارت علوم، چند نفر از نمایندگان مجلس با ما تماس گرفتند و در جهت حمایت از ما از وزارت اطلاعات خواستند مساله محرومیت از تحصیل ما شفاف شود و مراحل قضایی و قانونی خود را طی کند اما وزارت اطلاعات حاضر به انجام این کار نشد.»
این فعال سابق دانشجویی میگوید با و جود اینکه بارها برای پیگیری پرونده آموزشی خود بالاجبار به نهادهای امنیتی همچون وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مراجعه کرده، اما پاسخ نتیجهبخشی از این نهادها دریافت نکرده و هر کدام از این دو نهاد امنیتی سعی کردهاند دیگری را در این مورد مقصر جلوه دهند.
مهدیه گلرو در نهایت و با پیگیریهای چند ساله موفق شد از سوی وزارت علوم نامهای برای ثبتنام در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه الزهرا دریافت کند اما به گفته او احضارها و فشارهای امنیتی و خطر بازداشت مجدد به دلیل فعالیتهای سیاسی، باعث شد تا او از کشور خارج شود.
تعهد دادن برای عدم فعالیت، راه ادامه تحصیل
مجید دری، دیگر دانشجوی محروم از تحصیل نیز در راستای نتایج به دست آمده پس از سالها پیگیری برای بازگشت به تحصیل خود میگوید:
«اواخر سال ۹۶ و با رأی کمیسیون موارد خاص با درخواست من مبنی بر بازگشت به تحصیل موافقت شد اما وزارت علوم و مسئولان دانشگاه از من خواستند تعهدی را امضا کنم که دیگر اعمال خلاف قانون در دانشگاه انجام نمیدهم.»
دری با تاکید بر رد این درخواست مسئولان دانشگاه، میگوید:
«من در جواب به آنها گفتم که به عنوان فعال دانشجویی تاکنون فعالیتی غیرقانونی انجام ندادهام بلکه این مسئولان دانشگاه و وزارت علوم هستند که عملکردی خلاف قانون داشتهاند.»
او در پایان با اشاره به روند فعلی برخورد با فعالان دانشجویی و همچنین عدم رعایت حقوق شهروندی از سوی دستگاههای دولتی میگوید:
«در نظامهای استبدادی و توتالیتر تحصیل شهروندان نه تنها به عنوان حق مسلم شهروندی از سوی حاکمیت در نظر گرفته نمیشود، بلکه به حق تحصیل به عنوان یک امتیاز برای شهروندان نگریسته میشود. امتیازی که در اختیار نهادهای دولتی است و هر گاه بخواهند میتوانند آن را سلب کنند.»
نظرها
کارو
بسیاری از این دانشجویان اصلاح طلب که می فرمایید خودشان سال ها هم در دانشگاه ها و هم در ستادهای انتخاباتی اصلاح طلبان به خوش خدمتی به این رژیم مشغول بودند و چه بسا که اکنون نیز باشند. مسلماً منع آنان از تحصیل هم خلاف قانون بوده و هم خلاف قوانین حقوق بشری بین المللی است، اما نباید فراموش کرد که دانشجویان اصلاح طلب و انجمن های اسلامی خودشان هم در ایجاد فضای تک صدایی در دانشگاه ها و فلع و قمع دانشجویان چپ نقش داشتهاند و اکنون نیز به صورتی موذیانه نیات رژیم را علیه چپ ها به پیش می برند. همان آقای ضیاء نبوی که اسمش را در مقاله آورده اید بعد از آنکه به صورت صوری ستاره دار شد، با وساطت شخص حسن روحانی وارد دانشگاه شد و اکنون هم در حال رهبری اردوگاه اصلاح طلبان حکومتی علیه دانشجویان چپ است. سیاست اصلاح طلب ها «چهره سازی» در داخل دانشگاه است و بسیاری از این افراد پس از یک بازداشت یا زندان بار دیگر به دانشگاه بازگشته و دانشجویان از همه جا بی خبر را دور خودشان جمع کرده و به سمت اصلاح طلبان حکومتی منحرف می کنند. این حقه ها و سناریوها برای مشروعیت بخشی به رژیم قدیمی شده و بیشتر فعالان دانشجویی مستقل در دانشگاه ها متوجه سوءتفاهم بودن بسیاری از این آدمک ها شده اند. صد البته که رژیم حق منع کردن کسی از تحصیل را ندارد و اگر قوانین در ایران به صورت انتخابی و دلبخواهی اجرا نمی شد، این افراد و جریانات خارج از دانشگاه هم سیاست چهره سازیشان را بدین شکل پیش نمی بردند. باز هم تأکید می کنم که این حرف من در مورد همۀ دانشجویان ستاره دار نیست، چرا کهاکثریت فعالان دانشجویی مستقل از رژیم و جناحین اصلاح طلب و باند احمدی نژاد مشغول به فعالیت هستند و بسیاری از دانشجویان مانند همین خانم مرتضایی بوده اند و هستند که ستاره دار شده اند و پارتی بازی حسن روحانی و محمد خاتمی و تاجزاده و ... را هم نداشته اند که به دانشگاه بازگردند. دانشجویان مستقل حسابشان از آن روبه صفتانی که هم ژست فعال بودن یم گیرند و هم با تاجزاده و روحانی دموخر هستند و از رانتشان منتفع می شوند، جداست.