اعتراضهای عراق: وحدت «بینظیر» جامعه مدنی در برابر فرقهگرایی و وابستگی حکومت
گفتوگو با رائد جرار، تحلیلگر سیاسی عراقیـآمریکایی
رائد جرار، تحلیلگر عراقیـآمریکایی در گفتوگو با زمانه، معترضان عراقی را جوانانی جانبهلبرسیده توصیف میکند که خواهان تغییر بنیادین حکومت هستند و با استعفای نخستوزیر آرام نخواهند گرفت.
عراق از اوایل مهر سال جاری شاهد دور جدید و گستردهای از اعتراضهای مردمی است. تا کنون دستکم ۲۵۷ تن در این اعتراضها کشته و ۱۰ هزار تن مجروح شدهاند. جمهوری اسلامی و شبهنظامیان شیعه تحت حمایتش به شرکت در این سرکوب متهم شدهاند.
با خونینشدن اعتراضها، خشم عمومی از بیکاری و فقدان خدمات همگانی اولیه همچون آب و برق اکنون به خواست دگرگونی ریشهای در نظام حاکم بدل شده است. هرچند چهرههایی همچون مقتدی صدر، روحانی پرنفوذ شیعه و رهبر بزرگترین ائتلاف پارلمانی عراق نسبت به «سوریهایشدن» هشدار میدهند، رائد جرار، تحلیلگر سیاسی عراقیـآمریکایی در گفتوگو با زمانه تصویر دیگری ارائه میدهد و وجه تمایز خیزش کنونی را «وحدت بینظیر جامعه مدنی عراق» میخواند که خواست اصلیاش پایاندادن به تنشهای فرقهای و جنگهای داخلی و اتکا به قدرتهای خارجی است.
گفتوگو با رائد جرار درباره علت اعتراضها، خواستههای معترضان، و دخالت قدرتهای خارجی از جمله ایران و ایالات متحده را در ادامه بخوانید.
■ چه انگیزهها و علتهایی در پس اعتراضهای اخیر نهفته است؟
رائد جرار: گسترهای از انگیزهها و علتها وجود دارند. جوانان عراقی از فساد و فرقهگرایی حکومت عراق و مداخله خارجی با قدرتهای بسیاری از جمله ایران ــ در جنوب عراق ــ خسته شده اند. در واقع ما شورش جوانانی را شاهد هستیم که در شرایط کنونی، عراق را غیرقابلزیستن میدانند. این شرایط چیزی نیست مگر نبود امکانات اولیهای مثل آب و برق و آموزش و نظام خدمات درمانی عمومی.
معترضان اینبار میگویند که به دنبال حل علتهای ریشهای این شرایط هستند. و علت ریشهای نیز یک ساختار حکومتی است که فرقهای، فاسد و متکی بر قدرتهای خارجی است.
■ جنبشهای اعتراضی معاصر در نقاط مختلف جهان در این موارد مشترک هستند: فقدان رهبری فردی مشخص، دربرگرفتن طیفهای ناهمگونی از معترضان، و استقلال از حزبهای سیاسی موجود. آیا شاهد تکرار الگوی مشابهی در عراق هستیم؟ یا معترضان عراقی وابستگی سیاسی مشخص و رهبرانی همچون مقتدی صدر دارند؟
ـ: بسیاری از معترضان جوان هستند و اغلب آنها به هیچ حزب سیاسیای وابستگی ندارند. و موج اعتراضها در واقع همه احزاب سیاسی را شگفتزده کرده است. شاید باور نکنید اما اکثر معترضانی که اکنون در خیابانها هستند، بعد از ۲۰۰۳، حمله ایالات متحده به عراق به سن بزرگسالی رسیدهاند و چارچوب فهم آنها از عراق و شرایطش از کسانی که زیر حکومت صدام حسین بزرگ شدند و تجربه حمله و تشکیل رژیم جدید را داشتند، متفاوت است.
پس نسل جدید نظرگاه بسیار متفاوتی دارند، هرگز فریب روایتهای توجیهگر شکستهای کنونی را نمیخورند و این وضعیت را با وضعیت زندگی زیر دیکتاتوری قدیمی مقایسه نمیکنند، زیرا هرگز در آن دیکتاتوری قدیمی زندگی نکردهاند. آنها همچنین همه احزاب سیاسی عراق را فاسد، و بخشی از یک طبقه سیاسی واحد غیرکارآمد و فرقهگرا میدانند.
این اعتراضات با اعتراضات لبنان یا دیگر کشورها مشابه است. شعارهای اعتراضهای هفتههای اخیر علیه فرقهگرایی و نفود دولتهای بیگانه بود و مثلاً جوانان معترض فریاد میزدند که «ما همه، چه سنی و چه شیعه، عراقی هستیم.» و این نظرگاه با نظرگاه هیچ حزب سیاسی موجودی سازگار نیست.
موافقم که برخی رهبران سیاسی تلاش کردهاند تا بر اعتراضها موجسواری کنند و خودشان را مطرح کنند، اما این اتفاق در کشورهای دیگر نیز رخ داده است: سیاستمداران در میان معترضان حاضر میشوند و ادعا میکنند که آنها هم بخشی از انقلاب هستند! اما بعید میدانم آدمهای زیادی باورشان کنند.
جوانان معترض به این سیستم فرقهگرا و فاسد و کاملاً ازکارافتاده، به یک سری تغییرهای کوچک، مثل افزایش حقوق یا تعویض رهبران سیاسی راضی نخواهند شد. آنها خواهان دگرگونیهای بنیادین هستند؛ دگرگونیهایی که کشور را در مسیر جدیدی هدایت کند و به یک حکمرانی به دور از فرقهگرایی بینجامد و به قدرتهای خارجی متکی نباشند. حکومتی از عراقیها برای عراقیها.
■ شما به نفوذ خارجی ایران به عنوان یک قدرت خارجی در سیاست داخلی عراق اشاره کردید. آیا میتوانید توضیح بیشتری درباره آن بدهید؟ و نیز میدانیم که قدرتهای خارجی دیگری همچون ایالات متحده، عربستان و ترکیه هم در عراق نفوذ دارند. آیا آنها هیچ نقشی در اعتراضها یا سرکوب آنها دارند؟
ـ: بله، قطعاً در سرکوب اعتراضها نقش دارند. حکومت عراق همچون دیگر حکومتها اعتراضها را به قدرتهای خارجی نسبت میدهند و میگویند خارجیهای شرور در حال فریب عراقیها هستند. به نظر من این حرف هیچ اعتباری ندارد. این خیزش جوانان هم طبیعی است و هم ارگانیک و میلیونها تن را به خیابانها کشانده. اصلاً چه کسی در جهان آنقدر کنترل بر عراقیها دارد؟
انکار عاملیت عراقیها از سوی حکومت در واقع توهینآمیز است. این حکومت باید بفهمد و بپذیرد که شکست خورده و مردم عراق را نومید کرده و این مردم علیه این حکومت دست به شورش زده اند، نه اینکه دولتهای خارجی آنها را به اعتراض واداشتهاند!
اما معتقدم که برخی دولتهای خارجی در سرکوب اعتراضها نقش دارند. مثلاً ایران. شبهنظامیان تحت حمایت ایران در جنوب عراق مسئول کشتار شمار زیادی از معترضان در هفتههای اخیر هستند. معترضان در جنوب عراق، در شهرهایی که تقریباً به طور کامل شیعهنشین هستند، مرکزهای شبهنظامیان شیعه تحت حمایت ایران را آتش زدند. این قطعاً جنگ فرقهای سنی و شیعه نیست بلکه قیام عراقیهای جانبهلبرسیده از دخالت ایران در کشورشان و استفاده ایران از گروههای نیابتی برای اداره عراق است.
و البته عراقیها صد در صد به همان اندازه نسبت به مداخله ایالات متحده، ترکیه، عربستان سعودی یا اسرائیل در کشورشان انتقاد دارند. و همین موضوع باعث شده که جمعیت معترضان کنونی از گذشته متمایز باشد.
در سالهای قبل اما بعضی حزبهای سیاسی به عنوان معترض به میدان میآمدند که نسبت به مداخله برخی قدرتها منتقد بودند ولی نسبت به مداخله برخی قدرتها گشوده بودند. اما اکنون حال و هوای اعتراضها این است: نه به همه مداخلهها، از ایالات متحده گرفته تا ترکیه و عربستان و ایران و اسرائیل.
همه این کشورها در حال سرکوب اعتراضات به صورت مستقیم یا غیرمستقیم هستند. در مورد ایران، اشاره کردم که شبهنظامیان تحت حمایت ایران به سوی معترضان در کربلا، بصره، بغداد و ... شلیک میکنند. ایالات متحده نیز برای حکومت عراق سلاحها و گازهای اشکآوری را تأمین میکند که در اعتراضات برای قتل و مجروحیت هزاران معترض به کار رفتهاند. به علاوه، علیرغم اینکه چندین هفته از آغاز اعتراضها میگذرد، دولت ایالات متحده در سکوت کامل است و صدایی از واشنگتن در محکومیت برخورد غیرانسانی و غیرمتناسب با معترضان با سلاحها و حمایت سیاسی ایالات متحده شنیده نمیشود.
■ مقتدی صدر هشدار داده است که اگر عبدالمهدی استعفا ندهد، عراق سوریه جدیدی خواهد شد. برهم صالح، رئیسجمهوری با اتکا به هشدار امنیتی مشابهی گفته که عبدالمهدی فقط در صورتی استعفاء خواهد داد که خلاء قدرت پیش نیاید. آیا خطر یک جنگ داخلی جدید در عراق جدی است؟ و آیا به نظرتان استعفای عبدالمهدی اعتراضها را فروخواهد نشاند؟
ـ: فکر نمیکنم که استعفای عبدالمهدی اعتراضات را فروبخواباند. استعفای احتمالی عبدالمهدی شباهت بسیار زیادی به استعفای الحریری در لبنان خواهد داشت و این پیام را به معترضان نخواهد رساند که رژیم کنونی در حال فروپاشی است. تنها علامتاش این است که ترانه همیشگی سیاست هنوز هم سر داده میشود: این فرد از قدرت کنار میرود و فرد دیگری نخستوزیر میشود و باز چند ماه بعد او کنار میرود و ...
اما چنین چیزی ماهیت رژیم فاسد و فرقهگرای عراق را تغییر نخواهد داد. اصلاً تصور نمیکنم که مردم علیه شخص نخستوزیر دست به شورش زده باشند. در واقع آنقدرها انتقاد مستقیم از شخصیت نخستوزیر نشنیده ام. اعتراضها علیه دلایل ریشهای و شالودههای این رژیم است که بر فرقهگرایی و اتکا به قدرتهای خارجی بنا شده. چنین عناصر ساختاریای با بودن یا نبودن عبدالمهدی تغییر نخواهند کرد. به نظرم، آنچه عراقیها میخواهند، بسیار بزرگتر از کنارهگیری نخستوزیر است.
اما در مورد اینکه آیا عراق سوریه دیگری خواهد شد یا نه...
متأسفانه عراق از سالها پیش سوریهای شده است. یک میلیون تن عراقی در ۱۴ سال اخیر کشته شدهاند که اغلب به خاطر جنگها و درگیریهای داخلی ناشی از فرقهگرایی و دیگر گسیختگیهای اجتماعی ظاهرشده پس از ۲۰۰۳ بوده.
همه ما نسبت به افزایش خشونتها در عراق نگران هستیم. اما اینکه به عراقیها در ۲۰۱۹ بگویی که اعتراضهای کنونیتان به یک جنگ داخلی ختم میشود، واقعی نیست. آنچه الان در حال وقوع است، چنین چیزی است: جامعه مدنی عراق در حال دستیابی به یک وحدت بینظیر و بیسابقه است، سنیها و شیعهها با یکدیگر به خیابان میروند و میگویند ما دیگر با هم مبارزه نمیکنیم، بلکه با این حکومت فاسد مبارزه خواهیم کرد. حکومتی که در دهه گذشته ما را در برابر یکدیگر قرار داده بود.
بنابراین به نظر من این تهدیدها نسبت به احتمال جنگ داخلی حال و هوای اعتراضات در عراق را تغییر نخواهد داد زیرا عراقیها پیشاپیش این کابوس را از سر گذرانده اند و شورش کنونیشان برای پایان دادن به جنگ داخلی و تنشهای فرقهای است.
■ در پرتوی اعتراضهای فعلی، پیشبینی شما از آینده عراق چیست؟
ـ: متأسفانه نمیتوان انتظار پایان خوش داشت. عراق در ۱۶ سال گذشته چیزهای بسیاری را از سر گذرانده و چیزهای بسیار زیادی را باید از این پس از سر بگذراند. خیزش کنونی نیز نمیتواند حکومت را تغییر بدهد و ساختار حکومتداری بدیلی را یکشبه جایگزین آن کند. ما در حال مشاهده مراحل اولیه تغییر واقعی در عراق هستیم.
به نظرم آنچه اکنون در عراق رخ میدهد، خبر خوبی است و میتواند کشور را به مسیر درست هدایت کند، اما متأسفانه نمیتوانم یک تغییر شادمان و سریع به یک وضعیت بهتر را پیشبینی کنم.
نظرها
فواد حسینی
با سلام ،متاسفانه دخالت ها فقط به ایران نسبت داده می شود این درحالیستکه عربستان سعودی یکی از بزرگترین دخالت کنندگان در عراق است،دخالت اردن گرچه وسیع نیست ولی با پناه دادن به خانواده صدام حسین از پشت پرده دخالت می کند و همچنین آمریکا موجود و حاضر در کلیه وزارت خانه ها و ادارات است.لطفا بی انصاف نباشید
کوروش
متأسفانه جمهوری اسلامی با دخالت در عراق و تفرقه میان مردم عراق قصد دارد تا حکومت مورد نظرش را و شبه نظامیان تحت حمایتش را در عراق تثبیت کند، اما مردم عراق با وحدت بینظیرشان این نقشه شوم را نقش بر آب کردند. در روزهای گذشته شاهد صحنههایی بسیار حیرت آور از شعار مرگ بر کُرد در بازی تراکتور سازی بودیم! جمهوری اسلامی بدون شک در این بازی کثیف نقش دارد. مردم فهیم آذربایجان ایران باید در دام ترفندهای رژیم جمهوری اسلامی نیافتند. جمهوری اسلامی هیچگاه وطن دوست تر از رژیم بعث بشار اسد نیست. به قیمت ماندگاری هم که شده باشد حاضر است ترک و کُرد را به جان هم بیاندازد و رود خود به پا کند. در کشور ما برای هزاران سال مردم کُرد و ترک با هم زندگی کردهاند. در گذشته مسائلی پیش آمده که علت آن ناآگاهی مردم و عدم دسترسی شان به اخبار و اطلاعات درست بوده است. امروز اما اگر چنین شعارهایی دیده می شود و کسی جلودار آن نیست، قطعاً از سوی جمهوری اسلامی تحریک شده است. مردم آگاه ایران؛ چه کُرد و چه ترک باید از دنباله روی از چنین مزدورانی دوری کنند، که آنها آب به آسیاب جمهوری اسلامی می ریزند.