سپنتا نیکنام: زمینهای زرتشتیان را به آنها پس دهید
رئیس انجمن زرتشتیان یزد همچنین از اعمال محدودیتهای امنیتی برای برگزاری «جشن سده» و تبعیض علیه زرتشتیان در دسترسی به مشاغل دولتی انتقاد کرد.
سپنتا نیکنام، رییس انجمن زرتشتیان یزد در جلسهای با حضور مشاور حسنروحانی، رئیس جمهوری ایران در امور ادیان از «مسئولان ارشد نظام و دولت» خواست اختیار اراضی رزتشتیان را به مالکانشان واگذار کنند. نیکنام همچنین از اعمال محدودیتهای امنیتی برای برگزاری «جشن سده» و تبعیض علیه زرتشتیان در دسترسی به مشاغل دولتی انتقاد کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سپنتا نیکنام، رییس انجمن زرتشتیان یزد و عضو شورای اسلامی این شهر روز سهشنبه ۲۱ آبان در همایش اقلیتهای دینی استان یزد اعلام کرد بیش از ۴۰ درصد وقفیات این استان مربوط به جامعه زرتشتیان است اما اختیار اراضی زرتشتیان به مالکانشان واگذار نشده است. نیکنام این مسئله را یکی از مطالبات جامعه زرتشتیان یزد از «مسئولان ارشد نظام و دولت» خواند. در این جلسه علی یونسی، مشاور رییسجمهوری در امور ادیان و اقوام، احمد ترحمی، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار یزد و جمعی از مسئولان ارشد شهرستانی و استانی حضور داشتند.
نیکنام به «زمینهای دخمه زرتشتیان» به عنوان یکی از موارد وقفی اشاره کرد و گفت: اقلیتهای دینی استان یزد درخواست دارند این زمینها به مالکان آنها واگذار شود و از مصادره این منطقه توسط اداراتی نظیر مسکن و شهرسازی جلوگیری شود. به گفته او زمین دخمه بعد از انقلاب به دانشگاه یزد واگذار شده است.
اسفندیار اختیاری، نماینده زرتشتیان در مجلس شورای اسلامی نیز در اینباره گفت: اداره کل مسکن استان میخواهد ۱۸۵ هکتار زمین موقوفه زرتشتیان را برای ساخت مسکن استفاده کند و از علی یونسی خواست تا به مدیرکل مسکن استان بگوید شکایتش را از انجمن زرتشتیان یزد پس بگیرد.
به گفته سپنتا نیکنام شهرداری یزد همچنین از نامگذاری پارکی در این شهر که ۲۰ درصد از زمینهای آن بهشرط نامگذاری بهنام وقفکننده آن (پشوتن مارکار) وقف شده است، خودداری میکند.
رئیس انجمن زرتشتیان از اعمال محدودیتهای امنیتی برای برگزاری جشن سده انتقاد کرد و گفت:
«چرا باید برای جشن سده حساسیت ایجاد شود در حالی که این یک جشن ملی و ایرانی است و نباید جشنی مختص زرتشتیان به حساب آید. دستگاههای حاکمیتی باید با تعیین خطوط قرمز به جامعه زرتشیان کمک کنند تا این جشن به صورت ملی برگزار شود».
اختیاری نیز اضافه کرد:
«جشن سده در کرمان توسط شهرداری آن شهر برگزار می شود ولی در یزد باید آن قدر پیگیری کنیم تا به ما مجوز برگزاری این جشن ملی را بدهند. جامعه زرتشتی یک جامعه سیاسی نیست بلکه یک جامعه فرهنگی است».
سپنتا نیکنام در ادامه به تبعیض علیه اقلیت دینی زرتشتی اشاره کرد و گفت جامعه زرتشتیان (بهرغم سهم بالا در وقف املاک و زمینهایشان) هیچ سهمی از استخدام در ادارات استان نظیر اداره کل اوقاف نداشتهاند.
اقلیت زرتشتی ایران بهرغم بهرسمیت شناختهشدن در قانون اساسی جمهوری اسلامی همچنان تحت تبعیض قرار دارند.
در همین زمینه:
نظرها
حقیقتگو
آنچه دراین کمنت می نویسم حقیقتی است و قصاد نوهینی به هیچ اشخاص و فرقه مذهبی دریزد ندارم زیراکه والدین زاده و بزرگ شده یکی ازدهات های تابع شهرستان یزد هستند و به دفعات متوالی هم دردوران حکومت پهلوی به زادگاه والدینم دریزد برای دیداراقوام و خویشاوندانم سفرهائ داشتم و علاوه برآن درگفتگوهائی فامیلی و خوشاوندان یزدی بنده هم که برای دیدارما به تهران می امدند اکثرآ حضورداشتم ..یک موردی در برای بنده که دراولین سفرم توجه بنده را جلب کرد آب انبارهائی که بود که دوشیرآب داشتند پرسیدم چرا جواب دادند یکی برای مسلمانان است و دیگری برای زرتشیان ودلیلش رو پرسیدم که گفتند زرتشی ها ازنظر مسلمانان آن منطقه پاک نیستند و نجس هستند به این دلیل دوشیر آب وجود دارد!! بسیاری ازفک وفمیل ها که کشاورزبودند خوشحال بودند که بطریقی توانستند درتصرف زمین های کشاورزی زرتشتی ها وحتی اگر چندمترمربعی بود اقدام کنند ..زرتشتی ها فرزندان شان به مدرسه می فرستاند که این مورد ازنظر مسلمانان و همچنین فک وفامیل های بنده گناهی نابخشنودی بود زیراکه سوادآموزی یک امرطاغتوتی و ساخته وپرداخته افکاربی دین های تهرانی بود دختران می بایستی قالی بافی و پارچه بافی و چراندن حیوانات وهمچنین مواظبت از دیگرفرزندان را بعهده می گرفتند و درآشپزخانه هم کمک مادرشان می بودند ودروقت باقیمانده هم به خواندن طوطی وار قرآن که آخوند مسجد برایشان می گفت شرکت می کردند و پسران هم باید درامور کشاورزی کمک پدرشان بودند...ازمغازه های زرتشی ها مسلمانان اجازه خرید نداشتند وحتی مسلمانان فقط درکوچه ها و خیابانها با زرتشی ها سلام و علیکی داشتند و هیچگاه آنها را به خانه شان دعوت نمی کردند - بسیاری ازفرزندان زرتشی ها با اینکه والدین شان دچاراین فاجعه حقیر وتوهین آمیزبودن به دانشگاه های ایران وحتی امریکا و اروپا وضمیمه آن هندوستان آنهم بعنوان بهترین ها راه یافتند - ولی ابعاد حسودی مسلمان و فک وفامیل های بنده ازفرزندان زرتشی دانشگاهی حد ومرزی نمی شناخت و تعدادی هم ازفرزندتن زرتشی دکترو جراح شدند که می خواستند دریزد و دهات های حوالی آن به مداوای بیماران اقدام کنند که بازهم مسلمان ازرفتن به نزد دکترهای زرتشی سربازدند- هربارکه بنده درجمع فک وفامیل ها حضورداشتم اززرتشی ها مانند جذامیان با بیماری مصری صحبت میکردند - بعد ازظهور حکومت اخوندی بسیاری ازمسلمان موقعیتی برعلیه زرتشیان یافتند که خانه ها وزمین هایشان را تصرف کنند و همچنین چندین دکترزرتشی را هم با شقاوت تمام کشتند و بساری اززرتشتی ها با ضرب و شتم روبرو شدند ودرحقیقت انها را وادار به ترک منطقه میکردند که چنین هم شد و بسیاری اززرتشیان راهی هندوستان وامریکا و اروپا شدند - درهندوستان فقط یکی ازچندها نمونه دیگر بزرگترین صنایع تولیدی اتومبیل و کامیون واتوبوس درهندوستان بنام تاتا وذوب آهن هندوستان متعلق به زرتشیان یزدی است ..بسیاری ازدکترهای زرتشی درتهران مطب داشته و دارند زیراکه جوتحقیرکردن درتهران وجود نداشته وفرهنگ همزیستی مسلمان وزرتشتی و ارمنی و یهودی درتهران بگونه دیگری است -زمانه چهل سال فرق کرده است و فرزندان مسلمانان هم به مدرسه ودانشگاه میروند و آن تنگ نظری والدین شان را ندارند- ولی هنوز هم والدین با فرهنگ مذهبی و ارتجاعی هم دریزد حرف اول را می زنند و اینکه یک فرد زرتشی مقام و پست حکومتی داشته باشد دچارتنش میشوند و می گویند کشوراسلامی است اول مسلمانان باید همه کاره باشند حتی اگرسواد وعلمی نداشته باشند- - بله برخلاف تظارهرنمائی و عوام فریبی می گویند اسلام دین خداست و همه ادیان دیگررا به رسمیت می شناسد بطورعملی چنین نبوده ونیست و نخواهد بود-.مگرعقرب زهرآگین می تواند تغییرماهیت داده و به عقرب گلاب زن تبدیل شود-
کارو
بدون هیچ شکی در حق زرتشتیان نیز همچون دیگر اقلیت های مذهبی-قومی ایران و نیز دیگر شهروندان ایرانی ستم و تبعیض روا داشته می شود و هیچ شکی دراین وجود ندارد، اما مسئلۀ موقوفات که در اینجا آمده ابعاد دیگری هم دارد که جناب نیکنام بدان اشاره نکرده است. یکی اینکه بخش زیادی از زرتشتیان کنونی یزد کسانی هستند که اجدادشان در دوران اواخر قاجار و اوایل پهلوی از هندوستان به ایران آمدند. بخش زیادی از این موقوفات متعلق به نسل اول زرتشتیان مهاجر است که شناسنامۀ ایرانی نداشته اند و متولد هندوستان بوده اند. این مسئله سبب شده تا موقوفات بسیاری از آنها به نام خودشان ثبت نشود، بلکه به نام بستگان آنها ثبت گردد و به همین دلیل هم ادارۀ آنها قابل انتقال به نسل جدید نباشد. البته در مورد زیارتگاه ها این اتفاق نیفتاده و زیارتگاه های موقوفه زرتشتیان عمدتاً در کنترل خود آنان نگاه داشته شده است. طرفه آنکه در مورد اراضی زرتشتیان در خوزستان وضعیتی کاملاً عکس چیزی که جناب نیکنام می گویند برقرار است: د رآنجا زرتشتیان مهاجر از هند زمین هایی را صاحب شدند که قبلا از آن اعراب خوزستان بود و در ازازی کشت و زرع د رآنجا به زرتشتیان واگذار شد چراکه در زمان پهلوی اول طرحی وجود داشت که زرتشتیان هند به خوزستان آورده شده و بافت قومی خوزستان تغییر یابد. بعید میدانم که جناب نیکنام بخواهند زرتشتیان خوزستان مالکیتشان را از دست بدهند، اما گویا خواهان این هستند که زرتشتیان یزد مالکیتشان را بر زمین هایشان احزار کنند! خب، یک بام و دو هوا که نمی شود. دومین مسئله هم خطاب به جناب اختیاری است: هرچه زرتشتی بود، «ایرانی» نیست. زرتشتیان یکی از اتنیک ها و مذاهب پدیدآورندۀ ایران فعلی هستند. بقیۀ ایران جشن ها و مراسم خود را دارد. جشن های شما ربطی به همۀ ایرانیان ندارد. شما قطعاً حق دارید به عنوان یک زرتشتی مراسم خودت را برگزار کنی، ولی من کورد، تورک، لور، عرب، گیلک، بلوچ، تالیشی، ... هم ایرانی هستم و مراسمی دارم که شما ندارید، هرچه شما دارید ملی نیست ، و هرچه ما داریم قومی و محلی.
صدیق
حتی اگر فرض کنیم (فرض محال!) که تمام زرتشتیان یزد از هندوستان آمدهاند، پس زرتشتیان آذربایجان و شمال و آتشکدههای بجا مانده در آن مناطق و دیگر مناطق، متعلق به کدام زرتشتیان بوده است؟ حتی اگر چنین استدلالی در پشت مالکیت زمینهای زرتشتیان در یزد وجود داشت که آن زمینها متعلق به اعراب خوزستان بوده و آنها آن زمینها را به زور تصرف کرده اند. دلیلی نداشت که، چند صد سال بعد، زمانی آنها آن زمینها را وقف عمومی کردند نامی از صاحب سند دار فعلی بر روی موقوفات نوشته نشود و اجازه ندهند نام شخص اهداء کننده بر روی پارک نوشته نشود! دستکم اگر به تاریخ مراجعه کنیم بیشتر مناطق ایران قبل از حمله اعراب زرتشتی بودهاند، حتی در کوردستان فعلی (روژهلات) آتشکده های زرتشتیان هنوز موجود هستند. بنابراین دلیلی ندارد من کورد از جشن سده دلخوری داشته باشم (مراسم خودم را دارم، اگر دوست داشتم در مورد جشن سده مطالعه می کنم، و در جشن هموطنانم در یزد هم شرکت خواهم کرد). دستکم از اربعین حسین و تاسوعا و عاشورای عربی و جشن غدیر خیالی برایم بسیار دلپذیرتر است و احساس مأنوس بودن با آن دارم. و خطری هم متوجه رسومات و جشنهای من کورد هم نیست. از سوی دیگر، بخاطر ندارم کسی من را هرگز مجبور به برگزاری جشن سده کرده باشد (هر چند هرگز آن را انجام نداده ام) اما رژیم اسلامی و مسلمانان، جشنها و عزاداریهای خود را بیش از 1400 در حلق دیگران فرو کردند. آقای سپنتا نیکنام هم در فرصتی که داشت اصرار بر توقف آزار زرتشتیان داشت که قابل دفاع است و اعتراضی بسیار درست است که در تاریخ ثبت خواهد شد. کاش من نوعی هم بجای نوشتن کلمات قلمبه سلمبه در اینجا که شاید هزار نفری آن را مطالعه کنند، این فرصت را داشتم تا حقوق حقه مردمم (مردم کوردستان ایران) را در گوش حاکمان ظالم بطریقی مدنی فریاد بزنم تا در تاریخ ایران زمین ثبت شود و آیندگان درباره این قوم شیعه بسیار افراطی و قسی در قدرت (اما مظلوم نما!!)، قضاوت می کردند. ما برای وصل کردن آمدیم نی برای فصل کردن آمدیم
دراکولا تا به تا
نعداد خانواده های زرتشتی خوزستان به ۲۰ خانوار هم نمیرسد! چه طور ممکن هست که در طرح عظیم گرفتن زمینهای اعراب نقش داشته باشند. به نظرم شما بدون مدرک سفسطه میفرمایید
صادق
باسلام اقای نیکنام بهتره درمورد هموطن زرتشتی ساکن یزد یه تذکر بدهند که چندمیلیارد پول مرا به غارت بردن