پیام «کارگران بختیاری، لر و دزفولی» نیشکر هفتتپه در واکنش به «مرگ مشکوک» حسن حیدری
کارگران با اشاره به تلاشهای بهگفته آنها «حکومتی» برای تفرقهافکنی بین شهروندان لر و شهروندان عرب، گفته اند که «اتحاد و آگاهی کارگران» این تفرقهافکنی را خنثی خواهد کرد.
«جمعی از کارگران بختیاری - لر و دزفولی» در پیامی در واکنش به «مرگ مشکوک» حسن حیدری، شاعر منتقد اهوازی، بر همبستگی کارگران و زحمتکشان اقوام و پیروان مذاهب مختلف برای دستیابی به حقوق انسانی و زندگی شایسته تاکید کرده اند و خواستار پیگیری علت مرگ شاعر جوان اهوازی شدهاند.
حسن حیدری، شاعر منتقد عرب اهوازی یکشنبه ۱۹ آبان درگذشت. «مرگ مشکوک» این شاعر ۲۹ ساله به تظاهرات شبانه در منطقه کوت عبدالله اهواز منجر شد. دوشنبه ۲۰ آبان نیز جمع کثیری در مراسم ترحیم او شرکت کردند.
«جمعی از کارگران بختیاری - لر و دزفولی» هفتتپه در پیامی به این مناسبت خواستار پیگیری علت مرگ این شاعر عرب و آزادی تمامی بازداشتشدگان اعتراضات اخیر در اهواز شدهاند.
کارگران بختیاری و لُر نیشکر هفتتپه نوشتهاند:
«از نظر حاکمین و زورمندان ما حتا حق نداریم به زبان خودمان زندگی کنیم. حق اعتراض و حق یک زندگی شایسته را از ما گرفتهاند. حق اعتراض و عزاداری را هم میخواهند از ما بگیرند. اما قطعا توان آنرا ندارند.»
کارگران با اشاره به تلاشهای بهگفته آنها «حکومتی» برای تفرقهافکنی بین شهروندان لر و شهروندان عرب، گفته اند که «اتحاد و آگاهی کارگران» این تفرقهافکنی را خنثی خواهد کرد.
کارگران نیشکر هفتتپه به اعتراضهای ضدحکومتی عراق اشاره کرده اند که علیه فرقهگرایی مذهبی است و از حقوق اقوام مختلف در ایران دفاع کردهاند.
آنها در پایان نوشتهاند:
«اگر حسن حیدری اکنون در کنار ما نیست اما شوق و مبارزه برای برابری و آزادی و رفاه و انسانیت در ما زنده است. ... این جسمهای ما ممکن است زیر خاک شود اما کلمات این شاعران و عزیزان و تفکرات و دانش و آگاهی و اتحاد در جامعه انسانی از بین رفتنی نیست.»
نظرها
کارو
درود بر این کارگران آگاه و فهیم که هوشمندانه جلوی توطئه های تفرقه افکنانۀ رژیم و دیگر نیروهای مرکزگرای ظاهراً مخالف رژیم را گرفته اند. متأسفانه برخی از نیروهای به ظاهر چپ نیز به جای آنکه با تبعیض ملی یا ستم ملی مقابله و مخالفت کنند، در یک بازی اشتباه قرار گرفته و با خود قومیت و ملیت مخالفت می کنند! این قبیل افراد که همۀ فعالان سیاسی چپ هم با آنها آشنا هستند، همۀ نیروهای سیاسی را که پسوندی به جز ایران داشته باشند قومگرا و حتی قومپرست نامیده و همه را یکجا رد و طرد می کنند و از هرگونه سمپاشی هم علیه آنان پرهیز نمی کنند. این قبیل افراد به نام هویت انسانی، درواقع وضع موجود را مشروعیت بخشیده و به عنوان وضعیتی قابل پذیرش جا می زنند و به روی خود هم نم یآورند، و متأسفانه برخی جوانان تازه پا به عرصۀ سیاست گذاشته هم که از جوامع بسته و سنتی تر آمده اند و استیاق سیری ناپذیری به هر پدیدۀ جدید دارند، ناآگانه و عجولانه حرف های آنان را تکرار کرده و آتش درگیری های قومی-ملی را برمی افروزند. امیدواریم موضع این کارگران آگاه به گوش آنان نیز برسد و به جای واهویت انسانیا! قدری بر آن تأمل کنند.