ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

زنان و اعتراضات آبان ۹۸: جنگ رسانه‌ای حکومت با زنان

چرا حکومت در اعتراضات آبان ۹۸ تلاش کرده که نقش زنان را به عنوان‌ «لیدر» اعتراضات اخیر پررنگ کند و تصویر واقعی زنان در این اعتراضات چه بوده است؟ پاسخ فاطمه اختصاری، شاعر به این سوالات.

چرا حکومت در اعتراضات آبان ۹۸ تلاش کرده که نقش زنان را به عنوان‌ «لیدر» اعتراضات اخیر پررنگ کند و تصویر واقعی زنان در این اعتراضات چه بوده است؟

پاسخ فاطمه اختصاری شاعر به این سوالات.

اعتراض‌ها در شیراز،‌ یکشنبه ۲۶ آبان ــ عکس: شبکه‌های اجتماعی

رژیم ایران از دیرباز روشی قدیمی را برای مواجهه با مخالفان خود و اقناع اذهان عمومی به کار بسته است. این روش، شامل ساختن دشمن‌های فرضی، عملیات روانی طولانی‌مدت علیه آنها و به‌کارگیری اسامی این دشمنان فرضی در بزنگاه‌ها بوده است. به‌طور مثال سال‌هاست هر اعتراض و مخالفتی به گروه‌هایی مانند مجاهدین خلق نسبت داده می‌شود که در بسیاری موارد کذب بودن این ادعاها ثابت شده است.

اما در سال‌های اخیر و پس از اعتراضات سال ۸۸، مسؤولین نظام سعی کرده‌اند به بازتعریف گسترده‌تری از کلیدواژه‌ «دشمن» دست بزنند. بسیاری از مخالفین به ارتباط با کشورهای بیگانه، بهایی بودن، نداشتن سلامت روانی و… در رسانه‌های جمهوری اسلامی متهم شدند.

با گسترش شبکه‌های اجتماعی، تلاش‌های زنان برای آگاهی‌رسانی‌های زیربنایی و همچنین مبارزات خیابانی، هم کمّیت بیشتری پیدا کرده و هم توسط رسانه‌ها بیشتر بازتاب داده شده است. کمپین‌هایی مثل «چهارشنبه‌های سفید» به‌سرعت از یک مطالبه‌ اجتماعی به یک کنش سیاسی تبدیل شد و شاهد حرکت‌های گسترده‌ای مثل «دختران خیابان انقلاب» بودیم که حتی طیف وسیع‌تری از زنان مبارز را دربرمی‌گرفت که حتی بعضی از آنها دارای ایدئولوژی‌ها و روش‌کارهای متفاوتی از کمپین چهارشنبه‌های سفید بودند.

زنان مطالبه‌گر که بر حقوق اولیه‌ انسانی‌شان تأکید می‌کردند، به‌سرعت بدل به «دشمنانی» شدند که در زمره‌ منافقین، جاسوسان، بهایی‌ها و… قرار می‌گرفتند. رژیم به وضع قوانینی بسیار سختگیرانه برای هر نوع فعالیت علیه حجاب اجباری دست زد و افرادی که با این کمپین‌ها در ارتباط بودند، به زندان‌های طویل‌المدت محکوم شدند. حکومت دریافته بود که اگر ۵۰ درصد جامعه به حقوق خود آگاه شود و مبارزات، از فعالیت‌هایی محدود در گروه‌های دانشجویی و فمنیستی فراتر برود و به کل جامعه تسرّی پیدا کند، مقابله با آن بسیار دشوار خواهد بود. مخصوصاً آنکه این حقوق اولیه در بین نیمی از جامعه مشترک بوده و مانند فعالیت‌های سیاسی، منشعب و پراکنده نخواهد بود.

در کنار پروژه‌ دشمن‌سازی از زنان مطالبه‌گر، نوعی فرهنگ‌سازی معکوس نیز به جریان افتاد که زنان را به آوردن فرزندان بیشتر تشویق می‌کرد، چندهمسری را رواج می‌داد و قوانین علیه ازدواج در سن پایین را محدود می‌کرد. ممنوع شدن روش‌های جلوگیری از بارداری مثل وازکتومی فقط استراتژی‌ای سیاسی برای افزایش جمعیت «هلال شیعی» رهبر نبود، بلکه ابزاری بود برای فرستادن دوباره‌ زنان به پستوی خانه‌ها.

در اعتراضات اخیر، نقش زنان، پررنگ‌تر از همیشه بود. این مسأله هم به دلیل افزایش آگاهی این بخش از جامعه بود و هم اینکه به‌خاطر منشأ اقتصادی اعتراض‌ها (که البته به‌سرعت به اعتراضی سیاسی بدل شد)، حتی زنانی که چندان اهل سیاست نبودند به خیابان آمدند. گسترش شبکه‌های اجتماعی نیز باعث شد تصویر محذوفِ زنِ مبارز دوباره دیده شود. فیلم‌ها و عکس‌هایی منتشر شد که به‌خاطر جنس متفاوت اعتراضات، تصویر متفاوتی از زنان را به جامعه ارائه می‌داد. زنانی که به‌جای داشتن نقش منفعل و تیر خوردن اشتباهی در کوچه‌ها، با دست خالی جلوی گلوله می‌ایستادند و پلیس را به عقب می‌راندند.

یکی دیگر از دلایل مانور بیش از حد رژیم روی نقش زنان در اعتراضات، ذهنیت زن‌ستیز مسؤولان نظام و عوامل اجرایی آن‌هاست. در واقع اگر مردی در جلوی جمعیت قرار بگیرد و از دیدگاه خبرگزاری‌های رژیم نقش لیدر داشته باشد، «جاسوس» یا «منافق» است. اما زنی که در همان موقعیت به همان عمل دست می‌زند، فقط عامل بیگانه یا فریب‌خورده نیست، بلکه به زن بودنِ خود! (از دیدگاه رژیم ایران) پشت کرده است و نقشی فراتر از مادر بودن و رسیدگی به امور داخلی خانه بر عهده گرفته است. بخشی از تأکید بیش از حد نظام بر حضور زنان نتیجه‌ همین بهت‌زدگی است و تصور بیماری از زن که در عمیق‌ترین قسمت‌های ضمیر ناخودآگاه آن‌ها جای گرفته است.

در انتها باید بگویم که اعتراضات اخیر مانند اعتراضات سال ۸۸ و ۷۸، اعتراضی مردمی بود. حالا طبقه‌ اجتماعی این مردم، از قشر دانشجو (در ۱۸ تیر ۱۳۷۸) و قشر متوسط (در خرداد ۱۳۸۸) به بخش دیگری از جامعه کشیده شده بود، اما در تمامی این اعتراضات، تفکیک جنسیتی، خطایی ساختاری است. زیرا انسان‌ها فراتر از جنس و جنسیت خود، برای هدفی مشترک به نام آزادی قیام کرده بودند. شاید این جنبش‌ها با سرکوب، دستگیری و قتل مردم تا مدتی آرام بگیرد، اما از دیدگاه من، تأثیری که نمایش شجاعت و آزادگی یک زن در میان شلیک گلوله‌ها و گاز اشک‌آور بر دیدگاه مردان حاضر دارد، عمیق و طولانی خواهد بود. تصویری متفاوت که می‌تواند تمام کلیشه‌های جنسیت‌زده‌ای را که سال‌ها نهادهای آموزشی به خورد جامعه داده‌اند در یک لحظه پاک کند و تصویری واقعی و برابر را جایگزین آن کند. شاید حکومت از همین تصویر تازه هراس دارد که اینگونه با تمام رسانه‌هایش به جنگ زنان رفته است.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.