چرا خامنهای میگوید: مستضعف منم نه فرودستان؟
علی کشتگر - مستضعف نه آن کوخنشینان که خمینی میگفت؛ بلکه خود خامنهای و همراهان او هستند که بالقوّه پیشوای کنونی عالم بشریت و خلیفه الله در زمین»اند.
سرکوب خونین و بیرحمانه اعتراضات مردم تهیدست، پرسشهایی داغ و بنیانکن به میان بسیجیان و بدنه سپاه ارتش و نیروی انتظامی آورده است: چرا باید مردم هر روز فرودستتر شوند؟ چرا باید «حکومت مستضعفان» پاسخ مطالبات مستضعفان را به گلوله و کشتار واگذار کند؟ این مردم که به لحاظ منشاء طبقاتی همجنس بسیاری از بسیجیها و بدنه نیروهای مسلحاند چرا باید به دست برادران خود به خاک و خون کشیده شوند؟ این پرسشها برای حکومتی که با از دست دادن مردم مجبور است برای بقای خود به نیروهای مسلح تکیه کند از هر سمی کشندهتر است؛ چرا که وقتی این پرسشها اذهان حتی بخش کوچکی از بدنه بسیج و نظامیان را به خود مشغول کند نه فقط تیغ سرکوب کندتر میشود بلکه اصرار بر سرکوب و تداوم آن شکاف درون نیروهای مسلح را عمیق و حاکمیت را به سراشیب سقوط میبرد.
اکثریت عظیم بسیجیها و نظامیان که همسایگان و خویشاوندان و آشنایان محلی و منطقهای مردم معترض به فساد و گرانی هستند مایل نیستند دستشان به خون برادران و خواهرانشان آغشته شود.
هر قدر هم که ولایت فقیه و همراهانش مردم را اشرار و همدست بیگانه و منافق و امثالهم لقب دهند باز هم بخش بزرگی از سربازان و بسیجیها این دروغها را باور نمیکنند؛ چرا که خود و آرزوها و مطالبات خود و نزدیکانشان را در فریاد این مردم حس میکنند و همین آنان را به حاکمان بیاعتماد میکند.
سخنان خامنهای که روز چهارشنبه به مناسبت چهلمین سالگرد تولد بسیج ایراد شده نشان داد که سرکوب خونبار اعتراضات اخیر، نظامیان و بسیجیها را از درون و برون با این پرسشها روبهرو کرده است. سمبه پر زور در این پرسشها که در اعتراضات گذشته نیز مطرح بودند اما در سرکوب برهنه و گسترده اخیر ابعاد گستردهای پیدا کردهاند، خامنهای را مجبور کرد که در نطق تازهاش به آن پاسخ دهد؛ پاسخ او، هم اعتراف به سرکوب فرودستان است و نه «اشرار» که تا کنون مدعی آن بود و هم رد صریح نظرات خمینی!
او درباره ماهیت حکومت و هویت «بسیج مستضعفین» میگوید: «مستضعفین چه کسانی هستند؟ مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیبپذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیبپذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند، قرآن میگوید…مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّهی عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است: کسانی که وارثان زمین و همهی موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفهالله در زمین است، بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است».
بنابر این مستضعف نه آن کوخنشینان که خمینی میگفت؛ بلکه خود خامنهای و همراهان او هستند که «بالقوّه پیشوای کنونی عالم بشریت و خلیفه الله در زمین»اند.
اما این پاسخ به دشواری میتواند سادهلوحترین مخاطبان را هم فریب دهد؛ چرا که نمیشود تا دیروز مدعی بود که کوخنشینان همان فرودستاناند و تهیدستان مصداق مستضعفان؛ اما حالا پس از سرکوب کوخنشینان ناگهان معنا و هویت این اصطلاح ۱۸۰ درجه عوض شود و کاخنشینان جمهوری اسلامی مصداق واقعی مستضعفان شوند!
در جابهجای آثار خمینی و ادبیات حکومتی ۴۰سال گذشته همواره اصطلاح مستضعف به فرودستان و کوخنشینان اطلاق شده و برعکس کاخنشینان «طاغوتی» قلمداد شدهاند و حالا امروز پس از کشتار کوخنشینان و فرودستانی که به گرانی و گرسنگی و بیکاری اعتراض کردهاند و به فرمان رهبر با گلوله پاسخ گرفتهاند جای این دو اصطلاح عوض میشود تا رهبر بتواند نیروهای مسلح را به ادامه سرکوبها راضی کند.
او میگوید «مستضعفین را بد معنا میکنند». چه کسانی بد معنا میکنند؟ آن معنای بد را چه کسی به پرسشکنندگان یاد داده بود؟ مسئلهای که تعریف هویتی بسیج و تعریف ماهیتی جمهوری اسلامی را یک شبه عوض میکند چرا تا حالا در مدارس جمهوری اسلامی و دانشکدههای نظامی نیروهای مسلح تدریس و تفهیم نشده بود و ناگهان حالا رهبری از آن رونمایی میکند؟
تا وقتی میلیونها مردم فرودست پایگاه تودهای خمینی و جمهوری اسلامی به شمار میرفتند سزاوار نام مستضعف بودند اما حالا که از حاکمان روبرگرداندهاند دیگر نه آن «تودههای میلیونی» بلکه همین اقلیت چند صد نفره حاکم به رهبری شخص خامنهای مستضعف محسوب میشوند؟ آیا این پاسخ خامنهای پرسشگران را قانع خواهد کرد یا او را بیش از پیش در انظار پرسشگران بیاعتبار میکند؟
نظرها
مرادی
در دوران تحولات 57 بعضی مسلمانان برای اینکه در مقابل کمونیست ها ایده مشابهی داشته باشند آیه 5 سوره قصص : وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ﴿۵﴾قصص را به معنای ظهور امام زمان و پیروزی نهایی مستضعفین (در مقابل پیروز نهایی کارگران) میگرفتند....در حالی که اگر اتصال آیات سوره را ملاک بگیریم چنینین برداشتی نمی توان داشت: وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِنْ كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۰﴾قصص وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ ﴿۵﴾قصص وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ ﴿۶﴾قصص بوضوح این آیات درباره شکست و نابودی فرعون و اطرافیان مفسد او و اعلام پیروزی مستضعفین آن زمان هستند... در هر زمان که افراد برای خارج شدن از تسلط ظلم و استکبار قیام کنند خداوند به آنها کمک میکند...این قانون در همه اعصار است...امام زمان خاصی هم نیاز ندارد...در هر عصر و زمان و با رهبران موجود در همان زمان میتواند رخ دهد: أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ ﴿۳۹﴾حج البته آقای مرتضی مطهری برای کوبیدن این مسلمانان متمایل به کمونیست ها اشاره داشتند که از این آیه نمیتوان چنین برداشتی داشت... ولی هنوز گویا بعضی در همان حال و هوا هستند و روش خوانش مورد تایید خود قرآن را نیافته در همان ضلال قدیم دست و پا میزنند...خود و دیگران را میفریبند...هنوز درنیافته اند که آیات هر سوره بدون علت کنار هم چیده نشده اند... هر مستضعفینی نمیتوانند مورد تایید الهی باشند : إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ﴿۹۷﴾النساء به کسانی که قبلا مستضعف بوده و به پیروزی رسیدند تضمین تایید برای بعد از پیروزی هم داده نشده اند...احتمال لغزش و انحراف و استکبار خود افراد پیروز در آینده وجود دارد...همچنانکه خود بنی اسرائیل بعد از پیروزی (حتی چهل روز بعد) منحرف شدند...در دراز مدت که انحراف و استکبار و فساد آنها آشکار است...
امیر راست گفتار
ناصر الدین شاه از یکی از وزرای با سواد خود میپرسد خواص بادمجان چیست؟ چون برای ناهار قرار بوده خورشت بادمجان میل بفرمایند" و ان شخص توضیحات مبسوطی در باره خواص بادمجان به اعلیحضرت عرض میکنند " ایشان هم نصف دیگ چلو خورشت بادمجان میخورد و حالش بد میشود " فردا همان وزیر بادمجان شناس را احضار و از مضرات بادمجان میخواهد که برایش بگوید و ایشان هم از مضرات بادمجان تمام و کمال میگوید " شاه به وزیر میگوید چرا این مضرات را دیروز نگفتی و جواب میشنود شما دیروز از من خواستی که محاسن بادمجان را بگویم که گفتم و امروز از مضراتش خواستی که اطاعت امر کردم " بنده نوکر اعلیحضرتم نه نوکر بادمجان! مصداق موضوعیست که کشتگر گفته.
ali
روز به روز رمان قلعه حیوانات جورج اورول در وضع و اوضاع جامعه ایران دارای نمودی واقعی پیدا میکنه .
داود بهرنگ
(1) با سلام من سپاسگزارم از این که علی کشتگر در این نوشته ـ با نگاه برون دینی ـ به مقولۀ نیرنگ دینی در ایران پرداخته است. من بر این نوشته ـ با نگاهی درون دینی ـ چند نکته می افزایم: 1. تعابیری همچون "سایۀ خدا" و "جانشین خدا" به شدت خلاف قرآن اند و برگرفته از فرهنگ دینی مردمی اند که شاه بنا به درک آنان "سایۀ خدا" و "جانشین خدا" بوده است.[نمونۀ برجسته در این باره "یزدان پرستی نیابتی" ایرانیان است.] 2. این گزاره که به استناد قرآن می گویند «انسان خلیفه یا جانشین خدا بر روی زمین است» به هیچ وجه در قرآن نیست. در قرآن [در شرح داستان خلقت در معنای دینی] گفته می شود که «خدا به فرشتگان گفت که بر آنم تا انسان بیافرینم و او را در زمین جانشین کنم. [إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً] این گزاره همچون بیشتر داستان های دینی مندرج در قرآن همخوان با مندرجات دیگر متون دینی در دورۀ پیامبر در خاور میانه بوده است. در قرآن هرگز گفته نمی شود که «خدا به فرشتگان گفت بر آنم تا انسان بیافرینم و او را جانشین [و وارث خود] در زمین کنم.» ادامه در 2
داود بهرنگ
(2) 3. واژۀ "مستضعفان" در قرآن به معنی «حکومت شوندگانی که مورد ستم واقع می شوند» است. نقطه مقابل آن "مستکبران" است که به معنی «حکومت گران ستمگر" است. در قرآن در یک مثال مشخص در این باره گفته می شود که «فرعون که مستکبر بود در ستم به بنی اسرائیل آنان را مورد انواع آزارهای حکومتی قرار می داد. خدا صدای ناله و فریاد این قوم "مستضعف" را شنید و در پاسخ بدان بر آنان منت نهاد و فرعون و دستگاه حکومتی اش را از بین برد و بنی اسرائیل را به اسکان در سرزمین موعود وعده داد.» عربی اش می شود: [وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ. (سورۀ قصص آیۀ 5] 4. پیش از انقلاب یکی از گروه های مذهبی ـ سیاسی از این آیه پرچم ساخته بود و می گفت: «رهبری به استناد این آیه ـ که مورد تأیید مارکس نیز است ـ در نوک پیکان تکامل نشسته تا کارگران را به جامعۀ بی طبقۀ توحیدی برساند.» اکنون سید علی خامنه ای به استناد همین آیه «درباره ماهیت حکومت و هویت «بسیج مستضعفین» میگوید: «مستضعفین چه کسانی هستند؟ مستضعفین را بد معنا میکنند ... قرآن مستضعف را این نمیداند، قرآن میگوید…مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّهی عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است:...» ادامه در 3
داود بهرنگ
(3) 5. مفاد این آیه و این گفتار بارها و بارها در تورات [که آن نیز کتاب خداست] آمده و کتاب دوم تورات به نام "خروج" از اول تا آخر در این باره است. 6. من برای آن که روشن کرده باشم چرا و چگونه است که "پیشوایی و رهبری" در قرآن نیست همین قدر می گویم که در قرآن به پیامبر گفته می شود که: «ای پیامبر! تو را تنها به این سبب به رسالت گماشته ایم که مردمان را تَذکار دهی. [پس تَذکارشان ده و آنان را در انتخابشان به خودشان وابنه!]» [«فَذَکِّر إنّمَا أنتَ مُذَکِّرٌ. لَستَ عَلیهِم بِمُصَیطِرٍ.»] معنی مفهومی گزارۀ دوم یعنی «لَستَ عَلیهِم بِمُصَیطِر» این است که: ای پیامبر! مردمان را ـ با علم به این که پیامبر پادشاه [یا سلطان] نیست و با علم به این که پیامبری پادشاهی [یا سلطنت] نیست ـ تَذکار ده! [سورۀ غاشیه آیۀ 21 و 22] با احترام داود بهرنگ
سرمایهدارانْ مستضعفند!
سرمایهدارانْ مستضعفند! علی خامنهای در سخنرانیهای خود در هفتهٔ اخیر حرفی را که دههها بود روی دل جمهوری اسلامی مانده بود، به روشنی بیان کرد. نخست این حرفهای او در ۲۸ آبان در دیدار با فعالان بخش خصوصی را بخوانید: «این عرصهٔ تولید و رونق اقتصادی و اوجگرفتن ثروت ملی و رفاه عمومی در کشور، مثل همهٔ عرصههای دیگر احتیاج دارد به پیشروانی، فرماندهانی، صفوف مقدّمی؛ آن پیشروان و فرماندهان و صفوف مقدّم، شماها هستید؛ شما تولیدکنندگان. بنده صرفاً جمع حاضر در این جلسه را نمیخواهم بگویم؛ این نوع، این حرکت، همین آقایانی که صحبت کردند، فعالیتهای خودشان را گفتند، اینها صفوف مقدّم و خطشکنهای این عرصه و این میدانند؛ این میدان هم میدان مهمّی است، میدان خطیری است، میدان جنگ است.» خامنهای چند روز بعد از آن در روز ششم آذر در دیدار با بسیجیها گفت: «اسم بسیج کشور ما، یعنی مجموعهٔ شما چیست؟ نیروی مقاومت بسیج مستضعفین. مستضعفین چه کسانی هستند؟ مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً... اقشار آسیبپذیر معنا میکنند، یعنی آسیبپذیران.... مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّهٔ عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است: کسانی که وارثان زمین و همهٔ موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفةالله در زمین است، بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است.» خمینی پس از انقلاب ۵۷ با کلیدواژهٔ «مستضعفان» که عملاً از تهیدستان شهری تا حاجیبازاریها و آخوندها و زمیندارها را شامل میشد، کوشید ائتلافی حول خود درست کند. اما همین مستضعفگرایی حداقلی جمهوری اسلامی هم گویا برای توسعهٔ دولت سرمایهداری اسلامی یا به بیان خامنهای «مرحلهٔ تأسیس دولت اسلامی» مزاحم است. پیشگامان و امامان این مرحله از ساخت جمهوری اسلامیْ سرمایهدارها هستند. بله! سرمایهداران وارثان زمینند!
احمدی
الله اعلم،من تفسیر بلد نیستم ، حدیثی از پیامبر (ص) یادم آمد که می فرماید الفقر فخری و شاید منظور پیا مبر عظیم الشان این بوده که همه آفریده شدگان در برابر پروردگار فقیر و مستضعف هستند و پیامبر هم به این فقر افتخار کرده است ، بلا شک وارثان روی زمین کسانی هستند که خداوند اراده مینماید و به هر که خواهد میدهد
احسن الخالقین
بنابر تفسیر ایشان، اینگونه برداشت می شود که ائمّه و پیشوایان بالقوّهی عالَم بشریّت همگی مستکبر و آدمکش بودهاند. چون ایشان خود را مستضعف می نامد. بهر حال بر کسی پوشیده نیست که این شخص فردی مستکبر، دروغگو، حامی تروریست، و در کل حامی هر آنچه پلشتی در روی زمین است.
اسماعیل
با سلام این آدم پلید مثل معاویه میماند وقتی در تگنا و شکست سیستهایش قرار میگیرد قرآن بر سر نیزه میزند و میگوید حکمیت با قران این آدم مستکبر و خونخوار میخواهد خودش مستضعف و مردم گرفتار و رنج دیده را مستکبر بنامد که هرکس در مقابل این آدم خونخوارو بسیج مزدورش قرار بگیرد داستان ۱۸۰ درجه به نفع خودش میخواهد تغییر دهد
تقی امام علی نیا
خامنه ای معنی مستضعف را متناسب با نیازش برای جنگ افروزی در جهان عوض کرده تا به نفع خود از ان سوء استفاده کند خامنه ای گفته مستضعف فرودست یا اقشار اسیب پذیر جامعه نیست بلکه (بسیج مستضعفان )است برای ملت ایران ماهیت بسیج ضد مردمی کاملا روشن است که نیروی ازادی کش وسرکوب گر جامعه است ولی معنی مستضعفان از نظر قران سوره نساء ایه 98 به صراحت گفته مستضعف کسی که از محرومیت نه چاره ای دارد ونه راه برای نجات دارد وهمچنین ایه 75 سوره نساء می گوئید مستضعف کسانی هستند که از زن ومرد فریادشان از دست حاکم ظالم به اسمان برخاسته واز خدا یاری می خواهند اما خامنه ای دجال معنی این واژه قرانی رابسود خود بهر برداری می کند (مطالب بالا از سیمای ازادی پیاده شده)
صدای ایران
دین بازیچه دنیای عده ای هوسباز شده است برای دانش آموزان مردمی روی مین رفتن بهشت است و برای فرزندان خودشان درتجارت پول پارو کردن بهشت است فقط احمق ترین افراد و کسانی که نان خوران فرقه ولایت فقیه هستند این تحریف ها را باور می کنند