ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شعار «مرگ بر دیکتاتور» در تشییع جنازه کولبر ۱۴ ساله در مریوان

داغداران در مریوان در جریان تشییع کولبر ۱۴ ساله ابتدا فریاد می‌زدند «جگر و جان‌مان سوخته، شهید نان داده‌ایم» و «برای یک تکه نان بود». مردم معترض اما رفته‌رفته شعارهای ضد حکومتی سر دادند.

مراسم تشییع جنازه فرهاد خسروی، کولبر ۱۴ ساله‌ای که جسد او امروز پس از چهار روز جستجو در ارتفاعات کردستان کشف شد، به تظاهرات ضد دولتی بدل شد. مردم که ابتدا فریاد می‌زدند «جگر و جان‌مان سوخته، شهید نان داده‌ایم» و «برای یک تکه نان بود»، رفته رفته شعارهای ضد حکومتی و از جمله شعار «مرگ بر دیکتاتور» سردادند.

فرهاد خسروی ۱۴ ساله شامگاه دوشنبه ۲۵ آذر به همراه برادرش آزاد ۱۷ ساله و حسین کرمی ۳۵ ساله برای کولبری عازم گردنه «ته ته» در هورامان شده بودند. آن‌ها گرفتار برف و بوران شدند.

جسد آزاد خسروی روز ۲۶ آذر پیدا شد. حسین کرمی نیز که به سختی مصدوم شده بود در همان روز پیدا، و به بیمارستان منتقل شد.

تلاش‌ها برای یافتن فرهاد خسروی ادامه یافت. در شبکه‌های اجتماعی فراخوان‌هایی برای یافتن فرهاد خسروی منتشر شد. صدها تن از مردم منطقه مریوان (زادگاه فرهاد خسروی) و هورامان به محل سقوط او رفته و جست‌وجو را آغاز کردند.

بالاخره امروز جمعه ۲۹ آذر در منطقه «گناو» گردنه ژالانه پیکر بی‌جان فرهاد خسروی کشف شد. ویدئوی زیر صحنه پایین بردن پیکر او از کوه را نشان می‌دهد:

کولبر نیوز، یک کانال تلگرامی پوشش‌دهنده اخبار کولبران به نقل از مرم محلی نوشت: «کت فرهاد بر روی جسد آزاد برادرش بوده و جسد خودش در انتهای مسیر یافت شد. مسافت کمی مانده بود تا به جاده و شهر مریوان برسد، گویا فرهاد به دنبال کمک به آنجا رفته بود.»

جمع کثیری از مردم مریوان امروز جمعه ۲۹ آذر به مشایعت جسم بی‌جان او رفتند. ویدئویی از مشایعت پیکر فرهاد خسروی که در آن مردم مریوان شعار می‌دهند: «جگر و جان‌مان سوخته، شهید نان داده‌ایم»:

این تشییع جنازه به سرعت به یک تظاهرات ضدحکومتی بدل شد و مردم معترض شعار سر دادند: «مرگ بر دیکتاتور».

طی دو هفته‌ اخیر ۹ کولبر در نوار مرزی استان‌های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه بر اثر تیراندازی ماموران یا در برف و بوران کشته و مصدوم شده‌اند.

بیشترین تعداد کولبران متعلق به استان‌های غربی و شمال غربی ایران است. کولبران در مناطق مرزی استان‌های کردنشین ایران با مشکلات بسیاری برای امرار معاش روبه‌رو هستند: صعب‌العبور بودن راه‌های کوهستانی، خطر سقوط، سرمازدگی، گیر افتادن در زیر بهمن و تیراندازی نیروهای انتظامی مرزبانی و سپاه به آن‌ها.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • عماد

    استبداد! تمامیت خواه! دشمن بشریت! حاکمیت جمهوری اسلامی! بدان که ما مردم ایران از هر نژاد و رنگ و زبانی روز بروز قویتر می شویم. با کشتن جوانان این مرز و بوم روز به روز به سمت سقوط نزدیکتر می شوی! سقوط جمهوری اسلامی حتمی است، در آن شکی نیست. و تمامی این کشته‌ها و جنایات جمهوری اسلامی در حق مردم ایران بازخواست خواهد شد. از آن روز گریزی نیست.

  • ◾️اعتصاب سراسری در کوردستان!

    #مهـــــــم/ نشر دهید ◾️اعتصاب سراسری در کوردستان! ▪️فعالان کوردستان خواستار اعتصاب کسبە و بازار در روز یکشنبە اول دی‌ماە شدند. ▪️فعالان مدنی کوردستان خواستار خبر رسانی فوری برای اطلاع مردم کوردستان از اعتصاب خودجوش روز یکشنبە اول دی در اعتراض بە کشتار و قربانی شدن کولبران توسط جمهوری اسلامی شدند.

  • تکه‌ای نان

    من از این سرزمین چه خواستم جدا از تکه‌ای نان گوشه‌ای سرشار از اطمینان جیبی سیر و مُشتی آفتابِ آرام... بارانی از دوست داشتن و پنجره‌ای باز به سوی آزادی و عشق. من بیش از این چه خواستم که هرگز نبود. تا که نیمه‌شبی دروازه‌ای را شکستم رفتم ...برای همیشه رفتم. #شیرکو_بیکس ترجمه:علی رسولی #فرهاد_خسروی #آزاد_خسروی

  • شاهد علوی

    یخ زدن یک کودک ۱۴ ساله در میان یک متر برف در کوهستانی مرزی در حال باربری، مرگ طبیعی نیست، حادثه و رویداد نیست، این قتل حکومتی است، ترور دولتی سازمان‌یافته و برنامه ریزی شده است. این نتیجه طبیعی ۴۰ سال سیاست سرکوب، انکار، تحمیل فقر و تقدیس خشونت و دیگری ستیزی است. می‌دانم امروز را اگر هولناکی تصویر مُشت‌‌ گره کرده فرهاد را تاب بیاورم و زنده بمانم دیگر نخواهم مُرد. نخواهم مُرد تا ذلت و خفت تک‌تک رهبران، مسئولان و کارگزاران و هواخواهان جمهوری کشتار، جمهوری مرگ را ببینم. آخ جمهوری تباهی! چه جان‌ها که از ما گرفتی، چه کردی با ما ...

  • farid

    با گذشت بیش از یک‌ماه ۲۷آذر علی‌اکبر جاویان، رییس انتظامی کرمانشاه، گفت «بیش از ۲۵۰نفر از سردسته‌های اغتشاشات ماه گذشته که عموماً بین ۲۰تا ۳۵سال دارند، و ”به ارتباط با گروهک‌های تروریستی و دشمنان انقلاب اعتراف کرده‌اند،!؟“ دستگیر شده‌اند». حیدرعباس زاده، رییس انتظامی خوزستان، در ۲۲آذرماه، از دستگیری ۱۳۶نفر و در ۱۳آذر ماه از دستگیری ۱۴۵نفر که به‌گفته او ”از عاملان اصلی، محرکان و لیدرها؟! در ناآرامی‌های خوزستان بوده‌اند“ خبر داده بود. شمار دستگیر شدن قیام بیش از دهها هزار نفر است و حکومت، با همه امکانات از فاش شدن آمار و اسامی کشته شدگان و دستگیر ‌شدگان و محل نگهداری آنها جلوگیری می‌کند. بسیاری از بازداشت‌شدگان تحت شکنجه‌های وحشیانه برای اعترافات اجباری و تلویزیونی قرار دارند و اجساد شماری از آنان در رودخانه‌ها و سدها انداخته شده است!.

  • nader

    سعیده منتظری، دختر آیت الله منتظری : پدرجان کجایی که ببینی مردمان این سرزمین را اشرار می‌خوانند! در آن روزگاران بر حاکمان نظام بانگ برآوردی که این حکومت را دیگر نه جمهوری بخوانید و نه اسلامی بدانید! جمهوریت و اسلامیت و انسانیت را بیش از پیش زیر پا نهاده‌اند و مردمان این سرزمین را اشرار می‌خوانند و آشکارا بر آنان حکم تیر می‌رانند! و غافل‌اند از این که نارضایتی‌‌ها و اعتراض‌ها و بحران‌ها نتیجه عملکرد نادرست خودشان است که علاوه بر این که آرمانهای انقلاب یعنی «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» را زیر پا نهاده‌اند، فساد و فقر نیز به بار آورده‌اند...

  • باران

    طبق روایات بعضی از مردم مریوان؛ این دو برادر نوجوان برای اینکه هدف تیر جلادان جمهوری اسلامی قرار نگیرند، مسیری سخت و صعب العبور را انتخاب کرده‌اند. عملاً مسئولیت مرگ این دو نوجوان بعهده جمهوری اسلامی است. اما نکته شایان تأمل اینجاست که تراژدی کشتن این دو کودک (غیر مستقیم بدست حکومت ج.ا کشته شده‌اند!)، و کشتن معترضان آبان در تهران و سایر مناطق ایران، و کشتن کولبران در مرزهای کشور رابطه مستقیمی با هم دارند. رژیم در مناطقی از کشور برای مدت درازی دست به خشونت و کشتار می‌زند (کشتن کولبرها و خوزستانی‌ها و بلوچها)، تا گوش مردم و ذهن مردم عادت به شنیدن و حتی دیدن خشونت و کشتار کند. سپس در زمانی که نیاز داشته باشد، در تهران و کرج همان مزدورانی که پرورش یافتند که در مرزها مردم را بکشند در بالای ساختمانها معترضان را به گلوله بستند. برای آن مزدور اسلحه بدست، فرقی نمیکند که هدفش کُرد است یا فارس یا فرزند شهید یا بلوچ سُنی. او برای هر سری (کشته‌ای) که به حاکمیت تقدیم کند پول می گیرد! اما جای سوال اینجاست، که چرا عالمان و جامعه شناسان و روزنامه نگاران، و سایتهای فارسی زبان داخل و خارج کشور به این مسئله تابحال بدرستی نپرداخته‌اند! و زمانی دادشان هوا می رود که ندا و پویا کشته می شوند. ندا و پویا فرزندان عزیز همه ما مردم هستند، ما برای آنها هم خون گریستیم! ولی بحث اصلی این است که اگر رژیم درجایی از کشور جنایتی مرتکب شد، اگر همان جا یقه رژیم گرفته نشود، آن جنایت در تهران هم تکرار خواهد شد.