روایت «سپیده» از «سپیدار»: بیگاری کشیدن از زنان زندانی
نساء در زندان سپیدار اهواز در کارگاهی که مالکش فردیست که پولش از پارو بالا میرود، از صبح تا شب کار میکند، سوزن میزند، نظافت میکند برای ماهی ۱۰۰ هزار تومان.
خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گزارشی درباره «زندان سپیدار اهواز» منتشر کرد که در آن شدت و وسعت استثمار زنان زندانی فاش میشود. این گزارش با شرح حال یک زن خوزستانی به نام «نساء» آغاز میشود که بابت ۱۰۰ هزار تومان حقوق ماهیانه، هر روز تن به بیگاری میدهد. همچنین گزارش بارها به شهادت زنی به نام «سپیده» استناد میکند، که خود پیشتر در سپیدار و قرچک زندانی بوده است. سپیده قلیان فعال کارگری نیز که مدتی در زندان سپیدار اهواز به سر برد، پیشتر در توصیف این زندان از استثمار زنی به نام «نساء» پرده برداشته بود.
گزارش مریم وحیدیان با عنوان «روزگار "نساء" در زندان "سپیدار"» که در رسانه دولتی کار ایران (ایلنا) منتشر شده، به شرح بیگاری کشیدن از زنان زندانی میپردازد.
در این گزارش آمده که زنان در زندان سپیدار در بخشهای مختلف از جمله «نانوایی، آشپزخانه، سبزی پاککنی، خیاطخانه، نظافتچی، بستهبندی قند و قهوه، جابهجایی بار، و و...» به کار گرفته میشوند. در واقع زندان سپیدار از محرومیت و فقر زنان زندانی بهره میکشد؛ بدون آنکه کمترین امکانات و حقوق اساسی را برای آنها فراهم کند.
سپیده قلیان، فعال کارگری نزدیک به کارگران هفتتپه، که مدتی را در زندان سپیدار اهواز سپری کرد، اخیراً در توصیفش از وضعیت این زندان نوشته بود: «نماز اجباری است. کار اجباری است. سیاه بودن اجباری است. فاضلاب بالا آماده است. آب قطع است. حمام نداریم. سرویس بهداشتی نداریم.»
زنان زندانی به دلایل مختلف تن به کار کردن در شرایط استثمار میدهند؛ برخی از این طریق مخارج زندگی و درمان اعضای خانواده خود را تامین میکنند، ویا اجازه تماس تلفنی بیرون از زندان را کسب میکنند، و یا پول دیه و جریمه مالی را جور میکنند.
البته پولی که از طریق کار شبانهروزی عاید زندانیان میشود آن چنان نیست که بتواند پاسخگوی همه نیازهای خانواده زندانیان باشد، یا برای پرداخت دیه و آزادی زندانیان کفایت کند. اما دست کم امکان تماس تلفنی با خارج از زندان را فراهم میکند. سپیده قلیان پیشتر نوشته بود که اگر زنان در زندان کار کنند، تنها ده دقیقه وقت تماس دارند.
گروه کارخانجات حامی که شعار «زندانیان بیش از آزادی و پیش از آزادی به کار نیاز دارند» را سرلوحه خود قرار داده، متولی اشتغال زندانیان است. این شعار یادآور شعار نصب شده بر سر در برخی اردوگاههای مرگ نازی موسوم به اردوگاههای کار اجباری است: «کار آزاد میکند.»
نویسنده گزارش « روزگار "نساء" در زندان "سپیدار"» از زنی به نام نساء نام میبرد که « بیش از ۳ سال است روزگارِ نامرادش در زندان میگذرد، دستمزد کارگریاش را صرف هزینههای درمان پسر کوچک سرطانیاش میکند و دو فرزندش بیرون از دیوارهای محصور، انتظارش را میکشند. اتهام او و همسرش که هر دو در سپیدار هستند، حمل مواد مخدر بود. او در سن ۳۱ سالگی در یکی از تاریکترین سالهای زندگیاش به سر میبرد و در زندان از راه اشتغال در خیاطخانهی زندان از صبح تا ۶ عصر تقریباً ماهیانه ۱۰۰ هزار تومان برای پسر و دختر کوچکش میفرستد. »
سپیده قلیان نیز در گزارش خود از «سپیدار» به زنی به نام «نساء» اشاره کرده بود که با وجود کار طولانی و طاقتفرسا، ماهی تنها ۱۰۰ هزار تومان درآمد دارد: «اینجا سیاهی عمیق است. «نسا» در کارگاهی که مالکش فردی است که پولش از پارو بالا میرود، از صبح تا شب کار میکند، سوزن میزند، نظافت میکند برای ماهی ۱۰۰ هزار تومان. همه در مقابل این استثمار سکوت میکنیم. همدست زندانبانیم و سرمایهدارانش.»
البته نویسنده گزارش اخیر نیز به شهادت زنی به نام «سپیده» استناد میکند «که در دو زندان قرچک و سپیدار بوده» است. «سپیده» در مورد شرایط کار در آشپزخانه که کار تهیه فستفود و غذای خانگی را برعهده دارد گفته است: «سرآشپزها زودتر از بقیه میآیند و دیرتر هم کار را ترک می کنند؛ برای آشپزی از صبح تا حدوداً ساعت ۸ شب میتوانند ماهیانه ۲۰۰ هزار تومان بگیرند».
به گفته این زندانی سابق، اشتغال در بستهبندی قهوه «عمدتاً نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان در ماه درآمد دارد»، و کار نظافت، که شامل شستشوی کارگاهها، ظرفهها و دیگها میشود و گاه تا شامگاه طول میکشد تنها «نزدیک به ۱۰۰ هزار تومان» عایدی دارد.
رحیم مطهرنژاد، مدیرعامل بنیاد تعاون و حرفهآموزی زندانیان که متولی اشتغال زندانیان است، گفته است که این بنیاد در ۷۶۰ نقطه کشور واحدهای تولیدی دارد. اما علاوه بر آن، در صورت درخواست مدیران کارخانهها و شهرکها، بنیاد مذکور زندانیان را برای کار بسیج میکنند.
تولیداتی که به دست زندانیان انجام میشود تحت نام برند حامی ارائه میشوند. مطهرنژاد گفت که ۱۰۰ عنوان کالا با این برند تولید شده است. او افزود که گروه کارخانجات حامی علاوه بر به کار گرفتن زندانیان در ۳۱ استان و ۲۹۰ زندان کشور، «در ۱۴۵۰۰ هکتار زمینهای پیرامون زندانها، زندانیان را به کار گرفته است».
زندانیان نه تنها حقوق کمی برای این بهرهکشی میگیرند، بلکه بیمه نمیشوند و تحت حمایت قانون کار نیز قرار نمیگیرند.
نظرها
نظری وجود ندارد.