پیوستگی و ناپیوستگی در خیزشهای اعتراضی
ایرج مصداقی – میان خیزشهای اعتراضی پیوستگی مضمونی وجود دارد، در عین حال مشکل ناپیوستگی است: عدم پیوند بین اقشار مختلف جامعه.
«همگونی و همسانی شعارها و مطالبات در دیماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ بیانگر ارتباط مستقیم بین این دو جنبش است.
فاصله کم بین دیماه ۹۶ تا آبان ۹۸ در حالی که نظام اسلامی بارها از پیروزی بر توطئه دشمنان دم زده بود بیانگر آن است که جنبش در اشکال پیشبینینشده ادامه خواهد یافت.
مهمترین نقیصهی جنبشهای دهسالهی اخیر ایران عدم پیوند بین اقشار مختلف جامعه است.»
■ اعتراضات آبان ۱۳۹۸ را برآمده از چه عواملی میدانید؟
فقرِ رو به رشد و محرومیت اکثریت جامعه اصلیترین دلیل اعتراضات آبان ۹۸ است. ۶۰ درصد جامعه زیر خطر فقر است و ۱۰ درصد مردم از گرسنگی مفرط رنج میبرند آن هم در کشوری که سرشار از منابع زیرزمینی و دریایی است و میتواند شاهراه اقتصاد جهانی باشد.
گسترش فقر و فلاکت عمومی از یک سو و غارت و چپاول ثروتهای ملی از طریق فساد و دزدی و استفاده از رانتهای گوناگون توسط عوامل حکومتی و باندهای نزدیک به آنها چنان کینه و انزجاری در جامعه به وجود آورده که با کوچکترین جرقهای، خشم عمومی شعله ور میشود.
سه برابر شدن نرخ بنزین جرقهی آتشی را زد که سوخت آن از جای دیگری تأمین میشود.
تحقیر روزانه و درگیر شدن ۴۰ ساله با مردم در کوچه و خیابان و دخالت در شخصیترین امور افراد خشم پنهانی را در جامعه رشد داده است که به سرعت گُر میگیرد.
سرخوردگی و بیآیندگی جوانان در حالی که وابستگان حکومت و آفازادهها در ناز و نعمت بزرگ میشوند و از همه امکانات برخوردار میگردند اگرچه عدهای را به اعتیاد و یا گوشه نشینی و عرفان و تصوف و یا حتی مهاجرت از کشور و... سوق میدهد اما در بخش عظیمی تبدیل به خشمی میشود که گاه کنترلناپذیر است.
به اطراف ایران نگاه کنید منطقه در آتش است. اعتراضات گسترده عراق و لبنان را در نوردیده است. مردم این دو کشور که اتفاقا هر دو پایگاه رژیم هستند از همان مشکلاتی رنج میبرند که مردم ما نیز با آنها دست بهگریبانند. در حالی که ذر ۴۰ گذشته ایران همیشه پیشتاز تحولات بوده است. چه در سال ۵۷ و چه حتی در جنبش ۸۸ که پیشدرآمد «بهار عربی» شد. سوابق تاریخی هم دال بر پیشتازی ایران در تحولات منطقهای است.
بیزاری همگانی را به وضوح میتوان دید. کمتر کسی را میتوان دید که از شرایط موجود راضی باشد.
دخالت رژیم در سوریه و عراق و یمن و لبنان و .... و سرازیر کردن سرمایههای ملی به این کشورها و ریختن در تنور جنگ و درگیری بیحاصل بر میزان نفرت عمومی افزوده و در تمامی اعتراضات مردمی طی ۱۰ سال گذشته این نفرت و انزجار را میتوان دید. مردم، دیگر آمریکا و غرب را عامل تحریم نمیدانند بلکه سیاستهای نظام اسلامی را مشوق و محرک آنها در اعمال گستردهترین تحریمها میبینند.
■ چه ربطی میبینید میان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ و اعتراضات آبان ۱۳۹۸؟
اعتراضات دیماه ۹۶ برخلاف تبلیغات نظام اسلامی پایان نیافت، کما این که اعتراضات آبان ۹۸ نیز تمام نشده و نمیشود. از دیماه ۱۳۹۶ تا آبان ۱۳۹۸ جامعه آرام نبود. برخلاف تبلیغات نظام اسلامی که مدعی بود توطئهی اجانب و «اغتشاشگران» را در نطفه خفه کرده است طی دو سال گذشته در گوشه و کنار ایران حرکتهای اعتراضی نه تنها تداوم داشت بلکه رشد و گسترش نیز یافته بود. اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه، فولاد اهواز، هپکو، و دیگر کارگران در سراسر ایران، تجمعات اعتراضی مالباختگان، بازنشستگان، معلمان و دهها حرکت اعتراضی دیگر را داشتیم.
در دو رشته تظاهرات دیماه ۹۶ و ۹۸ برای اولین بار ما شاهد شعارهایی علیه دو جناح اصلی حکومت اسلامی یعنی «اصلاحطلب» و «اصولگرا» بودیم و برخلاف انتظار بسیاری، هیچ شعاری حتی در حد «رفع حصر» به نفع موسوی و کروبی داده نشد. و برای اولین بار در تاریخ مبارزات ۱۲۰ ساله گذشته ایران هیچ شعاری که رنگ و بوی دینی داشته باشد شنیده نشد. اتفاقاً در چنین بستری بود که «دختران خیابان انقلاب» نیز پا به عرصه گذاشت و حجاب اجباری را که نماد نظام ولایی است علناً به چالش گرفت. در همین ایام کشاورزان اصفهانی که اتفاقاً میبایستی صف نماز جمعه را تشکیل دهند پشت به امام جمعه و نماز جمعه کرده و شعار میدهند «دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست».
این همگونی و همسانی شعارها و مطالبات بیانگر ارتباط مستقیم بین این دو جنبش است.
همچنین اکثریت شرکنندگان در این دو جنبش بزرگ و سراسری را محرومان و فرودستان جامعه و حاشیهنشیان تشکیل میدادند که در واقع جانشان از فقر، غارت، فساد و تحقیر به لبشان رسیده است.
عامل مهمی که با افزایش قیمت بنزین جرقه زد و شعله آن را در همه استانها گسترش داد، انکار خواستههای مردم از سوی حکومت و فراز از پاسخگویی به مطالبات مردم در دیماه ۹۶ بود.
ویژگی بعدی تظاهراتهای دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ فراگیر بودن آنها در سطح ایران و شعلهور شدن سریع آن است. ما چنین خصیصهای را در جنبش ۸۸ ندیدیم و اتفاقاً یکی از ضعفهای اصلی آن بود.
موضوع مهم دیگر سکوت جناح «اصلاحطلب» رژیم در قبال تظاهرات آبان ۹۸ است.
آنها که یکپارچه در جریان سرکوب دیماه ۹۶ به میدان آمده بودند و شداد و غلاظترین مواضع را علیه جنبش محرومان و فرودستان اتخاذ کرده بودند این بار با مشاهدهی خیزش سراسری مردم، سکوت اختیار کرده و یا به موعظهکردن اخلاقی پرداخته و به خامنهای هشدار دادند چرا که پی به بیحاصل بودن موضع قبلی خود برده و به خوبی ارتباط بین این دو جنبش را میبینند.
در هر دو جنبش نه تنها هیچیک از جناحهای حکومتی هدایت و کنترل معترضان را به عهده ندارد بلکه هیچ نیرویی در میان اپوزیسیون نیز چنین نقشی را ندارد. هر دو جنبش علیرغم شعارهایی که اینجا و آنجا در ارتباط با رضا پهلوی و رضاشاه و محمدرضا شده شنیده میشد خودانگیخته و فاقد رهبری بودند.
■ ترکیب اجتماعی نیروهای اصلی شرکت کننده در این اعتراضات را چه میدانید؟
در سراسر ایران بخش عمدهی اعتراضات و تظاهراتها در مناطق حاشیهنشین و جاهایی که ساکنانش را محرومان و فرودستان، جوانان بیکار تشکیل دادهاند به وقوع پیوسته است.
سهمگینترین سرکوب در اطراف تهران، در شهریار و قلعه حسنخان و ملارد و کرج و شهرکهای اقماری صورت گرفته است که بیانگر هراس شدید رژیم از گسترش آن به داخل پایتخت بوده است.
همین ویژگی را میتوان در شیراز و کرمانشاه و کردستان و خوزستان و بلوچستان دید. سرکوب وحشیانه مردم با دوشکا و سلاحهای سنگین در ماهشهر بیانگر هراس نیروهای نظامی و امنیتی از تسخیر منابع نفتی به دست مردم به جان آمده بود.
اگر چه هم در دیماه ۹۶ و هم آبان ۹۸ طبقه متوسط جامعه مشارکت فعال نداشت اما تردیدی در همدلی آن با این دو جنبش نیست. این دو رشته تظاهرات مستقیماً نظام اسلامی و حکومت دینی و رأس آن را هدف قرار داده است به همین دلیل است که خامنهای مجبور شد شخصاً به میدان آمده و بپذیرد که هدف اصلی مردم ایران اوست.
خامنهای پس از گذشت ۴ دهه از تشکیل نظام اسلامی با مشاهدهی جنبش ۹۶ و ۹۸ مجبور میشود تفسیر جدیدی از کلمهی «مستضعف» بدهد. هیچ صدایی از جناحهای حکومتی و حتی هیچ اعتراضی در حوزههای علمیه در مخالفت با این تفسیر شنیده نشد. همه ناظران حکومتی و دینی خطر را متوجه شدهاند و میدانند همان ه«مستضعفان» و افراد فرودست جامعه هستند که به میدان آمدهاند.
خامنهای مجبور شده است مستتضعفان را نه «افراد فرودست» جامعه بلکه «ائمه و پیشوایان بالقوه عالم بشریت» تفسیر کند. بعید است در شرایط عادی حوزههای علمیه در برابر تحریف آشکار تفسیر ۱۰۰۰ ساله از سوی یک آخوند دونپایه که ادای مرجعیت درمیآورد سکوت کنند.
خامنهای مجبور شده است گفتمان انقلاب اسلامی را که قرار بود «پابرهنگان» را به قدرت برساند و پیشوایان زمین قرار دهد تغییر دهد. این اعتراف به شکست بزرگی است که کمتر به آن پرداخته شده است. خامنهای که البته در کینهورزی شهره عام و خاص است به علت مشاهدهی به میدان آمدن فرودستان از دیماه ۹۶ به بعد در ظاهر هم حاضر نیست در کنار فرودستان جامعه بایستد و حتی مفاهیم سادهی قرآنی را نیز که مورد توافق همگانی بوده به چالش میگیرد.
■ چشمانداز را چه میبینید؟
بر اساس شواهد موجود هم جنبش به سمت اتخاذ شیوههای قهرآمیز میرود و هم رژیم سرکوب بیرحمانه و خونین را در دستور کار خود قرار داده است. سرکوب اعتراضهای آبان ۹۸ به مراتب خشونتبارتر بود و میزان تخریبهای صورت گرفته نیز بیشتر بود اگرچه ممکن است بخشی از آن توسط یگانهای ویژه نیروی انتظامی صورت گرفته باشد اما این نیروها فاقد انسجام لازم هستند که بتوانند در سراسر کشور این سیاست را اجرا کنند.
تردیدی نیست که نظام اسلامی در حالی که خامنهای بیمار و رنجور است و آخرین سالهای عمر خود را طی میکند توان بازسازی خود را ندارد. این امر حتی در مسئله جانشینی خامنهای نیز خود را به وضوح نشان میدهد.
فاصله کم بین دیماه ۹۶ تا آبان ۹۸ در حالی که نظام اسلامی بارها از پیروزی بر توطئه دشمنان دم زده بود بیانگر آن است که جنبش در اشکال پیشبینینشده ادامه خواهد یافت.
مهمترین نقیصهی جنبشهای دهسالهی اخیر ایران عدم پیوند بین اقشار مختلف جامعه است.
در جنبش ۸۸ این طبقه متوسط جامعه بود که به میدان آمد و در جنبش ۹۶ و ۹۸ ستون فقرات آن را محرومان و اقشار فرودست جامعه تشکیل میدادند. تا هنگامی که مبارزات این دو طبقه به هم نپیوندد بعید است نتیجه بخش باشد.
این دو جنبش فاقد رهبری بودند و این بزرگترین نقطه ضعف آنها بود. برای بهزیرکشیدن نظام ولایی میبایستی چنین نهادی وجود داشته باشد تا ضمن آن که با تحرکات خود شکاف ایجاد شده در نظام را تشدید میکند، هدایت جنبش را به عهده گرفته و خواستههای آن را پیگیری کند. هیچ نظامی بدون وجود نیروی آلترناتیو فرونمیپاشد.
چنانچه چنین امری محقق نشود چشمانداز روشنی لااقل در کوتاه مدت نمیتوان دید.
نظرها
نظری وجود ندارد.