ابهام در چگونگی سقوط هواپیمای اوکراینی ادامه دارد
در حالیکه سازمان هواپیمایی از انتشار گزارش اولیه سقوط هواپیمای اوکراینی خبر داده است، گمانهزنیها در اینباره ادامه دارد. برخی کارشناسهای خارجی احتمال سقوط بر اثر حمله موشکی را رد نمیکنند.
دلایل سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی در آسمان تهران همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. سازمان هواپیمایی کشوری از گزارش اولیه سقوط خبر داده است، گزارشی که چیزی را روشن نمیکند. برخی از کارشناسهای خارجی احتمال سقوط هواپیما بر اثر حمله موشکی را رد نمیکنند، برخی دیگر نقص فنی را عامل آن میدانند. اوکراین و کانادا در پی دستیابی به حقیقت ماجرا هستند.
هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ متعلق به خطوط هواپیمایی اوکراین بامداد روز گذشته، چهارشنبه ۱۸ دی، ساعاتی پس از حملات موشکی ایران به پایگاههای آمریکا در خاک عراق، شش دقیقه پس از بلندشدن از باند فرودگاه «امام خمینی» با ۱۶۷ مسافر و ۹ خدمه در محدوده شاهد شهر سقوط کرد و همه سرنشینهای آن کشته شدند.
از زمان وقوع این حادثه گمانهزنیهای مختلفی درباره آن شده است. مقامهای ایرانی در برآوردهای اولیه دلیل سقوط هواپیما را «نقص فنی» اعلام کردند. سفارت اوکراین در تهران نیز ابتدا در اطلاعیهای همین دلیل را عنوان کرد اما بعد این اطلاعیه را از سایت خود حذف کرد. اعلام فوری «نقص فنی» هواپیما از سوی مقامهای ایرانی با شک و تردید مواجه شد.
علی عابدزاده، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری پنجشنبه ۱۹ دی از انتشار گزارش اولیه بررسی سقوط هواپیمای اوکراینی خبر داد و گفت: «اطلاع اولیه برای اوکراین بهعنوان کشور محل ثبت هواپیما، آمریکا بهعنوان کشور سازنده، سوئد و کانادا بهعنوان کشورهای متقاضی صادر شده است.»
روز چهارشنبه حسن رضاییفر، مدیر سازمان هواپیمایی ایران با اشاره به کشف جعبه سیاه این پرواز، تأکید کرده بود که اطلاعات پرواز تنها در ایران بررسی خواهد شد.
عابدزاده در اعلام گزارش اولیه سقوط هواپیمای اوکراینی دادههای تازهای که بتواند در حل چگونگی سقوط هواپیما کمک کند ارائه نکرد. او گفت: «هواپیما ابتدا تا ارتفاع ۸۰۰۰ پا صعود میکند و پس از آن همزمان اطلاعات هواپیما از صفحه رادار حذف و هواپیما با از دست دادن ارتفاع با زمین برخورد کرده و متلاشی میشود.»
او افزود: «هیچ پیام رادیویی توسط خلبان در خصوص شرایط غیرمعمول دریافت نشده است. مطابق گزارشهای شاهدان عینی (افرادی روی زمین و خدمه پرواز عبوری در ارتفاع بالا که رویداد را مشاهده و گزارش کردهاند) آتشسوزی در هواپیما مشاهده شده و بر دامنه آن افزوده میشود و پس از برخورد هواپیما با زمین، انفجار ناشی از برخورد بهوقوع میپیوندد و مسیر برخورد هواپیما نشاندهنده این است که هواپیما که ابتدا به سمت غرب در حال خروج از محدوده فرودگاه بوده، پس از بروز مشکل به سمت راست گردش کرده و در زمان سقوط دارای خط سیری در مسیر بازگشت به فرودگاه بوده است.»
بهگفته رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، جعبههای سیاه هواپیما شامل دستگاه ثبت اطلاعات پروازی (FDR) و دستگاه ضبط صدای کابین خلبان (CVR) توسط عوامل تجسس و نجات پیدا شده و در اختیار تیم بررسی سانحه است. هر دو دستگاه در اثر سانحه و آتشسوزی آسیب دیدهاند اما قسمت حافظه هر دو دستگاه وجود دارد.
۱۴۶ نفر از مسافران هواپیما ایرانی، ۱۰ نفر افغانستانی، ۵ نفر کانادایی، ۴ نفر سوئدی و ۲ نفر اوکراینی و ۹ نفر خدمه پرواز، تبعه کشور اوکراین بودهاند.
مقامهای اوکراینی اما خواهان بررسی کامل علت سقوط هواپیما هستند.
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین، در فیسبوک خود نوشت: «ما باید همه دلایل احتمالی را مورد بررسی قرار دهیم.» زلنسکی اعلام کرد که یک تیم کارشناسی برای تحقیق درباره سقوط هواپیما به ایران اعزام خواهد کرد و دادستان عمومی اوکراین نیز یک پرونده جنایی در این رابطه تشکیل خواهد داد.
اولکسی هونچاروک نخستوزیر اوکراین در یک نشست خبری در کییف پایتخت این کشور ضمن اعلام لغو پرواز هواپیماهای شرکتهای اوکراینی بر فراز ایران، در پاسخ به سئوالی مبنی بر احتمال شلیک موشک یا حمله به هواپیما گفت: «تا تحقیقات رسمی به پایان نرسد، نام بردن از هر نسخهای گمانهزنی خواهد بود.»
هونچاروک افزود: «با مقامهای ایران در تماس هستیم. مانعی برای شرکت کارشناسان ما در تحقیقات وجود ندارد.»
در همین حال، اولکسی دانیلوف، رئیس شورای امنیت ملی اوکراین امروز پنجشنبه ۱۹ دی / ۹ ژانویه گفت: «ما احتمال اصابت موشک، تصادم یا انفجار موتور و همچنین احتمال انجام اقدام تروریستی برای انفجار در داخل هواپیما را بررسی میکنیم. بازرسان ما شامل افرادی میشوند که حادثه منهدم کردن هواپیمای اماچ ۱۷ مالزی در سال ۲۰۱۴ را مورد بررسی قرار دادند.»
بهگفته رئیس شورای امنیت ملی اوکراین «اطلاعاتی درباره پیدا شدن تکههایی از یک موشک روسی در نزدیکی محل سقوط هواپیما در اینترنت منتشر شده است».
جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا نیز در یک نشست خبری در اوتاوا، گفت کشورش آماده است تا در تحقیقات مربوط به سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران مشارکت کند.
نخستوزیر کانادا گفت دولتش در تلاش است تا یک هیئت کنسولی به ایران اعزام کند واعزام این هیئت، به رضایت ایران بستگی دارد. او گفت: «کانادا یکی از کشورهایی است که تخصص زیادی در هنگام بروز این نوع حوادث دارد، بنابراین ما باید سهم بسیاری داشته باشیم.»
کانادا از سال ۲۰۱۲ روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرده است. امور دیپلماتیک این کشور با ایران از طریق ایتالیا بهعنوان حافظ منافع کانادا، انجام میگیرد و امور کنسولی اتباع کانادا در ایران هم از طریق سفارت کانادا در آنکارا انجام میشود. ترودو اعلام کرد که افزون بر ایتالیا، کشورهای دیگر نظیر استرالیا و فرانسه هم برای تسهیل رایزنی با ایران در مورد این حادثه اعلام آمادگی کردهاند.
نخستوزیر کانادا گفت فرانکو فیلیپ شامپین، وزیر خارجه این کشور قصد دارد در تماس تلفنی با محمدجواد ظریف، همتای ایرانی خود در مورد این حادثه گفتوگو کند و خواستار مشارکت کانادا در تحقیقات مربوط به این حادثه شود.
ادامه گمانهزنیها
روز گذشته، چهارشنبه ۱۸ دی، ابوالفضل شکارچی، سخنگوی ارشد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه با خبرگزاری امنیتی فارس اصابت موشک به هواپیمای مسافربری اوکراین یا حمله تروریستی به این هواپیما را تکذیب کرد و گفت: «شایعاتی که در خصوص این هواپیما مطرح میکنند کاملاً دروغ محض است و هیچ کارشناس نظامی و سیاسی این موضوع را تأیید نمیکند. قطعاً این موضوع توسط خط نفاق به نفع آمریکاییها دنبال میشود و توطئهای دیگر در حوزه جنگ روانی است.»
روز چهارشنبه همچنین پنج منبع امنیتی - سه آمریکایی، یک اروپایی و یک کانادایی - که نخواستند نامشان فاش شود، در گفتوگو با رویترز ارزیابی اولیه سرویسهای اطلاعاتی غربی را چنین عنوان کردند که هواپیمای اوکراینی دچار نقص فنی بوده و با شلیک موشک سقوط نکرده است. منبع کانادایی گفت شواهدی وجود دارد که یکی از موتورهای جت بیش از حد گرم شده بود.
هوشنگ شهبازی، خلبان ایرانی نیز در یادداشتی در روزنامه اعتماد هواپیمای اوکراینی را که بویینگ ۸۰۰-۷۳۷ بود جزو «ایمنترین و پرمشتریترین هواپیماهای دنیا» دانست اما گفت: «در زمان سانحه، به مانند صدها مورد از سوانح دیگر، عوامل و متغیرهایی دخیلند که باید یک به یک آنها را بررسی کرد. بنابراین پیش از هر چیز باید بگویم که برای اظهارنظر درباره دلایل این سانحه، خیلی زود است و تمام اظهاراتی که در این زمینه میشود در حد همان گمانهزنی و حدسیات خواهد بود.»
شهبازی «داغ شدن موتورها» و «تمرکز نداشتن و تجربه کافی نداشتن خلبان» را از جمله احتمالات در مورد سقوط هواپیما دانسته بود.
این در حالی است که خطوط هواپیمایی اوکراین گفته است طول عمر هواپیمای مزبور سه ساله بوده و روز دوشنبه تحت کنترل تعمیر و نگهداری قرار گرفته و هیچگونه مشکل فنیای در آن دیده نشده است.
یوِن دیخنه، مدیرعامل این شرکت در یک نشست خبری در کییف در حالیکه اشک میریخت گفت: «این یکی از بهترین هواپیماهای ما با خدمهای عالی و قابل اعتماد بود.»
بهگفته دیخنه با توجه به اینکه هواپیما قبل از ناپدید شدن از رادار، ۲۴۰۰ متر از سطح زمین فاصله داشت خطای خدمه «بعید» است.
سازمان هواپیمایی بینالمللی (UIA) گفته که ولودیمیر هاپوننکو، خلبان اصلی هواپیما بیش از ۱۰ هزار ساعت پرواز در تجربه خلبانی خود داشته است. اوکاترینا هاپوننکو، همسر او نیز در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «پرواز زندگی او بود، او خلبان عالیای بود.»
اینکه سقوط این هواپیما به فاصله کمی پس از حملات موشکی ایران به پایگاههای آمریکایی در خاک عراق رخ داده است، برخی از کارشناسهای خارجی را به احتمال سقوط هواپیما بر اثر شلیک موشک نزدیکتر کرده است.
دو کارشناس به روزنامههای نیویورک تایمز و واشنگتن پست از این احتمال سخن گفتهاند. پیتر گولز، مدیر پیشین ایمنی حمل و نقل ملی در آمریکا به نیویورک تایمز گفته است بازرسان باید این احتمال را «در صدر دستور کار خود» قرار دهند.
جف گوزتی، بازپرس سابق حوادث هوایی نیز به واشنگتن پست گفته است سقوط هواپیمای اوکراینی «تمام ویژگیهای بارز یک اقدام عمدی» را بههمراه دارد. گوزتی افزوده است که جزئیات منتشرشده در اینباره نشان میدهند که حملهای صورت گرفته است. اگر فیلم هواپیما در حال سوختن واقعی باشد، میتواند نشاندهنده آن باشد که «نقص فنی متصور نیست و انفجار یا حریق بزرگ عامل آن میتواند باشد».
مدت زمان زیادی لازم است تا آتشسوزی موتور كل هواپیما را فرابگیرد. ریچارد ابولافیا، معاون رئیس یک شرکت مشاوره حمل و نقل هوایی به نیویورک تایمز گفته است: «هواپیماها به آسانی در آسمان منفجر نمیشوند.»
تاکنون برای هواپیماهای بوئینگ ۸۰۰-۷۳۷ مسئلهای پیش نیامده بود. در ماه دسامبر، دنیس مویلنبورگ، مدیرعامل شرکت بوئینگ، در پی یکی از فاجعهبارترین سالهای این شرکت برکنار شد. دو هواپیمای ۷۳۷ مکس در سال ۲۰۱۸ سقوط کردند و تمام هواپیماهای مکس در سراسر جهان زمینگیر شدند.
بیشتر بخوانید:
نظرها
زال
اگر بخواهیم خوشبین باشیم، تنها دلیل سقوط هواپیما را باید گنبد آهنین تهران بدانیم. ظاهر امر و خبرها حاکی از آن است که پس از پوشک باران پایگاههای خالی از سکنه آمریکا در غرب عراق، جنگندههای آمریکایی به پرواز درآمدهاند. در نتیجه، سپاه تهران با دستپاچگی و فوریت سیستم دفاع هوایی تهران را بدون هماهنگی با فرودگاه در حالت آماده باش قرار داده است. و در نهایت فاجعه بوقوع پیوسته!!!! اما مطلب دیگری هست که اذهان را به خود مشغول میکند! جمهوری اسلامی هرگاه در کشتار و جنایت گنداب به راه انداخته، با کشته سازی خون را با خون شسته است. و اذهان را منحرف کرده است. دو دلیل برای هدفگیری عمدی هواپیمای اکراینی وجود دارد: 1. کشته شدن قاسم سلیمانی و صحبتهای ولایتی که او را در لفافه سرباز روس نامید، و اینکه انحراف اذهان به اینکه سلیمانی مهره روس بود و اینکه همه نگاهها را متوجه او کرد، سبب ایجاد موجی شد که در حمایت از سلیمانی در کرمان به راه افتاد. و شائبه اینکه جمهوری اسلامی سلیمانی را برای ماندگاری خود به آمریکا فروخت. تا جایی که سخنی از جانب حوثی ها در اینترنت منتشر شد و شکایت از اینکه تقاص سلیمانی باید در کمترین زمان گرفته شود: " آنها (ج.ا.) توان مقابله دارند، پس چرا تأمل میکنند؟" از سوی دیگر، دختر سلیمانی از خامنهای نخواست تا انتقام بگیرد، بلکه از نصرالله درخواست کرد. اینها نشان از پشت خنجر زدنهای مهرههای شرق و غرب در حاکمیت جمهوری اسلامی است، که روزی منتظری را عزل و حصر می کند، روزی رفسنجانی را در استخر فرح غرق می کند، روزی دیگر قاسم را به آمریکا و اسرائیل میفروشد! 2. این سناریوی آخری، یعنی کشتن هموطنانمان در هواپیمای اوکراینی آخرین مورد از جنایتهای رژیم آخوندی میتواند باشد. رژیم هنوز پاسخی برای 1500 قتل عام آبان ندارد. از سوی دیگر فروختن قاسم کم کم در شبکه های مجازی دارد به بحثی داغ تبدیل می شود. و از سوی دیگر جنگندههای آمریکایی به قصد انتقام آشیانه را ترک کردهاند. بهترین سناریو این خواهد بود تا گناه ساقط کردن آن را هم به گردن آمریکا بیاندازند. همانند جنگ خلیج فارس، که جت جنگی را در پناه هواپیمای مسافربری راهی خلیج فارس کردند، و در نهایت باعث کشته شدن بیش از 300 نفر از هموطنانمان شدند. بدین ترتیب مظلوم نمایی دیگری میشد تا امت حزب الله دمی دیگر در قدرت بمانند. به چه قیمتی؟ اوجب واجبات حفظ آخوند در قدرت! چندی قبل صحبتهایی از کودتای سپاه در جریان بود و "امیر احمدی" بشدت از سپاه طرفداری میکرد و آن را بهترین جایگزین برای آخوند میدانست. از قرار معلوم آخوند به هول و ولا افتاده است، تا بدیلهای احتمالی را قربانی کند، هر چه باشد قاسم از خامنهای محبوبیت بیشتری داشت (در بین خودیها)!! بهرحال موارد فوق همگی احتمالاتی است که ممکن است رخ داده باشند. اما هرچه که هست آن هواپیما بنا بر گفته شاهدان عینی که قبل از سقوط صدای انفجار شنیده بودند، قطعاً با عامل خارجی سقوط کرده است.
یک سناریوی فرضی ولی...
یک سناریوی فرضی ولی... امامی که از فرط استرس و نگرانی از آینده خود در طول شب خواب خوبی نداشته است، قبل از اینکه شب به پایان برسد، دستی به ریش خود میکشد و از اطرافیان خود در مورد تعداد کشته شدگان در اثر موشکهای پرتاب شده به پایگاههای نظامی آمریکا در عراق میپرسد. به او گفته میشود که دشمن از ماجرا باخبر شده و قبل از رسیدن موشک ها به پایگاهها اقدامات پیشگیرانه انجام داده و کسی کشته نشده است. با شنيدن اين خبر چهره امام درهم فرو میرود، اشک در چشمانش حلقه میزند و باخشم میگوید که خدایشان آنها را نخواهد بخشید و روز را بر آنها حرام خواهد کرد اگر آنشب بدون مرگ و بدون تلفات دشمن به پایان برسد. او ادامه میدهد که میخواهد خبر کشته شدن صدها نفر از دشمنانش را بشنود تا نماز صبح بر او حلال گردد. به او گفته میشود که پرتاب موشک های بیشتری به خارج از مرزها دیگر ممکن نیست. او اینبار با خشمی بیشتر از پیش، فریاد میزند و میگوید: چرا شما نمیفهمید، دشمن دشمن است، چه خارجی چه داخلی، بکشید آنهایی را که به خارج میروند و به دشمن میپیوندند، آنکه از ما نیست برماست. اطرافیان معنی حرفهای امامشان را بروشنی میفهمند. بلافاصله پیام ویژه ای به فرد ویژه ای در یک پايگاه ویژه در اطراف فرودگاه امام فرستاده میشود. با دریافت پیام ویژه، سرباز گمنام امام زمان با خود گفت که لازم به پیام نبود، احساس ما با احساس امام مان یکی است، ما حاضریم صدها نفر را به خاک و خون بکشیم ولی اشک امام را نبینیم. او ماشه را کشید. قبل از روشن شدن هوا خبر سقوط هواپیمایی بگوش امام میرسد. چهره اش باز میشود و بعد از بجا آوردن نماز صبحگاهی اش اعلام میکند که این فقط یک سیلی بود به دشمن. چند ساعت بعد به امام خبر میرسه که هواپیمایی که در حال پرواز به خارج از کشور بود با موشک پرتاب شده بوسیله یکی از سربازان گمنام امام زمان سقوط کرده و تمام سرنشینانش کشته شده اند. امام نفس عمیقی میکشد و میگوید که باید کمی استراحت کند چون تمام شب را نخوابیده است... * همانروز، چهارشنبه هشتم ژانويه 2020، خبری در روزنامهها و مدیای اجتماعی منتشر شد مبنی بر اینکه یک هواپیمای بوئینگ 800-737 متعلق به خطوط هوایی اوکراین در تهران سقوط کرده و همه 176 سرنشینان هواپیما کشته شده اند. مقامات دولت ایران اعلام کرده اند که جعبه سیاه هواپیما پيدا شده است ولی آنها آنرا برای بررسی علت سقوط این هواپیما در اختيار شرکت سازنده اش قرار نخواهند داد.
محمد غزنویان
روز گذشته مشخص شد که در میان قربانیان سقوط هواپیمای تهران-کیف ۱۷شهروند سوئدی حضور داشتهاند. ظرف چند دقیقه بعد از انتشار این خبر، کلیدواژهی سوئدیها (svenskar) به ترند اول در توئیتر سوئد تبدیل شد. (همانطور که رسانههای کانادایی روی شهروندان جانباختهی این کشور متمرکز و ایرانیها نیز مشغول تفکیک نخبه از غیرنخبه در میان اجساد پرواز به مقصد نرسیدهی تهران-کیف شدند.) بهسرعت اصل فاجعه به حاشیه رانده شد و کاربران سوئدی با نگرانی و اضطراب جویای اطلاعات هموطنان کشتهشدهی خویش شدند. در واقع اگر یک سوئدی در این پرواز نبود، اصل خبر مطلقا فاقد اهمیت بود. چنانکه در تمام روزهای کشتار آبان خونین، هیچ تمایلی از سوی افکار عمومی سوئد(حتی به اصطلاح چپ سوئد )برای درگیر کردن خود با تحولات اجتماعی ایران دیده نشد تا مبادا خوشی روزهای نزدیک به سال نوی میلادی زائل گردد. بگذریم! ساعاتی گذشت تا اسامی موجود در لیست پرواز این هواپیما منتشر گردید و با قطعی شدن وجود چند "سوئدی ارجینال" موجی از همدردی شبکههای اجتماعی و بهویژه توئیتر سوئدی را فراگرفت. در سوئد الگوهای مصرفی میان ایرانیها مانند تحصیلات دانشگاهی برای تهییج افکار عمومی چندان کار نمیکند؛ چون نهاد دانشگاه بسیار دیرپاست و دهههاست مدرک دانشگاهی شاخصهی اصلی شانیت اجتماعی محسوب نمیشود. (با فتیش آدم موفق در میان ایرانیان چندان بیگانه نیستیم و چندان هم متعجب نمیشویم. چهآنکه در میانهی کشتار آبانماه هم عدهای اجساد را هم میزدند تا بلکه یک خوشسیمای رسانهپسند و دارای مدرک علمی و هنری کشف کرده و بهمیانجی آن برای جنبش بیچهرهها سلبریتی تولید کنند.) اما مولفهی چرکِ نژاد و ملیت کماکان کار میکند و خاصه با عروج گفتارهای دستراستی-فاشیستی، مقبولیت فراگیر نیز یافته است. "سوئدیها" گشتند و گشتند تا کشف کردند که در میان ۱۷ قربانی سوئدی این پرواز، ۲ نوجوانان افغانستانی حضور داشتهاند که بهعنوان نوجوان تنها و بیسرپرست(ensamkommande) اقامت سوئد را دریافت کرده بودند. بهسرعت بازی تغییر کرد و تمرکز بر چند غیرسوئدی گذاشته و چند سلبریتی توئیتری پرسیدند: اگر اینها در ایران یا افغانستان فک و فامیل داشتهاند چرا باید اقامت سوئد را دریافت میکردند؟ و خب در ادامه: پول بلیط از کجا آمده؟ معلوم است از پول مالیات ما سوئدیها. باید در قوانین پذیرش نوجوانان افغانستانی تجدید نظر شود. میبینید؟ از تفکیک نژادی و طبقاتی دو نوجوان کشتهشده رسیدند به مطالبهی احزاب نازیستی و راسیستی. بله بله این جامعهی سوئد است که وقتی از دور بدان نگاه میکنید و میانجیِ شناخت آن رسانهی جریان اصلی و انبوهی از یاوههای ژورنالیسم زرد است، بهعنوان یوتوپیای واقعا موجود شناخته میشود. جاییکه گویی کدهای طبقاتی، انسان مازاد/مطرود برنمیسازد و انسانها به صرف انسان بودن محترم داشته میشوند نه از منظر نقششان در تولید ارزش اضافه. تفکیک کردن، امتیاز دادن و مُهر طبقه زدن حتی دست از سر مردگان برنمیدارد و مردهی پولدار، نخبه، مرکزنشین، فرنگنشین، خاورمیانهای و ... به سرمایهی اجتماعیِ زندگانِ کاسبکار تبدیل میشود.
امیر
اکنون بهترین زمان است که دولت اسرائیل در یک جنگ روانی غیر قابل اعتماد بودن رژیم جمهوری اسلامی را به دنیا ثابت نماید. آقای نتانیاهو باید به جهانیان بگوید: دروغگویی های وقیحانه و انکارگری های بیشرمانه این رژیم را درباره هواپیمای اکراینی ببینید؛ این فقط یک نمونه است. آنهم برای اشتباهی که برای دنیا قابل درک است و نیاز به دروغگویی ندارد؛ رژیم بسادگی همه چیز را بطور کامل انکار میکند و حتی به مردم خود دروغ میگوید؛ بر خلاف قوانین بین المللی با بلدوزر لاشه هواپیما را جابجا میکند تا اثری از موشک پیدا نشود؛ مزدوران رژیم برای کوچک جلوه دادن این فاجعه در اینترنت به کشته شدگان توهین نموده و آنها را افراد وطن فروشی معرفی میکنند که سالهاست میهن خود را از یاد برده و مرگ آنها مهم نیست. حال من از شما میپرسم: آیا با چنین رژیمی میتوان روی مسائل مهم و حیاتی هیچگونه توافقی انجام داد. رژیمی که بارها من را متهم به دروغ گویی نمود تا با فرافکنی دروغ های خود را پنهان سازد. من از جهانیان میپرسم که آیا چنین رژیم دروغگویی برای کوچکترین توافقی قابل اعتماد است.