استرالیا: هزینههای انکار بحران اقلیمی
بنا به پژوهشها، ارائه اطلاعات علمی به انکارگران تغییرات اقلیمی به این امید که ذهنشان را تغییر دهند، آنها را در انکارشان مصممتر میسازد، زیرا این اطلاعات کاملاً میخکوبشان میکند.
آتشسوزیهای گسترده در استرالیا تا کنون دستکم ۲۶ تن را کشته، ۱۰,۷ میلیون هکتار مرتع و بوتهزار را از اکتبر تا کنون سوزانده، یک میلیارد حیوان را تحت تأثیر قرار داده و نیم میلیارد حیوان (پرنده، خزنده، پستاندار) را احتمالاً از پای درآورده، و رشد اقتصادی استرالیا را تا ۰,۲ درصد کاهش داده است. در حالیکه دانشمندان به رابطه مستقیم وخامت این آتشسوزیها با تغییرات اقلیمی حاصل از گرمایش زمین اشاره میکنند، دولت راستگرای استرالیا آن را نمیپذیرد.
بنا به گزارش «قهوهای تا سبز» گروه شفافیت اقلیمی، استرالیا یکی از بدترین کشورهای بهاصطلاح توسعهیافته در زمینه مقابله با تغییرات اقلیمی است. کتان جاشی، یک فعال محیط زیست استرالیایی در یادداشت زیر در روزنامه بریتانیایی «گاردین» به سویه اجتماعی و سیاسی این انکارگری اقلیمی میپردازد.
اثر بحران اقلیمی را اکنون آشکارا میتوان فراسوی افزایش درجه حرارت مشاهده کرد. در استرالیا، شرایط بروز آتشسوزیهای شدید و گسترده بوتهزارها ــ روزهای داغ، زمین خشک و بادهای شدید ــ بسیار بیش از گذشته تکرار میشود. و این کشور همین حالا در حال تجربه بدترین فصل آتشسوزیهای طبیعیاش است. میزان زمین سوخته، اثرات آلودگی دود، درجه حرارت و تعداد خانههای ازدسترفته تمام رکوردهای تاریخی را زده است.
همزمان استرالیا در انکار فاجعه اقلیمی پیشتاز است.
پژوهشهای جالبی حول و حوش انکار بحران اقلیمی رخ داده. پژوهشگران اساساً شکاف سیاسی نیرومندی حول دانش اقلیمی کشف کرده اند: پیشروها بسیار بیشتر از محافظهکاران آن را یک فکت علمی میشمرند. و ارائه اطلاعات علمی به انکارگران تغییرات اقلیمی به این امید که ذهنشان را تغییر دهند، در حقیقت آنها را در انکارشان مصممتر میسازد، زیرا این اطلاعات کاملاً میخکوبشان میکند.
این پدیده راهحلها را هم تحت تأثیر قرار میدهد. اگر طرح یک سیاستگذاری برای کاهش انتشار کربن با باورهای ازپیشموجود کسی در تضاد باشد ــ مثلاً، نیازمند مداخله بیشتر دولتها در بازارها ــ، این دست افراد تمایل بیشتری به انکار بحران اقلیمی دارند و میخواهند صورت مسأله را پاک کنند.
استرالیا در دهه گذشته به آزمایشگاهی برای این تفکر انکارگر بدل شده بود. پژوهشها نشان داده اند که «گرایش تردید در بحران اقلیمی در رسانههای جریان غالب استرالیا پوشش زیادی دارد». در نتیجه، نظرسنجی ایپسوس نشان میدهد که استرالیا در «تصدیق تهدید تغییرات اقلیمی» از دیگر ملتها عقبتر است. و هدف استفاده از ۴۲ درصد سوخت تجدیدپذیر که دانشمند سرشناس استرالیایی طرحاش را داده بود، از سوی دولت محافظهکار رد میشود.
واکنش رسانههای راستگرای استرالیا به آتشسوزیهای کنونی چنین بوده: یا نپرداختن به این داستان به شکلی که باید، یا با مخابره امور کذب. به ویژه این ادعای دروغ در حال ظهور است که محیطزیستیها تلاشها برای تخفیف خطر آتشسوزی را متوقف کرده بودند چون با سوزاندن یا جمعکردن تودههای خشک قابل اشتعال مخالفت کردند. این یککلاغ چهلکلاغ هم نیست: یک ارزن حقیقت هم در آن وجود ندارد. اولین بار ۱۰ سال پیش یک خبرنگار دست راستی این شایعه را شروع کرد و حالا از طریق میمهای شبکههای اجتماعی حیات تازهای گرفته است.
میمهایی مثل این یک مسیر مشخص دارند: ایدهی آن ابتدا در باتلاق تبدار گروههای انکارگرا میروید، کمکم راهش را به وبلاگهای حاشیهای باز میکند، و از آنجا به رسانههای دستراستی استرالیا میرسد. آنگاه بازیگران سیاسی حاشیهای به دستاش میگیرند و نهایتاً هم رهبران حزبهای عمدهی راست آن را میپذیرند.
آخرین داستانی که دست به دست میشود، این است که آتشها را خرابکارها یا حتی فعالان اقلیمی به راه انداخته اند. این یکی خیلی شایع شده و همین حالا جایی بین وبلاگها و رسانههای دستراستی است. فکر کنم به روزنامهها راه پیدا خواهد کرد و کمی بعد هم از دهان سیاستمدارها بیرون خواهد آمد.
کامنتهای زیر توئیتهای اسکای نیوز استرالیا همین حالا از میمهای این شایعه پر است. حساب یک اینفلوئنسر «توانبخشی شخصی» به ۹۴ هزار فالوئرش توئیت کرده که «تروریسم اقلیمی، شاید؟» و قبل از حذف، هزاران رتوئیت گرفته است. توئیت کانال ۷ استرالیا اعلام کرده که «پلیس اکنون در حال کار بر این فرضیه است که آتشسوزی خرابکارانه را باید برای تخریب بهبارآمده در این فصل از آتشسوزی مراتع مقصر شمرد» و صدهابار رتوئیت شده، علیرغم آنکه صدای روی کلیپ پخششده با آن میگوید: «به اخبار کانال ۷ گفته شده که نشانههای اولیه از آغاز آتشسوزیهای سواحل جنوبی به خاطر صاعقه حکایت دارند».
آندرو نیل، خبرنگار بیبیسی هم آن را با این داوری رتوئیت کرد: «شوکهکننده». کریگ کلی، یک نماینده حزب حاکم استرالیا جلوی دوربین برنامه «صبح بخیر بریتانیا» حاضر شد تا اصرار کند که تغییرات اقلیمی را نباید برای شدت حیرتآور فاجعه سرتاسری کنونی مقصر شمرد.
انکارگرایی مستقیماً از دیگر سیاستمداران برجسته استرالیا نشأت میگیرد. در ۲۰۱۳ این موضوع واضحتر بود: تونی ابوت میگفت «آتش بخشی از تجربه استرالیایی است» و گرگ هانت، وزیر وقت محیط زیست از ویکیپدیا استفاده کرد تا ارتباط بین بحران اقلیمی و آتشسوزی بوتهزارها و مراتع را انکار کند.
اسکات موریسون، نخستوزیر کنونی همیشه در لبه این سبک انکارگرایی اقلیمی راه میرود و از عبارتهای کدشدهای استفاده میکند تا بگوید شرایط اقلیمی کنونی وضعیت عجیب و غریبی ندارد. «ما قبلاً هم با این دست فاجعهها مواجه شده بودیم» و «من میدانم این مه حاصل از دود چقدر میتواند آشفتهکننده باشد، به ویژه برای جوانهایی که قبلاً آن را ندیده اند.» این دو جمله مثالهایی از استراتژی موریسون هستند: پنهان کردن انکارگرایی اقلیمی بارز با توسل به «عقل سلیم»، حافظه جمعی یا کنایه به شور و حرارت ناشی از سوء تفاهم در فعالان جوان.
وقتی موریسون در مه ۲۰۱۹ انتخابات را برد، آن را یک پیروزی برای «استرالیاییهای ساکت» توصیف کرد. شاید آن موقع درست بود، اما الان تعداد استرالیاییهای ساکت، بعد از تجربه صدهاهزار تن از بزرگترین تخلیه جمعی تاریخ این کشور، به مراتب کمتر شده است.
با این وجود، حرفهای سر میز شام کریسمس نشاندهنده موفقیت میمهای دستراستیها در انکار رابطه فاجعه کنونی در استرالیا با تغییرات اقلیمی است. موریسون یک واقعیت بدیل آرامشبخش ارائه میدهد که پاسخی به عطش انکار همه چیزهای مرتبط با تغییرات اقلیمی است ــ چه علم آن، چه راهحلهایش و چه اثراتش.
اگر این استراتژی موثر بیفتد، یک دهه دیگر از بیعملی در کشوری را به همراه خواهد داشت که تأثیر بهشدت غیرمتناسبی بر نظام اقلیمی جهان دارد. این بار، باید در نطفه جلویش را بگیریم.
نظرها
نظری وجود ندارد.