کردستان عراق رویاروی بازیِ جنگی ایران و آمریکا - گفتوگو با کمال چومانی
کمال چومانی، پژوهشگر و روزنامهنگار کُرد عراقی میگوید که «مردم کرد و تمام احزاب کرد، حتی حزبهای اسلامی کرد» بر سر حمایت از ماندن نیروهای آمریکایی در عراق موضع یکسانی دارند.
پس از حمله آمریکا به کاروان قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامی و ابومهدی المهندس، جانشین فرمانده حشدالشعبی، پارلمان عراق در غیاب نیروهای کرد به خروج نیروهای آمریکایی از این کشور رأی داد. عادل عبدالمهدی، نخستوزیر دولت موقت نیز از این خواسته حمایت کرد. عبدالمهدی ۱۱ ژانویه / ۲۱ دی به اقلیم کردستان عراق رفت و به گزارش «المانیتور»، از رهبران آن خواست که به دولت مرکزی برای پایان بخشیدن به حضور آمریکا در عراق یاری برسانند. جمهوری اسلامی نیز در حملههای موشکی تلافیجویانه چهارشنبه ۸ ژانویه / ۱۸ دی دو پایگاه محل استقرار نیروهای آمریکایی را از جمله در اربیل، پایتخت اقلیم کردستان هدف قرار داد. تحلیلگران سیاسی این حمله را حاوی «پیامی» برای اقلیم میدانستند. تهران گفته است که «انتقام» اصلی ترور سلیمانی خروج نیروهای آمریکایی از عراق و سرتاسر منطقه خواهد بود. کمال چومانی، پژوهشگر و روزنامهنگار کرد عراقی ساکن برلین دراینباره به «زمانه» میگوید: «این بیشتر پیامی برای آمریکاییها بود که اگر تصور میکنند میتوانند نیروهایشان را از بقیه جاها به اقلیم کردستان منتقل کنند، بدانند نیروهایشان در اقلیم هم امن نخواهند بود.»
نچیروان بارزانی، رئیس حکومت محلی اقلیم کردستان عراق پنجشنبه ۱۶ ژانویه / ۲۶ دی در گفتوگو با وبسایت خبری «المانیتور» از حضور نیروهای آمریکایی در عراق دفاع کرد. بارزانی گفت: «آیا وضعیت کنونی در عراق توجیهگر عقبنشینی نیروهای آمریکایی و ائتلاف بینالمللی است که مأموریتشان شکست دولت اسلامی بوده؟ تا جایی که به ما، اقلیم کردستان عراق مربوط میشود، پاسخ صریحاً "نه" است.... بسیار به نفع کردستان عراق و نیز سرتاسر عراق است که نیروهای آمریکایی فعلاً در عراق بمانند».
کمال چومانی نیز در گفتوگو با «زمانه» از اتحاد گروههای مختلف کرد بر سر این موضع خبر میدهد: «مردم کرد و تمام احزاب کرد، حتی حزبهای اسلامی کرد، نمیخواهند نیروهای امریکایی از عراق خارج شوند». این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
گفتوگو با کمال چومانی
▪️ زمانه: مسعود بارزانی پس از کشته شدن سلیمانی توئیت کرد که اقلیم کردستان عراق نباید صحنه نبردهای نیابتی شود. اما یک شب بعد ایران در حمله تلافیجویانه علیه آمریکا پایگاهی را در اربیل، پایتخت اقلیم زد. ایا این پیامی برای حکومت محلی اقلیم بود؟
کمال چومانی: حکومت محلی اقلیم کردستان عراق در موقعیتی نیست که بتواند علیه حضور ایران در عراق فعال باشد یا علیه حضور آمریکا در عراق. رژیم ایران تاریخاْ برخوردهای گوناگونی با اقلیم کردستان داشته: یا از کردها (مثلاْ در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ زیرا هر دو طرف دشمن مشترکی داشتند به نام صدام حسین) یا اینکه همیشه آنها را تحت فشار قرار داده اند که نه از دولت های سنی حمایت کنند و نه از گروههای اپوزیسیون کرد عراقی.
اقلیم کردستان عراق همیشه در برابر ایرانیها در موقعیت ضعف بوده. نخست به این خاطر که ایران از حزب های کردی و سیاستمداران کرد حمایت کرده اند، حتی حمایت مالی، و آنها را به خوبی میشناسد و در دوران جنگ داخلی (حتی تا دهه ۹۰) از حزب های کردی استفاده هم کرده اند.
به علاوه، اقلیم کردستان قلمروی کوچکی است در برابر قلمروی پهناور ایران. ایران یک قدرت منطقه ای است و به دنبال توسعهطلبی و گسترش نفوذش در دیگر کشورها.
کردستان عراق در چنین موقعیتی نمیتواند کار چندانی در برابر ایران بکند. و البته حمله موشکی ایران به اربیل تنها یک پیام بود. البته بیشتر پیامی به نیروهای آمریکایی بود که اگر تصور میکنند میتوانند نیروهایشان را از بقیه جاها به اقلیم کردستان منتقل کنند، بدانند نیروهایشان در اقلیم هم امن نخواهند بود. وگرنه اگر ایرانیها میخواستند به رهبری کردستان پیامی بفرستند، آن را از طریق کانالهای ارتباطی میفرستادند، نه اینکه موشک بزنند. یا اینکه مستقیماً رهبران کردستان عراق را تهدید میکردند؛ کاری که قبلاً کرده اند.
پیام مسعود بارزانی و دیگر مقامها و نهادهای حکومت اقلیم محلی همواره در پیامهایشان تأکید داشته اند که اقلیم نباید به کارزار جنگهای نیابتی بدل شود، زیرا رهبران کردستان عراق میتوانند که آنها نخستین قربانی خواهند بود.
حکومت اقلیم نمیتواند طرف آمریکاییها را فقط بگیرد، چون رژیم ایران تحت فشار خفهاش خواهد کرد. از طرف دیگر، حکومت محلی اقلیم کردستان نمیتواند از غرب جدا شود، زیرا از زمان تأسیساش در ۱۹۹۱ همیشه وابسته به کمک نظامی و اقتصادی و دیپلماتیک نهادهای بینالمللی و کشورهای غربی محتاج بوده و ایالات متحده و کشورهای اروپایی همواره پشتیبانی گستردهای از حکومت محلی اقلیم نشان داده اند.
▪️ ظاهراً کردهای عراق نمیخواهند نیروهای آمریکایی از عراق خارج شود. آیا این ارزیابی درست است؟ چرا؟
ـ: مردم کرد و تمام احزاب کرد، حتی حزبهای اسلامی کرد، نمیخواهند نیروهای امریکایی از عراق خارج شوند. دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد. نخست اینکه اگر ایالات متحده خاک عراق را ترک کند، این کشور به کارزار جنگهای نیابتی بدل خواهد شد.
همچنین اگر آمریکا خارج شود، دولت مرکزی عراق نمیتواند از پس تأمین مالی مخارجاش برآید زیرا ایالات متحده از طریق سازمانهای بینالمللی همچون صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و بانک مرکزی اروپایی در حال تأمین مالی حکومت عراق است.
هم کردستان عراق و هم دولت مرکزی به لحاظ مالی بسیار ضعیفند. حضور آمریکا تضمینی است که حمایت نهادهای بینالمللی ادامه خواهد یافت.
حضور ایالات متحده در عراق از سوی دیگر تضمینبخش ثبات در این کشور است، چراکه گروههای شبهنظامی متعددی در عراق به وجود آمده اند و اگر ابرقدرتی به عنوان تضمینبخش ثبات نباشد، این گروهها به نزاع با یکدیگر وارد میشوند. کردستان عراق نخستین قربانی چنین نزاعی خواهند بود. حزبهای سنی و شیعه قدرتمند در سطح کشور به صورت منطقهای از قدرت برخوردارند. در کردستان عراق اما این جدایی سنی و شیعه که اولی از حمایت عربستان و دومی از حمایت ایران برخوردار است، وجود ندارد. و برای حکومت اقلیم چنین چیزی مهم است و برای حفظ آن، حضور نیروهای آمریکایی اهمیت دارد.
و بالاخره اینکه تهدید داعش واقعی است. داعش هنوز به لحاظ ایدئولوژیکی و حتی نظامی حضور دارد و تهدیدی جدی است. اقلیم کردستان نمیتواند با داعش بدون ائتلاف بینالمللی ضدداعش بجنگند. و نه تنها پیشمرگه کردستان، بلکه ارتش عراق هم نمیتواند به تنهایی با گروهی مثل داعش بجنگد.
▪️ آیا موضع همه حزبهای کردستان عراق ــ دموکرات، اتحادیه میهنی، اپوزیسیون ــ راجع به تنش آمریکا با ایران یکسان است؟ یا اختلافهایی هم وجود دارد؟
ـ: از این نظر، تقریباً همه حزبهای کردی پارلمان یکصدا و متحد هستند و همه میگویند که اقلیم کردستان نباید به بخشی از تنشها بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده بدل شود.
ما با ایران ۵۰۰ کیلومتر مرز مشترک داریم و محصولات زیادی را از ایران وارد میکنیم. اقلیم کردستان همیشه بازاری برای ایران بوده و تجارت زیادی بین طرفین صورت میگیرد. برای امنیت مرزها، بین دو طرف همکاری وجود دارد. به لحاظ فرهنگی نیز در هر دو سوی مرز میلیونها کرد وجود دارد و اقلیم و ایران از نظر فرهنگی اشتراک دارند.
اگر حکومت محلی کردستان علیه منافع ایران گام بردارد، ایران به آسانی میتواند تهدید کند، حمله کند و موشک به سمت اقلیم پرتاب کند. آنها علیه احزاب اپوزیسیون کرد در اقلیم حمله موشکی کردند و حکومت محلی اقلیم هم هیچ کاری نتوانست بکند. بنابراین طرف کردی برای مقابله با تهدید ایران امکانهای کمی دارد.
از سوی دیگر، ایالات متحده یک بازیگر کلیدی در بنیان گذاشتن حکومت محلی اقلیم در ۱۹۹۱ بود. آن سال آمریکا منطقه پرواز ممنوع را برقرار کرد و به این ترتیب، حکومت محلی اقلیم توانست خود را حفظ کند.
همچنین ایالات متحده همراه با متحدان اروپایی و جهانیاش حمایت عظیمی از اقلیم در برابر حمله داعش انجام دادند و بدون این حمایت شاید حکومت محلی سقوط میکرد. بنابراین حضور نیروهای آمریکایی در عراق برای مردم کرد و اقلیم کردستان اهمیت بسیار زیادی دارد.
▪️ آیا این تنشها بر روابط اربیل و بغداد و تهران تأثیر درازمدت خواهد داشت؟ چه تأثیری بر رابطه حکومتهای ایران و عراق خواهد داشت؟
ـ: بله، تنشهای اخیر در رابطه بین اقلیم کردستان با حکومت مرکزی در بغداد و نیز با حکومت ایران تغییر ایجاد خواهد کرد.
مقامهای اقلیم خواهان تنشزدایی هستند و امیدوارند که نوعی مذاکره بین ایران و آمریکا برای حل مشکلاتشان رخ دهد.
اقلیم کردستان و عراق به طور کلی بدون ثبات در منطقه نمیتوانند به ثبات برسند. بدون ثبات منطقهای سرمایهگذاری خارجی و رشد و توسعهای رخ نخواهد داد.
حکومت اقلیم چیزی به جز نفت برای صادرات ندارد و شرکتهای بینالمللی هم در همین زمینه دست به سرمایهگذاری زده اند. بنابراین با وجود تنشهای اخیر، بازار نفت به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و چنین چیزی برای منطقه بسیار خطرناک است. اگر تنشها بیش از این افزایش یافتند، شرکتهای نفتی اقلیم را ترک خواهند کرد و حکومت محلی با مشکلات مالی عظیمی مواجه خواهد شد.
اقلیم کردستان اکنون در وسط نزاع ایران و آمریکا گیر افتاده و از هر دو طرف تحت فشار هستند. رهبران اقلیم به عنوان بازیگرانی غیردولتی نمیتوانند برای همیشه با دو طرف بازی کنند. بنابراین ایران احتمالاً تلاش خواهد کرد تا به دیگر حزبهای کردی، قبیلهها یا شبهنظامیان نزدیک شود تا موقعیت و موضع حکومت محلی اقلیم را تضعیف کنند.
عواقب بزرگ دیگری هم برای رابطه عراق و ایران وجود خواهد داشت. عراقیها فکر میکنند که قربانی نزاع ایران و آمریکا هستند.
ایران قدرت واقعی در عراق دارد و حمایت ایران پس از ۲۰۰۳ از شیعیان اهمیت بسیار زیادی داشته. اما عراق نمیخواهد به کارزار جنگ بین ایران و آمریکا بدل شود. عراقیها از این جنگ هیچ چیز عایدشان نمیشود.
اگر حشد الشعبی خواهان خروج آمریکا از عراق هستند، معترضان عراقی هم خواهان خروج ایران از عراق هستند. معترضان عراقی به کنسولگری ایران در بصره حمله کردند.
این اتفاقها روابط بین ایران و عراق را بدتر خواهد کرد و تحت تأثیر قرار خواهد داد.
بعد از ۲۰۰۳، رهبری عراق تحت حمایت و پشتیبانی مالی ایران قرار داشت. اما اکنون نسل جدیدی آمده است. آنها چیزی از قبل ۲۰۰۳ و رژیم صدام نمیدانند و هیچ اهمیتی به این نزاعهای فرقهگرایانه نمیدهند.
همه چیزی که این معترضان جوان برایشان مهم است، اشتغال و فرصتهای بهتر و بیشتر و خدمات عمومی کارامد و ثبات در عراق است.
خلاصه جوانان به این فرقهگرایی و نزاع بین شیعه و سنی، احساسات ضدآمریکایی و احساسات ضداسرائیلی، دیگر کاری ندارند و به دنبال زندگی بهتر هستند.
نظرها
نظری وجود ندارد.