یمانیها: یک گروه مذهبی زیر فشار در ایران
امید اقدمی – یمانیها کیستند؟ حساسیت حکومت ایران و دستگاه حوزوی به آنان به چه دلیل است؟ چرا خبرهای پیگیرد و سرکوب این فرقه بازتاب کمی دارد؟
یمانیها کیستند؟ حساسیت حکومت ایران و دستگاه حوزوی به آنان به چه دلیل است؟ چرا خبرهای پیگیرد و سرکوب این جریان بازتاب کمی دارد؟
سال ۹۷ یکی از ملتهبترین سالهای تاریخ معاصر ایران از نظر کیفیت و کمیت اعتراضات اجتماعی، معیشتی و سیاسی بوده است. گزارشهای مختلف، حاکی از بروز چند هزار تجمع و اعتصاب در طول سال ۹۷ هستند. اعتراضاتی که با توجه به وجود بحران ساختاری در اقتصاد جمهوری اسلامی، غالباً ریشهی معیشتی داشتند. اعتصابهای سراسری رانندگان کامیون و معلمان در چند نوبت و همچنین اعتصابها و تجمعهای کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد اهواز از بارزترین جلوههای این اعتراضات بودهاند.
اما در میان اخبار این اعتراضات، در روزهای انتهایی مرداد ۹۷ خبری از تجمعی اعتراضی در شهر تربت حیدریه در استان خراسان رضوی منتشر شد که بسی متفاوت از سایر اعتراضات بود. خلاصهی خبر این بود که تعدادی از طرفداران پسر «امام زمان» در این شهر، در اعتراض به بازداشت تعدادی دیگر از طرفداران پسر «امام زمان» دست به اعتراض با پرچم «البیعة للّه» زدهاند که در نهایت تجمع آنها با دخالتِ طبق معمول خشنِ نیروی انتظامی، سرکوب شده است.
این اولین برخورد خشن نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی با طرفداران پسر «امام زمان» نبوده است و در تاسوعای سال ۱۳۹۶ نیز به حسنیهی آنها در قم حمله شده است. ماجرا از چه قرار است؟
یک ادعا با دهها مدعی
ادعای «امام زمان» بودن یا نیابت او، در طول تاریخ شیعه بارها تکرار شده است. این ادعاها امروز هم مدعیان زیادی دارد، تا جایی که گفته میشود در زندانهای جمهوری اسلامی میتوان دهها امام زمان پیدا کرد. نمونههای کمتر جدی این ادعا، در فضای مجازی تبدیل به موضوع طنز و شوخی میشوند.
محمد حسینپور معروف به دکتر سایان، که بارها توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی، به عنوان نخبه، مخترع و رزمیکار برای گفتگو به برنامههای تلوزیونی دعوت شده بود یکی از آخرین نمونههای این امر بود. او در یک ویدئوی کوتاه که در فضای مجازی پخش شد، مدعی شده بود که «امام زمان» شیعیان است و در حال تدارک ساز و برگ جنگی برای قیام. محمد حسینپور در این ویدئو که با جلوههای ویژهی آماتور تزئین شده بود، اسب سواری میکرد و شمشیر میزد. یک تصویر فانتزی از آنچه که یک «امام شیعه» میتواند باشد!
اما این پدیدهها همیشه منتهی به طنز و شوخی نمیشوند. علیرضا پیغان، از اوایل دههی هشتاد، با انتشار کتابی به نام «القائم» در تهران مدعی شده بود که امام دوازدهم شیعیان است. او که به اذعان قوهی قضاییهی جمهوری اسلامی توانسته بود «تعداد قابل ملاحظهای از افراد» را جذب دعوت خود کند، نهایتاً در پاییز سال ۱۳۸۵ از سوی ماموران اداره کل اطلاعات قم بازداشت و در ماههای انتهایی سال ۱۳۸۷ اعدام شد.
چنین ادعاهایی گاه سمت و سوی حکومتی نیز دارند. در ابتدای دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، که برنامههای سیاسی و اجتماعی او و همچنین ادعاهای مذهبیاش او را به رئیس جمهوری محبوب رأس نظام و پیروانش بدل کرده بود، فیلم شبه مستندی با عنوان «ظهور بسیار نزدیک است» منتشر شد که در آن شخصیتهای اسطورهای آخر الزمانی شیعه، با شخصیتهای سیاسی طرفدار جمهوری اسلامی تطبیق داده شده بود. در آن مستند، سید حسن نصرالله به عنوان «یمانی موعود»، علی خامنهای در جایگاه «سید خراسانی» و محمود احمدینژاد در نقش «شعیب ابن صالح» آخر الزمان شیعی، معرفی شده بودند. شعیب ابن صالح در روایات و اسطورههای آخر الزمانی شیعه، فرمانده یک لشکر چهار هزار نفره است که لشکر سفیانی را شکست میدهد! پیش از احمدینژاد و در دههی شصت نیز اکبر هاشمی رفسنجانی کاندیدای شخصیت شعیب ابن صالح بود.
«احمد الحسن» کیست؟
اگر اهل فضای مجازی و خاصه توئیتر، تلگرام و اینستاگرام باشید، به احتمال زیاد در سالهای اخیر با پیامهایی مواجه شدهاید که در آنها به شما بشارت داده شده است که «فرزند، وصی و فرستادهی امام زمان» ظهور کرده است. بنابراین بشتابید که از خبر عقب نمانید!
احمد، فرزند اسماعیل، فرزند صالح، فرزند حسین، فرزند سلمان، که مدعی است نسب او بعد از جدش سلمان، به محمد ابن حسن عسکری، امام آخر الزمان شیعی برمیگردد. متولد بصرهی عراق است. در سال ۱۹۹۹ وقتی که سی و یک داشته، در رشتهی مهندسی عمران از دانشگاه نجف فارغ التحصیل میشود و به حوزهی علمیه میرود. پس از سه سال تحصیل در حوزه مدعی میشود نوادهی امام زمان و یمانی موعود در روایات شیعه است و مامور به اصلاح در حوزههای علمیه و ابلاغ پیام جدش به جهان.
احمدالحسن دعوت خود را در نجف شروع میکند. در این شهر دفتر، مکتب و حوزهی علمیه تاسیس میکند و به تبلیغ ادعای خود میپردازد. اختلال سیاسی در عراق و متعاقب آن حملهی ارتش آمریکا به این کشور، وضعیتی را ایجاد کرده بود که ظرفیت بالقوهی گروههای مذهبی در عراق، به شدت بالفعل شود. ایجاد گروههای شبه نظامی توسط جمهوری اسلامی در این کشور نیز به همان سالها بر میگردد.
از قضا گروه مذهبی دیگری با عنوان «جند السما» به رهبری فردی به نام «ضیا عبدالزهرا گرعاوی» در همان سالها در عراق فعال شده بود. رهبر این گروه هم مدعی بود فرزند مستقیم علی ابن ابیطالب، امام اول شیعیان است. گروه شبه نظامی جند السما، به رهبری گرعاوی در سال ۲۰۰۸ و در شهرهای نجف و کربلا، قیام مسلحانهای میکنند که با دخالت نیروهای امنیتی عراق و نظامیان آمریکایی، این حرکت مسلحانه در عرض چند ساعت سرکوب میشود. اما همین رخداد سبب میشود نهادهای امنیتی عراق به وضعیت سایر گروههای مذهبی با ادعاهای آخر الزمانی حساس شوند و حملهی گستردهای به مکتب و دفاتر مرتبط با احمد الحسن انجام دهند. ماحصل این حساسیت و هجمه، از دیدگاه برخی کشته شدن احمدالحسن و از دید طرفداران او، غیبت او، یا رفتنش به کشور دیگری میشود.
بعد از اتفاقات سال ۲۰۰۸ دعوت احمد الحسن شکل جدیدی به خود میگیرد. صفحهی فیس بوکی با نام او ایجاد میشود که در حال حاضر بیش از یک ملیون دنبال کننده دارد. همچنین در صوت منتسب به او در این صفحهی فیس بوکی، تمام اختیاراتش به مکتب او در نجف که توسط تعدادی از روحانیون شیعه مدیریت میشود، تفویض میگردد. دهها کتاب با نام او در فضای مجازی منتشر میشود و طرفداران او در کشورهای مختلف و به زبانهای مختلف، سایتهایی برای دعوت عمومی ایجاد میکنند.
در شکل جدید، مخاطبان احمدالحسن نه فقط مردم عراق و محصلین حوزههای علمیه، که مردم سراسر جهان هستند. او همچنین مدعی است علاوه بر نیابت از سوی امام زمان شیعیان، «فرستادهی عیسی مسیح برای مسیحیان و فرستادهی ایلیا برای یهودیان» نیز هست.
گروهی از ایرانیان نیز از دعوت او استقبال کردهاند. به تدریج در حوزههای علمیه، بحث احمدالحسن داغ میشود. واکنش نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی طبق معمول، دستگیری و سرکوب است. به ادعای طرفداران احمدالحسن که «یمانی» یا «انصار» نامیده میشوند، در حال حاضر بیش از پانصد نفر از طلاب حوزههای علمیه و همچنین تعداد زیادی از مردم عادی به جرم اعتقاد به او در زندان هستند.
چرا جمهوری اسلامی به جریان یمانی حساس است؟
سرکوب طرفداران احمدالحسن، به زندانی کردن معتقدین و حمله به مراسم آنها محدود نمیشود. تشکیل کارگاههای توجیهی در شهرهای قم و مشهد، تالیف چندین کتاب علیه جریان یمانی، پخش چند فیلم مستند در تلویزیونهای استانی و همچنین اختصاص برنامههای تلویزیونهای مذهبی طرفدار جمهوری اسلامی به نقد این گروه، بخشی از تلاشهای گستردهی جمهوری اسلامی برای سرکوب گروه یمانی است. اما چرا مسئلهی یک گروه مذهبی، در مدت کوتاهی، این اندازه برای نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی مهم میشود؟
انحصار مذهبی، به ویژه در مورد مسئلهی آخرالزمان شیعی یا «مهدویت» در ساختار ایدئولوژیک جمهوری اسلامی، اولیل دلیل این حساسیت است. ایدهی «ولایت فقیه» که در تاسیس و نگارش قانون اساسی جمهوری اسلامی به آن رجوع شده است، به وضوح رهبر جمهوری اسلامی را به عنوان «نائب امام زمان» معرفی میکند. شعارهای آخر الزمانی، هنوز هم سخنرانیهای سران جمهوری اسلامی و همچنین طرفداران آنها شنیده میشود. در نتیجه حکومت جمهوری اسلامی، مقام «مقبولیت عمومی» یا مشروعیت ایدئولوژیک خود را از ایدهی «مهدویت» دارد و طبیعتا حاضر نخواهد بود این امر ایدئولوژیک را با هیچ فرد یا جریان دیگری شریک شود!
نکتهی دیگر، جذب شدن بخشی از طرفداران جمهوری اسلامی به این گروه است. بدنهی مذهبی و معتقد طرفداران جمهوری اسلامی، که در مقاطع سیاسی مختلف مانند توافق با آمریکا، یا سرکوبهای خشونتآمیز معترضین، به جایگاه مذهبی حکومت مطلوبشان شک میکنند، در عین حفظ عقایدشان، جذب گروههایی میشوند که نقصهای حکومت مستقر را نداشته باشد. به طور مشخص تعدادی از روحانیون دستگیر شده به جرم اعتقاد به جریان یمانی، از مسئولین نهاد رهبری در دانشگاهها و همچنین از اساتید حوزهی علمیه و یا از افراد مشغول در سپاه پاسداران بودهاند.
«علم رجال و اصول فقه» دو شاخهی با اهمیت در دروس حوزههای علمیه هستند که اولی به شناختن تاریخی راویان احادیث و دومی به استفاده از منطق و بخشاً فلسفه برای استنباط مسائل فقهی میپردازد. اما جریان احمدالحسن با استناد به متون شیعه، این دو علم حوزوی را از اساس باطل میداند. چنین چیزی، برای افراد ناآشنا با منطق حوزوی شاید اهمیت چندانی نداشته باشد. اما در حوزههای علمیهای که چند صد سال زیر بار تغییر حتی در سطح فرم نرفته است، چنین ادعاهایی بسیار گران میآید.
مسئلهی دیگر، نفس دعوت «یمانی»هاست. نقطهی عزیمت دعوت آنها، طرح یک پرسش است: اگر «امام زمان واقعی» ظهور کند، روحانیون چگونه او را از بقیهی مدعیان تشخیص خواهند داد؟ پاسخ یمانیها به این سوال اسلوبی است که به آن «قانون شناخت حجت» میگویند و مدعی هستند در کتب روایی شیعی، وصیت پیامبر اسلام را پیدا کردهاند که در آن نام احمد الحسن آمده است. اما مهمتر از جواب آنها، مواجههی روحانیت شیعه با پرسشی است که پایهی اعتقادی آنها را مورد سوال قرار میدهد.
اما چیزی که نباید فراموش کرد این است که به باور «انصار»، احمدالحسن یک امام شیعی است و این فی نفسه خطرناک است. کسی که معتقد است، در آن سوی صفحهی فیس بوک احمدالحسن، یک امام نشسته است، میتواند به فرمان این امام دست به هر کاری بزند! سلاح دست بگیرد، خودش را منفجر کند، یا هر عملی از این قبیل!
یمانیها، قربانی حقوق نقض حقوق بشر
عدم تحمل تنوع باورها، همزاد تاریخی جمهوری اسلامی است. از همان روزهای اول پس از انقلاب، بهاییها تبدیل به قربانیان انقلاب شدند. مکانهای مذهبی آنها غارت شد و تعداد زیادی از آنها کشته شدند. حتی امروز هم هر از چندگاهی، تعدادی از بهاییان به اتهام «جاسوسی» بازداشت میشوند و فرزندان خانوادههای بهایی از حق تحصیل محروم میگردند. مسیحیان نوکیش نیز از قربانیان تحمل ناپذیری دینی جمهوری اسلامی هستند. دهها نفر از نوکیشان مسیحی، امروز به اتهام ایجاد کلیساهای خانگی، در زندانهای جمهوری اسلامی هستند. دایرهی عدم تسامح مذهبی جمهوری اسلامی البته بسیار گستردهتر است. هر سال، تعدادی از اهل سنت در غرب و جنوب کشور به اتهام خواندن نماز «تراویح» در ماه رمضان، دستگیر و روانهی زندان میشوند. این رفتار در مورد باورهای جدید نیز وجود دارد. کریم زرگر، از مدیران پیشین صدا و سیما و بنیانگذار «موسسهی راه معرفت»، در سال ۱۳۹۶ به جرم اعتقاد به باور اکنکار، در زندان رجائیشهر اعدام شد. مرجان داوری، که به عنوان مترجم در این موسسه فعالیت داشته نیز از سال ۱۳۹۵ به اتهام اعتقاد به عرفان اکنکار با حکم اعدام، در زندان به سر میبرد.
اما در مورد یمانیها، عدم تمایل «مکتب نجف» به عنوان نمایندگان احمد الحسن، به تقابل با حکومتها، باعث میشود، در مورد دستگیری این افراد و همچنین احکام صادره در مورد آنها چندان خبررسانی نشود. عباس فتحیه، عباس جوکار و احمد میرعرب از افراد معروف این جریان در ایران هستند که در حال حاضر در زندان به سر میبرند. اما برای نمونه در آذر ماه سال ۹۷، حکم شصت نفر از دستگیر شدگان معتقد به یمانی، که در تربت حیدریه و در تجمعی بازداشت شده بودند در شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری دو تربت حیدریه صادر شد: بر اساس احکام صادر شده ۵۸ تن از این شهروندان جمعا به ۸۲ سال و ۶ ماه حبس، ۴۲۱۸ ضربه شلاق، ۱۳ سال تبعید و یک میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده و دو نفر نیز از اتهامات وارده تبرئه شدند.
نظرها
منتسب به انتصابات منتسبین نسبی
نسب نه نصب ----------- ویراستار: ممنون از تذکر شما. تصحیح شد.
علی اصغر چراغچی - جانباز
مخالف نظام هستید. باشید حفتان است ولی در بیان خبرصداقت را رعایت کنید .به قول بزرگی هدف وسیله را توجیه نمی کند . مانند نماز تراویچ اهل سنت و...البته برخی شاید درست باشد. خواندن نماز تراویچ هیچ مانعی ندارد چون خودم در بین اهل سنت بزرگ شدم