زنان ورزشکار ایرانی: آنها که رفتند و بازنگشتند
فرزانه جلالی − از یک سال قبل، سیر صعودی و بیوقفه خروج زنان نامدار ورزش ایران آغاز شده است. اغلب پناهندگیها هم در واکنش به حجاب اجباری است.
هنوز هم مناقشه است بر سر اینکه نخستین زن ورزشکار ایرانی که رخت کوچ پوشید و خانهاش را به دوش کشید و از ایران رفت، دقیقا چه کسی بود؛ اما میتوان به یاد اولین واکنش علی سعیدلو، آخرین رییس سازمان وقت تربیتبدنی افتاد؛ اویی که گفته بود: «مگر زنان ورزشکار هم پناهنده میشوند؟»
میانههای شهریورماه سال ۱۳۸۸ خورشیدی بود که خبر پناهنده شدن «مینا علیزاده» عضو سابق تیم ملی قایقرانی و دراگون بوت بانوان ایران به آلمان مخابره شد. چند روز بعد در راهروهای کمیته ملی المپیک، خبرنگاران از سعیدلو که کمتر از یک ماه قبل بر کرسی ریاست سازمان تربیتبدنی ایران تکیه زده بود، در مورد چرایی و دلایل هجرت قهرمان قایقرانی ایران پرسیدند.
او تلخندی زده بود، کوچ دختر قایقران ایران را به استهزا گرفته بود و با این پاسخ پرسشگونه که مگر زنان هم پناهنده میشوند، از کنار چنین اتفاقی گذشته بود.
خبر پناهندگی زنان ورزشکار در دهه ۸۰ خورشیدی، برای رسانههای ایران تابو بود. پس کسی نپرسید و نشنید و ننوشت و نخواند که چرا مینا علیزاده اردوی تیم ملی را در شهر پراگ ترک کرده و به آلمان رفته است.
دو سال بعد که دومین زن قایقران ایران به آمریکا مهاجرت کرد، مجموعه مدیریتی ورزش ایران وارد فاز اتهام و انگ بستن شد. این بار «آرزو معتمدی» دیگر قایقران زن ملیپوش ایران که قایقرانی زنان ایران را برای نخستین بار به سهمیه المپیک رسانده بود به آمریکا رفت.
معتمدی مدعی شد که «احمد دنیامالی»، رییس وقت فدراسیون قایقرانی سعی داشت شخص دیگری را با سهمیه او به المپیک اعزام کند. رفت و با پیراهن آمریکا در المپیک لندن پارو زد.
پس از آنها هم نوبت به «راحله آسمانی» رسید. قهرمان تکواندو ایران و جهان که به بلژیک پناهنده شد و حالا دیگر برای مدیران ایرانی جای این سوال وجود ندارد که «مگر زنان ورزشکار هم پناهنده میشوند؟»
از یک سال قبل، سیر صعودی و بیوقفه خروج زنان نامدار ورزش ایران آغاز شده است. اغلب پناهندگیها هم از حجاب اجباری سرچشمه میگیرد؛ همان نقطه اتکای شعارهای «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران در دیدار با ورزشکاران.
رهبر جمهوری اسلامی بهکرات از پوشش زنان ورزشکاران ایرانی در رقابتهای بینالمللی تمجید کرده است.
برای نمونه اسفندماه سال ۱۳۹۱ خورشیدی، در جمع ورزشکاران از مدالآورانی که زمان دریافت مدال خود با جنس مخالف دست نمیدهند و زنان ورزشکاری که با حجاب اسلامی وارد مسابقات میشوند، تقدیر کرد.
علی خامنهای، «زنان ورزشکار محجبه» را صادرکنندگان «انقلاب ایران» به سایر کشورها معرفی کرده بود؛ اما حالا همان زنان محجبه تبدیل به نیروهایی شدهاند که با «اجباری» خواندن حجاب اسلامی از ایران گریختهاند.
«میترا حجازیپور»، استاد بزرگ شطرنج ایران، پس از ترک خاک ایران زندگیاش را زیرسلطه حجاب اجباری دانست. «کیمیا علیزاده»، اولین زن ایرانی مدالآور در رقابتهای المپیک پس از مهاجرت به آلمان از حجاب اجباری و تبدیلشدنش به اهرمی در ید قدرت رجل سیاسی گفت. «صدف خادم»، بوکسور زن ایرانی پس از مبارزه نمایشی در فرانسه به دلیل آنچه تهدید از سوی مقامات امنیتی خوانده بود حاضر به بازگشت به کشورش نشد. «درسا درخشانی»، استاد بزرگ شطرنج ایران هم که به دلیل کشف حجاب در رقابتهای جهانی موردحمله تندروها در مجلس شورای اسلامی قرار گرفته بود، دیگر به ایران بازنگشت.
«آسیه امینی» کنشگر مدنی و فعال حقوق زنان، قریب به دو دهه پیش در ایران به در روزنامه «زن» تجربه کار خبری در حوزه ورزشی را داشته است. او خودش را جزو افراد ورزشینویس و تابوشکن در حوزه ورزش زنان نمیداند؛ اما بهعنوان معاون دبیر، در کارهای اجرایی و حوزه تصمیمگیری و همچنین نوشتن گزارشهایی در رابطه با چالشهای سیاسی ورزش زنان پیگیر موانع سد راه ورزش زنان بود.
آسیه امینی معتقد است نوع فعالیت آنها در روزنامه زن بیشتر از اینکه تابوشکنانه باشد، نوعی خلاقیت و ابتکار برای دوام آوردن در حوزهای بود که از هرجهت زیر فشار سانسور و نادیده گرفته شدن قرار داشت.
از آسیه امینی در مورد دلایل کوچ ورزشکاران زن ایرانی میپرسیم. از اینکه آیا همهچیز در «حجاب اجباری» خلاصه میشود یا مانند آنچه کیمیا علیزاده هم در پست اینستاگرامی خود منتشر کرد، میتوان فشارهای مسوولان برای همراه شدن در منویات خاص را هم دخیل دانست؟
او میگوید: «موانع و مشکلات زنان در حوزه ورزشی طیف وسیعی را از منابع مالی گرفته تا سانسور و حجاب تحمیلی در برمیگیرد. ولی چرایی تاکید بیشتر بر حجاب برمیگردد به اینکه در حال حاضر مساله حجاب به یک بحث عمومی تبدیل شده است. عمومی شدن یک مساله و درگیر کردن رسانهها و افکار عمومی سبب مسلط شدن آن میشود. اگرچه کمبود منابع و محدودیتهای مالی در کنار سومدیریت ها و انواع تبعیضهای قانونی شرایط سختی را برای ورزش زنان رقمزده، مساله حجاب اجباری به سمبل و نشانی از این موانع تبدیل شده است. با وجوداین، معتقدم تمرکز کردن بر روی حجاب اجباری نباید ما را از دیگر مسایلی که چهبسا موانع جدیتری هستند، بازدارد.»
طی ماههای اخیر «فرزانه فصیحی» دونده رکورددار ایران به دلیل آنچه «خصومتهای شخصی» از سوی سرپرست فدراسیون دوومیدانی مینامید، مجبور شد بهصورت شخصی و بدون حمایت وزارت ورزش و جوانان یا فدراسیون ایران وارد رقابتهای بینالمللی شود.
او یکبار در رقابتهای صربستان و بار دیگر در تورنمنت بینالمللی استانبول به مقام قهرمانی رسید و سهمیه حضور در رقابتهای جهانی را کسب کرد. بااینحال، فدراسیون دوومیدانی ایران طی نامهنگاری با فدراسیون صربستان خواهان ابطال رکورد او شده بود.
باوجود اینکه فرزانه فصیحی با حجاب اسلامی موردنظر حاکمیت ایران در رقابتهای بینالمللی شرکت میکند، اما مغز مدیریتی ورزش ایران از اعزام تیمهای ورزشی به رقابتهای بینالمللی گریزان است. پیش از این هم سال ۱۳۹۶ تیم بسکتبال سهنفره زنان ایران که بهصورت شخصی به رقابتهای بینالمللی ترکمنستان رفتند از سوی فدراسیون بسکتبا ل محروم شده بودند.
«علی توفیقی»، دبیرکل وقت فدراسیون بسکتبال ایران گفته بود: «از کجا بدانیم که دختران ایران با حجاب در سالن مسابقه حاضر شدند یا بدون پوشش لازم؟»
آسیه امینی درباره این رویکرد میگوید: «تبلیغات حکومتی در خصوص اینکه حجاب مصونیت است و عاملی است برای مراقبت و تامین امنیت زنان ابزاری در دست جمهوری اسلامی است برای اسلامیزه کردن ورزش و جامعه و سیاست آنهم با شکل خاص اسلام شیعی.»
از او در مورد تلاشهای حاکمیتی برای مصاحبهها یا اظهارنظرهای سفارشی برای مقبولیت حجاب میپرسیم. در هفتههای گذشته، حراست وزارت ورزش و جوانان طی ابلاغیهای به تمامی سالنهای ورزشی کل کشور دستور داد پوسترهایی که از کیمیا علیزاده و اظهارنظرش در مورد «پایبندیاش به حجاب» به دیوارها الصاق کرده بودند را جمعآوری کنند.
آسیه امینی میگوید: «من نه به استقبال چنین تفکری میروم که معتقد است مقاومت زنان ورزشکار موجب افزایش تبلیغات حکومتی روی حجاب زنان میشود و نه طرح چنین مساله ای را توصیه میکنم.»
او معتقد است ورزشکاران زن آن سوی این فضای امنیتی سیاسی، آزادیهای فردی و اجتماعی ورزشکاران زن قرار دارند.
امینی میگوید: «مساله حجاب بهطور عمومی برای همه زنان و بهطور خاص یک مانع جدی برای حوزه تخصصی ورزش زنان است؛ بنابراین به هر دلیلی وقتی با تبلیغات سیاسی حکومتی و دولتی در تحمیل و افزایش فشار حجاب مواجه هستیم، نمیتوان آن را توجیه کرد. همچنین باید انتظار داشته باشیم که مقاومت زنان و افزایش توجه افکار عمومی یا مهاجرت ورزشکاران، حکومت را وادار به مقابله کند.»
او معتقد است که نباید از این زاویه نگاه کرد که اگر این مقاومت با تبلیغات بیشتر حکومت مواجه شد چکار باید کرد. از دیدگاه این کنشگر حقوق زنان، آنچه حائز اهمیت است این است که زنان بهدرستی در مسیری پیش میروند تا حقوقی را که به زور و اجبار از آنها گرفتهشده پس بگیرند. بایستی راههای مقاومت را افزایش داد و زنان را از عملکرد جمهوری اسلامی در برابر مقاومت آنها نترساند.
به نظر میرسد موج کوچ ورزشکاران زن ایرانی شدت بیشتری گرفته است. وزارت ورزش و جوانان طی ابلاغیههایی به فدراسیونهای ورزشی از آنها خواسته در اعزام تیمها و ورزشکاران بخصوص ورزشکاران زن به رقابتهای بینالمللی سختگیریهای بیشتری داشته باشند.
آسیه امینی معتقد است مهاجرت به عواملی متعدی ربط دارد و تابعی است از شرایط کلی جامعه و مسایل سیاسی و اجتماعی هر جامعه. او میگوید: «نمیتوان ورزشکاران زن را بهصورت جداگانه در حوزه مهاجرت در نظر گرفت اگرچه به دلایل مختلفی ازجمله تبعیضهای جنسیتی و محدودیتهای حاکم بر ورزش زنان، شرایط خاصتری دارند.»
نظرها
حقیقتگو
توهم خدابودن علی خامنه ای و خدائی کردن درایران به صاحب شدن تمامی کشور ومنابع کشور ختم نمیشود بلکه ادعای صاحب بودن مردم ایران را هم دارد...ودرست حکایت خانواری است که چندین مرغ وخروس دارد و خودش را صاحب مرغ وخروس ها میداند وحالا اگرمرغ وخروسش به حیاط همسیایه بروند هم مرغ وخروس اعمال ناشایستی انجام داده اند وهم همسایه که چرا مرغ وخروس را به حیاط منزلش پذیرفته است ...اسلام ازهمان دوران ظهورش با حضرت پیغمبر ودوازده امامش هرانچه که به مردم تعلق داشته است یا با توصل مهملات اسلام خودساز صاحب شدند و اگر این مورد جواب نداد اقدام به هجوم و ضرب وشتم وکشتارمردمان کردند و آنهم با برچسب چسبانی کافربودند واسلام حضرت محمد ساز می گوید کافروکافران را باید کشت وچنین هم درتمامی کشورها انجام دادند و اسلام حضرت محمد ساز پافراترگذاشت و گفت علاوه بر دارو ندارمردم که متعلق به اسلام من است انسان ها هم به من تعلق دارند ودرحقیقت درزمره گاوها و گوسفندها وشترهای من هستند...درحقیقت این افکاربرده کردن انسان ها و برده داری وتعلق داشتن انها به علی خامنه ای ازهمان دوران ظهور اسلام است ...حالا چرا ورزشگاران برخلاف قانون برده داری اسلام که تازنده هستند باید افساراسلام وعلی خامنه ای برگردن داشته باشند به پاره کرن افسار برده گی اقدام کردند و به خارج مهاجرت کرده اند ...
حسین محبوب
اسلام هم میگوید:ما حکم به العقل ،حکم به الشرع،و ما حکم به الشرع ،حکم به العقل. یعنی عقل و شرع یکیست.اگر عقلت میگوید بیحجاب راحت ترم بیقین شرع هم همان را قبول دارد و اگر شرع هم بگوید نماز خواندن از نخواندن بهتر است عقل هم موافق است.اما اجباری در کار نیست و نباید هم باشد.لا اکراه فی الدین.همه ی این ایده ها را هر کسی با عقل خودش باید قبول کند نه با عقل دیگران.