گزارش میدانی
کرونازدگی: حال و هوای مردم در اتوبوس و مترو
سهراب رضایی − این گزارش با گشتن در شبکه حمل و نقل عمومی شهر تهران و دقت بر رفتار و گفتار مردم تهیه شده است.
تصور کنید کشوری که طبق گفته یک مقام رسمی از هر چهار نفر جمعیتاش یک نفر دچار بیماری روانی است و ۶۷درصد بیماریهای روانی در جامعه شامل یا همراه با افسردگی و اضطراب است ناگهان به دومین کانون آلودگی و انتشار ویروس کرونا در جهان تبدیل شود. اوضاع در چنین جامعهای به چه شکلی در خواهد آمد؟
این گزارش با گشتن در شبکه حمل و نقل عمومی شهر تهران و دقت بر رفتار و گفتار مردم تهیه شده است. گزارشها از سایر شهرهای ایران نیز نشان میدهد وضعیت در بیشتر نقاط ایران به همین شکل است.
اختلالهای روانی در سایه نظام ولایی
در سال ۱۳۹۳ نایب رئیس انجمن روانشناسان ایران اعلام کرد که «نزدیک به یک چهارم جمعیت کشور اختلال روانپزشکی دارند.» دکتر مجید صادقی در گفت و گو با ایسنا اعلام کرد: «بیماریهای روانی بعد از بیماری قلب و عروق و تصادفات رانندگی جادهای؛ بیشترین آمار را به خود اختصاص میدهد.»
این از آن آمارهایی است که در نظام جمهوری اسلامی فقط یکبار منتشر میشود و اعلام کننده آن باید خیلی شانس داشته باشد که متهم به نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی، اقدام علیه امنیت کشور یا خوراکدهی به رسانههای معاند نظام نشود. چه معنی دارد در یک جامعه اسلامی که حاکمان آن خود را نمایندگان خدا روی زمین میدانند، یک چهارم ملت مسلمان دچار اختلال روانی باشند؟ آقای دکتر مجید صادقی به اندازه آقای سعید نمکی، وزیر بهداشت فعلی ایران که این روزها در اخبار مربوط به کرونا گاهی خبر استعفا و گاهی خبر تکذیب استعفایش منتشر میشود به آداب سخن گفتن در نظام مقدس جمهوری اسلامی مسلط نبود برای همین دیگر در رسانهها آفتابی نشد.
سعید نمکی چند روز قبل از دومین سالگرد قیام دی ماه ۱۳۹۶ نسبت شیوع افسردگی و مشکلات و اختلالات روانی در ایران هشدار داده و آن را «زنگ خطری بزرگ» خواند. او از دامن زدن به «دلمردگی، یاس و ناامیدی» انتقاد کرد و هر قدمی در این مسیر را «خیانت ملی به کشور» توصیف کرد. در منطق نظام اسلامی، افسردگی و یاس ناشی از گرانی، تورم، اخبار اختلاسهای چند هزار میلیارد تومانی، کشتار آبان، شلیک به هواپیمای مسافربری، خطر جنگ، تحریمهای موشکی و هستهای، شیوع کرونا و فساد مسئولان نظام مصداق خیانت و یک مسئله امنیتی است. برای نظام جمهوری اسلامی افسردگی و یاس مردم ایران از این جهت بد است که ممکن است برای بقای نظام خطرناک باشد. مشکلات اجتماعی، فرهنگی و پزشکی در جامعه ایران تا زمانی که خطری برای نظام نداشته باشند اهمیتی ندارند. دکتر مجید صادقی به این مسئله توجه نکرده بود که دغدغههای امنیتی نظام از مسائل صنف محترمی که ایشان به آن تعلق دارد مهمتر است.
به هر حال آمار از دست حکومتی که دانستن را حق شهروندان نمیداند در رفته و حالا ما میدانیم که بر اساس تحقیقات کارشناسان، اضطراب و افسردگی تقریباً دو سوم بیماریهای روانی در ایران را به خود اختصاص دادهاند. نایب رئیس انجمن روانشناسان ایران در یک مصاحبه رسمی که تکذیب نشده است گفته: «بیماریهای روانی خاموش و بی سر و صدا هستند و اضطراب و افسردگی جزو شایعترین بیماری روانی است که در زنان به دلیل تفاوتهای فیزیولوژیک و نقش اجتماعی زنان در جامعه یک و نیم تا دو برابر بیشتر از مردان بروز میکند و ممکن است تا پایان عمر بیمار به آن مبتلا باشند.» تصور کنید کشوری که از هر چهار نفر جمعیتاش یک نفر دچار بیماری روانی است و ۶۷درصد بیماریهای روانی در جامعه شامل یا همراه با افسردگی و اضطراب است ناگهان به دومین کانون آلودگی و انتشار ویروس کرونا در جهان تبدیل شود. اوضاع در چنین جامعهای به چه شکلی در خواهد آمد؟
افزایش اعتماد به حکومت یا افزایش بیاعتمادی به آن
وقتی فاجعه بزرگی در کشوری رخ دهد عملکرد حکومت آن کشور در مقابله با فاجعه است که ممکن است به تقویت اعتماد مردم به آن حکومت یا روگردانی بیشتر مردم از آن حاکمیت گردد. اگر جامعه ببیند که حکومت با تمام قدرت درگیر رفع مشکل شده است اکثریت مردم آن جامعه حداقل در مسائلی که مربوط به آن مشکل خاص است به حکومت خود اعتماد خواهند کرد و در مبارزه با آن مشکل فراگیر با حکومت همکاری خواهند داشت. به طور مثال حکومت چین با وجود سیاستهایی که علیه آزادیهای سیاسی اعمال میکند و با وجود اینکه در روزهای ابتدایی از علنی شدن شیوع ویروس کرونا خودداری کرده است، اکنون به این دلیل که پنهانکاری را کنار گذاشته و سیاست تهاجمی و قدرتمندانهای علیه ویروس کرونا در پیش گرفته است تا حدود زیادی توانسته است مرجعیت مبارزه با این مشکل را در جامعه چین و جامعه پزشکی جهانی در اختیار بگیرد. چندر روز پیش «تدروس ادهانوم گبریسوس»، مدیرکل سازمان بهداشت جهانی «اقدامات شگفت انگیز» مقامات چینی را در مقابله با ویروس کرونا ستود.
از طرف دیگر اگر مردم کشوری ببینند که حکومتی با وجود افشا شدن دروغهای مداوم همچنان دست از دروغگویی بر نداشته و حاضر نیست مسئولیت حفاظت از شهروندان را در مقابل یک ویروس مرگبار بپذیرد این خطر وجود دارد که شهروندان و حکومت وارد کشمکشها و سیاستهای متضادی علیه یکدیگر شوند. این وضعیت مقابله با یک مشکل جمعی مانند انتشار یک ویروس مسری در جامعه را به شدت دشوار میکند. در مورد حکومت جمهوری اسلامی این وضعیت در حادترین شکل خود قرار داد. ویروس کرونا وارد ایران شده اما حکومت یک ماه در مورد آن پنهانکاری کرده است تا مردم بیخبر از اوضاع در مراسم ۲۲بهمن و انتخابات مجلس شرکت کنند. دولت به جای قرنطینه قم، فروش ماسک و مواد ضد عفونی را در داروخانههای ایران ممنوع کرده است. پلیس ایران به جای تشکیل تیمهای شناسایی و جمعآوری افراد در معرض ویروس کرونا، به شهر قم نیروی ضد شورش و ابزار سرکوب اعزام کرده است. به جای آنکه مسئولان وزارت بهداشت به فکر حفاظت از پزشکان و پرستاران در بیمارستانهای ایران باشند حراست بیمارستانها آنها را تحت فشار قرار داده و نیروهای امنیتی در بعضی بیمارستانها موبایل پرسنل بیمارستانها را در هنگام کار توقیف میکنند تا اخبار بیماری به رسانهها درز نکند. صدا و سیما جمهوری اسلامی به جای پخش برنامههای بهداشتی و پزشکی مشغول پخش برنامههای مربوط به انتخابات مجلس، تبلیغاتی درباره فعالیت هستهای و غنیسازی اورانیوم و اعلام خبر مرگ و میر آنفولانزا در آمریکا است. این وضعیت به شدت مردم ایران را مقابل حکومت و دولت قرار داده است. مردم ایران که به تازگی در اعتراضات آبان هزار و پانصد کشته دادهاند فعلاً در شبکههای اجتماعی دروغهای حکومت درباره کرونا را افشا میکنند. پلیس فتا بیکار ننشسته و با رصد شبکههای اجتماعی کسانی که درباره ویروس کرونا خبر منتشر کردهاند را به بهانه شایعهپراکنی بازداشت میکند.
بیشتر از اینکه کرونا عامل ترس و وحشت مردم ایران شده باشد این بیپناهی مردم است که وحشت ژرف ایجاد کرده. در ایران حکومت نه تنها خود را از همه وظایف جمعی در برابر مردم کنار کشیده، آشکارا علیه معیشت، سلامت و امنیت روانی مردم تصمیمگیری میکند.
در چنین وضعیتی طبیعی است که مردم از ترس دچار جنون شوند و به دلیل فقدان اطلاعرسانی صحیح و کافی دست به رفتارهای نادرست از نظر پزشکی بزنند.
این روزها در جامعه ایران رفتارهای عجیب و غریبی دیده میشود که مقصر اصلی آن دروغگویی حکومت و عقلگریزی در یک نظامی ولایی-امنیتی است. چه کسی فکرش را میکرد زمانی در ایران زنجبیل تبدیل به کالای قاچاق شود؟
سوءظن، ترس و قیمتهای کرونایی
این گزارش با گشتن در شبکه حمل و نقل عمومی شهر تهران و دقت بر رفتار و گفتار مردم تهیه شده است. گزارشها از سایر شهرهای ایران نیز نشان میدهد وضعیت در بیشتر نقاط ایران به همین شکل است.
این روزها اگر در مترو یا اتوبوسهای درون شهری سوار شوید حتماً متوجه نگاههای غیرعادی دیگر مسافران خواهید شد. نگاههایی که هم ترسناک هستند و هم تا حدودی خندهدار. افرادی که صورت خود را با ماسک پوشاندهاند با نگاههایی شبیه به ماموران پلیس به دیگر مسافران نگاه میکنند. کافی است کسی کوچکتری کار مشکوکی انجام دهد تا چند مسافر با وحشت جای خود را عوض کنند. تا پیش از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، وقتی مترو یا اتوبوس وارد ایستگاه جدیدی میشد مسافران هجوم میآوردند تا جای نشستن پیدا کنند اما چند روزی است که وضعیت تغییر کرده. مسافران تازه وارد ابتدا نگاهی به دیگر مسافران میاندازند و اگر آنها را مشکوک به کرونا تشخیص دهند روی صندلی نمینشینند. رفتارها پر از تردید شده است. مردم بیاختیار به چیزهای دست میزنند و بعد با پشیمانی به دستهای خود که گمان میکنند آلوده به ویروس کرونا شده است نگاه میکنند و نمیدانند با آن چه کنند. چند دقیقهای دست خود را طوری نگه میدارند که با بدن یا وسایل خودشان تماس نداشته باشد اما بعد یادشان میرود و دستها را پائین میآورند.
با ظهور کرونا در ایران، فاصله بین درهای مترو و فضای خالی بین قسمت زنانه و مردانه اتوبوسهای شرکت واحد مشتریهای زیادی پیدا کردهاند. برخی مسافران کنار درها و پنجرهها میایستند و به جمعیت پشت میکنند تا کرونا نگیرند. بعد از افزایش افرادی که ماسک بر صورت دارند حالا بر تعداد کسانی که دستکش یکبار مصرف استفاده میکنند افزوده شده است.
این دستکشها قرار است از تماس دست با میکروبها و ویروسها جلوگیری کنند اما بیشتر آنهایی که دستکش به دست دارند با همان دستکشها ابرو یا صورت خود را میخارانند. هنوز دستکش بیشتر از آنکه استفاده بهداشتی داشته باشد استفاده روانی دارد.
دستفروشهای درون مترو و اتوبوس موقعیت دردناکی دارند. آنها مجبور هستند برای امرار معاش وارد اتوبوسها و قطارهایی شوند که مسافران آن اگر مجبور نبودند برای امرار معاش از آنها استفاده کنند وارد آنها نمیشدند. بعضی مسافران به دستفروشان به عنوان عامل پخش کرونا نگاه میکنند و زیر لب به آنها فحش میدهند. ترس از کرونا و نگاه نفرتانگیز مسافران ترسیده از کرونا چنان به دستفروشان فشار آورده است که روحیه طنز پیدا کردهاند.
یک فروشنده بیسکوئیت ویفر با صدایی لرزان میگوید: «خانمها و آقایان محترم این ویفرها ساخت ایران است و هیچ ربطی به کشور خاک بر سری چین ندارد. از ویروس کرونا نترسید و خرید کنید. کرونا وارد ایران شد ولی رئیس جمهور دستور داد او راه ندهند. خجالتزده شد و رفت کشورهای دیگر. از شنبه کرونا تعطیل است. اگر میترسی از همین الان ویفر بخر؛ شنبه که کرونا به دستور آقای روحانی از ایران رفت ویرفرها را باز کن و بخور. خانمها و آقایان به خاطر کرونا تخفیف دادیم دوتا پنج هزار تومن. شنبه که کرونا از ایران برود همینها دانهای پنج هزار تومان گیرتان نمیآید.»
واگنهای جدید مترو در ایران به هم متصل هستند اما واگنهای قدیمی فضای بستهای دارند و نمیتوان بین آنها تردد کرد. واگنها مترو این روزها به دلیل ترس از ویروس کرونا خلوتتر و ساکتتر از گذشته است. کسی جرات ندارد دهان خود را باز کند زیرا مردم میترسند که ویروس کرونا از راه هوا وارد دهان شوند. در یکی از واگنهای قدیمی یک مرد بلندقد با کیسه بزرگ و مشکی وارد شد و به رسم دستفروشان با صدای بلند فریاد کشید: «خانمها و آقایان»! قبل از اینکه فرصت کند کمربندهای خود را برای فروش از کیسه مشکی خارج کند چند نفری با وحشت از جای خود بلند شدند. یک مسافر اعتراض کرد که «مرد حسابی این چه وضع دستفروشی است؟ مگر نمیبینی همه ترسیدند؛ چرا داد میزنی؟ » فروشنده پاسخ داد: «پس چکار کنم حاجی؟ پانتومیم بازی کنم؟ مجبورم حرف بزنم.» مسافر معترض گفت: «حرف بزن ولی داد نزن»؛ دستفروش صدایش را شبیه پیجرهای فرودگاه کرد و در حالی که مثل گربه راه میرفت به آرامی تکرار میکرد: «مسافرین محترم نترسید. کرونا نیست، منم. براتون کمربند آوردم. ماسک خالی فایده نداره. کمرتون را محکم ببندید که خدای ناکرده کرونا از اون پشتها وارد نشه. کمربند با دلار دولتی فقط دونهای ده هزار تومان. جنس بهتر هم دارم بیست هزار.»
استریل کردن ماسک با بخار کتری
در ایستگاه مترو دروازه دولت دو کارگر میانسال وارد مترو شدند. بین شصت تا هفتاد درصد مسافران ماسک بودند. یکی از آنها به دیگری گفت: «فقط ما ماسک نزدیم؛ نگاه کن همه ماسک دارند. شانش که نداریم، کرونا میگیریم.» همراه او پاسخ داد: «شانس مال وقتی است که پول داشته باشی با اسنپ بروی سر کار. وقتی مجبوری سوار مترو بشوی دیگر کرونا را گرفتی. حالا انشاءالله که خفیف باشد و رد کند.»
در ایستگاه مترو صادقیه یک خانواده شامل یک پیرمرد، یک پیرزن، یک خانم جوان، دو کودک و یک مرد جوان یک ردیف کامل صندلی را اشغال کردهاند. همه آنها به جز مرد جوان ماسک روی صورت خود دارند. پیرمردی که از ماسک و دستکش یکبار پوشیده بود به مرد جوان تذکر داد که او هم باید رعایت کند تا زحمات خانوادهاش برای پیشگیری از کرونا نقش بر آب نشود. مرد جوان پاسخ داد: «این ماسکها را دانهای بیست و پنج هزار تومان خریدم. به اندازه گیرم نیامد. همینها باید هر روز عوض شود ولی ماسک نیست. خانمم شبها این ماسکها را با بخار آب داغ استریل میکند.» او اضافه میکند: «حالا یکی از بچههای شرکت هست که آشنا دارد و قرار شده چندتا ماسک برای ما بیاورد. تا آن موقع خدا حواسش به ما هست.» پیرمرد که به او تذکر بهداشتی داده بود گفت: «نه پسرم. اینجا زیر زمین است. خدا دیگر وقت نمیکند روی زمین را رسیدگی کند چه برسد به ما که زیر زمین هستیم. خدا با مسافر مترو و اتوبوس کاری ندارد. اگر ماشین شخصی داشتیم شاید کاری برای ما میکرد ولی این پائین خودمان باید مراقب خودمان باشیم.»
سرفه خشک یعنی کرونا و عطسه یک گناه کبیره است
تا چند روز پیش در ایران کیت تشخیص کرونا وجود نداشت و اکنون نیز از کیتهای موجود فقط برای آزمایش نمایندگان مجلس، اعضای دولت و مقامهای حکومت استفاده میشود. صدا و سیما اطلاعات کافی به مردم ایران نمیدهد و مردم فقط این را میدانند که: «سرفه خشک به احتمال زیاد یعنی کرونا! »
افراد بسیاری با سرفه خشک به بیمارستانها مراجعه میکنند اما در بیمارستانها به آنها میگویند «اگر جان خود را دوست دارید فرار کنید و فقط وقتی داشتید میمردید به اورژانس بیائید.» پرستاران و مسئولان اورژانس به مراجعین با علائم کرونا میگویند اگر مجبور نبودند خود آنها هم فرار میکردند و «پا توی بیمارستان نمیگذاشتند.» این وضعیت باعث شده سرفه خشک ترسناکترین علامت بیماری کرونا از نگاه مردم ایران باشد چون چیز بیشتری به آنها آموزش داده نشده و آزمایش کرونا برای افراد عادی و شهروندان ایران فعلاً در دسترس نیست.
این روزها به قدری مردم دهان خود را بسته نگاه میدارند و به سرفه خشک فکر میکنند که گاهی از روی تلقین دچار سرفه میشوند. در اتوبوس شرکت واحد یک شهروند حدوداً چهل یا چهل و پنج ساله که با شال گردن جلوی دهان و بینی خود را پوشانده بود چند سرفه ریز کرد. همه برگشتند تا سرفه کننده را شناسایی کنند. او در حالی که به دلیل نگه داشتن نفس خود کبود شده بود عاقبت دهان خود را باز کرد و بعد از چند سرفه خطاب به جمعیت گفت: «به خدا من سالمم. اینقدر دهانم را بسته نگه داشتم خشک شده. مریض نیستم به خدا.»
این روزها اگر کسی در سیستم حمل و نقل عمومی یکبار عطسه کند و در هنگام عطسه کردن جلوی دهان و بینی خود را بگیرد ممکن است با اغماض از گناه کبیره او چشمپوشی شود اما اگر تعداد عطسهها بیشتر از یکی باشد آن فرد یا باید از اتوبوس یا مترو پیاده شود و سوار قطار یا اتوبوس بعدی شود و یا اینکه محل ایستادن خود را عوض کند.
مرز بین بیرحمی و دقت در بین مردمی که از کرونا ترسیدهاند مخدوش شده است. در این میان کسانی نیز پیدا میشوند که از ترس مردم از کرونا سوءاستفاده میکنند. کسانی هستند که جعبهای ۳۵ هزار تومانی ماسک را ۱۸۰ هزار تومان میفروشند. برخی از مسافران در ایستگاههای مترو و اتوبوس نزدیک به مراکز تجاری، ویروس کرونا را به راهکاری برای یافتن جای نشستن تبدیل کردهاند. تیپهای بازاری که ماسک زدهاند و دستکش پوشیدهاند؛ آنقدر بالای سر مسافرانی که نشستهاند سرفه میکنند تا آنها از ترس بلند شوند و اینها بتوانند بنشینند. از لحظهای که مینشینند سرفههای آنها بند میآید. این رفتار زشت در کمتر از یک درصد مسافران مترو دیده میشود اما در ایستگاههای مترو ملت، بهارستان، فردوسی، دروازه دولت، خیام، هفت تیر و امام خمینی بیشتر دیده میشود.
خندههای کوچک و غمهای بزرگ
این روزها ترس از کرونا باعث مشاهده اتفاقات خندهداری در سیستم حمل و نقل عمومی شده است. ماسکهای عجیب و غریب، فرار مردم با شنیدن صدای عطسه، جملات طنز دستفروشان، راننده اتبوسهایی که در سرمای زمستان شیشه را پائین نگه میدارند تا باد داخل اتوبوس شود و ویروس کرونا سمت آنها نیاید، چند زنان چادری که روی ماسکهای خود یا زهرا نوشتهاند، پسران جوانی که ماسکهای عجیبی با مارک نایک روی صورت دارند، استفاده از پوششهای مخصوص کوهنوردی برای مقابله با ویروس کرونا، عینکهای مخصوص اسکی که یواش یواش دارد برای مقابله با کرونا مورد استفاده قرار میگیرد و فاصله گرفتن مردم از کارتنخوابها، افزاد ژولیده و کسانی که تیپ هنری دارند. این صحنهها گاهی تبدیل به کمدی میشوند اما خندههای ناشی از آن بسیار کوچکتر از این هستند که ترسها و غمهای بزرگ را بپوشانند.
کارگران افغان پولی برای خرید ماسک ندارند. به ندرت دیده میشود که آنها ماسک بر صورت داشته باشند. افغانهای نوجوان سعی میکنند با دستمالهای رنگی که دور گردن خود میپیچند جلوی دهان و بینی خود را نیز بپوشانند اما افغانهایی که سن و سال بیشتر دارند فقط سر خود را پائین میاندازند. انگار ویروس کرونا برای آنها که سالها کشور خود را در آتش جنگ دیدهاند به اندازه ترکش بمبهای روسیه، آمریکا، طالبان و القاعده ترسناک نیست.
کارگران ایران بسیار شبیه آنان هستند. این دیوار نوشته عربی که «وطن برای اغنیا و وطنپرستی برای فقرا است» را میشود در چفیهها، پارچهها و دستمالهایی که کارگران یا پیرمردها به دور دهان و گردن خود پیچیدهاند دید. تعدادی کمی از آنها ماسک به صورت دارند اما ماسکهایشان به قدری چرک هستند که معلوم است آنها از محیط کار با خود و از روی ناچاری به صورت زدهاند. اگر کارگری در ایران آنقدر خوش شانس باشد که ماهی دو میلیون و پانصد هزار تومان حقوق بگیرد با همه حقوق یک ماه خود فقط میتواند هفتاد عدد ماسک N۹۵ خریداری کند. در شهرهایی مانند قم، رشت، اراک، بابل، آمل و لاهیجان با این پول فقط میتوان پنجاه عدد ماسک خرید و این به شرطی است که کسی بتواند ماسک پیدا کند. در ایران کرونازده ماسک تبدیل به یک وسیله لاکچری شده است. از نوع ماسکی که مردم به صورت خود زندهاند، و نو بودن یا کهنگی آن میتوان کمی درباره وضع طبقاتی آنها حدس و گمان کرد. کسانی هم هستند که این روزها نمیتوان آنها دید. درست مثل روزهای اعتراضات آبان، آخوندها غیب شدهاند. دیگر خبری از آنها در خیابانها، متروها و اتوبوسهای شرکت واحد نیست. آخوندها و پولدارها در سطح شهرها تردد نمیکنند؛ معلوم نیست کجا رفتهاند. دیگر از تجمع و ترافیک ماشینهای گرانقمیت جلوی رستورانهای و مراکز تفریحی گرانقیمت خبری نیست.
برخی افراد در شبکههای اجتماعی از بیخیالی مردم ایران شکایت دارند و این مسئله را که هنوز نیمی از مردم ایران از ماسک و دستکش یکبار مصرف استفاده نمیکنند دلیل ناآگاهی و بیفرهنگی آنها میدانند اما این اتهام دروغ است. این یک مشکل اقتصادی است و ربطی به فرهنگ ندارد. با کمی دقت میتوان دید که در محیطهای عمومی آنها که ماسک ندارند با حسرت به آنها که ماسک دارند نگاه میکنند. به زبان میآوردند که «اگر داشتیم ما هم میزدیم» و گاهی از دیگرانی که رخت و لباس آنها همسطح خودشان است میپرسند: «ماسک از کجا گیر آوردهاید؟ »
اگر کسی معتقد است ماسک نزدن مردم دلایل فرهنگی دارد سوار وسایل حمل و نقل عمومی شود و به نگاه زنان و مردان سالخوردهای که ماسک ندارند دقت کند. به نگاه نگران کارگران افغان، به نگاه زیرچشمی کارگران ایرانی، به نگاه از سر عجز و استیصال سالمندان به ماسکهای روی صورت دیگران دقت کنید تا متوجه شوید بخش زیادی از آنها که ماسک به صورت ندارند اگر توانایی خرید این وسایل را داشتند حتماً از آنها استفاده میکردند. اتفاقات خندهدار درون قطارهای مترو و اتوبوسهای شرکت واحد نمیتواند غم بررگ این نگاهها و ناتوانی فرودستان ایران از خرید چند عدد ماسک را بپوشاند. در کشوری که چرخه غنیسازی اورانیوم و خط تولید موشک بالستیک وجود دارد نه تنها ماسک N۹۵ که ماسکهای یکبار مصرفی که تا ده روز پیش دویست تومان قیمت داشتند کمیاب و گران شده است.
این روزها قیمت اجناس بهداشتی کاملاً از قواعد بازار آزاد طبعیت میکند. احتکار رواج یافته است. دارندگان ماسک، دستکش، ژل ضدعفونی و الکل دوست ندارند اجناس خود را بفروشند و به جز دو یا سه مورد کوچک، دولت و قوه قضائیه دخالتی در کار محتکران نکرده است. الکل طبی در تهران شیشهای شصت هزار تومان فروخته میشود و در دیگر شهرهای ایران نایاب شده است. شیرینیپزیها دستکشهای مخصوص کار قنادی که جنسی شبیه به کیسه فریز دارد را جفتی سه هزار تومان میفروشند. داروخانهها بعد از مصوبه دولت مبنی بر ممنوعیت فروش ماسک و مواد ضد عفونی، اجناس خود را به سیگارفروشیها و بقالیهای نزدیک خود دادهاند تا با قیمت بالاتر بفروشند. در این اوضاع به مادری که از یک دستفروش مترو یک ماسک غیر استاندارد و غیر استریل را پنج هزار تومان میخرد و آنرا روی صورت بچه خود میگذارد نمیتوان خندید و نمیتوان او را متهم به بیفرهنگی کرد. یک ماسک غیربهداشتی پنج هزار تومانی آخرین کاری است که از دست بعضی مردم ایران برای مراقبت از فرزندانشان ساخته است.
نظرها
حقیقتگو
خواهشمندم ازمقامات رادیو زمانه مطلبی را که بعنوان کمنت می نویسم بعنوان سرمقاله خبرها منتشرکنند و همچنین هموطنان عزیزی که این کمنت را را می خوانند درسطح ایران و رسانه های اینترنتی منتشر کنند.بسیاری که درخارج کشورهستند ازچگونگی مراسم نمازخواندن چه فردی و خانوادگی و چه جمعی درحرم ها و زیارتگاه ها تنها به تصاویر نمازگذاران دراین محل ها اکتفا می کنند ولی آنچه در اصل مورد اصلی درشیوع ومبتلا شدن مردم نمازگذار است نامرئی مانده است ...دانسته باشیم که هیچ نمازگذاری مهر وتسبیح اختصاصی و خصوصی اش که درمنزل استفاده می کند بهمراه خود به حرم ها و عباتدگاه ها نمی رود و مهره نمازخوانی وتسبیح که برای استفاده همگانی نمازگزاران و زواران استفاده میشود مورد استفاده قرار میدهد ...درشروع وخاتمه نماز بسیاری مهرنمازشان را می بوسند و علاوه برآن برای هربار سجده کردن رطوبت تنفس شان مهر نماز را مرطوبت می کند و این رطوبت نامرئی هم برای مهره های نماز که ازخاک روس هستند مدتی برجا خواهد ماند...که درحقیقت محض شیوع ویروس کرونا با درصدد بسیارزیاد ساخته وپرداخته های مهره ها نمازخوانی و تسبیح های مورد استفاده همگانی دراین محل هاست و که ضمیمه انهم لمس و تماس دخان و صورت با ضریح های حرم هاست ...پس این اخطار به همه نمازگذاران و زواران درایران بدهید که هرگز ازمهره ها و تسبیح های همگانی استفاده نکنند چه درحرم ها و چه درمساجد !!!!!!ا
pop
دکترها گفته اند از نظر علمی ثابت نشده که ماسک برای این ویروس مناسب باشد، بیخودی ماسک نخرید. دکترها گفته اند موقع سرفه جلوی دهان را با دستمال یا آستین لباس بپوشانید، دستها را هم با صابون تمیز نگه دارید. البته در تهران ماسک شاید برای هوای دودآلود ترافیک مناسب باشد.
خبر از بیمارستانی در گرگان
خبر از بیمارستانی در گرگان ▪️اخبار حکومتی از كرونا همه دروغ است. ▪️الان در بيمارستان صياد گركان كه ۱۶۰ تختش رو همين بيماران پر كرده است؛ دارو بسيار كم است كيت آزمايشاهى نيست. مواد ضد عفونى كننده و حتا الكل كم است از بیمارستان دیگری ۴ نفر آلوده شدند دو نفرشان پزشك هستند. ▪️وضعيت دستكش هم خرابه. مرگ و مير بسيار بالاتر است. ▪️واقعاً كادر درمانى دارن جانفشانى می كنند.
گزارشی از رشت
گزارشی از رشت #پیام_وارده با سلام حضور اساتید وهمکاران گرامی دکتر تنگستانی هستم از دانشگاه علوم پزشکی گیلان شهر رشت در مورد بحران شیوع وحشتناک وتکاندهنده کورونا در استان گیلان اطلاعاتی رو در اختیار گروه قرار میدم اولا از زمانی که شیوع ویروس رسما اعلام گردید (چون بدون اعلام رسمی از حدود یکماه قبل ما متوجه حضور این ویروس وشیوع اون با توجه به سی تی های بیماران وماهیت متفاوت اون از فلو شده بودیم) ستاد بحران باحضور معاون وزیر در بیمارستان رازی تشکیل شد واین بیمارستان با بیش از دویست تخت تخلیه وکاملا به بیماران کورونایی اختصاص یافته کلیه همکاران ریه شامل من واستاد علوی وجناب دکتر جعفری نژاد هر کدام یک بخش وهمکاران عفونی عزیز هم هر کدام یک بخش را ویزیت میکنند همکاران سایر رشته ها مثل نفرو روماتو انکولوژی هم به دلیل کمبود نیرو زحمت ویزیت بخشهای باقی مانده را میکشند رزیدنتها وپرسنل هم دوش به دوش ما وحتی بیش از مادرگیر هستند دو تن از رزیدنتها وتعداد زیادی پرسنل درگیر بیماری شدند و البته تعداد بسیار زیادی از پزشکان سطح شهر. چون بیمارستان تامین اجتماعی وبیمارستانهای خصوصی هم حجم بالایی از بیماران رو پذیرش میکنن.به دلیل کمبود جا تقریبا بیشتر بیماران دارند سرپایی ویزیت میشن ودر خونه قرنطینه شده اند شیوع بیماری به سرعت در حال افزایش هست وتقریبا هر کس یکی از بستگان یا دوستان یا اشنایانش مبتلا شده . یکی از بیمارستانهای خصوصی تقریبا نصف پرستاراش درگیر شدن.این را گفتم که بدونیم شیوع بسیا ربسیار بیش از امارها هست چون تست فقط برای بیماران بسیار بدحال یا فوتی چک میشه از دیروز به ما کالترا دادن ولی کم هست واعلام شد فقط برای بیماران بسیار بد حال استفاده کنیم. به دلیل کمبود سی تی هم فقط برای مواردی که با چست نتونیم تشخیص بدیم انجام میشه. به نظرم با این حجم شیوع ARDS زیاد بالا نیست البته هیپوکسی شدید شایع هست. ونکته منفی اینکه متاسفانه انترنها از حضور در بخش ها سر باز زده وتقریبا فرار کردن! وما نگران این هستیم که رزیدنتها تا کی دوام میارن پس از الان به انترن ها ورزیدنتها امادگی روحی وانسجام بدید. استان های همجوار انتظار چنین اپیدمی را داشته باشند وانشا الله بتونن کنترل کنند شرایط رو وهمگی به سلامتی این بحران رو بگذرونیم. منبع : @lawmed
آیا مسئولان پیشگیری سیب زمینی هستند؟
آیا مسئولان پیشگیری سیب زمینی هستند؟ ▪️اردوی کار: فرمانده عملیات مدیریت کرونا در کلان شهر تهران به ایسنا گفته: زمان پایان #کرونا به مردم بستگی دارد.» ▪️حرف مردم این است: اگر به ما بستگی داره. پس این مسئولین سیب زمینی هستن؟ این ستادها چیه زدن؟ این پولها که پخش شده برای چیه؟ تا دیروز قربون صدقه می رفتن که بیایید انگشت بزنید و رای بدهید و حتی اگر مخالف هم هستید برای ایران رای بدهید، الان که وضع خرابه می زارن گردن ما؟ چهل و یک سال مفت خوردن و گردن کلفت کردن و هست و نیست ما را چاپیدن تا روز بحران که رسید بگن به مردم بستگی داره؟ ▪️مهم ترین کار مسئولان تا الان چه بوده جز این که بدو بدو برن از خودشون و قوم و خویش شون تست کرونا بگیرن و فیلم نمایشی پر کنن و تست ها رو حروم کنن؟
بستریشدن ۷۲۵ مشکوک به کرونا در قم
بستریشدن ۷۲۵ مشکوک به کرونا در قم ▪️ قائم مقام دانشگاه علوم پزشکی قم گفته: تا صبح دیروز، دهم اسفندماه مجموعا ۶۵۲ نفر مشکوک به کرونا در چهار بیمارستان کامکار، فرقانی، امام رضا و علی ابن ابیطالب بستری شدند که هماکنون به ۷۲۵ نفر رسیده است. ▪️بر اساس گزارش های رسیده معمولا اکثر کسانی که مشکوک به کرونا بستری می شوند، ناقل این ویروس نیز هستند، زیرا افرادی که علایم مخصوص این بیماری را ندارند، بستری نمی شوند.
کرونا در #زندان_تهران_بزرگ
کرونا در #زندان_تهران_بزرگ اردوی کار: بنا بر اخبار منتشر شده در فضای مجازی ، #امیرحسین_مرادی از بازداشتیهای آبان ماه که به اعدام محکوم شده در اندرزگاه ۲ زندان تهران بزرگ به کرونا مبتلا شده و به مکان نامعلومی منتقل شده است. ▪️لازم به ذکر است #محمد_حبیبی ، معلم زندانی، در همین اندرزگاه محبوس است و جان وی و سایر زندانیان به خاطر شیوع کرونا در خطر جدی است. ▪️پیش از این شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز و کانون صنفی معلمان ایران(تهران) خواستار آزادی #معلمان_دربند و سایر زندانیان شدند و نسبت به عواقب بیتوجهی به وضعیت زندانیان هشدار دادند./معلمان عدذالتخواه
آمار تکان دهنده از گلستان
آمار تکان دهنده از گلستان ▪️اردوی کار: رییس دانشگاه علوم پزشکی گلستان گفته: از ۱۳۵ نمونه مشکوک به کرونا که به تهران ارسال کردیم ۲۶ نمونه بررسی شد که ۱۲ مورد مثبت بوده و از این ۱۲ نفر ۵ نفر فوت کردهاند."
تهران: هزینه ی ۴۷۰ هزار تومانی برای آزمایش کرونا!
تهران: هزینه ی ۴۷۰ هزار تومانی برای آزمایش کرونا! رژیم جمهوری اسلامی، با وجود امکانات عظیمی که به رایگان از سازمان بهداشت جهانی گرفته، آزمایش دچار بودن به بیماری کرونا را خصوصی و پولی گذاشته است! ۹۸.۱۲.۱۱
آنا گاوالدا
پاها فقط راه نمیروند، گاهی میرقصند، گاهی موسیقی میسازند. باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد. آنقدر که اشکها خشک شوند، باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد. به چیز دیگری فکر کرد. باید پاها را حرکت داد و همهچیز را از نو شروع کرد.
به اطلاع رسانی حکومت اعتماد نکنید.
به اطلاع رسانی حکومت اعتماد نکنید. اخبار واقعی مربوط به قربانیان کرونا در ایران تا به امروز یکشنبه ۱۱ اسفند ماه، تاا ساعت ۲۰ یکشنبه شب ۱۱اسفند شمار جان باختگان ویروس کرونا در سراسر کشور به ۶۵۰نفر رسیده است. حکومت کماکان از اعلام آمار واقعی خودداری میکند و مردم از طریق شبکههای اجتماعی با انتشار ویدئو و ذکر جزئیات به یکدیگر خبررسانی میکنند. طبق گزارشهای جدید تعداد قربانیان در استان تهران ۱۵۰نفر، در استان اصفهان ۴۶نفر، در گیلان ۲۳نفر، در لرستان ۱۸نفر، در کرمانشاه ۴۵نفر، در مشهد ۱۴نفر، در شهسوار ۱۱۶نفر، در اهواز ۵نفر، در اندیمشک ۴نفر، در کرج و سرخ حصار ۱۱نفر، و در قم لااقل ۱۵۰نفر است. علاوه بر این در شهرهای ایرانشهر، سقز، ارومیه، ایلام، اهواز، اندیمشک، تبریز، ساوه، اراک، یاسوج، همدان، نیشابور، کرج، سمنان، یزد، قزوین، بندرعباس، کاشمر و دیگر شهرهای کشور از یک تا چند نفر جان سپردهاند. دستگاههای دولتی همچنان پنهانکاری می کنند. #kolbarnews @kolbarnews
خبری از مریوان
خبری از مریوان انتقال آخوندهای وارداتی به استراحتگاه راهیان نور یکشنبه ۱۱ اسفند ماه، به دنبال افشاگری ما در باره حضور شماری آخوند وارداتی در هتل های مریوان از جمله هتل زریبار، سپاه پاسداران این آخوندها به استراحتگاه راهیان نور در میدان جهاد منتقل کرده است. این محل که چند سالن بزرگ و اتاق دارد در میدان جهاد، کوچه بانک ملی و صد متر پائین تر از بانک ملی واقع شده است. سپاه پاسداران که در جریان نمایش ۲ اسفند سیلی محکمی از مردم کردستان خورده است. درصدد انتقامگیری از مردم کردستان است. مردم کردستان باید با هوشیاری خود این توطئه را خنثی کنند. #kolbarnews @kolbarnews
حضور آخوندهای مظنون به کرونا در سامان
منطقه گردشگری سامان (چهارمحال و بختیاری): سفر آخوندهای حکومتی مظنون به کرونا از قم به سامان و ساکن شدن در منطقه به محض شروع شیوع ویروس کرونا سپاه تمامی ویلاهای این منطقه را به قیمت های گزافی کرایه کرده و برای آخوندهای قمی و خانواده هایشان استفاده میکند. ۹۸.۱۲.۱۱
فعالین کارگری را فورا از زندانها آزاد کنید!
پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد- ایران: فعالین کارگری، مدنی و سیاسی زندانی را فورا از زندانها آزاد کنید! با توجه به شیوع گسترده و سریع بیماری کرونا در ایران و احتمال ورود ویروس این بیماری به داخل زندانها سلامتی فعالین سندیکایی، سیاسی و مدنی به شدت در خطر است. با توجه به بالا بودن تعداد افراد جان باخته بر اثر این بیماری در ایران ما بشدت نگران سلامتی و جان این زندانیان هستیم. خانم نسرین ستوده در بیانیه ای که جدیدا از داخل زندان انتشار داده مینویسد که در یک اتاق ۷۲ متری بیش از ۶۰ نفر محبوس هستند. این گونه اتاق ها در سالنی است که در آن۲۵۰ نفر در ۱۰ اتاق بزرگ و کوچک حضور دارند. لذا با توجه به عدم امکانات پزشکی و نبود شرایط سالم در زندانها اولین شخص حامل ویروس کرونا که بدون داشتن علائم اولیه بیماری وارد زندان شود صدها نفر بی درنگ مبتلا به ویروس کرونا خواهند شد. فعالین کارگری؛ مدنی و سیاسی را فورا از زندانها آزاد کنید.! اینها مرتکب هیج جرمی نشده اند. با آزادی آنها نه تنها خطری متوجه جامعه نیست بلکه در این شرایط بحرانی وجود افراد فداکار و از خود گذشته و توانایی نظیر این عزیزان در بیرون زندانها بیش از هر زمانی برای جامعه بسیار مفید است. برای نگهداری حتی یک روز آنها در زندان هیچ دلیل و توجیهی قابل قبول نیست. نگه داشتن آنها در زندان بازی با مرگ آنها است و مسئولیت این بازی خطرناک تماما با قوه قضائیه و بالاترین مقامات جمهوری اسلامی می باشد. ما آزادی فوری و سریع آنها را خواستاریم. ما در پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد با استفاده از تمامی امکانات و روابط بین المللی خود از جمله در تماس با کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری (آی تی یو سی)، سازمان جهانی کار، سندیکاهای کارگری در کشورهای مختلف؛ گزارشگر ویژه سازمان ملل در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران، عفو بین الملل و دیگر نهادهای بین المللی تمام تلاش خود را برای آزادی فوری این فعالین آزادی خواه بکار خواهیم برد. پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد- ایران اول مارس ۲۰۲۰
ارسال ۳۰۰ هزار بمب ویروسی خوشهای به سراسر ایران
یک مانور خطرناک تبلیغاتی: ارسال ۳۰۰ هزار بمب ویروسی خوشهای به سراسر ایران ▪️ دکتر مصطفی سیدمیررمضانی دستیار روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ▪️ امشب ساعت ۲۰:۳۰ وزیر بهداشت با رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور جلسه خواهد داشت و اعلام خواهد کرد با تشکیل ۳۰۰ هزار اکیپ در سراسر کشور، به خانۀ تک تک مردم خواهند رفت و کرونا را شکست خواهند داد. ▪️ هشدار میدهم که این کار نه تنها به معنی شکست کرونا نیست، بلکه موجب افتادن در دام آن است. گویا جناب وزیر ویروس کرونا را با باکتری سل اشتباه گرفتهاند. کرونا ویروسی با قابلیت انتقال بسیار زیاد است، و بهترین راه مبارزه با آن آموزش عمومی و رصد سیستماتیک بیماران و نزدیکان آنهاست. ▪️ اکیپهای خانه به خانه ممکن است مانند بمبهای خوشهای ویروس را از ناقلین گرفته و توسط لباس و تجهیزات خود از خانهای به خانۀ دیگر و یا حتی خانه و خانواده و دوستان خودشان منتقل کنند، و این فاجعهای بزرگ رقم خواهد زد. از هر یک از مسئولین که پیام مرا میخوانند تقاضا دارم این هشدار را به جناب وزیر برسانند. در غیر این صورت به تمام دوستان و اقوامم پیشنهاد میکنم درب خانه را به روی این اکیپها باز نکنند، و از همکارانم میخواهم در این طرح فرمایشی و فرسایشی مشارکت ننمایند.
پیام دایە شریفه و جمعی از مادران زندانیان محبوس در زندانهای رژیم ایران
پیام دایە شریفه و جمعی از مادران زندانیان محبوس در زندانهای رژیم ایران: مادران زندانیان سیاسی، خواهان آزادی بی قید و شرط فرزندانمان هستیم. ▪️دایه شریفه، مادر رامین حسین پناهی، از زندانیان سیاسی اعدام شدە کرد و همچنین جمعی از مادران زندانیان سیاسی محبوس خطاب به مسئولان رژیم ایران اعلام کردند، ما مادران زندانیان سیاسی، خواهان آزادی بی قید و شرط فرزندانمان از زندانهای رژیم ایران در این شرایط بحرانی و نگران کنندە هستیم و در همین راستا از تمامی خانوادەهای زندانیان سیاسی در ایران تقاظا داریم کە متحد و همصدا، خواهان ازادی فرزندان دلبرمان از زندانها باشیم. ▪️دایه شریفه مادر زنده یاد رامین حسین پناهی کە یکی دیگر از فرزندانش بە اسم افشین حسین پناهی بە تحمل هشت سال ونیم زندان محکوم و هم اکنون جهت سپری کردن دوران محکومیتش در زندان سنندج به سر میبرد از وضعیت روحی و سلامتی فرزندش و همچنین تمام زندانیان سیاسی ابراز نگرانی شدید کرده است.